گروه سیاسی- مصطفی مطهری: مناقشه آبی میان ایران و افغانستان یک مسئله قدیمی است که همچنان ادامه دارد؛ آنچه موجب ادامه دار شدن این مناقشه شده فقدان تعیین دقیق موارد اختلافی میان طرفین در توافقات پیشین در این باره می باشد. بطوریکه اگر در گذشته در ذیل توافقات میان دو طرف همه اختلافات حل می شد و به تدوین نقشه راه جامع برای حل همیشگی این مسئله توجه می گردید این موضوع ادامه پیدا نمی کند و دامنه آن به اینجا کشیده نمی شد.
به گزارش بولتن نیوز، بعد از پیروزی انقلاب اسلامی نیز مسئله مذکور برای ایران همچنان پابرجا بود و تهران برای حل این مسئله درصدد بود تا راهی را بیابد. در آن روزها نخست وزیر ایران آقای «میرحسین موسوی» بود؛ موسوی در آن دوران برای حل این مسئله از دیدگاهش که در ادامه به آن اشاره خواهیم کرد به گونه ای وانمود می کرد که دارای برنامه می باشد. با این حال بازخوانی برنامه موسوی در ارتباط با مسئله مذکور نشان می دهد که موسوی به دنبال حل از این مسئله از طریق واگذاری امتیازات دیگری بود، در حالی که حقابه ایران از موضوع مناقشه آبی مبین حق و حقوق ایران است.
در حقیقت دیپلماسی آبی میرحسین موسوی برای حل این مسئله مهم، دریافت حقوق حقه ایران در ازای امتیازات دیگر به افغانستان بود؛ این در حالی است که ایران از طریق مواردی که دولت موسوی در این باره از آنها اغماض کرد می توانست به عنوان عامل و ابزار فشار بر افغانستان برای حل این موضوع استفاده کند.
در بازخوانی اتفاق مذکور در دوره نخست وزیری موسوی باید خاطر نشان کرد که موسوی با هدف حل اختلافات میان ایران و افغانستان(موضوع حقابه هیرمند، مسئله استفاده از مسیر ترانزیتی ایران توسط افغانستان و جلوگیری از قاچاق مواد مخدر به ایران از سوی افغانستان) به افغانستان سفر کرد. در واقع موسوی در تلاش بود با هبه امتیاز ترانزیتی ایران به افغانستان در کنار اجرای نمادین خرید برق از افغانستان برای تأمین برق سیستان و بلوچستان(در حالی که افغانستان، از دیرباز نیازمند برق بوده و هست)، مسئله حقابه ایران از هیرمند را حل کند. که در عمل نیز این توافق به مانند توافقات پیشین موقتی و زودگذر بود و بعد از مدت ها مناقشه آبی و اختلافات در این باره به گونه ای دیگر سر باز کرد.
واقعیت ماجرا این است که اقدام میرحسین موسوی به عنوان نخست وزیر ایران با توجه به مواردی که ذکر شد نه تنها نتوانست این مسئله را حل و فصل کند و فقط صورت مسئله را پاک کرد بلکه حتی به نحوی به معنای قربانی کردن دیگر ابزاری بود که ایران در آن روزها می توانست از آن ها به عنوان اهرم فشار استفاده کند و دولت افغانستان را مجبور به پذیرش شروط ایران کند. در واقع تصمیم موسوی برای حل این اختلاف و مناقشه نه تنها راهگشا نبود بلکه در آینده نیز مشکل آفرین گردید؛ این در حالی است که ایران می توانست از موقعیت و شرایط ژئوپلیتیکی خود و نیازی که افغانستان به آن داشت به نفع خود استفاده کند و زمین بازی را تغییر دهد که انتخاب دولتمردان ایران در آن روزها برعکس روند مذکور بود که بدست نخست وزیر وقت یعنی میرحسین موسوی رقم خورد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com