سلام.
اصلش و بخواید من اصلا بلد نیستم بنویسم اما وقتی درد ودلهای یکی ازفرزندان شهدا رو خوندم دل وزدم به دریا. منم یه فرزند شهیدم. بادوازده سال سابقه دروزارت دفاع. البته بصورت قراردادی.
2سال پیش بعد از اسرار چندتا از فرزندان شهیدرفتیم وزارت دفاع. باکلی زوق وشوق کت وشلوار پوشیده والبته بااین باور که چشم وچراغ مملکتیم. بگذریم. با هر مصیبتی بود خودمون ورسوندیم. راهمون که ندادند هیچ باکلی تحقیراز محوطه وزارت بیرونمون کردن.
2تاازبچه هابایه برچسب حقوقی دیگه خودشون ورسوندن دفترمعاونت منابع انسانی ورفتن پیش جناب اقای سردارس .باکلی احساس پیروزی ازاین عملیات راهبردی تمام بخشنامه هاومصوبات مجلس ودولت اززمان دولت لعیمه...؟...تادولت کریمه...؟... روگذاشتن روی میزایشون.
بااعتمادبنفس کامل واطمینان به پیروزی.بعدازصحبت های مقدماتی که معمولامسؤلان دراین مواقع درموردخانواده شهداءمیزننددرجواب روکردن اینهمه کاغذگفتندکه مامستقل عمل میکنیم.اگرصلاح بدونیم اقدامات لازم وبعمل میاریم. باور کنید موضوعی که من و واداربه نوشتن کرداین نیست. شاید دلیلش بیرون اوردن کسایی که این متن و دارن میخونندیا میشنوند .
لابدمیپرسیدازکجا. ازخیلی جاها.
مثلا توهم به حراج رفتن مملکت توسط خانواده شهدا.مثلاسهمیه دانشگاه.مثلاامتیازات زمین وماشین ووامهای بلاعوض.ومثل های فراوان دیگه.قصه هایی که ازگوشه وکنارمیشنویم.البته انکارش نمیکنیم.هستنددوستانی که ازهرنام وبرچسبی استفاده های لازم ومیکنند.اوایلش دلمون بدرد میومد.امابعدمدتی خودمون هم داشت باورمون میشد.ولی هرچی توزندگی خودمون ومادربزرگامون که همه چیزشون وداده بودن ویه قاب عکس گرفته بودن دقت میکردیم چیزی نمیدیدیم.
یادم یه روزازمامانم که فقط23سالش بود زندگیش راه پرپیچ وخم وخطرناک تنهایی روپیش گرفته بود ماجرای این حرفها روپرسیدم. اماساکت بالبخندتلخ فقط نگاهم کرد.خودش میدونست یه روزمیفهمم.خواهرکوچیکم وقتی دبیرستان نمونه قبول شدهمکلاسیهاش بهش گفته بدون خوشبحالتون همه کاراتون وبنیادشهیدمیکنه.خواهرم هم فقط خندیده بودوالبته یواشکی یخورده اشک که چیزمهمی نیست.خوبه بدونیدنفردوم کارشناسی ارشددانشگاه علامه شد.اون یکی خواهرم هم باضریب هوشی159ترجیح دادازدواج کنه. جنبش کمترازماهابود .
منم وقتی رفتم سرکارتاچندسال نذاشتم بفهمندفرزندشهیدم . حالاچه جوری لورفتیم بماند. بعدازاون حرف سردار چندباری زنگ زدم دفتر ریاست جمهوری. اماتلفنم وقطع کردن.حالاهم که بعدازیازده سال نشتم حسابی درس خوندم ومدیریت دانشگاه علامه قبول شدم دارم شبهامیرم سرکارتابه دانشگاهم برسم.ناگفته نمونه ماموریت تحصیلی بهم دادن اماتحمل نگاه سنگینشون و نداشتم.زیادسرتون ودردنمیارم.میدونم گوشتون ازاین حرفهای خسته کننده پره.فقط میخواستم یاداستادمون کنم که درجواب پرسش دخترخانم همکلاسیم ازعلت اینهمه خدمات مختلف به خانواده شهدا گفتند"کشورهای سکولارمثل المان برای نوادگان بازمانده های جنگشون هنوزامتیازات ویژه درنظرمیگیرندتااگه یه روزی دوباره جنگ شدمردمشون انگیزه رفتن ودفاع کردن وداشته باشند"
حالامنم خطاب به مسؤلین برای ختم کلامم میگم:اقای رییس جمهور وکلای گرانقدرمسؤولین عزیزهمشهریان گرام همکاران مهربان همه ایرانیان من به نمایندگی همه خانواده شهداازشماتشکرمیکنم وقسم میخورم که ازبابت مملکتتون خیالتون جمع.اگه حکومتمون هم اسلامی نبود ماکه مسلمونیم.اگردوباره خدایی نخواسته جنگی شدباهمه وجودمون ازش دفاع میکنیم.اگه توی دل پدرانمون ذره ای هم اطمینان ازاینده خانواده هاشون بودقول میدیم این اطمینانم نداشته باشیم.بااخلاص کامل وبی هیچ چشم داشتی ارزشمندترین هدیه خداوندوبراه اسلام وایران اسلامی خرج کنیم.
