کد خبر: ۸۱۴۲۰
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:
بولتن نيوز منتشر كرد:

درآمدي بر مديريت استراتژيك امام خميني و امام خامنه‌اي در گسترش موج اسلام‌خواهي در جهان (2)

محمد پورغلامي
بولتن نيوز: اين مقاله از دو بخش كلي تشكيل شده است. بخش اول آن  به موضوع «اسلام هراسي» اشاره دارد و بخش دوم آن به مسأله‌ي بيداري اسلامي و گسترش «اسلام خواهي» در جهان. چند روز پيش بخش اول آن منتشر شد (+) و حالا بخش دوم آن تقديم مخاطبين محترم مي شود:



دلايل شكست پروژه‌ي اسلام‌هراسي

حال سؤال مهم اين است كه چرا و چگونه بر خلاف همه‌ي تحليل‌هاي رايج تحليل‌‌گران و سياسيون غربي، پروژه‌ي اسلام‌هراسي و اسلام‌زدايي به موضوع «اسلام‌خواهي» در جهان منتج شد؟ آيا رسانه‌هاي غربي و بنگاه‌ها و كارتل‌هاي مالي و معنوي حمايت‌كننده از اين پروژه، در كار خود كوتاهي كرده و يا كار خود را به‌درستي انجام نداده‌اند؟ و يا موضوع چيز ديگري است و علت‌ها را بايد در جاي ديگري جستجو كرد؟

شواهد و مدارك موجود گوياي آن است كه رسانه‌هاي وابسته به «نظام سلطه»‌ي جهاني نه تنها در اقدامات و اعمال خود عليه اسلام و مسلمانان كوتاهي نكر‌ده‌اند كه با تمام قدرت و توان خود و هر آن‌چه كه در چنته داشتند وارد ميدان شده و دشمني با اسلام و مسلمانان را به بالاترين حد خود رساندند كه تنها يك نمونه‌ي آن ماجراي فتنه‌ي 88 در ايران است. پس بايد روند گسترش اسلام‌خواهي را در جاي ديگري جستجو كرد.

براي تحليل روند گسترش اسلام‌خواهي مي‌توان دلايل و عوامل متعددي را بيان كرد. دلايلي مانند فطرت خداجوي بشر، جهان‌شمول بودن دين اسلام و توجه به همه‌ي ساحت‌هاي بشري و پاسخ به نيازهاي همه‌ي جانبه‌ي انسان و... ، اما به نظر مي‌رسد مهم‌ترين و كليدي‌ترين موضوع، «مديريت استراتژيك» امام خميني و رهبر انقلاب در ايجاد، ساخت، حفظ و تداوم فضاي اسلام‌خواهي در جهان بوده  و هست. توضيح آن‌كه مديريت استراتژيك، علم شناخت، مهار و كنترل «فرصت»‌ها و «تهديد»ها است. يك مدير استراتژيست بايد محورها و نقاط فرصت و تهديد را به خوبي رصد كرده و با شناخت كامل و دقيق از آن‌ها، در وقت مشخص و معين، بهترين بهره را از آن ببرد. رهبر استراتژيست رهبري است كه هم نقاط آسيب‌زا و تهديد را به خوبي مي‌شناسد و هم نقاط قوت‌زا و فرصت را. در مرحله‌ي بعد كار يك رهبر استراتژيست آن است كه تهديدهاي به‌وجود آمده در سيستم را تبديل به فرصت كرده و از آن‌ها در جهت پيشبرد اهداف و رسالت سيستم و مجموعه‌ي خود استفاده كند.

