گروه فرهنگی: آنهایی که سن و سالی پشتسر گذاشته و کمی اهل تفکر در باب مرگ و آخرت هستند، احتمالا با نام «سیاحت غرب» آشنایند. «سیاحت غرب» در قالب محصولات مکتوب، صوتی و تصویری در بین مخاطبان منتشر و با استقبال زیادی مواجه شد؛ البته محصول مادر این عنوان که تمامی دیگر محصولات از آن اقتباس شدهاند، کتاب «سیاحت غرب» آقانجفی قوچانی است.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از صبح نو، سیاحت غرب یا سرنوشت ارواح پس از مرگ، کتاب داستانی نوشته آقا نجفی قوچانی(۱۲۹۵-۱۳۶۳ ه.ق) از عالمان شیعه. این کتاب ماجرای پس از مرگ و عالم برزخ را بهصورت داستانی روایت میکند. نویسنده، داستان را براساس روایات امامان شیعه درباره عالم برزخ نگاشته است. کتاب مزبور پس از چاپ مورد استقبال واقع شد و بارها ازسوی ناشران مختلف منتشر شده است. براساس این کتاب فیلمی نیز در سال۱۳۸۲ ساخته شده است. تقریبا بعد از موج استقبال از این کتاب در دهههای قبل، دیگر موضوع مرگ و روایتهایی از آن عالم خاص در آثار فرهنگی و هنری ایرانی محدود شد. تا آنکه از چند سال پیش اتفاقات جدیدی رخ داد؛ آنهم نه صرفا در قالب یک محصول سرگرمی.
«مرگ» و عالم پس از آن بهعنوان یکی از خاصترین و سوالبرانگیزترین مفاهیمی است که بشر از هزاران سال قبل با آن درگیر بوده است. هر فرد بسته به نوع آیین و اعتقادش نگاه خاصی به این مفاهیم دارد. در ادیان ابراهیمی-خصوصا شرع مقدس خودمان- توجه ویژهای به مساله شده و به نوعی «مرگ»، «معاد» و از این دست مسائل، پایه تمام مناسک و برنامه زندگی دینداران عنوان شده است. اگر از آیات و روایات که سندی قطعیاند بگذریم، همواره در طول سالیان مختلف، افرادی باواسطه یا بیواسطه روایتهایی از مرگ، مرگ تقریبی، مرگ موقت یا چیزهای دیگری که در این دایره قرار میگیرند بیان کردهاند. از آنجایی که تجربه مرگ با هرکیفیتی، یک اتفاق کاملا شخصی است که نمیتوان با یک فرمول مطلق تصویرش کرد، صحتسنجی برخی ادعاها کار آسانی نبود؛ البته در بین روایتهایی که در طول تاریخ بیان شده، آن دسته روایتهایی که بهواسطه علما به دست ما رسیده، قابل اعتناست و همواره موردبحث و نظر اهلنظر بوده است.
از ریموند مودی تا عباس موزون
اما در دهههای اخیر و بهواسطه ایجاد بسترهای متنوع برای ابراز نظرات و همچنین بیان تجربههای موضوعی، روایتهای بیشتری با موضوع مرگ یا مرگ موقت منتشر شد. با انتشار کتابی تحتعنوان زندگی پس از زندگی به قلم ریموند مودی که در سال۱۹۷۵ منتشر شد، نشانههایی از علاقه به مطالعه در این زمینه دیده شد. با انتشار این کتاب، توجه عموم، به موضوع تجربه نزدیک مرگ جلب شد.
سپس در سال۱۹۸۱، موسسهای با عنوان انجمن بینالمللی مطالعات نزدیک مرگ تاسیس شد. این سازمان بینالمللی از تحقیقات علمی که پیرامون بعد جسمانی، روانشناسی، اجتماعی و روحانی تجربههای نزدیک مرگ انجام میگیرد، حمایت و تشویق به عمل میآورد. این سازمان در مجله تحقیقات نزدیک مرگ و خبرنامه علایم حیاتی نیز مطالبی در حوزه این موضوع منتشر میکنند.
از چند سال پیش اما رسانه ملی هم سراغ این موضوع مهم رفت؛ برنامهای با الهام از کتاب ریموند مودی با عنوان «زندگی پس از زندگی» ساخته شد. عباس موزون، مجری و تهیهکننده این برنامه بود. در سال99 و به مناسبت پخش فصل اول این برنامه، «صبحنو» با عباس موزون گفتوگویی انجام داد که بهنوعی یکی از اولین صحبتهای رسانهای او درباره «زندگی پس از زندگی» بود. موزون درباره شکلگیری این برنامه گفت: «من 25سال قبل مستند ریموند مودی را دیدم و آن زمان خلأ رسانه ملی از این برنامه را احساس کردم. این تجربه در زمان و جغرافیای دیگری شکل گرفته و برنامهای درباره آن ساخته شده است، پس قطعا تجارب مشابهی در ایران هم وجود دارد.
به همین دلیل علاقهمند شدم برنامهای با چنین موضوع و محتوایی بسازم. از 17سالگی تئاتر کار میکردم، همچنین طی چند سال در سینمای جوان دوره عکاسی، کارگردانی، مجریگری و فیلمسازی دیدم. طی این 25سال من مطالعه کتابخانهای داشتم؛ البته آن زمان اینترنت بهشکل امروزی گسترش نیافته بود و کتابهای محدودی در این زمینه وجود داشت؛ با این همه مطالعه خود را تکمیل کردم. لیسانس سینما گرفتم و درعینحال مدرک مهندسی تکنولوژی و مدیریت هم داشتم. همه اینها به همراه مطالعه موضوع مرگ موقت به من کمک کرد که این برنامه را بسازم اما موضوع بزرگی که وجود داشت عدم دسترسی به افرادی بود که این شیوه از مرگ را تجربه کرده بودند.»
مجری «زندگی پس از زندگی» درباره چگونگی وصل شدن به تجربهگران بیان کرد: «پنج سال پیش از طریق واسطهای با آقای زمانی که تا امروز عمیقترین تجربه مرگ موقت در بنیاد پژوهشهای انجمن تحقیقات مرگ موقت آمریکا را داشتهاند، آشنا شدم؛ البته ایشان در ابتدا هیچ تمایلی برای عمومی یا رسانهای کردن این موضوع نداشتند؛ زیرا اعتقاد داشتند دنیایی که تجربه شده بسیار متفاوت با این دنیاست و هیچ شباهتی برای توصیف و مثال زدن آن وجود ندارد اما من مصمم از ایشان درخواست کردم که تجربهشان در این راستا را برای من بگویند تا من آنها را به شکل کتاب منتشر کنم و تا امروز هم ما درحال نگارش این کتاب هستیم اما بعد از مدتی، من احساس کردم نگارش این کتاب برای این موضوع کافی نیست و فکر کردم این تجربه و تجارب مشابه باید در اختیار همه مردم قرار بگیرد تا به سبک زندگی آنها کمک کند. این فکر باعث شد من برگزارکننده اولین همایش مرگ موقت ایران باشم، در دانشگاه یزد700نفر استاد و دانشجو به همراه نماینده ولیفقیه در این همایش شرکت کردند اما در ادامه برخی شرکتکنندگان سوالاتی داشتند و من با دادن نشانی اینترنتی یک راه ارتباطی با آنها همراه با آقای زمانی ایجاد کردم و با در اختیار قراردادن اطلاعات دراینباره بهمرور تعداد دنبالکنندگان ما افزایش پیدا کرد. نکتهای که باید دراینباره اضافه کنم این است که این کانال ارتباطی مخاطبانی از چهار قاره بهجز آفریقا دارد که شامل پژوهشگران، محققان، علاقهمندان و تجربهکنندگان این حوزه میشود. به لطف خدا یک شبکه وسیعی دراینباره شکل گرفت. مسالهای که خیلی زمانبر و نیازمند صحبتهای بسیار بود راضی کردن افرادی بود که چنین شرایطی را درک کردهاند. آنها به عمومی شدن تجربه شخصیشان راضی نبودند و من با خواهش و اصرار از آنها میخواستم که به بازگویی تجربهشان راضی شوند.»
مساله راستیآزمایی
عباس موزون در روزهای گذشته درباره فصل جدید «زندگی پس از زندگی» گفتوگویی با «مهر» انجام داد. وی درباره تفاوت راستیآزماییها در این چند فصل و اینکه چقدر ممکن است صحتسنجیها سختتر شده باشد، گفت: برای فرایند راستیآزمایی نمیشود گفت تحول چشمگیری رخ داده یا تغییرات عمدهای به وجود آمده چراکه بهطور طبیعی همیشه در بستر زمان جزئیاتی به روندهای تحقیقی افزوده میشود و هر محققی در طول زمان نکات بیشتری پیدا میکند و اعتبار و دقت و روایی و پایایی تحقیقات در طول زمان همیشه فزاینده است. همیشه جزئیاتی هست که به بیشتر شدن غنا و فربه شدن کار کمک کند و این افزایش کیفی همیشه هست، نه فقط برای یک فرد محقق بلکه این ویژگی ذاتی همه انواع تحقیق برای نوع بشر در طول تاریخ بوده و خواهد بود. اساسا تحقیق برای رسیدن به حق بهطور فزاینده رو به کمالی بیپایان است.