ولی شماهم قول بدیدبعدازمابلایی که سرما ها اوردیدسرخانواده هامون نیارید. نه سهمیه نه استخدام ونه هیچ . فقط بزاریدزندگی عادیشون وادامه بدن.باباهمون وعده خداکه فرمودجانشین شهیدتوخانوادش هست براشون کافیه.بخداشونه هامون تحمل نردبان ترقی شدن وداره امادلامون دیگه طاقت حرفهای سنگین ونداره.یار راهمون نمیخواد بشید.لااقل سنگ جلوی راهمون نشید.میدونیم نیتتون خیره اماجان امام بس کنیداین خیرات فراوان و.یاعلی
بولتن نیوز: با تشکر از دوستی که این مطلب را برایمان فرستاده است.
درسته؟
بهر حال بازم از این دوست گرامی تشکر میکنیم که تلنگری به ما زدند
البته در آن مواردي كه جناب بولتن شناسه بنده را ذكر ميكنند نيز اين بزرگواري خود دوستان است، وگرنه بنده در يكي از نامههايم به ايشان عرض كرده بودم ضرورتي براي اين كار نيست و همين كه مطلب منتشر شود برايم كافيست. ولي خب! گاهي به اين درخواست بنده عمل ميكنند، گاهي هم خير. باور بفرماييد بنده بيتقصرم!
میشه دیگه نگید سرکار خانم مهسا، خانم مهسا کافیه!
با تمام وجودم شما را درک میکنم
ایکاش خدا بمن هم توفیق شهادت را عطا میفرمود ومنهم به سعادت و آرامش واقعی میرسیدم و این واقعیات ملموس در نوشتار شما و این رفتار مسئولین و برخورد سخت تر از ترکش و گلوله را در عمل و گفتار انها و از زبان و نگاه اکثریت مردم و جامعه دریافت نمیکردم.
با تمام وجود شما را درک میکنم و با مراحل و تجربیاتی سخت تراز آنچه نگاشته اید، مواجه و روبر و شده ام.
ولی هنوز هم دل در گرو عشق به رهبر عزیز و نظاممقدس و بیادگار مانده از امام راحل و شهدای پاک و ارزشمند و ارزشهای معنوی به ارث رسیده آنان داریم
والسلام
خوب ما ایرانی های روشنفکر دوست داریم هم تو عروسی گوشت پرندگان بخوریم هم تو عزایی .
تنها هم نیستی ، جنس حرفهات برای من غریبه نیست
استوار باشی
این در حالیست که به هیچ وجه بی احترامی نکردم و بیان واقعیت بود!!!
(متاسفم برای این به ظاهر رسانه)
از همین جا برای تمام فرزندانی که خانوادشون برای این انقلاب زحمت کشیدند آرزوی خوشبختی میکنم. یا حق
از دوستانم کسی رو سراغ دارم که رتبه 48 کنکور سراسری بود دانشگاه شریفقبول شد
ولی چند ماه بعد اومد و گفت دیگه نمیرم گفتیم چرا گفت همه میگن کهتو با سهمیه اومدی و منو مسخره میکنن با اینکه رتبه رو هم نشون دادم ولی تو دانشگاه همه بهم میگن سهمیه ای. واقعا درد اوره.
ولی شرمنده اینو میگم یکی دیگه از دوستان منم هست کاملا برعکس این اقا الا برای کارشناسی میخونه وترم نهمه. با سهمیه وارد دانشگاه شده و الان هم خیلی راحت میچرخه و درس خون هم نیست. البته این استسناء ولی بعضی ها این چیزا رو میبینن وبه همه فرزندان عالی قدر شهدا نسبت میدن.