به گزارش بولتن نیوز، اما اکنون مردمی که انتظار داشتند از همان روزهای اول، تحولی اساسی در عرصههای گوناگون کشور شکل بگیرد و به ویژه آشفته بازار اقتصادی که ابزار جدی در انتقاد از عملکرد دولت روحانی بود، سروسامان یابد، در حیرتی غیر قابل تصور از ناکارآمدی و سومدیریت مدعیان به سر میبرند، زیرا بیش از ۸ ماه از آغاز به کار دولت سیزدهم میگذرد، در حالی که هیچ برنامه خاصی به جز جایگزین شدن افراد همسو با تیم رییسی، با تیم دولت دوازدهم اتفاق نیفتاده است.
البته این رویکرد در تمامی دولتهای قبل اتفاق افتاده و به جرات میتوان ادعا کرد در شش ماهه اول و یک سال آخر تمامی دولتها، مدیریت کشور بیش از آنکه تاثیرگذار باشد، حرف درمانی بوده است، بدین معنا که دولتمردان جدید در یک سال اول همه چیز را ناشی از سومدیریت دولت قبل اعلام میکنند و در یکسال آخر نیز به تطهیر و توصیف از عملکرد خود میپردازند در حالی که فریاد مردم از کوه مشکلات به آسمان بلند است.
اما در شرایط کنونی رکود و ایستایی دولت سیزدهم در کنار انتصابهای مساله دار باعث شده که نظر بسیاری از صاحب نظران و نمایندگان مجلس از جناح موافق دولت تا مخالف بر این باشد که دولت سیزدهم ناکارآمد و ناتوان است و باید هرچه سریعتر در کابینه به ویژه تیم اقتصادی دولت تغییرات اساسی صورت پذیرد.
امروزه دولت سیزدهم همچون تمامی دولتهای قبل، در حال ادای دین به همفکران، اعضای ستاد انتخاباتی، نزدیکان و تیمهای همراه است که مصداق مدیریت اتوبوسی یا البته قطاری است. در این بین انتقادهای گستردهای به انتصابها مطرح میشود که بی تجربگی و ناآگاهی به وظایف و مسوولیتها در صدر آنها قرار دارد.
بسیاری از مدیران جدید آنقدر بیتجربه و نسبت به مسوولیتها ناآگاه هستند که نگران هستند دستشان به دلیل خالی بودن از برنامه و راهبرد رو شود. سوابق کاری و مدرک تحصیلی بسیاری از آقایان که بی ربط با مسوولیت واگذار شده است، نشان میدهد که تا چه اندازه سهم خواهی در دولت سیزدهم واقع شده است. نتیجه آنکه هنوز دولت نتوانسته قیمت دلار را کنترل کند به نوعی که پول ملی در مدت شش ماه بیش از ۶ هزار تومان بی ارزش شده و نگرانی از سقوط بیشتر ارزش پول ملی متصور است،
تورم و گرانی هر لحظه در بخشی از اقتصاد خودنمایی میکند و معیشت مردم به اندازهای در معرض تهدید قرار گرفته که نگران خالی شدن سفره هایشان حتی از نان خالی هستند. بدتر از همه آنکه برای سیاست خارجی به غیر از سکوت و توجیه، هیچ برنامهای مشاهده نمیشود و گام مثبت و موثری برداشته نشده و شاهد تحول در تعامل با جهان و رفع موانع تجارت جهانی نیستیم.
در حالی اقتصاد در تمامی بخشها آشفته است و از ساماندهی خبری نیست که آنچه بیش از همه بزرگ نمایی میشود، سفرهای استانی و بازدیدهای میدانی رییس جمهور است که البته آنها نیز هیچ تاثیری در بهبود شرایط ندارد و مناطق محروم و جامعه هدف سفرهای استانی دولتمردان، مشابه فرزندان یتیمی هستند که گریه کن زیاد دارند، اما از نان بده خبری نیست، دستی بر سر آنان کشیده میشود، اما شکمشان را سیر نمیکند.
از ساخت یک میلیون مسکن و ایجاد یک میلیون شغل در سال خبری نیست، در حالی که میبایست با توجه به گذشت دوسوم از دوره ریاست جمهوری رییسی در سال اول، دو سوم وعدهها محقق شده و حداقل ۷۰۰ هزار مسکن ساخته و ۷۰۰ هزار شغل ایجاد شده باشد. در حالی ۸ ماه از آغاز دولت سیزدهم میگذرد که حرف درمانی جایگزین سیاستگذاری و اجرای درست وعده ها و برنامه ها است.
رییسی باید بداند و مهمتر اینکه باور کند که روزهای دیگر سال نیز به همین سرعت میگذرد و حتی عمر چهار ساله دولت به سر میآید در حالی که رییسی نیز با وعدههای بر زمین مانده و رویاپروری، مسیر دولتهای گذشته را طی کرده است.
زهرا نظری مهر/ حقوقدان
منبع: پول نیوز
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com