مجری «زندگی پس از زندگی» در بخش دیگر درباره اینکه در این فصل چقدر با چالش غیرباورپذیری تجربهها مواجه بوده است، گفت: این چالش همواره وجود دارد و همیشه در بخشی از جامعه مخاطب این پدیده خواهد بود اما یقین دارم که میزان باورپذیری این مسائل نهفقط در ایران بلکه در جهان با سرعت خطی در حال افزایش است و این برایم کاملا محرز است چه بهصورت کمی و چه کیفی. یعنی هم تعداد این تجربهگران ارائهکننده تجربه و هم باورمندان به این تجارب که تدریجا نگاهی محققانهای برایشان پدیدار میشود و برخی گزارهها که از خانواده یا حدیث و روایت شنیده است برایش عمیقتر میشود؛ بیخبرانی که باخبر شده و باخبرانی که فعال شدهاند و حتی سبک زندگیشان را تغییر دادهاند.
موزون با اشاره به تماشای برنامهاش در کشورهای مختلف بیان کرد: یکی، دو شب پیش ویدیویی برایم فرستادند که به زبان اردو بود و مطلع شدم که درحالحاضر مخاطبان هندی فصل یک زندگی پس از زندگی را که به زبان اردو دوبلهشده از تلویزیون تماشا میکنند. وی همچنین با اشاره به تاثیر برنامه عنوان کرد: امسال حین پخش فصل سوم فقط در یک شب هشت گزارش داشتیم که برخی افراد که تصمیم به خودکشی داشتهاند با دیدن برنامه ما پشیمان شدهاند و اینها صرفا تنها تعداد کسانی بوده است که مستقیم یا غیرمستقیم بازخورد دادهاند.
یک موهبت رسانهای
در قسمت جمعهشب برنامه «زندگی پس از زندگی» که با شب شهادت امیرالمومنین(ع) مصادف بود، مهمان برنامه از یک تجربه خاص گفت. در فصلهای مختلف «زندگی پس از زندگی» روایتهایی از شفاعت معصومان بیان شده بود اما تجربه مهمان این برنامه خاص کمی متفاوت بود. مهمان جوان برنامه که اهل کرج است و در خانوادهای مذهبی و با پدری که ذاکر اهلبیت(ع) بوده بزرگ شده، در بازگشت از سفر مشهد مقدس در یک تصادف شدید دچار جدایی روح از بدن میشود. او که با گذشت زمان بهسختی متوجه شرایطش شده پس از دیدار با روح پدر مرحومش از ماجرا باخبر میشود. جوان اما بهدلیل شوکه شدن و همینطور دیدن گریه و نالههای مادر در محل حادثه دچار حال نامناسب و ترس زیادی میشود. او در ادامه پس از دیدار ارواح مقدس امامرضا(ع)، امامحسین(ع) و حضرت صاحب(عج) با اتفاقات خاصی روبهرو میشود و نهایتا با لطف و شفاعت امامرضا(ع) و امامحسین(ع) و به حرمت توسل مادر گریانش، به جسم بازمیگردد. هرچند که چنین روایتهایی بهدلیل حساسیتی که دارد باید با دقت زیادی در قالب یک بسته رسانهای به مخاطب عرضه شود اما باتوجه به شخصیت اهل تفکر و سختگیر سازنده برنامه و همینطور برخی مولفهها و جزئیاتی که بعضا بهشکل متواتر درآمده است، میتوان روایت تجربهگران در برنامه «زندگی پس از زندگی» را قابل اعتنا بدانیم. در بین مخاطبان و علاقهمندان بسیار زیاد این برنامه، منتقدانی هم وجود دارند. آنها معتقدند باتوجه به تجربه خاص مرگ و کیفیتش، باید راستیآزمایی دقیقی درباره صحبتهای مهمانان صورت بگیرد. یکی از دلایل نقد این منتقدان، احتمال ایجاد بدعت در این موضوع حساس است. در مجموع و باتوجه به استفاده سازندگان «زندگی پس از زندگی» از تیم فکری کاربلد و همینطور حساسیتهای همیشگی رسانه ملی دراین موضوعات، به نظر میرسد باید وجود چنین برنامهای را یک موهبت در عصر ریزش مخاطب تلویزیون بدانیم. هرچند که ممکن است در بین روایتهای مختلفش، ایرادات یا نقدهایی هم مطرح باشد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com