برخوردهای دو گانه متحدان آمریکا، علاوه بر سرکوب اعتراضات نیویورک، واشنگتن، ، لندن، پاریس و... شامل دوگانگی رفتار با کشورهای خاورمیانه نیز می شود و با حقوق ملت بحرین، عربستان و... برخوردی کاملا متفاوت از مردم سوریه، مصر، لیبی، تونس و... دارند و با هر ترفندی از طریق پرونده هسته ای، تحریم بانکی ونفتی و اخیرا حقوق بشر، به دنبال فشار بر جمهوری اسلامی هستند...
بولتن نیوز: نتایج بررسی های موسسات حقوق بشری، که موارد نقض حقوق بشر در آمریکا و اروپا و کشورهای متحد آمریکا را مورد توجه قرار می دهند نشان می دهد که آمریکا و متحدان آن با مسائل حقوق بشر و مشکلات اقتصادی، اجتماعی و سیاسی بشر در هر نقطه از جهان، برخوردی کاملا دوگانه دارند و منافع نظام سرمایه داری و تسلط غرب و کشورهای غربی برجهان، تعیین کننده سمت و سوی آمریکا وکشورهای اروپایی در محکوم کردن یا حمایت کردن از گروه ها، جریانات، اعتراضات و مسائل حقوق بشری است.
به خصوص اعتراضات اخیر جنبش ضد سرمایه داری آمریکا یعنی "وال استریت را تسخیر کنید"، که از نیویورک و واشنگتن شروع شد و به شهرهای دیگر سرایت کرد و حوادث شهرهای نیویورک، لندن، اطراف پاریس و.... را در برداشت، نشان می دهد که موارد نقض حقوق بشر در کشورهای آمریکا واروپا به مراتب بیش از سایر نقاط جهان است اما از آن جا که رسانه های غرب، تحت سلطه نظام سرمایه داری و لابی صهیونیسم است، هر نوع اعتراض بر علیه متحدان آمریکا، همراهی با تروریسم جهانی تلقی می شود و برعکس هر نوع همسویی با منافع لیبرالیسم و متحدان آمریکا، به معنای حقوق بشر تلقی می شود و اگر کشوری یا دولتی یا جریانی با آن مخالف باشد به نقض حقوق بشر متهم می شود.
نمونه این تناقض ها، برخورد های دو گانه ای است که علاوه بر سرکوب اعتراضات نیویورک، واشنگتن، شهرهای مختلف آمریکا، لندن، پاریس و... شامل دوگانگی رفتار با کشورهای خاورمیانه نیز می شود و آمریکا با نقض حقوق بشر و حقوق ملت بحرین، عربستان و... برخوردی کاملا متفاوت از سوریه، مصر، لیبی، تونس و... دارد.
به برخی کشورها مانند لیبی از طریق ناتو لشکر کشی می کند، از برخی حکومت ها مانند بحرین و عربستان در سرکوب مردم حمایت می کند، در برخی کشورها کاملا بی تفاوت است، در برخی کشورها مانند سوریه به نوعی از معترضان حمایت می کند و...
متحدان آمریکا و نهادهای حقوق بشری تحت امر آمریکا و متحدان آن، در برخی گزارش ها، موارد را وارونه جلوه می دهند و با بزرگنمایی تلاش کرده اند که افکار عمومی کشورهای دیگر را به خاطر نقض حقوق بشر تحت تاثیر قرار دهند در حالی که واقعیت زندگی ایرانیان و مسائلی که در نهادهای وسازمان های مسوول اتفاق می افتد به مراتب با آن چه گزارشگران تحت سلطه آمریکا ارائه می دهند متفاوت است.
دروغ گویی، بزرگنمایی و وارونه جلوه دادن مسائلی که مطرح کرده اند کاملا نشان می دهند که عده ای به خاطر رقابت های سیاسی و مخالفت با نظام، این دروغ ها و گزارش ها را ارائه داده اند.
