زندگینامه چارلی چاپلین، سرگذشت عجیب او از کودکی تا مرگ

به گزارش بولتن نیوز به نقل از جادوی باور، اگر به مطالعه زندگینامه چارلی چاپلین بپردازید در میابید که او از طریق شخصیت سینمایی خود، یعنی ولگرد کوچولو به یک نماد جهانی تبدیل شد و یکی از مهم‌ترین چهره‌های تاریخ صنعت سینما به شمار می آمد. وی در زمان فیلم های صامت به شهرت رسید.

چارلی چاپلین در طول زندگی اش هم ستایش شد و هم بحث و مجادله های بسیاری را پشت سر گذاشت.برای اینکه ذات وی را بیشتر بشناسید نامه چارلی چاپلین به دخترش را نیز مطالعه کنید.

در زندگینامه چارلی چاچلین می خوانیم که حتی ورود او به حرفه اش نیز با داستان پسر بچه ای فقیر با خانواده ای بسیار از هم پاشیده آغاز می شود، گویی مردم این شخصیت فقیر را بیشتر دوست داشتند و او نقش مرد بی چیز را تا سن ۸۷ سالگی ادامه داد.

چارلی چاپلین توانست در دوران فعالیت هنری و حرفه ای اش سه بار جایزه اسکار را دریافت کند. حتما شما هم از فیلمهای چارلی چاپلین دیده اید او در نقش خود بسیار ظریف و واقعی وارد می شد و همه را به خنده وا می داشت.

با ما در سایت جادوی باور و بخش زندگینامه افراد موفق همراه شوید تا در مورد زندگینامه چارلی چاپلین بیشتر بدانیم.

سِر چارلز اسپنسر چاپلین به انگلیسی (Sir Charles Spencer Chaplin) در ۱۶ آوریل سال ۱۸۸۹ میلادی (۲۷ فروردین ۱۲۸۶) در منطقه جنوب لندن چشم به جهان گشود.

که زادروز او فقط چهار روز با هیتلر، دیکتاتور بزرگ که او را به تمسخر نیز می گرفت فرق داشت.

البته در مورد مکان دقیق تولدش سازمان اطلاعات فرانسه و آمریکا و بریتانیا مدرک دقیقی نداشتند و سالها بعد از مرگ چارلی خانواده اش در یک صندوقچه نامه ای یافتند که او خودش آن را نوشته بود و محل تولدش را در کمپ کولیها در اسمسویک در نزدیکی بیرمنگام انگلستان بوده است.

البته مدارک دیگری هم وجود دارد باب اینکه اف بی آی آمریکا معتقد بود چارلی چاپلین یک یهودی روس با نام اصلی اسرائیل تورنشتین بوده‌ است.

اما هیچ یک از این ادعا ها مدرک دقیقی نیست. در نهایت قدیمی ترین مدرکی که از وی پیدا شده‌ است، گذرنامه‌ای است که در سال ۱۹۲۰ صادر شده‌ است.

نام چاپلین برگرفته بود از نام پدرش، که او یک مجری موسیقی بریتانیایی بود. و مادرش خواننده هانا هال بود.

پدر و مادر او هر دو هنرمندانی بودند که در سال بزرگ لندن مشغول به کار بودند آنها بازیگری و خوانندگی می کردند اما وقتی چارلی چاپلین سه ساله شد آنها از هم جدا شده و چارلی با مادرش زندگی می کرد.

او کودکی سختی داشت پدرش الکلی شد و مادرش در نهایت به یک روانی تبدیل شد که او را به یک آسایشگاه فرستادند. حتی چارلی ادعا می کند که مادرش مدت زمان کوتاه رابطه با مرد دیگری داشته و چارلز چاپلین پدر واقعی اش نیست.

چارلی چاپلین که به عنوان مشهورترین ستاره های روزهای اولیه هالیوود نیز شناخته می شود، زندگینامه دوران کودکی دردناکی را پشت سر می گذاشت.

چارلی معتقد بود که باید به دنیا خندید و اگر کسی بتواند دیگری را بخنداند یک نابغه است. حتی آدولف هیتلر که می دانست چارلی به خاطر مسخره کردن او این سبیل را گذاشته ولی باز فیلمهای او را نگاه می کرد و می خندید.

مادر چاپلین از همان دوران نخستین کودکی آوازخوانی را به او یاد داد. یک روز که مادر بر روی صحنه در حال آواز خواندن برای سربازان بود یک سرباز مست بطری را به سمت او پرتاب کرد و شیء بر سر زن بیچاره خورد و او خون آلود و رنجور به پشت صحنه رفت سربازان عصبانی شده و داد و فریاد می کردند و چارلی چاپلین ۵ ساله وارد صحنه شد و شروع به خواندن و اجرا کرد تا مردم را آرام و سرگرم کند.

مادرش را بستری کردند چارلی به همراه برادرش در همان سالن تئاتر بزرگ لندن برای گذران زندگی کار می کردند در سال ۱۹۲۸ مادرش فوت کرد و این درماندگی و حالت فقر چارلی و برادرش در نقش های او تا آخر عمرش دیده می شد.

چارلی چاپلین مادرش را یک هنرمند واقعی می دانست و می گفت که پانتومیم را از او یاد گرفته است. به طوری که چارلی با ارتباطاتی که مادرش داشت وارد گروه نمایشی شد و تبدیل به یک سرگرم کننده حرفه ای بود.

چارلی چاپلین در سالهای ۱۹۱۰ تا ۱۹۱۲ با فرد کارنو در سراسر آمریکا نمایش تئاتر اجرا می کرد. زمانی که با شرکت کارنو در آمریکا همکاری می کرد نیز استن لورل هم اتاقی اش بود و زمانی که به انگلیس برگشت چارلی همانجا در آمریکا ماند.

بازی چاپلین در سال ۱۹۱۳ مورد توجه یکی از فیلم سازان شرکت کی استون قرار گرفت و او شروع به همکاری با این شرکت کرد. او نخستین فیلم خود را در سال ۱۹۱۴ بازی کرد که نام فیلم ساختن یک زندگی، و فیلمی کمدی بود.

بعد از بازی در این فیلم به سرعت محبوب و مشهور شد. حتی در همین سال با شرکت کی استون سه فیلم دیگر بازی کرد و به موفقیت‌های بسیار زیادی رسید.

چارلی چاپلین در فیلمهایی که ابتدا بازی می کرد به سبک مک سنت کارگردان، از حالتهای کمدی جسمی و ژستهای خاص و اغراق آمیز استفاده می کرد در نهایت وقتی او به روی صحنه می رفت به گونه ای رفتار می کرد که گویی تازه متولد شده است و با نقش خود ارتباط برقرار می کرد.

به دستور کارگردان او لباسی را بداهه ساخت که شامل یک کت خیلی کوچک، شلوار خیلی بزرگ، کفش های فلاپی بود. به عنوان آخرین کار، او یک سبیل کوچک نصفه چسباند و یک عصا را به عنوان وسیله ای همه منظوره انتخاب کرد.

بعد از مدتی چارلی برای شرکت کی استون شروع به فیلمسازی کرد. و به عنوان کارگردان ۳۴ فیلم کوتاه ساخت و مورد توجه نویسندگان و فیلمسازان بسیاری قرار گرفت.

در سال ۱۹۱۵ چارلی با یک شرکت قرارداد بست و شروع به ساختن فیلمهای بلند کرد. و در سال ۱۹۱۶ با شرکت موچوال مبلغ ۶۷۰ هزار دلار قرارداد بست و در طی ۱۸ ماه توانست ۱۲ فیلم بلند کمدی را برای این شرکت بسازد.

تمامی این فیلمها ویژگی های ممتازی را در تاریخ سینما به خود اختصاص دادند. و تبدیل به فیلمهای کلاسیک سینمای کمدی شدند. کم کم در آن زمان ها آمریکا وارد جنگ جهانی شد و دوره جدیدی در سینما برای چارلی چاپلین نیز آغاز شد.

در سال ۱۹۱۸ چارلی در استودیوی خودش مشغول به کار شد و تمامی فیلمهای قبلی را دوباره ویرایش کرد و موسیقی و تدوین جدید انجام داد و کارهایش را به روزرسانی کرد.

در طی این سالها به غیر محبوبیتش خیلی ها هم او را مورد انتقاد قرار می دادند مثل روزنامه ها و گروهی که معتقد بودند چرا او به جنگ ملحق نمی شود، مسئله وفاداری او به کشورش انگلستان بود. ولی چارلی از طریق اوراق قرضه برای سربازان سرمایه و کمک جمع آوری می کرد.

فیلمهای زیادی ساخته شد اما در سال ۱۹۴۰ چارلی چاپلین فیلمی به نام دیکتاتور بزرگ را ساخت و در این فیلم خودش نقش هیتلر را بازی کرد این فیلم سر و صدای زیادی به پا کرد برخی از منتقدین معتقد هستند که این فیلم بد سلیقه و ضعیف بوده اما فیلم بیش از ۵ میلیون دلار فروخت و پنج نامزدی جایزه اسکار را به دست آورد.

چارلی چاپلین زندگی خصوصی پیچیده ای داشت او چندین بار ازدواج کرد. اولین ازدواج چارلی در اکتبر سال ۱۹۱۸ با میلدرد هریس بود. دختر بانمکی که چارلی را یاد عشق نافرجامش، در گذشته می انداخت.

در سال ۱۹۲۴ با یک هنرپیشه نقش اول به نام لیتاگری ازدواج کرد و دو فرزند به نامهای سیدنی و چارلز نیز به دنیا آمدند. ولی بعد از دو سال از او هم جدا شد.

و در سال ۱۹۳۶ بار دیگر چارلی با پائولت گدارد که بازیگر نقش دختر بی خانمان در فیلم عصر جدید بود ازدواج کرد و باز در سال ۱۹۴۲ به جدایی رسیدند.

حتی در سال ۱۹۴۲ با شخصی به نام جوآن بری مدت کوتاهی رابطه داشت و این زن ۲۲ ساله بعد از مدتی معتقد بود که فرزندی از چارلی در شکم دارد و بعد از گرفتن آزمایش و دیگر تستها متوجه شدند که این بچه چارلی نیست اما قانون قبول نکرد و قرار شد که تا سن ۲۱ سالگی چارلی باید مخارج فرزند را بپردازد.

بالاخره پردوام ترین ازدواجش در سال ۱۹۴۳ آغاز شد او با اونا اونیل ازدواج کرد پدر دختر یوجین اونیل یک نمایش نامه نویس معروف بود و مخالف این ازدواج بود تفاوت سنی آنها با هم ۳۶ سال بود اما آنها ازدواج کردند و حاصل این ازدواج جرالدین و هفت بچه دیگر بود.

چارلی هیچگاه داستان فیلمها را کاملا توضیح نمی داد و موضوع را افشا نمی کرد روش او به این شکل بود که یک طرح از موضوع را در ذهنش تجسم می کرد و براساس آنچه که خودش می گفت با او قرارداد را می بستند و سپس او گروهش را انتخاب می کرد و شخصیت ها را می ساخت و در طول مدتی که فیلم ساخته می شد ابتکارها و خلاقیت هایی نیز به کار می برد.

گاهی حتی با قسمت های قبل مخالفت می کرد و فیلم باید دوباره تکرار می شد حتی روش فیلم‌سازی چارلی چاپلین بعد از مرگش شناخته شد، وقتی که صحنه‌های بریده شدهٔ فیلم‌ها و خروجی‌های نهایی آن‌ها به وسیلهٔ گروه بریتانیایی مستند چاپلین ناشناخته در سال ۱۹۸۳ آنها را بررسی کردند.

او در کارش وسواس خاصی به خرج می داد و می خواست که هنرپیشه ها همان گونه که او می خواهد باشند و زمان برایش مهم نبود بلکه کیفیت کار بسیار در نظرش مهم بود.

او بسیار کمال گرا بود و گاهی حتی هنرپیشه ها از دست او کلافه شده و دلگیر می شدند یا دیگر کار نمی کردند و کار به طور کلی تعطیل می شد.

دریافت جایزه اسکار بهترین دستاورد هنری برای فیلم سیرک در سال ۱۹۲۹

دریافت جایزه افتخاری یک عمر فعالیت هنری در سال ۱۹۷۲

برنده جایزه افتخاری شیر طلایی از جشنواره ونیز در سال ۱۹۷۲

برنده جایزه اسکار بهترین موسیقی برای فیلم لایم لایت در سال ۱۹۷۳

نامزد دریافت جایزه اسکار در رشته‌های بهترین فیلم، بهترین فیلم‌نامه و بهترین بازیگر نقش اول برای فیلم دیکتاتور بزرگ در سال ۱۹۴۱

نامزد دریافت جایزه اسکار در رشته بهترین فیلم‌نامه برای فیلم موسیو وردو در سال ۱۹۴۸

۱ – دیکتاتور بزرگ که یک فیلم ناطق بود و یک اثر ضد نازی بود.

۲ – جویندگان طلا که یک فیلم در مورد رنج کسانی بود که به دنبال طلا در معادل بودند چارلی در نقش یک فقیر در این فیلم برای برگزار کردن یک مهمانی شام به خاطر دختر مورد علاقهٔ خود به مشکلاتی بر می خورد. نقطه اوج فیلم رقص نان‌های استوانه‌ای، توسط چاپلین است که در آن نبوغ شگفت انگیزی را به نمایش در می‌آورد. قسمت دیگر که بسیار فوق العاده است پختن و خوردن یک چکمه توسط این کمدین است.

۳ – عصر جدید موضوع فیلم کارگرانی است که از آن‌ها زیاد کار می‌کشند و در فکر افزایش ساعت کاری هستند. با تعطیل شدن کارخانه‌ها بیکاران زیادی در شهر هستند که برای گذراندن زندگی خود مجبور به دزدی می‌شوند. این فیلم اثری بسیار محبوب است.

چارلی چاپلین را یکی از قربانیان مک کارتیسم می دانستند داستان از این قرار بود که در سال ۱۹۵۰ که جنگ سرد به نقطه اوج خود رسیده بود در کشور آمریکا ترس عجیبی از کمونیستها به وجود آمده بود. و سناتور جوزف مک کارتی بیان کرد که لیستی از چند کمونیست دارد که نام چارلی چاپلین نیز در آن لیست بود.

چارلی برای اولین نمایش فیلم روشنی های صحنه به لندن سفر کرد و در همین سفر از اخراجش از آمریکا باخبر شد و او همراه با خانواده اش در سال ۱۹۵۳ در خانه بسیار زیبایی در کرسیر سور وو وه در سوئیس زندگی می کرد.

او اتهام ها را رد می کرد و می گفت که فقط یک هنرپیشه است و ربطی به سیاست ندارد. به هر حال در نهایت جوزف مک کارتی و همکارانش رسوا شدند و معلوم شد که مدارک جعلی بوده.

بنابراین چارلی در سال ۱۹۷۲ بازگشت شکوهمندانه ای به آمریکا داشت در نیویورک به او هدیه ارزشمندی دادند و مدال هندل به او داده شد.

ساخت یک زندگی، مخمصه عجیب میبل، گرفتن دزد، بین رگبارها، بیست دقیقه عشق، گرفتار در کاباره

شغل جدیدش، یک شب گردش، ولگرد، شغل، یک زن، دست انداختن کارمن، پلیس، دردسر سه گانه

بازرس فروشگاه، آتش نشان، ساعت یک صبح، کنت، سسره بازی، درمان، مهاجر

زندگی سگی، باند، سانی ساید، پسر بچه، طبقه بیکار، روز پرداخت حقوق، زائر
سالهای پایانی و مرگ چارلی چاپلین

در سال ۱۹۷۵ چارلی چاپلین توسط ملکه الیزابت دوم لقب شوالیه را دریافت کرد.

چارلی در ۲۵ دسامبر ۱۹۷۷ در سن ۸۸ سالگی پس از گذشت چند سال بیماری درگذشت و در روستایی در سوئیس نزدیک محل زندگی‌اش به خاک سپرده شد.

جسد چارلی چاپلین را در سال ۱۹۷۸ دو مهاجر از بلغارستان و لهستان از خاک خارج و ربودند، و آنها در ازای بازگرداندن جسد از وکیل چاپلین تقاضای دریافت پول کردند، و بالاخره بعد از سه ماه دستگیر شدند و جسد بیجان چارلی به همان گورستان بازگردانده شد و این بار تابوت او را از بتن مسلح ساختند.