گروه بین الملل - علیرضا مجیدی: سال 2006، آمریکا در عراق گرفتار شده و محبوبیت جورج بوش و «جمهوریخواهان» به شدت پایین آمده بود.در فاصله چند ماه به انتخابات سنا، نیروهای آمریکایی «ابومصعب الزرقاوی» را به قتل رساندند.
به گزارش بولتن نیوز، ابومصعب، فرمانده گروههای وابسته به القاعده در عراق بود و چنین وانمود میشد که گویا گرفتاریهای آمریکا در عراق، ناشی از وجود «تروریسم» در این کشور است و در رأس تروریسم نیز ابومصعب قرار دارد.
در واقع این را گام نهایی «عملیات عراق» میخواندند...
سال 2011 و در فاصله یک سال به انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، این بار باراک اوباما بود که خبر «قتل اسامه بن لادن» رهبر سازمان القاعده را اعلام کرد.
او شخصا در اتاق فرماندهی این عملیات حضور داشت و توانست از این خبر/عملیات، خوراک تبلیغاتی خوبی برای انتخابات آماده کند.
در سال 2019 و در فاصله یک سال مانده به انتخابات ریاست جمهوری، این بار نوبت «ترامپ» رسید که در آستانه انتخابات اعلام کند ارتش آمریکا «تروریست بزرگ» را از میان برداشته است: «ابوبکر البغدادی»، رهبر داعش
دولت بایدن در فاصله چند ماه مانده به انتخابات، خبر قتل «ایمن الظواهری» رهبر جهانی القاعده را اعلام میکند.
این عملیات در پایتخت افغانستان انجام شده؛ یعنی همان جایی که دستور بایدن برای خروج باعث افول شدید جایگاه وی شد...
نتیجهگیری:
فرمول سادهای وجود دارد:
برای انتخابات سنا: چند ماه مانده
برای انتخابات ریاست جمهوری: یک سال مانده
باید «تروریست بزرگ» در منطقهای که چالشزا شده ترور شود.
سئوالات اساسی:
1- آیا این تروریستها از قبل، در تیررس قرار دارند؟
2- عملیات ترور آنها، صرفا یک تصمیم سیاسی و ناشی از نیازهای رئیس جمهور و حزب حاکم در فضای سیاست داخلی آمریکاست یا نتیجه جمعبندی سازمانهای نظامی و امنیتی؟
3- در این معادلات، «ملتهای منطقه» چه جایگاهی دارند؟
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com