از اين منظر، دقت و تأمل در رفتار و گفتار امام خميني و رهبر انقلاب اين موضوع را نشان مي‌دهد كه اين بزرگواران بيش از هر كس ديگري در مدت اين سي سال، فرصت‌ها و تهديد‌هاي پيش آمده براي انقلاب اسلامي و جهان اسلام را شناسايي كرده و در مواقع لزوم به آن جهت داده‌اند. از همين روي آنان توانسته‌اند تا از تهديدي به نام اسلام‌هراسي، فرصتي به نام اسلام‌خواهي بسازند. براي فهم اين نكته شايد بهتر باشد مثال‌ها و مصداق‌هايي عيني براي آن ذكر كنيم. به عنوان نمونه چندي پيش رهبر انقلاب در جمع روحانيون شيعه و اهل سنّت كرمانشاه، از موضوعي به نام «امواج اسلام‌خواهي» سخن گفته و براي آن سه دوره‌ي تاريخي بيان فرمودند. توجه به اين سه دوره، ما را در جهت شناخت هر چه بهتر مديريت استراتژيك حضرت روح‌الله و سيدنا القائد كمك مي‌كند.


موج اول اسلام‌خواهي   

از نظر رهبر انقلاب موج اول اسلام‌خواهي مصادف بود با پيروزي انقلاب اسلامي. اگر زماني مك لوهان گفت كه خود رسانه، پيام است، بايد در تحليل انقلاب اسلامي هم گفت خود وقوع انقلاب يك پيام بود. انقلاب اسلامي در ذات خود حامل پيامي به همه‌ي مردم جهان و به‌خصوص جهان اسلام بود. پيام بيداري اسلامي و بازگشت به هويت اصيل اسلامي و بومي كه براي قرن‌ها با تحقير غرب و استعمارگران مواجه بود. براي همين بود كه حضرت روح‌الله از همان اوائل پيروزي انقلاب اسلامي، با پيش‌دستي بر دول غربي، استراتژي مهم «صدور انقلاب» را بيان فرمودند. امام خميني اتخاذ «استراتژي فعال» در سياست خارجه‌ي جمهوري اسلامي و الگوي حمله به عمق «گفتمان استراتژيك» اردوگاه شرق و غرب را در رأس اقدامات دائمي و اصول اساسي كشور مد نظر قرار دادند. امام بارها و بارها با صداي رسا اعلام كرد كه:

«ما این واقعیت و حقیقت را در سیاست خارجی و بین‌الملل اسلامی خود بارها اعلام نموده‌ایم که در صدد گسترش نفوذ اسلام در جهان و کم کردن سلطه‌ی جهان‌خواران بوده و هستیم. حال اگر نوکران آمریکا نام این سیاست را توسعه‌طلبی و تفکر تشکیل امپراطوری بزرگ می‌گذارند؛ از آن باکی نداریم و استقبال می‌کنیم. ما درصدد خشکانیدن ریشه‌های فاسد صهیونیسم، سرمایه‌داری و کمونیسم در جهان هستیم. ما تصمیم گرفته‌ایم به لطف و عنایت خداوند بزرگ، نظام‌هایی را که بر این سه پایه استوار گردیده‌اند نابود کنیم؛ و نظام اسلام رسول‌الله (ص) را در جهان استکبار ترویج نماییم و دیر یا زود ملت‌های دربند شاهد آن خواهند بود.» (10)

استراتژي صدور انقلاب يعني حمله به مواضع آفندي نظام سلطه كه عليه انقلاب اسلامي در حال جريان بود. گرچه در يك نگاهي كلي‌تر، صدور انقلاب در حقيقت همان وقوع انقلاب بود. وقوع انقلاب خود عامل صدور انقلاب بود. موضوعي كه بعدها رهبر انقلاب در سخناني به آن اشاره كردند:

«ما انقلاب را امروز نمى‌خواهيم صادر كنيم. انقلاب، يك‌بار صادر مى‌شود؛ و شد! اين‌كه مى‌بينيد امروز در سرتاسر دنيا، گرايش و ايمان اسلامى زنده شده است؛ اين‌كه مى‌بينيد ملت‌ها در شمال آفريقا و در خاورميانه و در شرق و غرب كشورهاى اسلامى بيدار شده‌اند؛ اين‌كه مى‌بينيد جوانان مسلمان در كشورهاى گوناگون به زيبايي‌هاى دين و قرآن رو آورده‌اند، همه حاكى از اين است كه انقلاب اسلامى در اوّلِ وقوع خود صادر شده است. ما كه نمى‌خواهيم بعد از گذشت چهارده سال، تازه به فكر صدور انقلاب باشيم! يك بار انقلاب صادر مى‌شود و آن هم شد. وقتى كه انقلاب، پيروز شد و خبر و جذّابيت آن، دنيا را پركرد، كارى كه بايد بشود شد. همان كارى كه شما از آن ناراضى هستيد؛ همان كارى كه به خاطر آن زنجير مى‌جويد و همان كارى كه به خاطر آن خشمناك مى‌شويد، شده و كار از كار گذشته است! شما هم هيچ كارى نمى‌توانيد بكنيد و هيچ كس ديگرى هم نمى‌تواند كارى بكند. كار از كار گذشته است!» (11)


موج دوم اسلام‌خواهي

رهبر انقلاب موج دوم اسلام‌خواهي را هم‌زمان با فروپاشي نظام كمونيستي شوروي مي‌دانند:

«موج دوم، آن وقتى شد كه نظام ماركسيستى شكست خورد. حتّى در كشورهاى اسلامى، جوان‌هاى زياد و مردمان بااخلاصِ زيادى بودند كه اميد خودشان را به نظام ماركسيستى بسته بودند؛ فكر مي‌كردند با تشكيل دولت سوسياليستى خواهند توانست فقر و بى‌عدالتى و چه و چه و چه را از كشورهاشان دور كنند؛ بعضى‌هاشان هم واقعا مردمان صادقى بودند؛ بنده بعضى از اين‌ها را ديده بودم؛ چه از مسلمان‌هاشان، چه از غير مسلمان‌هاشان؛ مردمان صادقى بودند، اما به اسلام هيچ اعتقادى نداشتند؛ ماركسيست شده بودند براى خاطر اين‌كه خيال مي‌كردند در ماركسيسم اميدى براى مردم هست؛ بعد كه ماركسيسم شكست خورد، اين‌ها ديدند نه، فايده‌اى ندارد؛ لذا به سمت اسلام آمدند.»(12)

اين‌كه چه عاملي باعث شد تا اين مردماني كه رهبر انقلاب از آن‌ها سخن گفته‌اند، به سمت اسلام گرايش يافتند به نظر مي‌رسد دليل عمده‌ي آن استراتژي فعال حضرت روح‌الله در ماجراي نامه به گورباچف باشد. نامه‌ي حضرت روح‌خدا در اولين روز سال 1989 ميلادي -11 دي 1367- به «ميخائيل گورباچف»، آخرين رئيس‌جمهور شوروي، در حقيقت نامه‌اي بود به تمام كشورهايي كه زير سايه‌ي اردوگاه كمونيسم جمع شده بودند. آن هم درست قبل از آني كه موج دوم اسلام‌هراسي توسط غرب آغاز شود.

نامه‌ي آن ابرمرد جهان معاصر به رئيس‌جمهور اتحاد جماهير شوروي در شرائطي منتشر شد كه هنوز اين كشور به عنوان يك مجموعه‌ي واحد برقرار بود و هنوز اين ايدئولوژي كمونيسم بود كه قوانين و قواعد جامعه را سامان مي‌بخشيد. هنوز جنگ سرد كه چنان‌چه اشاره شد برخي از تحليل‌گران از آن به عنوان «جنگ جهاني سوم» ياد مي‌كنند تمام نشده بود و عمر آن نزدیک به نیم قرن رسيده بود.  هم‌چنين هنوز ديوار برلين كه به عنوان نماد جدائي اردوگاه شرق و غرب بود نيز فرو نريخته بود.

البته از يك سال قبل از انتشار نامه‌ي امام، ميخائيل گورباچف دكترين خود در حوزه‌ي مسائل مربوط به توسعه‌ي سياسي موسوم به «گلاسنوست» و نيز راهبردهاي توسعه‌ي اقتصادي خود به نام «پرسترويكا» را كه قرار بود با هماهنگي و همكاري غرب باشد را آغاز كرده بود تا از این طریق بتواند کشتی به گل‌نشسته‌ی کمونیسم را به حرکت بیاندازد. اما كشورهاي غربي مانند هميشه با خلف وعده‌هاي خود و عدم مساعدت‌هاي لازم به دولت گورباچف عملا زمينه‌ي فروپاشي دولت او و در نهايت اتحاد جماهير شوروري را موجب شدند. یعنی موضوعی كه در طول این 45 سال خواست هميشگي آنان بود.


امام خميني به عنوان يك سياست‌مدار برجسته، همه‌ي اين موضوعات را به دقت زير نظر داشت و مي‌دانست كه غرب چه نقشه‌اي براي شوروی كشيده است. او از يك طرف مي‌دانست كه ايدئولوژي چپ به دليل «ماهيت مادي‌گرايانه»‌اي كه دارد عملا قادر به پاسخ‌گويي به نيازهاي موجودي چند بعدي مانند انسان نيست و از طرف ديگر چاره‌ي كار نيز، بر خلاف تصوري كه گورباچف و كابينه‌ي او مي‌پنداشتند در پناه بردن به نظريات نظام سرمايه‌داري و الگوهاي ليبراليستي غرب هم نيست. براي همين امام در این نامه، ابتدا به آفت «دين‌زدايي» در مكتب كمونيسم اشاره كرده و آن را بزرگ‌ترين علت فروپاشي شوروي قلمداد كرد.

بلافاصله پس از انتشار نامه‌ي امام، موجي از اظهارات و تحليل‌هاي مثبت و منفي پيرامون آن شكل گرفت. اما متأسفانه گورباچف و آن دسته از سياسيوني كه مي‌بايست متوجه منظور امام شوند، نشدند. كما اين‌كه هشت هفته بعد، هنگامي‌كه «ادوارد شوارد نادزه»، وزير خارجه وقت شوروي در روز هفتم اسفند 1367 پاسخ گورباچف را در حسينيه‌ي جماران به اطلاع امام‌خميني رساند، نشان داد بيش از آن‌كه در صدد تبيين و تحليل محتواي نامه‌ي امام بر آمده باشد سعي كرده تا اقدامات و اعمال خود را توجيه كنند. به همين علت حضرت روح‌الله پس از شنيدن سخنان شوارد نادزه به او پاسخ دادند:

«ان‌شاءالله سلامت باشند، ولي به ايشان بگوييد كه من مي‌خواستم جلوي شما يك فضاي بزرگ‌تر باز كنم. من مي‌خواستم دريچه‌اي به دنياي بزرگ، يعني دنياي بعد از مرگ كه دنياي جاويد است را براي آقاي گورباچف باز نمايم و محور اصلي پيام من آن بود. اميدوارم بار ديگر ايشان در اين زمينه تلاش نمايند.»

ده سال بعد، يعني در سال 1378 و در سالگرد رحلت روح‌خدا، گورباچف طي مصاحبه‌اي با خبرنگار واحد مركزي خبر در مسكو از اين‌كه به هشدارهاي آن روز بنيان‌گذار جمهوري اسلامي ايران بي‌اعتنائي كرده بود، اظهار تأسف كرد. گورباچف در اين مصاحبه گفت:

«مخاطب پيام آيت‌الله خميني از نظر من، همه‌ي اعصار در طول تاريخ بود». و ادامه داد: «زماني كه من اين پيام را دريافت كردم احساس كردم كه شخصي كه اين پيام را نوشته بود متفكر و دلسوز براي سرنوشت جهان است. من از مطالعه‌ي اين پيام استنباط كردم كه او كسي است كه براي جهان نگران است و مايل است من انقلاب اسلامي را بيشتر بشناسم و درك كنم»

