به گزارش بولتن نیوز، مولانا در یکی از داستانهای زیبای خود راجع به مردی میگوید که ثروت هنگفتی به ارث برده بود اما همه آن را به یکباره به هدر داد و به خاک سیاه فقر نشست. چون از شدت فقر دچار استیصال و دلشکستگی شد، خالصانه رو به درگاه خدا آورد و به راز و نیاز پرداخت تا آنکه شبی در خواب هاتفی به او گفت: هر چه سریعتر وطنت بغداد را به سمت مصر ترک کن تا در آنجا به خواستهات برسی. مرد با امید فراوان راهی سفر شد و چون به مصر رسید، هیچ پولی برایش نمانده بود، پس چارهای جز گدایی ندید اما چون این کار برایش سخت و سنگین میآمد، تصمیم گرفت شب به گدایی برود تا کسی چهرهاش را نشناسد. در آن ایام چون محلههای مصر به خاطر وجود دزدان ناامن شده بود، داروغه و شبگردانش شبها در کوچهها کشیک داده و عابران را دستگیر میکردند. مرد غریبه شب به کوچهای شد و هنوز مردد بود که بانگ گدایی سر دهد یا نه که داروغه او را دید و یقهاش را چسبید و او را به باد مشت و لگد گرفت که بگو همدستانت کجایند و قرار بود امشب به کجا دستبرد بزنید. مرد هم نالهکنان امان میخواست. داروغه لختی از ضرب و شتم ایستاد و مرد غریبه با سوگند فراوان گفت که والله من دزد نیستم و در پی چنین خوابی که دیدم از بغداد به مصر شدم و ... داروغه که به خاطر لحن مرد به صدق گفتارش واقف گشت با تمسخر توأم با دلسوزی رو به او گفت: آخر تو به خاطر یک رویا حاضر شدی اینهمه راه را طی کنی؟! آخر مردک عقلت کجاست؟! خود من بارها خواب دیدهام که در بغداد در فلان محله، در فلان خانه گنجی نهفته است اما به آن خوابها توجهی نکردهام. جالب بود که تمام نشانیهای داروغه با آدرس مرد در بغداد یکی بود. مرد فهمید گنجی که به دنبال آن آمده در شهر خود و در خانه خود قرار دارد و یافتن آن موقوف بر این بوده که رنج سفر به مصر را تحمل کند. پس به بغداد شد و گنج را یافت و زندگیاش را سامان داد.
خیلی از مفسران در تفسیر این حکایت میگویند گنج حقیقت در «اندرون بشر» است حال آنکه او سالها آواره اینجا و آنجاست. فهم این نکته که در حکایتهای مختلف از بزرگان و شاعران ایرانی آمده است، همان چیزی است که میتوان از نوع اندیشه و تفکر سرمایهداری فهمید. در نگاه سرمایهداری گنج در بیرون انسان است. برای همین افرادی که با اندیشه سرمایهداری زیست میکنند، آواره جاها و مکانهای مختلف هستند. نتفلیکس در ذیل همین اندیشه که گنج همان پول است و برای آن پول نیز باید یک بار جنگید و آن نیز به بهای جان افراد است، سال 2021 یک مجموعه تلویزیونی درام را در کرهجنوبی ساخت. این فیلم که نهایت نگاه سرمایهداری را به رخ بشریت کشید، در هفته اول نمایش به یکی از پربینندهترین مجموعههای نتفلیکس در ۹۰ کشور تبدیل شد و ۲۸ روز پس از انتشار با بیش از ۱۱۱ میلیون بیننده، رکورد «بریجرتون» را شکست و به پربینندهترین مجموعه این شبکه تبدیل شد. غم و شادی و بهت و حیرت در این سریال با سرگردانی، پوچی و بیچیز بودن انسان به رخ کشیده شد. در این سریال نتفلیکس در کرهجنوبی نمایشی را به اجرا درآورد که در آن نهایت سرگردانی انسانها را برای پیدا کردن گنج نشان میداد. اما خوبی این موضوع آن بود که این مساله یک فیلم بود! فیلمی که در نهایت مخاطبان در سراسر دنیا خدا را شکر میکردند که این امر در واقعیت رخ نمیدهد. اما این امید شکست خورد. چرا که شرکت «نتفلیکس» قصد دارد مسابقه تلویزیونی به نام «بازی مرکب: چالش» را تولید کند.