شاهد مدعا، سال ها زندگی آرام و کسب وکار کسانی است که خود را منتقد یا مخالف نظام معرفی کرده اند اما حاضر به ترک کشور نشده اند. اما عده ای به این بهانه که امکان فعالیت ندارند خواستار اقامت در کشور دیگری هستندو حال سوال این است که تفاوت بین کسانی که رفته اند و کسانی که مانده اند در چیست و انصافا واقعیت حقوق بشر در ایران چیست؟
این که کشوری قوانین خاص خود را داشته باشد و متناسب با فرهنگ و دین و آداب و رسوم خود قانون داشته باشد، را نمی توان نقض حقوق بشر نامید بلکه هر نوع بزهکاری و تنبیه بزهکاران وقانون شکنان را از نگاه مسائل داخلی و قانونی هر کشور بررسی کرد.
همان طور که قانون در هر 50 ایالت آمریکا متفاوت است در ایران نیز متفاوت از آمریکاست. با این حال تعداد اعدام ها و زندانیان و مجرمین در ایران در مقایسه با جمعیت کشور، وضعیت امنیت در کشورهای منطقه و همسایه و... نشان می دهد که شاخص های حقوقی وقانونی وحقوق بشری در ایران وامنیت به مراتب بالاتر از سایر کشورهای منطقه است.
عده ای از گزارشگران متحد آمریکا، بزهکاری و قاچاق مواد مخدر، اعمال خلاف قانون و عرف در ایران را به سیاست ربط می دهند و اعلام کرده اند که این افراد سیاسی بوده اند در حالی که برخی از انها به خاطر داشتن مواد مخدر محکوم شده اند. برخی اغتشاش گران که کسب و کار مردم را ناامن کردند و به آتش زدن اموال مردم و خودروهای عمومی و خصوصی دست زدند را روزنامه نگار و زندانی سیاسی جلوه داده اند، برخی افراد که تنها یک مقاله در روزنامه منتشر کرده اند یا مدت کوتاهی با یک نشریه همکاری داشته اند را روزنامه نگار با سابقه وفعال سیاسی معرفی کرده اند.
همچنین افرادی که در هفته نامه دانشجویی کار کرده اند یا وبلاگ و وب سایتی داشته اند را فعال سیاسی و روزنامه نگار با سابقه معرفی می کنند.
برخی افراد مسلمان را اقلیت دینی بهایی، مسیحی یا یهودی معرفی کرده اند و برخی افراد را به جرم های دیگری نسبت داده اند در حالی که واقعیت جرم وجنایات آنها چیز دیگری بوده است .
برخی افراد را با یک عکس یا فیلم سمبل مبارزه و حقوق بشر و آزادی موافق نظر آمریکا معرفی کرده اند اما بعد از مدتی مشخص شده که این افراد حتی در سازماندهی معمولی چند نفر انسان ناتوان هستند و معلوم نیست که بر چه مبنایی، آنها را پرچم و رهبر یک جریان سیاسی معرفی کرده اند.
گزارش نویسان غربی، در این موارد، تلاش کرده اند که هر طور که خود می خواهند دلیل بازداشت و اعدام وزندانی شدن یامهاجرت افراد را توضیح بدهند و مهم این است که مواردی را اعلام کنند که رسانه ها وافکار عمومی تحت تاثیر تبلیغات آمریکایی را راضی کند و مدتی رسانه های بدون برنامه آنها را سرگرم کند.
جالب این است که عده ای بعد از حوادث انتخابات ریاست جمهوری سال 88 بدون آن که مشکلی داشته باشند از کشور خارج شده اند و خود را فعال سیاسی یا روزنامه نگار جا زده اند در حالی که دانش و کلام و رفتار آنها نشان می دهد که 20 سال دیگر هم قادر نیستند که یک مقاله تنظیم کنند یا در یک میتنیگ سیاسی سخنرانی کنند و قادر به ارائه یک شعار سیاسی نیستند و معلوم نیست که بر چه اساسی خود را روزنامه نگار و فعال سیاسی جا زده اند.
