گروه بین الملل - مصطفی مطهری: پروژه گاپ و سیاست سد سازی های بی رویه ترکیه بر بستر دجله و فرات چالشی تازه برای کشورهای همسایه این کشور یعنی ایران، عراق و سوریه می باشد که با توجه به بحران قدیمی و همیشگی آب در خاورمیانه مستعد تبدیل شدن به یک تهدید خطرناک می باشد. با توجه به این مهم که روند سدسازی های ترکیه و بهره برداری این کشور از سد ایلیسو و ماهیت تخریبی آن در عرصه زیست محیطی برای سه کشور همسایه ترکیه، آنچه باید توسط این سه کشور در عرصه تقابلی دنبال گردد بستگی به فعالیت دیپلماتیک آنها در عرصه هایی دارد که می تواند این تهدید منطقه ای را جهانی کند.
به گزارش بولتن نیوز، با این حال فارغ از انجام اقدامات مشترک سه جانبه از سوی سه کشور، آنچه به عنوان مسئولیت دیپلماتیک در این حوزه بر عهده دستگاه دیپلماسی کشورمان می باشد استفاده از ابعاد و ظرفیت های دیپلماسی در عرصه های سیاسی، عمومی و اقتصادی- انرژی برای تأثیرگذاری بر روند تهدیدزای مذکور می باشد.
بطوریکه تهران در گام اول باید مراتب اعتراض خود را به اطلاع سازمان ملل برساند و با طرح این مسئله در شورای امنیت از ابزار آن برای فشار بر ترکیه جهت تعدیل سیاست هایش در این عرصه استفاده کند. در واقع طرح مسئله مذکور در شورای امنیت به معنای آگاه سازی این نهاد بین المللی خواهد بود که چالش مذکور در عرصه منطقه ای در صورت عدم مداخله شورای امنیت در آینده نه چندان دور بسترها و زمینه های بحران و درگیری در حوزه منطقه ای را فعال خواهد کرد و چشم اندازهای ثبات منطقه ای را برهم خواهد زد.
از سوی دیگر ایران باید با مکانیسم دیپلماسی و رسانه ای سازی این معضل در عرصه جهانی ضمن آگاه سازی افکار عمومی از فاجعه زیست محیطی مذکور، NGOها و سازمان های مردم نهاد و حتی چند ملیتی که در عرصه زیست محیطی فعال هستند را وارد میدان کند. در واقع ایران باید با برجسته سازی رسانه ای و انتشار خطرات ناشی از فاجعه سیاست های ترکیه در این باره و هشدارهای مربوطه در این راستا، می بایست روند اثرگذاری و فشار عمومی را کلید بزند. بطوریکه از طریق افکار عمومی خواهد توانست حساسیت های جهانی را در این باره افزایش دهد و هم زمینه را فراهم سازد تا با استفاده از فشار افکار عمومی دولت ها و بازیگران بین المللی را مجبور به اقدام در این باره بکند.
مؤلفه دیگری که در این باره می تواند به عنوان یک ابزار کلیدی از سوی ایران مورد استفاده قرار گیرد بهره گیری از متغیرهای اقتصادی و انرژی جهت تحت فشار قرار دادن ترکیه و مجبور کردن آن به تعدیل سیاست های مذکور می باشد.
شایان به ذکر است که متغیرها و مؤلفه های سه گانه ای که در سطور بالا به آنها اشاره شد و در قالب اقداماتی که تهران باید در این باره انجام دهد مطرح شد، رویکردهایی هستند که هم بطور انفرادی و هم بطور جمعی و سه جانبه می توانند دنبال گردند؛ در واقع میزان و دامنه عملکرد و شدت تکرار در پیگیری مسئله مذکور با تعیین زمان بندی ها از سوی تهران با دو کشور دیگر سوریه و عراق خواهد توانست به نتیجه مطلوب ختم گردد.
از سوی دیگر نیز نباید فراموش کرد اقدام غیر مسئولانه ترکیه در این باره، دارای تهدیدات دیگری نیز می باشد. در واقع حضور پیمانکاران صهیونیستی در این پروژه و همکاری صهیونیست ها با آنکارا در این باره نیز موضوعی است که از نظرها مغفول مانده است. بطوریکه شدت چالش سدسازی ترکیه و اثرات مخرب آن در عرصه محیط زیست و اکوسیستم سه کشور ایران، عراق و سوریه آن قدر زیاد بوده است که موضوع مهم تهدیدات امنیتی همکاری های اسراییل و آنکارا در این باره از نظرها پنهان مانده است. بنحویکه می توان ادعا کرد که پروژه مذکور در صورت متوقف نشدن آن و عدم تغییر در روند فعلی آن، در آینده علاوه بر آنکه به ابزاری در دست ترکیه تبدیل خواهد شد بلکه به پدیده ای نوظهور در عرصه نبرد صهیونیست ها با ایران و دیگر کشورها تبدیل خواهد گردید. از این رو باید علاوه بر عرصه سیاسی در عرصه امنیتی نیز هوشیار بود و برای جلوگیری از تحقق شرایط مذکور تلاش های لازم را به انجام رساند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com