به گزارش بولتن نیوز به نقل از کیهان، بر اساس گزارش اندیشکدهها و رسانههای آمریکایی، پنتاگون از حدود یک دهه پیش با استفاده از حسابهای جعلی پرشمار در رسانههای اجتماعی به تاثیرگذاری مخفیانه و نرم بر افکارعمومی دشمنان خود بهویژه ایران، روسیه و چین پرداخته است.
چندی پیش عملیات نفوذ با اقدام «متا» و «توئیتر» در حذف بخشی از این شبکه حسابهای جعلی فاش شد.
دو موسسه Graphika و «رصدخانه اینترنتی استانفورد» (Stanford Internet Observatory) اواخر ماه سپتامبر (مهرماه) ۲۰۲۲ با استفاده از اطلاعات ارائه شده از سوی مدیران متا، اینستاگرام، توئیتر و فیسبوک در مورد حساب به ظاهر شخصی یا سایت رسانهای جعلی، نتیجه پژوهشی را منتشر کردند که از عملیات نفوذ ارتش ایالات متحده خبر میدهد.
نکته مهم اینجاست که این حسابها به صورت مستقیم به فرماندهی مرکزی ایالات متحده (Centcom) و برخی از رسانههای خبرپراکنی وابسته به دولت آمریکا ارتباط داشتهاند.
متن ترجمه گزارش تحلیلی دو موسسه یادشده با عنوان «صداهای ناشنیده: ارزیابی پنج سال پویش نفوذ مخفی طرفدار غرب» که به صورت بسیار خلاصه از سوی ایرنا منتشر شده، نشان میدهد که اندیشکدههای غربی نیز پذیرفتهاند کارزار فشار علیه ایران در رسانههای اجتماعی از طریق ایجاد حسابهای جعلی به وسیله ارکان اصلی ایالات متحده دنبال میشود تا با ارائه اطلاعات نادرست، فریب و حتی ترویج رویکردهای افراطی و انتساب آن به افراد وابسته به نظام، موجب بدبینی افکارعمومی به جمهوری اسلامی شوند.
اگرچه مسدود شدن این حسابها از سوی مدیران رسانههای اجتماعی در آمریکا یکی دوماه پیش انجام شد اما یکی از بخشهای اصلی مورد توجه حسابهای جعلی پنتاگون موضوع حقوق زنان و تمرکز بر اعتراض به حجاب بوده است که تأثیر عملی آن را در حوادث اخیر پس از فوت «مهسا امینی» شاهد بودیم.
به گزارش ایرنا، اگرچه رسانههای اجتماعی مورد اشاره در این بررسی، تعداد زیادی از حسابها، پیامها و گروههای اطلاع رسانی وابسته به پنتاگون را حذف کردهاند اما بهطور قطع تعداد زیادی از این حسابها در قالبهای مختلف و از طرف دیگر نهادهای اطلاعاتی، جاسوسی و نظامی غربی در حال فعالیت هستند و شاید هیچگاه کارکردهای پنهانی آنها روشن نشود.
در مورد حوادث اخیر کشورمان گویی در دنیا هیچ اتفاق مهم دیگری رخ نداده است اما پیامهای مربوط به مهسا امینی تنها در یک رسانه اجتماعی دهها میلیون بار دست به دست میشود. جالب اینجاست که همه این پیامها از تعداد محدودی IP در حدود (چندصد هزار عدد) منتشر شده است.
نکته جالبتر آن است که تمرکز اصلی این عملیات نفوذ غرب از تاکتیکهای فریب، اطلاعات نادرست، نفوذ، بزرگنمایی و... علیه نظام کشورهایی مانند روسیه، چین و ایران استفاده کرده که به شدت رویکردی ضد غربی و مخالف یکجانبهگرایی آمریکا دارند.
در بخشی از متن ترجمه این گزارش آمده است: مجموعه داده ارائه شده از سوی توئیتر به دو مرکز پژوهشی Graphika و «رصدخانه اینترنتی استانفورد» (SIO) از انتشار ۲۹۹ هزار و ۵۶۶ توئیت به وسیله ۱۴۶ حساب از مارس (اسفند) ۲۰۱۲ تا فوریه (بهمن) ۲۰۲۲ حکایت دارد.
در حسابهایی که از سوی توئیتر و متاشناسایی و حذف شدند، افراد با نامهای جعلی، چهرههای GAN یا با عنوان رسانههای مستقل فعالیت میکردند؛ از میمها و ویدئوهای کوتاه تا هشتگ و درخواستهای آنلاین استفاده کردند، تلاش داشتند همه تاکتیکها را مورد استفاده قرار دهند تا دیدگاه افکارعمومی کشورهای هدف را به نفع غرب تغییر دهند.