اکثر مطالب گزارشگران، مبتنی بر یکی دو مورد مصاحبه با افرادی است که به خاطر درخواست پناهندگی، به دروغ گویی وبزرگنمایی موضوعات و تکرار توهماتی مشغول شده اند که دیگران اعلام کرده اند و آنها نیز بیان می کنند تا راهی را برای پناهنده شدن پیدا کنند.
برخی چهره های سیاسی شکست خورده که توسط خود نهادهای حامی آمریکا بزرگنمایی شده اند صحنه گردان اصلی این گزارش ها هستند و در اکثر فعالیت های حقوق بشری مشارکت دارند در حالی که فعالیت آنها برعلیه نظام از دوره مجلس ششم و دولت اصلاحات تاکنون، کاملا ملموس بوده است. افرادی نظیر شیرین عبادی و برخی فعالان سیاسی که با نظام مشکل دارند در اکثر این گزارش های تکراری مشارکت دارند و جالب این است که به نوبت از نهادهای حقوق بشری اروپا و آمریکا جایزه می گیرند!.... هر سال یکی از آنها به واسطه این که در یک تجمع یا کمپین حضور داشته جایزه می گیرد و مطرح می شود و سال بعد در تهیه گزارش ها و سخنرانی های حقوق بشری مشارکت می کند و... اما بی طرفی همه آنها رد شده است و هیچ یک صلاحیت آن را ندارند که ناظر حقوق بشر باشند.
در حالی که حداقل انتظار این است که از کسانی سوال شود که بی طرفانه نظر بدهند. کسی ادعا نمی کند که نارسایی وجود ندارد اما باید بین آن چه در ایران می گذرد و در کشورهای ناامن منطقه می گذرد و آن چه در خود آمریکا و اروپا می گذرد مقایسه منطقی و منصفانه صورت گیرد تا مشخص شود که دلیل این همه فشار و بزرگنمایی بر ایران چیست؟ آیا انصافا وضعیت آنقدر سیاه است که این گزارش ها اعلام می کنند؟ آیا تمام مجازات هایی که در ایران صورت می گیرد به اندازه درصد کوچکی از وضعیت مشابه ان در آمریکاست؟
آمریکا اخیرا در مقابل مقاومت ملت ایران ونظام جمهوری اسلامی که منجر به شکست تحریم ها شده و ایران را در پافشاری بر حقوق هسته ای خود مستحکم تر کرده است، با دستپاچگی به هر کاری که فشار بر دولت ایران را افزایش بدهد، دست زده است.
اخیرا با گزارش های متناقض و سرتاپا دخالت در امور داخلی ایران، موارد نقض حقوق بشر با قرائت آمریکایی را برشمرده اند و به مسائلی مانند اعدام قاچاقچیان، متجاوزان، قاتلان و... اشاره کرده اند که طبق احکام دین مبین اسلام باید حدود شرعی آنها رعایت شود و حاکم اسلامی موظف است که حقوق مردم را طبق احکام رعایت کند.
سوال مهمی که مطرح است این که چطور آمریکا در برخی ایالت های خود اجازه حمل اسلحه و کشتار مردم را می دهد، اعدام طبق قانون ایالت های مختلف را اجازه می دهد و آنها را نقض حقوق بشر نمی داند؟ اما در هر جای دنیا که بتواند لشکر کشی می کند، به مسائل داخلی و قانونی و حقوقی کشورهای دیگر مانند ایران، دخالت می کند و آنها را نقض حقوق بشر معرفی می کند.
آمریکا ومتحدان آن در ناتو باید گزارش کشتار و اعدام ها و زخمی های مردم خود و سایر کشورهای جهان را که به خاطر جنگ طلبی آنها رخ داده را اعلام کنند تا مشخص شود که آیا تعداد اعدام و کشتار، زخمی ها، خسارت های جانی، زندانی ها و.... در آمریکا و اروپا و کشورهای تحت اشغال آنها مانند افغانستان بیشتر بوده یا تعداد اعدام ها در کشوری اسلامی مانند ایران؟
نکته دیگر این است که چرا آمریکا هر اتفاقی در خاک خود و کشورهای متحد یا سایر نقاط جهان، را مطابق حقوق بشر و دموکراسی می خواند و قانونی و عرفی و مطابق نیاز روز بشر معرفی می کند اما هر نوع اعدام یا زندانی کردن یا بازداشت و تنبیه بزهکاران را در کشوری مانند ایران مطابق با نقض حقوق بشر معرفی می کند؟
مسئله دیگر این است که چرا آمریکا این نوع رویدادها که درایالات متحده آمریکا، عربستان و عراق، چین و روسیه و.... رخ می دهد و به مراتب ده ها برابر ایران است را بزرگنمایی نمی کند اما دائم مسائل ایران را در بوغ و کرنای رسانه ها فریاد می زند؟
مردم جهان اینک می دانند که در کشور صلح دوستی مانند ایران که موارد ناامنی به مراتب کمتر از کشورهای همسایه گزارش شده است، گزارش اعدام وزندان به مراتب کمتر از هر کشوری است اما آمریکا تلاش دارد که استقلال طلبی جمهوری اسلامی را از هر راهی که می تواند تحت فشار قرار دهد و از راه پرونده هسته ای، حقوق بشر و... تلاش دارد که مسائل ایران را به شدت بزرگنمایی کند و طوری وانمود کند که انگار ایران کشوری جدای از مجموعه جهانی است.
اما اگر رسانه ها و مجامع با انصافی یافت شوند که گزارش های رسمی ایران و کشورهای حامی آمریکا را باهم بررسی کنند مشخص خواهد شد که نقض حقوق بشر در کجای دنیا اتفاق افتاده و کجا کمتر بوده است.
به خصوص بعد از بی نتیجه بودن فشار آمریکا بر کشورهای اروپایی و آسیایی که خواستار لغو ومعافیت از تحریم های ایران بوده اند، آمریکا دیگر هیچ راهی را برای جمع کردن رسوایی خود نمی بیند و حال که ایران به جهان ثابت کرده که قلدری آمریکا بی نتیجه است و شاخ این غول امپریالیسم شکسته است، به هر دری می زند که ایران را زیر سوال ببرد.
در خاک آمریکا نیز موارد بسیاری از برخورد دوگانه آمریکا و دولت وپلیس این کشور گزارش شده است.
پلیس نیویورک و شهرهای دیگر آمریکا انواع جاسوسی و کسب اطلاعات را از جلسات گروه های مردمی در سال های اخیر داشته است که به عنوان مثال می توان به نشست سراسری حزب جمهورخواه در سال ۲۰۰۴، گروه های مخالف سیاست های مهاجرت، قوانین کار و نژادپرستی اشاره کرد.
چندی پیش نیز اسنادی منتشر شده که حکایت از تحت نظر بودن گروه های مسلمان و شناسایی کسانی که به مساجد رفت و آمد می کنند، داشته است.
سازمان های مجری قانون در آمریکا به بهانه مبارزه با تروریسم بر فعالیت گروه هایی که به صورت قانونی با سیاست های دولت واشنگتن مخالفت می کنند، نظارت دارند و بدین وسیله انواع نقض حقوق بشر را به بهانه مقابله با تروریسم انجام می دهند.
براین اساس، دولت آمریکا و اکثر کشورهای غربی، با هر جریان و کشوری که مخالف باشند، آنها را متهم به تروریسم و حمایت از تروریسم می کنند وهر جا حامیان خود را تحت فشار یا در اقلیت ببینند وقادر به دخالت در امور کشورها نباشند، به بهانه نقض حقوق بشر، مخالفان را متهم یا محکوم می کنند و با استفاده از ابزارهای بین المللی و نهادهایی که تحت سلطه و نفوذ خود دارند، سعی می کنند که انواع فشارها را به این کشورها وگروه ها وارد کنند.
همین هفته گذشته، در نیویورک، شهر آرمان های آمریکایی، صدای اعتراض مردم بسیار بلند به گوش رسید و مردم با بوقهای ممتد و شعار از خانهها حمایت خود را از معترضان والاستریت اعلام کردند
مردم ساکن در حوالی «میدان یونیون» که شاهد تجمع هزاران معترض جنبش والاستریت بودند با بوقهای ممتد و شعار از پنجرههای خانهها حمایت خود از معترضان جنبش ضد سرمایهداری را اعلام کردند.
هزاران نفر از معترضان جنبش «تسخیر والاستریت» در ساعات پایانی روز چهارشنبه در میدان یونیون شهر نیویورک گرد هم آمدند.
تجمع معترضان بعد از برخورد خشونتآمیز با معترضان در صبح روز چهارشنبه صورت گرفت که به گفته منابع خبری به دستگیری یک نفرو زخمی شدن حداقل یک نفر در این روز انجامید.
پلیس نیویورک «عجولانه» تلاش کرد با معترضان برخورد کند؛ پلیس همچنین ایستگاه مترو میدان اتحاد را بست تا از ورود معترضان بیشتر به این تجمع اعتراضآمیز جلوگیری کند.
تجمع معترضان با حمایت عمومی از سوی مردم ساکن این مناطق مواجه شد که پنجرههای خانه خود را باز کرده بودند و بر قابلمه میکوبیدند و شعار میدادند. رانندههای تاکسی به نشانه همبستگی با مردم، بوقهای ممتد میزدند. ۵۰۰ نیروی پلیس میدان یونیون را محاصره کردند که معترضان در آن فریاد میزدند: «نه عدالت، نه صلح».
معترضان جنبش تسخیر والاستریت که از برخوردهای خشونتآمیز پلیس به خشم آمده اند اعلام کردهاند در روز ۲۴ مارس در «میدان لیبرتی» شهر نیویورک تجمع دیگری برگزار خواهند کرد.
همچنین قرار است در روز ۱ می نیز تجمع اعتراضآمیز گستردهای برگزار شود. برگزارکنندگان این تجمع از مردم خواسته اند در این روز مدرسهها و مشاغل خود را ترک کنند و اعتراض خود را علیه دستگیریهای گسترده معترضان و برخورد خشونتآمیز پلیس اعلام کنند.
پلیس نیویورک یک زن معترض به سرمایهداری را از ناحیه سر به شدت مجروح کرد، در حدود ساعت 3:56 صبح، با یورش پلیس به معترضین، یک زن معترض به شدت از ناحیه سر دچار آسیب شد.
پس از حمله بیرحمانه پلیس نیویورک به معترضین به نابرابری اجتماعی در این شهر، برخوردهای خشونتبار پلیس با این معترضین سهشنبهشب نیز تکرار شد. جنبش تسخیر والاستریت تلاش کرد تا بار دیگر برای خود در منهتن جنوبی محلی برای برپایی اردوگاه پیدا کند. "یونیون استیشن" که در دو مایلی پارک زاکوتی، آغازین نقطه جنبش تسخیر قرار دارد، سهشنبه شب نیز عرصه درگیری نیروهای پلیس نیویورک با مردم معترض بود و چهار تن از معترضین نیز به دست پلیس دستگیر شدند.
یونیون استیشن، شاهد حضور ۳۰۰ معترض ضد سرمایهداری بود تا آنکه پلیس ضدشورش وارد عمل شد. بنابر گزارشهای منتشر شده در وبسایت جنبش تسخیر، در حدود ساعت 3:56 صبح، با یورش پلیس به معترضین، یک زن معترض نیز به شدت از ناحیه سر دچار آسیب شد. سر وی در اثر درگیری با نیروهای پلیس به سطح سیمانی خیابان خورده بود.
یکی از معترضین میگوید که با توجه به شیوه آرام اعتراضی که از سوی معترضین در پیش گرفته شده بود بهنظر میرسید پلیس اینبار نسبت به آنان رویه مسالمتآمیزی را در پیش گیرد.
معترضین شعارهایی را قریب به این مضمون سر میدادند: "شما هیچ اختیاری ندارید" و "بیدار شوید. شش ماه است که ما را میزنید و ما هنوز اینجاییم. ما صحنه را ترک نمیکنیم."
پلیس پس از سرکوب خشن معترضین در ساعت 4:37 صبح شروع به ترک محل کرد. وبسایت جنبش تسخیر، یونیون استیشن را نقطه جدید اردوگاه تسخیر ذکر کرده که هرچند بردن چادر به آنجا ممنوع است اما معترضین با استفاده از پتو و دیگر امکانات ساده به حضور خود در آن ادامه میدهند.
جنبش تسخیر شش ماه پیش، در همین شهر نیویورک و در اعتراض به طمع سرمایهداران و نابرابری اجتماعی در ایالات متحده شکل گرفت و همچنان کمابیش ادامه دارد.
اعتراض به قتل یک نوجوان سیاه پوست آمریکا را فرا گرفتقتل تراووین مارتین در شهر سنفورد ایالت فلوریدای آمریکا در حال تبدیل شدن به یک مساله ملی در بین سیاه پوستان آمریکایی است. قتل تراووین مارتین در شهر سنفورد ایالت فلوریدای آمریکا در حال تبدیل شدن به یک مساله ملی در بین سیاه پوستان آمریکایی است.
تراووین مارتین نوجوان آمریکایی در حالی که درحال قدم زدن بود به طور اتفاقی وارد ملک شخصی" جرج زیمرمن" نگهبان سابق آمریکایی شد و از سوی وی مورد اصلیت گلوله قرار گرفت.
این درحالی است که پلیس درتماس تلفنی به وی توصیه کرده بود، تا قبل از حضور پلیس به هیچ کاری دست نزند.
مساله ای که به شدت مورد انتقاد سیاه پوستان آمریکایی قرار دارد، عملکرد پلیس در قبال پیگیری قتل مارتین است.
معترضان خواستار برکناری رئیس پلیس نیویورک شدندشماری از اعضای جنبش اشغال وال استریت با برگزاری تظاهراتی، خواستار برکناری رئیس پلیس شهر نیویورک به دلیل رفتار خشونتآمیز با معترضان شدند.
معترضان جنبشوال استریت به همراه سیاه پوستان، مسلمانان و ساکنین لاتینتبار "نیویورک" روز گذشته طی تظاهراتی خواستار کنارهگیری "ری کلی" رئیس پلیس نیویورک از سمت خود شدند.
تظاهراتکنندگان با حمل پلاکاردهایی که بر روی آن شعار "کلی باید برود"نوشته شده بود، خواستار استعفای کلی به دنبال استفاده از شیوههای خشن در برخورد با معترضان شدند.
در مراسم گرامیداشت ششمین ماه آغاز این اعتراضات را نژادپرستانه و خشن ارزیابی کردند.مسلمانان نیز با پیوستن به دیگر معترضان، اعتراضات خود را به نظارت بر جوامع اسلامی در نیویورک -که چندی پیش خبر آنها در رسانه ها مخابره شد- ابراز داشتند.
پلیس آمریکا شنبه شب ۲۷ اسفند ( ۱۷ مارس) و در ششمین ماه از آغاز جنبش تصرف وال استریت با حمله به معترضان، افرادی را که قصد داشتند پارک زاکوتی را مجددا تصرف کنند، دستگیر کرد؛ پارک زاکوتی کانون مبارزه علیه وال استریت در منطقه مالی نیویورک محسوب میشود.