سریال تلویزیونی پربیننده «بازی مرکب» دیگر فقط یک داستان نخواهد بود، چرا که «نتفلیکس» قصد دارد یک رئالیتیشو را با نام «بازی مرکب؛ چالش» تولید و پخش کند. مسابقهای که به سفارش «نتفلیکس» برگزار میشود، برخلاف سریال کرهای «بازی مرکب» مرگبار نخواهد بود و بدترین حالت ممکن برای ۴۶۵ بازیکنی که در این مسابقه شرکت میکنند، ترک مسابقه بدون کسب 4.56 میلیون دلار خواهد بود. به گفته «نتفلیکس»، جایزه 4.56 میلیون دلاری بیشترین جایزه نقدی است که تاکنون در تاریخ مسابقات تلویزیون واقعنما تعیین شده است. سریال کرهای «بازی مرکب» داستان گروهی از افراد بدهکار و با مشکلات مالی و تجربیات متفاوت از زندگی را روایت میکند که در مجموعهای از بازیهای کودکانه مرگبار برای یک جایزه نزدیک به ۴۰ میلیون دلاری رقابت میکنند و این جایزه تنها یک برنده خواهد داشت و بازندگان کشته میشوند. طبق اعلام «نتفلیکس»، مسابقه ۱۰ قسمتی «بازی مرکب: چالش»، علاوه بر بازیهایی که از سریال کرهای «بازی مرکب» الهام گرفته شدهاند، چند بازی جدید را شامل خواهد شد. این مسابقه در بریتانیا فیلمبرداری خواهد شد.
در مرحله اول «بازی مرکب» میتوانست به عنوان روایتی معرفی شود که یک انتقاد کاملا آشکار از جامعه سرمایهداری ماست که در رقابت است. فقرا در بازی مرگ و زندگی به معنای واقعی کلمه برای زنده ماندن رقابت میکنند و همه اینها برای سرگرمی ثروتمندان است. در زمانهای که بیشتر مردم نگران بیعدالتی اجتماعی هستند و افراد بیشتری سرخورده شدهاند، این نوع بازتاب درباره بیعدالتی اجتماعی در سرمایهداری به وضوح به فروش میرسد اما با واقعی شدن این فیلم و روایت، دیگر از حالت تذکر به جامعه جهانی خارج میشود. نگاه سرمایهداری در نتفلیکس 2 مساله را به نمایش میگذارد؛ اول آنکه با فیلمبرداری از این بازی واقعی به دنبال جذب مخاطب و پول بیشتر است و دوم آنکه مردمی که برای این بازی ثبتنام میکنند قطعا دردمندانی خواهند بود که امیدهایی برای بردن این جایزه دارند، یا شاید بورژواهایی باشند که تنها برای تفریح بیشتر وارد این بازی خواهند شد. اگر این بازی دقیقا همان چیزی باشد که در فیلم بوده است و مفلوکانی را در سراسر جهان برای آن از بین این همه مفلوک انتخاب کنند و آنهایی که در این بازی میبازند نیز همانند فیلم کشته نشوند و جان آنها برای پول از دست نرود، در نتیجه به حتم 464 نفر را ناامیدانه و سرخورده روانه خانههای خود میکند و تنها با یک برنده روبهرو است. دقیقا نگاه سرمایهداری همین است. همین که در بین افراد بشر یک نفر داشته باشد و بقیه به دستان آن یک نفر نگاه کنند. اگر چه این سرخوردگی و آوارگی جسمی و روحی انسانها برای سرمایهداری مهم نیست اما سنت واقعی کردن سریالهای حاشیهداری همانند «بازی مرکب»، بدعتی بسیار مبتذل است که تنها پوچی، آوارگی و سرگردانی بشر را بیشتر به رخ بشریت میکشاند. خبر ساخت مسابقه «بازی مرکب: چالش» در حالی اعلام شده است که «نتفلیکس» اخیرا از بازگشت سریال کرهای «بازی مرکب» با فصل دوم خبر داده بود.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com