در فصل چهارم این گزارش با عنوان «ایران» آمده است: «حسابها در گروه ایران از بسیاری از تاکتیکهای عملیات نفوذ (IO) استفاده میکردند اما ادعا داشتند رسانههای مستقل هستند و محتوای رسانههای فارسیزبان با بودجه ایالات متحده را به اشتراک میگذاشتند... موارد متعددی از حسابها در گروه ایران وجود دارند که محتواها را از منابع مرتبط با ارتش ایالات متحده به اشتراک گذاشتهاند. برای مثال در سالهای ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱، یک حساب توئیتر که خود را به عنوان یک فرد ایرانی ساکن «کمبریج» معرفی میکرد، به ترتیب ۲۵ و ۲۶ بار پیوندهایی به almashareq.com و diyaruna.com ارسال کرد. هر دو وبسایت توسط فرماندهی مرکزی ایالات متحده (CENTCOM) حمایت میشود و مقالههای غربگرایانه را به فارسی و عربی منتشر میکنند.
گزارشهای ضددولتی ایران در این حسابها، سیاستهای داخلی و بینالمللی تهران را مورد انتقاد قرار دادهاند و دخالتهای پرهزینه بینالمللی دولت را، از بین برنده قدرت دولت در مراقبت از شهروندانش توصیف میکردند. پستها، این پیام را ترویج میکردند که دولت از ایرانیها میگیرد تا به حزبالله بدهد. برخی از توئیتها نیز رویدادهایی را برای ایرانیان بازگو میکردند تا سبب شرم ایرانیها شوند همچون موضوع قطعی برق هنگام مسابقه شطرنج تیم ایران در یک تورنمنت بینالمللی آنلاین.
«حقوق بشر» و «حقوق مدنی» یکی دیگر از موضوعهای مشترک مورد استفاده این گروه از حسابها بود. برخی توئیتها با سطوح تعامل بالاتر با انتقاد از دولت و رهبر عالی انقلاب، موضوع کشتن معترضان یا اعتراض معلمان در ژانویه (دیماه) ۲۰۲۱ را برجسته میکردند.
این حسابها همچنین بر «حقوق زنان» نیز تمرکز داشتند؛ البته بیشتر در فیسبوک و اینستاگرام. این حسابها برای مقایسه فرصتهای زنان ایران در داخل و خارج از کشور دهها پست ارسال کردند و مدعی بودند در طول زمان، شرایط برای زنان در ایران تغییر چندانی نکرده است. بسیاری از این پستها، اعتراض داخلی علیه الزامات پوشش حجاب را برجسته میکردند.
همچنین توئیتهای بسیاری بر فساد دولتی، اقدامات اقتصادی سپاه، خانواده مقامهای ارشد جمهوری اسلامی تمرکز داشتند و آن را دلیل اصلی فقر و بدبختی مردم بیان میکردند. توئیتها، دولت را مقصر افزایش هزینههای زندگی کشور بیان و ادعا داشتند قیمت کالاها، مواد غذایی و دارو همزمان با ریاستجمهوری ابراهیم رئیسیِ تندرو در سال ۲۰۲۱ افزایش یافته است. برجستهسازی موضوع سرنگونی پرواز هواپیمایی بینالمللی اوکراین در ژانویه (دیماه) ۲۰۲۰ نیز در دستور کار این گروهها و حسابهایشان قرار داشت.
همچنین مانند سایر گروهها در مجموعه مخفی زیرمجموعه پنتاگون، گروه ایران از حمله روسیه به اوکراین هم انتقاد میکرد و در پستهای خود به زبان فارسی، هشتگ مخالف روسیه #نه_به_پوتین و #نه_به_جنگ را مورد استفاده قرار میداد.
در عین حال، انتقاد این حسابها از نیروی قدس سپاه و فرماندهی آن (قاسم سلیمانی) به شکلی توجیه میشد که اقدامات آن ضد ارزشهای اسلام تبلیغ میشد.»
رمزگشایی از «جنگ آنلاین» پنتاگون علیه ایران
بر همین اساس و به دنبال افشای حسابهای جعلی تحت فرماندهی سنتکام بود که یک روزنامهنگار انگلیسی در مطلبی مدعی شد اعتراضات اخیر در ایران با وجودی که دلایل بومی و حتی مشروع دارد، اما همزمان از بیرون مهندسی و تحریک میشود.