ده سال از نامه‌ي امام گذشت تا گورباچف با تشريح نابساماني‌هاي اقتصادي و سياسي روسيه اعتراف كند كه: «اگر ما پيشگويي‌هاي آيت‌الله خميني را در آن پيام جدي مي‌گرفتيم امروز قطعا شاهد چنين وضعيتي نبوديم.» (13)

موج سوم اسلام‌خواهي

سال 68 روح‌خدا به خدا پيوست و جايگزين او، مردي از تبار خمين شد. خط او خط امام، و سيره‌ي او همان سيره‌ي امام بود. «خامنه‌اي» به تمام معنا تالي‌تلو «خميني» بود. رهبر انقلاب در عرصه‌ي بين‌الملل همان روش امام خميني يعني حمله به عمق گفتمان استراتژيك غرب را سرلوحه‌ي اعمال خود و نظام جمهوري اسلامي قرار داد.

رهبر انقلاب در طول مدت اين بيست سال از ولايت‌شان، از طرفي با تاكيد بر مسأله‌ي جنبش نرم‌افزاري و نهضت توليد علم و به تبع آن ساخت مدل نظام اسلامي، موجب رشد فزاينده و جهشي ايران شد و از طرفي ديگر در حوزه‌ي مسائل كلان جهاني، با حمله به مواضع نظام سلطه و توجه به جنبش‌ها و نهضت‌هاي اسلامي، موجبات بيداري اسلامي و بازگشت هويتي مسلمانان را ايجاد كردند. حالا ديگر دامنه‌‌ي موج اسلام‌خواهي «تا قلب اروپا و آمريكا» به پيش رفته است.


موج سوم اسلام‌خواهي در جهان در حقيقت برخاسته از اتخاذ چنين راهبردي بوده است: نااميدي از نظام ليبرال سرمايه‌داري و اميدواري به هويت اصيل اسلامي. چنان‌چه رهبر انقلاب فرموند:

«يك مقطع هم حالا به وجود آمده است؛ مأيوس شدن از ليبراليزم غربى، ليبرال دموكراسى غرب، اقتصاد كاپيتاليستى. مى‌بينيد چه خبر است؟ مي‌خواهند اين مسئله را در تبليغات كوچك كنند. واقع قضيه كه كوچك نمي‌شود. در مركز مالى آمريكا، در پايتخت اقتصادى آمريكا، يعنى در نيويورك، آن هم در خيابان وال استريت كه كانون اصلى سرمايه‌دارى دنياست، هزاران نفر جمعيت جمع بشوند، بگويند ما سرمايه‌دارى را نمي‌خواهيم. اين‌ها نه مهاجرند، نه همه سياه‌پوستند، نه از طبقات پائين جامعه‌اند؛ در ميان‌شان استاد دانشگاه هست، سياست‌مدار هست، گروه‌هاى دانشجوئى به اين‌ها پيوسته‌اند؛ مي‌گويند ما نظام كاپيتاليستى را نمي‌خواهيم. خب، اين همين حرف ماست؛ ما هم كه از اول گفتيم نه شرقى، نه غربى، يعنى نه نظام كاپيتاليستى، نه نظام سوسياليستى؛ آن سوسياليستى‌اش بود كه به جهنم رفت، اين هم دارد يواش يواش سرازير مي‌شود. بعد از اين حادثه، اقبال به اسلام بيشتر خواهد شد. اين هم يك موج ديگر است؛ موج سوم است.» (14)

جمع‌بندي

نظام سرمايه‌داري در بدترين شرايط خود قرار گرفته است به‌طوري كه حتي استراتژيست‌هايي چون برژينسكي هم به آن اعتراف كرده‌اند. چند ماه پيش برژينسكي در مصاحبه‌ا‌ي كه توسط شبكه‌ي CNN تنظيم شده بود در پاسخ به اين سؤال كه «آیا این تظاهرات و قیام‌ها به افول تاثیر آمریکا در منطقه می‌انجامد؟ آیا اهرم قدرت ما در این منطقه کمتر از سال‌های پیش شده است؟» جواب داد: «من فکر می‌کنم در حقیقت ما با افول قابل ملاحظه‌ي قدرت آمریکا در منطقه مواجه هستیم و شاید این آغاز یک مرحله‌ای است که در آینده مردم از آن به عنوان دومین مرحله حیاتی خروج ضد استعماری منطقه پس از جنگ جهانی اول و دوم یاد خواهند کرد».

