گروه بین الملل- مصطفی مطهری: مذاکرات هسته ای ایران با گروه موسوم به 1+4 به اضافه آمریکا چند روزیست از سر گرفته شده است؛ نکته قابل توجه در این باره نقش آفرینی اروپا و ابتکار عمل آنهاست. در واقع اروپا در مدت زمان مذکور بعد از مذاکرات غیر مستقیم تهران و واشنگتن در دوحه تلاش کرده است تا روند مدیریت شرایط مذاکره را بدست بگیرد که شواهد گویای آن می باشد موفق نیز بوده است. بطوریکه هم موافقت تهران و هم آمریکا را برای حل به اصطلاح اختلافات موجود در این باره بدست آورده است.
به گزارش بولتن نیوز، حال با توجه به شرایط موجود در این راستا، آنچه در این باره قابل تأکید می باشد بررسی کلیات اختلافی در روند به نتیجه رسیدن یا نرسیدن مذاکرات می باشد. واقعیت امر این است که مبانی اختلافی میان طرفین در تعیین مبادی مذاکره و گفتگوها آن قدر اثر گذار است که شرایط گفتگو و مذاکره را به شدت تحت الشعاع قرار داده است. از این رو با توجه به اختلافات موجود در این باره اشاره به نگاه متفاوت ایران و آمریکا در زمینه انجام مذاکرات، می تواند نتیجه گیری را برای مخاطبان برای پیش بینی آینده مذاکرات تا حدودی مشخص کند.
با این حال نمی توان قطعیتی را در این باره لحاظ کرد؛ این مسئله زمانی مهم تر می شود که بدانیم اخبار و داده های موجود از روند مذاکرات فعلی به مانند 15 ماه گذشته محدود و حتی نزدیک به صفر می باشد. ناگفته نماند آنچه تحلیل مذاکرات و شرایط حادث شده بر آن را پر اهمیت می کند تأثیرات مستقیم و غیر مستقیمی است که از ناحیه مذاکرات بر مناسبات اقتصادی موجود در جامعه و شرایط معیشتی مردم وارد می کند.
از نگاه ایران، زمینه های حصول به توافق، پذیرش شروط تعیینی از سوی طرفین به ویژه آمریکا و مواردی چون خارج سازی برخی از ارگان های نظام سیاسی از لیست تحریم ها می باشد. به علاوه اینکه تهران بدنبال ضمانت هایی برای انجام تعهدات از یکسو و متعهد سازی آمریکا(تمام ساختار و نظام سیاسی آمریکا نه تنها دولت)به مندرجات پذیرفته شده در برجام برای آینده زا سوی دیگر می باشد.
نکته دیگر در این باره برای تهران پذیرش مسئولیت جمعی از سوی طرف های مقابل به طور برابر در مقابل بد عهدی ها و عدم پایبندی ها در آینده می باشد. در واقع تهران نمی خواهد گرفتار دور تازه ای از توافقات شود که طرف های مقابل نسبت به اجرای آن تعهدی برای قائل نباشند. در یک کلام تهران نمی خواهد تجربه تلخ برجام بار دیگر برایش تکرار شود و مضافاً اینکه برآوردن شده تعهدات پیشین به اضافه پیش شرط های تازه، ضمیمه های حیاتی در زمینه گفتگوها و مذاکرات می باشند که زا سوی تهران دنبال می شوند.
اما از نگاه واشنگتن، حصول به توافق با هدف محدود سازی ایران در زمینه مواردی که ادعای آن را دارد دنبال می شود. در واقع واشنگتن در درجه اول به دنبال آن است تا بیشترین امتیاز از روند مذاکرات را کسب کند و در ازای آن کمترین امتیاز را نیز واگذار کند. از این رو با فرافکنی های گاه وبیگاه علیه تهران و برنامه هسته ای ایران و طرح موضوعات مشابه در این باره تلاش دارد تا ایران را عامل اصلی گره در مذاکرات نشان دهد و بسترهای های همراهی جهانی و افکارعمومی را با خود علیه ایران فراهم سازد.
در مجموع باید اینگونه گفت که مطالبات تهران از واشنگتن و واشنگتن از تهران در این باره عملاً دست نیافتنی است. چونکه حتی اگر کاخ سفید خود را ملزم به رعایت مفاد برجام کند بازهم توافق از شکل دولت – دولت آن خارج نخواهد شد و با تغییر دولت فعلی در آمریکا، دولت بعدی می تواند همه چیز را نادیده بگیرد و زیر میز بزند. دلیل این ادعا نیز این است که تحقق مطالبه ایران از آمریکا، بنا بر قانون اساسی آمریکا باید به تصویب سنا برسد. از سوی دیگر نیز نباید فراموش کرد که مطالبات آمریکا از ایران عملاً به معنای تحمیل اراده خود بر روند مذاکرات و ایران می باشد. از این رو ایران از همان ابتدا با موضع مشخص وارد گفتگوها شده است.
با این وجود باید خاطر نشان کرد که اگر راه حلی برای حل این تفاوت گسترده دیدگاه ها در روند مذاکرات پیدا نشود عملاً نمی توان به آینده مذاکرات در مدت زمان نزدیک خوشبین بود مگر اینکه اتفاقاتی در روند گفتگوها رخ بدهد و روند مذاکره را وارد مسیر تازه ای بکند.
خلاصه کلام اینکه با توجه به گمانه زنی های تحلیل موجود در این باره و اثرات موجود اقتصادی و تلاش برای گره زدن مذاکرات به تغییر شرایط اقتصادی – معیشتی در کشور، آنچه امروز باید برای مردم بطور شفاف و ملموس تشریح گردد ادامه روند مذکور زیستی بدون توجه به آینده و نتیجه مذاکرات (چه مثبت و چه منفی) می باشد. در واقع نباید مردم را با مذاکرات شرطی کرد و چشم انتظار نتایج مذاکرات گذاشت و آنها را از روند عادی زندگی اجتماعی و مراتب اقتصادی – معیشتی مترتب بر آن دور کرد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com