«کیت کلارنبرگ» روزنامهنگار تحقیقی انگلیسی در مقالهای در سایت «کرَدِل» (cradle) مدعی شده ناآرامیهای اخیر در ایران در واکنش به مرگ مهسا امینی، اگرچه ریشه در نارضایتیهای مشروع طبقهای از جامعه ایران دارد، اما همزمان نشانهای از تاثیرات یک جنگ روانی و رسانهای گسترده تحت حمایت غرب نیز در تحریک و هدایت پشتپرده این ناآرامیها دیده میشود.
او نوشت: «تنها چند روز پس از شروع اعتراضات در 16 سپتامبر، واشنگتنپست فاش کرد که پنتاگون حسابرسی گستردهای از تمام تلاشهای آنلاین خود علیه ایران را، پس از افشای اینکه تعدادی حساب جعلی که توسط بخش فرماندهی مرکزی آن (سنتکام) اداره میشد، آغاز کرده است.»
به گزارش عصر ایران این روزنامهنگار انگلیسی نوشت: «این مسئله در اواخر ماه اوت گذشته افشا شد، در آن زمان کمترین پوشش مطبوعاتی انگلیسیزبان را به خود جلب کرد، اما آشکارا مورد توجه دولت آمریکا قرار گرفت و پنتاگون شروع به حسابرسی کرده است.
حوزه جغرافیایی سنتکام شامل ایران میشود و با توجه به موقعیت دیرینه جمهوری اسلامی به عنوان یک دشمن کلیدی ایالات متحده، شاید تعجبآور نباشد که بخش قابل توجهی از کارزار آنلاین و تلاشهای جنگ روانی این واحد، به این کشور هدایت شده است.
یک راهبرد کلیدی که توسط متخصصان روانشناس ارتش ایالات متحده به کار گرفته میشود، ایجاد چندین رسانه ساختگی است که محتواهای فارسی زبان منتشر میکنند. در این راستا کانالهای آنلاین متعددی در پلتفرمهایی چون توییتر، فیسبوک، اینستاگرام، یوتیوب و حتی تلگرام اداره میشدند.»
در این مطلب آمده است: «این دسته از پستهای رسانههای اجتماعی ممکن است در عصر طعمههای کلیکی و اخبار جعلی ویروسی بیضرر و معتبر به نظر برسند، اما وقتی جمعآوری و تجزیه و تحلیل شوند، سلاحی قوی و بالقوه خطرناک را تشکیل میدهند که به نظر میرسد یکی از سلاحهای پنتاگون در مقابله با ایران است.»
بر همین اساس بود که رسانههای معاند و وابسته به سرویسهای اطلاعاتی بیگانه در ماجرای درگذشت مهسا امینی و ظهور و بروز اعتراضات در برخی نقاط کشور، با گسیل ارتش سایبری خود در فضای مجازی تلاش کردند با برجستهسازی و بزرگنمایی هشتگهای جعلی در شبکههای اجتماعی، موج دیگری از فتنه سایبری را رقم زده و با وارونهنمایی و باورسازی گستردهبودن اعتراضات القا کنند که نظام اسلامی ایران به پایان خود رسیده است!
فارس در گزارشی با اشاره به همین هشتگسازیها و اخبار جعلی نوشت: شبکه ایران اینترنشنال وابسته به قبیله آلسعود در یکی از پستهای خبری خود متنی بدین شرح منتشر کرد: «خبر فوری| هشتگ مهسا امینی در توئیتر 100 میلیونی شد.»
پخش زنده این شبکه که به صورت لحظهای آمار مذکور را نشان میداد، روز شنبه نهم مهرماه ساعت 15 در صفحه خود عدد 184/710/191 توئیت هشتگ مهسا امینی را درج کرد!
این در حالی است که بر اساس گزارش پایگاه آماری استاتیستا (statista) در روز 5 مرداد 1401، کل کاربران توئیتر در سال 2022 میلادی 329 میلیون نفر در سراسر جهان تخمین زده شده است.
نکته مهم آنکه پایگاه مزبور در گزارش آماری دیگری فهرست 20 کشور برتر دارای بیشترین کاربر فعال توئیتر در جهان را منتشر کرد؛ آمریکا (76.9 میلیون نفر)، ژاپن (58.95 میلیون نفر)، هند (23.6 میلیون نفر)، برزیل (19.05 میلیون نفر) و اندونزی (18.4 میلیون نفر) دارای بیشترین کاربر توئیتر در جهان هستند. کلمبیا با 4.3 میلیون نفر کاربر در رده 20 جهان است.
به نوشته فارس، نکته جالبی در این آمار وجود دارد: ایران اصلاً در فهرست 20 کشور دارای بالاترین کاربر توئیتر در جهان حضور ندارد.
از طرفی، مرکز پژوهشی بتا تعداد کل کاربران فارسیزبان در شبکه اجتماعی توئیتر را 3.2 میلیون اکانت در سال 1400 محاسبه کرده است. البته این کل اکانتهای ایجاد شده است و تعداد بسیاری از آن به حالت غیرفعال است.
بسیار روشن است که هیچ عقل سلیمی نمیتواند بپذیرد که دغدغه بیش از نیمی از کاربران جهانی توئیتر ـ اعم از هند 1/3 میلیارد نفری، ژاپن 125 میلیون نفری، اندونزی 270 میلیون نفری و حتی آمریکای 330 میلیون نفری ـ هشتگ مهسا امینی است!
فارس نوشت: اصلاً فرض را میگیریم، آمار استاتیستا (statista) و مرکز پژوهش بتا در مورد کاربران توئیتر درست است و همه کاربران توئیتر فارسی نیز ضدنظام هستند! 3 میلیون حساب کاربری کجا و عدد 180 میلیون هشتگ کجا؟
در همین راستا بود که «آلداوود» یکی از پژوهشگران فضای مجازی و رسانه چند روز پیش در برنامه تلویزیونی به بررسی دلایل انتشار میلیونی هشتگ مهسا امینی در شبکه اجتماعی توئیتر پرداخت و به نکته جالب توجهی اشاره کرد.
وی گفت: «تفاوتی که این بار در شبکههای اجتماعی در مقایسه با سالهای 88، 96 و 98 میبینیم رباتیک بودن فعالیت منافقین، سلطنتطلبان و فریبخوردگان داخلی است. وقتی یک عملیات سایبری به عنوان یک عملیات شناختی در شبکههای اجتماعی مطرح میشود، با سامانههای داده کاوی معتبر جهانی بررسی میشود.
نزدیک به 450 هزار مخاطب در حدود 70 میلیون محتوا و توئیت، در توئیتر منتشر کردهاند. یعنی بهطور میانگین هر اکانت کاربری حدود 165 توئیت منتشر کرده است. در حالی که در چند روز گذشته اینترنت محدودیتهایی در داخل کشورمان داشت و دسترسی به توئیتر و ویپیانها نبود، این تعداد بازدید از داخل کشور ما نبوده است. مشخصاً تعداد ریتوئیتهای روزهای گذشته نشان میدهد که کاملاً عملیات رباتیک در آن مشهود است.»
هشتگ مهسا امینی میتوانست تبدیل به بستری برای مطالبه حقیقت این ماجرای مبهم باشد. امّا جریان (به زعم خود) برانداز روند این هشتگزنی را منحرف کرد و آن را تبدیل به حبابی توخالی برای ارضای شخصی خود قرار داد. واکنش سران ارشد بلوک غرب و فعال شدن 4 سفارت اروپایی و آسیایی نیز این ظن را تقویت کرد که وقایع اخیر بیش از آنکه پروسه عادی باشد، بهانهای برای پیشبرد یک پروژه بود که البته با بی اعتنایی مردم مواجه شد. مردمی که علاوه بر فشار اقتصادی، تحت بمباران رسانهای غرب نیز قرار دارند.
علی علیزاده، فعال رسانهای ساکن لندن در گفتوگویی اینترنتی درخصوص ماجرای ناآرامیهای اخیر از یکی از اساتید هوش مصنوعی دانشگاه شریف سؤالات مهمی را مطرح کرد.
وی گفت: «از ۱۴۰ هزار لایک و ۴۲ هزار ریتوییتی که توییتش گرفته چندتایش متعلق به اکانتهای واقعی و چند تایش متعلق به رباتها و اکانتهای مصنوعی است؟ این روباتها در کدام کشورها مستقرند؟»
علیزاده ادامه داد: «واضح و مبرهن است کسی نگفته معترضین ربات هستند. ولی رباتها دارند به اعتراضات ضریب یک به صد میدهند. همانطور که در سوریه و لیبی این کار را کردند. و استاد دانشگاهی که در مقام کنشگر سیاسی نقشآفرینی میکند آیا از خودش نپرسیده که چرا ارتش سایبری فلان کشورها تا این حد حمایتش میکنند؟»
فعال رسانهای ساکن لندن همچنین در حساب توییتری خود نوشت: «شما شاید این روزها عمیقاً حس کنید انقلابی در جریان است. حستان اشتباه نیست اما آن بیرون مطلقاً هیچگونه انقلاب یا حتی شورشی در کار نیست. ماجرا این است که شما بهواسطه عملیات رسانهای روانی بسیاری پیچیدهای به داخل یک Virtual Revolution Simulator پرت شدهاید. به عصر دیجیتال خوش آمدید.»
اعتراف رسانهها و اندیشکدههای غربی مبنی بر مدیریت و هدایت حسابهای توییتری مخالف ایران از سوی واشنگتن نکته تازهای نیست چه آنکه پیش از این، مقامات آمریکایی درباره راهبردهای خود در فضای مجازی صریحاً به برنامهها و اهداف شوم خود علیه نظام اسلامی ایران اعتراف کردهاند.
هیلاری کلینتون، وزیر خارجه سابق آمریکا چند سال قبل در کتاب خاطرات خود با عنوان «انتخابهای سخت» اعتراف کرد که «دهها میلیون دلار خرج کردیم و پنج هزار نفر از مخالفان تهران را آموزش دادیم»
او با اشاره به حمایتهای پشتپرده وزارت خارجه تحت امرش از فتنه 88 نوشت: «تیم من در وزارت خارجه در پشتصحنه، تماسهای مستمری با فعالان در داخل ایران برقرار میکرد و با مداخلهای فوری توانست از توقف توئیتر به خاطر تعمیرات جلوگیری کند. اگر توئیتر تعطیل میشد تظاهراتکنندگان یکی از ابزارهای مهمشان برای ارتباط را از دست میدادند.»
هیلاری کلینتون در بخش دیگری از این کتاب تأکید کرد که به نظر وی دولت اوباما باید حمایت فعالتری از مخالفان داخلی ایران در زمان اغتشاشات به عمل میآورد.
رسانههای آمریکاییها بارها صریحاً اعتراف کردهاند که واشنگتن یکی از صحنهگردانان اصلی فتنه 88 در تهران بوده است.
در سال 2008، در فاصله یک سال مانده به انتخابات روزنامه آمریکایی «نیویورکر» گزارش داد کنگره با درخواست جورج دبلیو بوش، رئیسجمهوری وقت این کشور برای اختصاص 400 میلیون دلار جهت حمایت از مخالفان در ایران و بیثبات کردن این کشور موافقت کرده است.
کنگره، خود در اقدامی جداگانه در سال 2006 قانونی موسوم به «قانون حمایت از آزادی در ایران» را تصویب کرد که ضمن تشدید تحریمها علیه ایران، 10 میلیون دلار به حمایت از مخالفان داخلی در این کشور اختصاص میداد.
کاندولیزا رایس وزیر خارجه وقت آمریکا مدت کوتاهی بعد، خواستار اختصاص بودجهای 75 میلیون دلاری شد تا با اقداماتی نظیر افزایش فعالیت شبکههای ماهوارهای، برنامههای فرهنگی و تأسیس دفتری به نام «دفتر امور ایرانیان» براندازی حکومت ایران را پیگیری کند.
جین شارپ، نظریهپرداز انقلابهای رنگی در کتاب خود، از جمله راهکارهای کودتا علیه یک کشور را «فعال کردن صدها سایت و وبلاگ سیاسی خلقالساعه»، «آموزشهای درونگروهی، گروههای اینترنتی و محیطهای اجتماعی مجازی» عنوان کرده بود؛ همان تاکتیکهایی که در وقایع بعد از انتخابات ریاست جمهوری 88 از سوی پادوهای داخلی غرب برجسته و پیگیری شد.
طیف تندرویی از مدعیان اصلاحات در حالی از فضای مجازی یله و رها حمایت و با اعمال نظارت در فضای مجازی و مخالفت میکنند که خود آمریکاییها بارها صریحاً به بهرهبرداریهای سایبری و کودتا علیه نظام اسلامی ایران اعتراف کردهاند.
«جنگ آنلاین پنتاگون علیه ایران»، واقعیت و روایت پژوهشی دو اندیشکده آمریکایی است نه ادعای صرفاً ژورنالیستی. همین گزارشهای واقعی و روشن است که ضرورت 1) قانونمندسازی شبکههای اجتماعی و ساماندهی پیامرسانهای اجتماعی و همینطور اجرایی شده شبکه ملی اطلاعات و 2) برخورد بدون تساهل و تسامح با مخلان امنیت روانی جامعه را بیش از پیش نمایان میسازد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com