در اجلاس «راهبردی آتلانتیک» نيز كه همه ساله در واشنگتن برپا مي‌شود و در آن مقامات برجسته و استراتژیست‌های بزرگ آمریکایی و اروپایی چون «هنری کیسینجر»، «رابرت اسکوکرافت»، «جیمز جونز» (مشاوران ارشد امنیتی رؤسای جمهور آمریکا)، «لئون پانِتّا» (وزیر دفاع آمریکا)، رئیس سازمان اینتلیجنت سرویس انگلیس و مسوولان سازمان‌های اطلاعاتی فرانسه و اسرائیل شركت مي‌كنند،  هنري کیسینجر از شرایط کنونی غرب ابراز نگرانی کرد و در حالی که عصبانی به نظر می‌رسید، پرسید: باید دید چه حماقتی کرده‌ایم که آمریکای ابرقدرت ۲۰۰۱ را به شرایط شکننده‌ي امروز کشانده‌ایم؟ سايت شبكه‌ي «دویچه وله»ي آلمان كه اين جلسه را گزارش مي‌كرد در ادامه نوشت: «در اجلاس راهبردی آتلانتیک به تحولات جاری در کشورهای اسلامی خاورمیانه و شاخ آفریقا و دشواری‌هایی که آمریکا و اروپا با آن روبرو هستند اشاره شد و آقای هنری کیسینجر نتیجه گرفت باید بپذیریم که مسیر تاریخ جهان در حال تغییر است» (15)



در طي همين يك سال، رهبر انقلاب دو بار در نماز جمعه‌ي تهران تشريف فرما شدند و در هر دو بار نيز بياناتي را به زبان عربي براي ملت‌هاي عرب و انقلابيون منطقه قرائت فرمودند. در هر دو اجلاس بيداري اسلامي كه در تهران برگزار شد نيز ايشان بياناتي ايراد فرمودند. محور همه‌ي سخنان ايشان در اين چهار مورد، از طرفي افول روزافزون جهان غرب، عدم اعتماد به ناتو و غرب و عدم نظام سازي مبتني بر انديشه‌هاي ليبراليستي و كمونيستي بوده و از طرف ديگر اميد و حسن ظن به وعده‌ي الهي، بازگشت به هويت اصيل بومي و اسلامي، بيداري جهان اسلام و بازگشت به دوران شكوه و عزت مسلمانان بوده است.

باري، موج سوم اسلام‌خواهي در جهان آغاز شده است. جهان در «چرخه‌ي دگرگوني» است و به تعبير رهبر انقلاب، در حال گذار از يك «پيچ تاريخي» است. اين پيچ تاريخي يقينا به جاده‌ي اسلام‌خواهي منتهي خواهد شد. حالا ديگر مردم جهان بيدار شده و دريافته‌اند كه تنها عامل بدبختي و درماندگي‌شان، سياست‌هاي غلط نظام ليبرال سرمايه‌داري است. اين را مي‌شود حتي از پلاكاردهايي كه معترضين وال‌استريتي حمل مي‌كنند نيز فهميد: «دشمن ما ایران نیست، دشمن واقعی ما اقلیت یک درصدی حاکم بر آمریکاست».



منابع:

1- سلامي، اسماعيل. اسلام‌ ستیزی؛ زمینه‌ها و انگیزه‌ها. سايت www.psyop.ir كد مطلب: 8730

2- رضوی، سيد عماد. اسلام سياسي، اسلام هراسي و ارتباطات ميان فرهنگي. روزنامه رسالت 16/7/88

3- تبعيض و ناشكيبايي عليه مسلمانان در اتحاديه‌ي اروپا بعد از 11 سپتامبر (گزارش فدراسيون بين‌المللي حقوق بشر هلسينكي IHF). ترجمه‌ي دكتر علي مرشدي‌زاد

4- معرفی کتاب «صوره‌الاسلام فی ‌الاعلام الغربی». سایت باشگاه اندیشه

5- دوربین‌های هالیوود در مساجد آلپ سایت خبری- تحلیلی حیات، 24/09/1388

6- خبرگزاری جمهوری اسلامی (ايرنا). 20/10/1388. کد خبر 888381

7- سراج، رضا. اسلام ستیزی بازی برد- برد نظام سلطه علیه اسلام، روزنامه‌ي کیهان

8- همان

9- فرانسه جمهوري مي‌شود. سايت تابناك. كد مطلب: 46978

10- صحیفه­‌ی امام، ج 21 ، ص 81

11- بيانات رهبر انقلاب در خطبه‏‌هاى نماز عيد سعيد فطر 04/01/1372

12- بيانات رهبر انقلاب در جمع روحانيون شیعه و اهل سنت كرمانشاه‌ 20/07/1390

13- روزنامه جمهوري اسلامي، 11/3/1378

14- بيانات رهبر انقلاب در جمع روحانيون شیعه و اهل سنت كرمانشاه‌ 20/07/1390

15- شريعتمداري، حسين. حق با آمريكا است، روزنامه‌ي كيهان، 17/11/1390

 

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
سلمی رامسر
|
IRAN, ISLAMIC REPUBLIC OF
|
۱۰:۲۱ - ۱۳۹۱/۰۲/۰۸
0
1
اسلام ورهبری وبیداری مردم براساس دین برای رهائی ازیوغ استعمار وحرکت درمسیر رشددرانقلاب اسلامی ایران به روشنی متجلی شده است واین خواست همه ملتها ست که بهترین الگو برای زمینه سازی قیام مهدی (عج)نیز خواهدبود انشاءالله
مرغ حق
|
UNITED STATES
|
۱۱:۳۹ - ۱۳۹۱/۰۲/۱۲
0
0
اجازه بدهید این گله را از صدا و سیما بکنم .هم اکنون که روز معلم است در شبکه خبر چند لحظه از سخنرانی امام خمینی را در روز ایت الله مطهری پخش کردند که سالهاست شبکه های لوس انجلسی انرا پخش میکنند که امام خمینی میگوید انقلاب به خون احتیاج دارد بریزید این خونها ما سالهاست این را میشنویم انگونه القا میکند که امام خمینی گفته است که خون مردم را بریزید که این بسیار ناخوشایند بود تا امشب که من قسمت بیشتر این سخنرانی را شنیدم که فهمیدم این خطاب به شاه ملعون است و امام میگوید بریزید این خونها را بکشید ما را و خونها ما برای شما صرفه ای هم ندارد این از زمین تا اسمان با انچه ضد انقلاب نشان میدهد متفاوت است و این ظلم است که صدا وسیما سخنرانیهای امام را نمیگذارد تا ما که با همه انها اشنا نیستیم انها را بشنویم که این ضد انقلاب اینگونه مزورانه از انها سو استفاده نکند انها که این شبکه ها را کنترل میکنند چرا وقتی دیدند از این سخنرانی دارند چگونه مردم را گمراه میکنند این سخنرانی را بارها از سیما پخش نکردند تا انها را رسوا کنند بعد از سالها ما متوجه فتنه گری انها شدیم و این گناه سیما است که سخنرانیهای ناب امام را پخش نمیکند حتی زمانی که اینگونه رذیلانه و به دروغ حقیقت را وارونه به خورد ما میدهند من خود تا امشب از این گفته امام در حیرت بودم و خوشحالم که این شانس را داشتم تا بعد از این همه سالها حقیقت را در یافتیم ایا جای گله از سیما نیست ؟؟
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین