کد خبر: ۷۷۲۳۷۲
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
گوشه دیگری از مراسم اسکار امسال

چرا عده ای انسان، بجای اینکه «سرمایه» را در کار «معامله» به گردش درآورند، بر کارِ «تولید» متمرکز شده اند؟

اسکار امسال، به دلیل سیلی جناب ویل اسمت و عنان از کف دادنش در حین برگزاری مراسم خبرساز شد، ولی شاید این حاشیه باعث شد که متن ماجراها کمتر دیده شود.
چرا عده ای انسان، بجای اینکه «سرمایه» را  در کار «معامله» به گردش درآورند، بر کارِ «تولید» متمرکز شده اند؟

گروه فرهنگی - محمدرضا اسلامی  مدرس سازه و آزمایشگاه مصالح ساختمانی در دانشگاه ایالتی پلی تکنیک کالیفرنیا نوشت:اسکار امسال، به دلیل سیلی جناب ویل اسمت و عنان از کف دادنش در حین برگزاری مراسم خبرساز شد، ولی شاید این حاشیه باعث شد که متن ماجراها کمتر دیده شود.

به گزارش بولتن نیوز، حال که چند روز از این مراسم پرحاشیه فاصله گرفته ایم بی مناسبت نیست که به گوشه دیگری از این رویداد هم نظری بیندازیم؛

انیمیشن انکانتو (افسون Encanto) یکی از برندگان اسکار امسال بود. دنیای انیمیشنچون که بیشتر مورد توجه کودکان و بچه هاست شاید گاه کمتر مورد توجه قرار بگیرد (در مقام مقایسه با فیلم سینمایی)؛ ولی چند نکته درباره این کارتن جالب توجه است:

1️- بودجه ساخت این اثر حدود ۱۲۰ میلیون دلار بوده است (لینک). اگر بخواهیم معادلِ این بودجه را در دنیای ساختمان (و پروژه های عمرانی) در نظر بگیریم، می توان به مقایسه این #انیمیشن با شاهکار جناب رجب طیب اردوغان در اجرای پروژه سازه مسجد چاملیجا استانبول پرداخت. هزینۀ تمام شدۀ پروژۀ طراحی و اجرای آن مسجد حدود ۱۰۰ میلیون دلار ذکر شده است. یعنی شرکت والت دیزنی می توانست بجای تولید این انیمشن، پروژه ای ساختمانی در حد و شانِ بنای مسجد عظیم چاملیجای استانبول اجرا کند (و ۲۰ میلیون دلار هم برایش اضافه بماند!).

2️- این سوال مطرح می شود که چرا عقلِ مدیران و گردانندگان والت دیزنی به این واقعیت قد نمی دهد که بروند و ۱۲۰ میلیون دلارشان را در بازار مِلک و مسکن بِورلی هیلز یا منهتن نیویورک بکار بندازند؟ و بجای اینکه با ۱۲۰ میلیون دلار «یک انیمیشن» تولید کنند، چندین مِلکِ مرغوب(!) بخرند و بعد از مدتی بفروشند (یا حتی ساخت و ساز کنند) و پولدار(تر) شوند؟

چرا عده ای انسان، بجای اینکه «سرمایه» را در کار «معامله» به گردش درآورند، بر کارِ «تولید» (ولو تولید پویانمایی) متمرکز شده اند؟

چه می شود که یک ساختار/سازمان مولّد باقی می ماند و به ورطه «دلالی» نمی غلطد.

3️- والت دیزنی کجاست؟ و چیست؟


والتر الیاس والت دیزنی همچون بسیار نوابغ دیگر (همانند فضل الرحمن خان و ...) عمر بلندی نداشت. در ۱۹۰۱ از پدر و مادری مهاجر (ایرلندی - آلمانی) در شیکاگو به دنیا آمد و در ۱۹۶۶ از دنیا رفت. در مدت اقامتش در این دنیای ما، میکی موس را خلق کرد. در ۱۹۲۳ (یعنی در ۲۲ سالگی) خودش کارِ صداپیشگی میکی موس را انجام داد و از آن روز تا اسکار امسال (یعنی ۹۹ سال بعد از میکی موس)، همچنان این شرکت دارد کار/تولید می کند.

چرا عده ای انسان، بجای اینکه «سرمایه» را  در کار «معامله» به گردش درآورند، بر کارِ «تولید» متمرکز شده اند؟

مساله اصلی و اساسی در خصوص والت دیزنی «ابتر نبودن» و «ادامه دار» بودنِ این شرکت است. تصور کنیم که چند نفر از بچه های مستعد ایرانی (مثلا دو برادر در تبریز) در اردیبهشت ماه ۱۴۰۱ (امسال) یک شرکت پویانمایی تاسیس کنند و ۹۸ سال بعد شرکتِ آنها در سال ۱۴۹۹ هجری شمسی در جشنوارۀ فیلم فجر همچنان «محصول» پویانمایی تولید کند و همچنان جوایز بین المللی کسب کند.

در این #رویا، آنچه که تلخ است اینکه باید امیدوار باشیم این دو برادر به سرنوشت «برادران خیامی» دچار نشوند و به محض اینکه ثروتمند شدند رابطۀ برادری و همکاری آنها به «مو» نرسد و شرکت ابتر نشود.

والت دیزنی یک شرکت است که محصولات پویانمایی تولید می کند ولی همزمان یک نماد است. نمادِ «مستدام» بودن و ادامه دار بودن. پس سوال اساسی این نیست که چرا مدیرانِ شرکت والت دیزنی سرمایه خود را در کار دلالی ملک و املاک نمی اندازند، بلکه سوال اساسی این است که چطور می شود که «حرکت تولیدی» ادامه دار می شود؟

4️- از میکی موس تا جنرال موتورز!


خوب است نگاهی به اسامی هیات مدیره والت دیزنی داشته باشیم. در میان افرادی که "اکنون" رهبری این شرکت را بر عهده دارند

اسامی افراد ارزشمندی را می بینیم. یکی از آنها خانم مری بارا است. قبلا دربارۀ ایشان چند نوبت نوشته بودم. خانم مری بارا مدیرعامل جنرال موتورز است(!) و یکی از موفق ترین مدیران صنعت خودرو ارزیابی می شود.

چرا عده ای انسان، بجای اینکه «سرمایه» را  در کار «معامله» به گردش درآورند، بر کارِ «تولید» متمرکز شده اند؟

چرا چنین فرد ارزشمندی در هدایت و مدیریت والت دیزنی حضور دارد؟


چون کارِ تولید، بخشنامه ای و دستوری نیست؛ اینگونه نیست که دستور بدهیم و بشود، بلکه باید زنجیره ای از انسانهای ارزشمند در مجموعه ای فراگرد هم آیند و هر کس در گوشه ای از کار نقشی داشته باشد تا که "محصول" تولید شود. افرادی با تجربیات ارزشمند در حوزه بازرگانی و مدیریت مالی و اساسا اداره بنگاههای غول پیکر.

والت دیزنی برای اینکه زنده بماند از امثال مری بارا یا خانم سافارا کتز (مدیرعامل اوراکل) یا خانم ماریا النا لاگومازینو (مدیراجرایی کوکاکولا! و مدیرسابق بانک مورگان) استفاده می کند.

5️- والت دیزنی و پاناسونیک


شگفت آور است که بدانیم که در سال گذشته درآمد والت دیزنی (حدود ۲ میلیارد دلار)، به اندازۀ درآمد پاناسونیک بوده که با صدها کارخانه و ده ها مرکز اختراعات و ۳۰۰هزار مهندس منضبط ژاپنی، محصولات پیچیدۀ الکتریکی تولید می کند.

ماجرا اینقدر جدی است.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
سعید ۱
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳:۱۶ - ۱۴۰۱/۰۱/۲۰
0
0
خب باز هم یکی دیگه از مقاله های پر تناقض و دارای مقایسه نابجا از آقای اسلامی. گویا وبگاه بولتن با این استاد قرارداد دارند. مقاله های این آقا به طور روشنی مشغول پاکسازی چهره مخدوش شرکت های غربی به ویژه امریکایی از جمله تسلا، اپل، آمازون و .... هستند. اگر کمی در اینترنت جستجو بفرمایید برای نمونه خبرهای فراوانی از بد رفتاری شرکت آمازون با کارکنانش و یا اتهاماتی که به ایلان ماسک مالک تسلا وارد است به فراوانی می بینید // و اکنون هم در این مقاله ایشان به پاکسازی چهره والت دیزنی به بهانه اسکار اقدام فرموده اند و باز سایت بولتن بدون بررسی آنرا نشر کرده و آب در آسیاب دشمن ریخته // باز هم یک مقایسه نابجا در متن دیده می شود، مقایسه یک شرکت تولید کننده لوازم خانگی( که باید تلاش کند تا هر روز کالایی مطابق میل و سلیقه مشتری تولید کند) با یک شرکت تولیدکننده پویانمایی یا بهتر است بگوییم ماشین پروپاگاندای غرب( که وظیفه اش بر خلاف پاناسونیک تغییر دادن سلیقه مخاطب مطابق با میل سردمداران سرمایه دار غربی است) . مقایسه این دو شرکت یا از ساده لوحی بیش از حد و ناآگاهی نگارنده نشات می گیرد و یا برعکس نویسنده با آگاهی کامل برای پاکسازی چهره این ماشین پروپاگاندای غرب این مقایسه نابجا را انجام داده و به تعریف و تمجید والت دیزنی پرداخته است // تناقض موجود در متن اینکه نویسنده نخست به تعریف و تمجید موسس این شرکت پرداخته بدان دلیل که به جای انداختن سرمایه خود در مسیر دلالی یا ملاکی اقدام به کار تولید کرده که درآمد آن کارها را ندارد و در آخر خود از درآمد بالای این شرکت اظهار شگفتی می کند!!؟؟ اگرچه برای کسی که خود ساکن امریکاست باید بداند که دلالی در امریکا به خاطر قوانین آنجا به اندازه ایران سودهای کلان بادآورده ندارد و از طرفی باید بداند که درآمد شرکت دیزنی به تولید پویانمایی محدود نیست و اتفاقا درآمد هنگفتی از شرکتهای جانبی خود کسب می کند، انواع وسایلی که بر مبنای شخصیتهای داستان های این شرکت ساخته می شود علاوه بر سود هنگفت، خود ابزار تهاجم فرهنگی غرب به سایر نقاط دنیاست( مورد بسیار آشنا برای ایرانی ها عروسک باربی) و به خاطر همین ترویج فرهنگ امریکاییست که آن افرد مشهور در هیئت مدیره این شرکت جا خوش کرده اند و اگر این شرکت زیان ده هم می بود دولتمردان امریکا به راحتی به خاطر اینکه این شرکت ماشین تبلیغاتی آنهاست برای سرپا نگه داشتنش میلیاردها خرج می کردند . شرکتهایی همچون والت دیزنی و هالیوود را باید در بحث تبلیغ و گسترش فرهنگ غربی بررسی کرد و نه شرکتهای ساده صرفا تولید کننده محصول فرهنگی . نکته آخر اینکه حتی مقایسه یک تولید کننده پویانمایی ایرانی با والت دیزنی یا مشابه های ژاپنی آن نیز چندان درست نیست، نبود سرمایه و حمایت کافی از تولید کننده، محدود بودن سینماهای پخش کننده این دست کارها در داخل، دسترسی سخت به بازار جهانی که بیشتر به خاطر نداشتن حمایت کافی است و .... که البته نمونه های نسبتا موفقی همچون فیل شاه تولید شد که اگر تولید کننده حمایت میشد به پیشرفت خوبی دست می یافتند // در آخر اینکه برای چندمین بار است که نسبت به دقت در نشر اینچنین مطالبی نقد می نویسم و گلایه می کنم ولی همچنان شاهد نشر این مطالب هستیم، گویا نشریه بولتن مدیر مسئولی برای بررسی مطالب نشر شده ندارد و حتی انگار نظرها نیز توسط ربات تایید می شوند که دستکم در زیر نظرم یه دو تا جمله بنویسند و بگویند: به تو چه مربوط بی سواد!! سرت به کار خودت باشه.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین