گروه سیاسی: به دنبال بستن فرودگاه بر روی امام خمينی تعداد چشمگيری از همافران و درجهداران و افسران نيروی هوايی در چهارم بهمن در يک راهپيمايی در تهران شرکت کردند.
به گزارش بولتن نیوز، اين راهپيمايی که از سه راه آذری آغاز شد تا ميدان آزادی ادامه يافت آنها در طول مسيرشعارهايی به نفع نهضت میدادند. بعد از ظهر همان روز عدهای از همافران، درجهداران و افسران نيروی هوايی در مقابل ستاد نيروی هوايی، در خيابان فرحآباد دست به تظاهرات زدند. آنها شعار میدادند؛
«به فرمان خمينی، نظاميان ملی، ز طاغوت گسستيم بهملت پيوستيم.»
در همان حال در خيابان آزادی عدهای از پرسنل نيروی هوايی دست بهتظاهرات زدند و شعار میدادند: ما پرسنل هوايی هستيم، ما منتظر خمينی هستيم. اين تظاهرات به پايگاه يکم شکاری مهرآباد نيز سرايت کرد و آنان همراه با خانوادههايشان دست به تظاهرات زدند. همزمان پرسنل نيروی هوايی در شيراز و بوشهر نيز دست بهتظاهرات زدند. تظاهرات پرسنل نيروی هوايی در شيراز و بوشهر که همراه با حملعکس امام خمينی بود مورد استقبال بینظير مردم قرار گرفت.
اين تظاهرات وحشت فرماندهان نظامی را برانگيخت. سپهبد ربيعی فرمانده نيروی هوايی در کميته بحران موضوع را مطرح کرد و گفت: «همه خشمگين شدهاند و اقدامات برای قطع دست آنها فوراً انجام خواهد شد». اين حادثه برای ژنرال هايزر نيز بسيار تکاندهنده بود؛ زيرا به عقيده او «نيروی هوايی جايی بود که ما حتي انتظار کمترين ناآرامی را از نيروهای آن نداشتيم؛ زيرا سطح آموزش نيروی هوايی بالا بود و از نظرفرماندهی و آموزش با آمريکا ارتباطی نزديک داشت».
به دنبال تظاهرات همافران و افسران نيروی هوايی در تهران و تصميم کميته بحران روز هفتم بهمن ماه در حالی که چهارهزار همافر در حال آمدن به سر کار بودند، فرمانده پايگاه هوايی اصفهان برای آنها سخنرانی کرد و اعلام نمود که «تعدادی عامل دردسر دربين آنها» وجود دارد که «اجازه نمیدهد که هيچ کدام از آنها وارد مجموعه شوند» همافران به شهر بازگشتند و با نيروهای ارتش درگير شدند که هر کدام از طرفين تعدادي از نيروهای مقابل را به گروگان گرفتند. گرچه اين گروگانگيری با توافق طرفين به آتشبسختم شد، ولی همافران با اين عمل نشان دادند که نيروی قابل اعتنايی هستند و رژيم را وادار به نشستن بر سر ميز مذاکره مینمايند.
به دنبال اين درگيری در مردم شايع شد که 165 نفر از افسران جزء و خلبانان پايگاههوايی اصفهان تيرباران شدهاند. ارتشبد قرهباغی مجبور شد طی مصاحبهای اعلام کند که هيچ کس تيرباران نشده، ولی عدهای در اين جريان تظاهرات و غيبت کردهاند که مطابق با مقررات با آنها رفتار خواهد شد.
نافرمانی به سرعت در حال گسترش به همه ارکان ارتش بود. به دنبال تحصن روحانيون در دانشگاه کارکنان مسلسلسازی و صنايع نظامی در صبح روز نهم يکراهپيمايی بزرگی را ترتيب دادند. آنها شعار میدادند:
«ما پرسنل نظامی هستيم، همه منتظر خمينی هستيم، ما همه سرباز توايم خمينی، لشکر جانباز توايم خمينی».
راهپيمايان در ساعت 11 صبح به دانشگاه رسيدند و به تحصنکنندگان پيوستند. پرسنل نظامی مسلسلسازی و صنايع نظامی در فردای آن روز دست به راهپيمايي ديگری زدند. نيروهای فرمانداری نظامی چهارراه کالج ـ حافظ، راه را بر آنها بستند. آنها روی زمين نشستند تا پس از نيم ساعت مأموران حکومت نظامی راه را بر آنها باز کردند وحرکت خود را به سوی دانشگاه ادامه دادند.
نيروی زمينی ارتش نيز از نافرمانی مصون نماند. به گزارش استمپل «برخی از سربازان ايرانی که به حفاظت از سفارت آمريکا گمارده شده بودند به نفع [آيتالله] خمينی شعار میدادند و برای آمريکايیهای سفارت فرياد يانکی به خانهات برگرد سردادند».
اولين اعتراضات دستهجمعی در نيروی زمينی در لشکر 77 خراسان به وقوع پيوست. عدهای از افسران، درجهداران و سربازان دست به اعتصاب زدند. علما و مدرسين حوزهی علميه مشهد با صدور اطلاعيهای از اعتصاب آنها حمايت کردند. قرهباغی حمايت جامعه روحانيت مشهد از اعتصابيون را موجب «پيچيدهتر» و زيادترشدن «نفوذ مخالفين در يگانهای ارتش» و نزديکی «پرسنل با مخالفين و روحانيون» ارزيابی کرده است. با اينکه نيروی دريايی بيشتر در مرزهای آبی مستقر و با مردم کمتر درگير بودند، انقلاب در آنها نيز سرايت کرد. افسران وظيفه در پايگاه دريايی بندرپهلوی دست به اعتصاب زدند و سپس در اول بهمن عدهای ديگر اعلام اعتصاب غذای سه روزه کردند.
تظاهرات همافران پايگاه پدافند بهبهان همراه با حمل تصوير بزرگ امام خمينی در چهاردهم بهمن تظاهرات همافران و درجهداران پايگاه وحدتی دزفول به همراه خانوادههای خود با حمل عکسهای امام خمينی و زدوخورد با نيروهای حکومت نظامی و شهادت همافر سياسی در سيزدهم بهمن، حضور هشتصد نفر از کارمندان سازمان جغرافيايی ارتش با خانوادههايشان در محل اقامت امام خمينی و سخنراني آيتالله خامنهای از طرف امام خمينی در جمع آنان، حضور صدها نظامی از نيروی زمينی و هوايی با لباسهای نظامی در محل اقامت امام خمينی در حالی که شعار میدادند:
«ما همه سرباز توايم خميني گوش به فرمان توايم خميني».
حضور تعدادی از پرسنل نيروی دريايی در خدمت امام خمينی و سخنرانی امامخمينی و گفتگوی آنها با امام خميني، و حضور چشمگير هزاران نظامی در راهپيمايیحمايت از دولت بازرگان در 19 بهمن، همهی اينها نشان از تحول سريع ارتش و پيوستن سريع نيروهای آن به امام خمينی میداد. با اين همه نيروی هوايی خصوصاً همافران در پيوستن به انقلاب گوی سبقت را ربودند. هر روز خبر تازهای از تظاهرات و اعتصاب از آنها منتشر میشد.
مهمترين واقعهای که اوج نفوذ انقلاب در ارتش را به اثبات رساند، سان ديدن امام خمينی از نظاميان نيروی هوايی در 19 بهمن بود. دکتر مفتح رابط با نظاميان بود. وی با نيروهای نظامی مخالف رژيم هماهنگ کرده بود که بالباس فرم از مقابل امام خمينی رژه بروند. صبح روز 19 بهمن عدهی کثيری از نظاميان،همافران و افسران نيروی هوايی در مدرسهی رفاه تجمع کردند. قرار بر اين شد که اين نيروها از مدرسه رفاه تا مدرسه علوی محل اقامت امام خمينی رژه بروند. حجتالاسلام سيدمحمود دعايی نزد امام خمينی رفت و قرار ملاقات را به اطلاع امام خمينی رساند وگفت: «برادران نيروی هوايی از قبل وقت گرفتهاند و امروز میخواهند به شما بپيوندند و اجازه میخواهند که شما از آنان سان ببينيد». با اينکه امام خمينی تب داشتند و قبلاً اعلام شده بود که ملاقات ندارند، «با لبخند زيبا و صميميت و فروتنی خاصی اعلام آمادگی کردند». نيروهای نظامی پس از رژه به حضور امام رسيدند. بيماری و تب امامخمينی موجب نگرانی ياران شده بود؛ ولی «امام با شايستگی خاص» خود حاضرشدند. فرمانده همافران خطاب به امام خمينی با عنوان فرمانده کل قوا، اجازه خواست تا نيرویها رژه را آغاز کنند. آنگاه همافران از مقابل امام خمينی رژه رفتند. همافران درحال رژه اشک میريختند و صحنه بسيار پرهيجانی را به وجودآورده بودند. نظاميان بعد از احترامات نظامی و مراسم خاص شعار میدادند: «نظاميان ملی، به فرمانخمينی، از طاغوت گسستيم به ملّت پيوستيم». امام خمينی پشت ميکروفون قرار گرفتند و فرمودند:
«درود بر شما سربازان امام عصر (سلامالله عليه) همان طور که فرياد زديد تاکنون در خدمت طاغوت بوديد؛ طاغوتی که تمام هستی ما را ساقط کرد، طاغوتی که خزاين ما را تهی کرد، طاغوتی که ما را بردهی خارجیها کرد و از امروز درخدمت امام عصر (سلامالله عليه) و در خدمت قرآن کريم هستيد، قرآن کريمی کهسعادت همهی بشر را بيمه کرده است... ما اميدواريم که با هم و با پيوستگي بتوانيم اين طاغوتها را تا آخر از بين ببريم و به جای او يک حکومت عدل اسلامی که مملکت ما برای خودمان باشد و همه چيز ما به دست خودمان باشد.ما میخواهيم که سرنوشتمان را خودمان تعيين کنيم نه سفارت آمريکا وسفارت شوروی... ما میخواهيم ارتش ما آزاد باشد؛ اسرائيل در آن تصرف نکند، آمريکا در آن تصرف نکند.
درود بر شما که قدر نعمت خدا را دانستيد و به دامن قرآن پيوستيد. درود بر شما که ترک کرديد حکومت طاغوت را و به حکومت الله پيوستيد..».
در همان روز عدهای از همافران و افسران نيروی هوايی پايگاه اصفهان خدمت امام رسيدند و امام خمينی برای آنها سخنرانی کرد.
روزنامه کيهان عصر همان روز عکس نظاميان را در حالی که به امام خمينی اداي احترام میکردند در صفحهی اوّل چاپ کرد. اين حادثه برای باقيماندگان رژيم سختگران آمد. بختيار در غروب همان روز به قرهباغی زنگ زد و پرسيد آيا «روزنامهي کيهان را ديدهايد؟» قرهباغی گفت: نه. بختيار توضيح داد که «عکس عدهای از پرسنل نيروي هوايی را در اقامتگاه آقای خمينی چاپ کرده است». بختيار مدعی شد که اين عکس مونتاژ است و به ژنرال دستور داد تا آن را تکذيب کنند.
راديو تهران ساعت 2 بعدازظهر روز جمعه بيست بهمن از قول سخنگوی ستاد بزرگ ارتشتاران عکس رژهی نظاميان در کيهان را مونتاژ و غيرواقعی خواند و اين اقدام را تفرقهاندازی در صفوف «به هم پيوسته و مستحکم ارتش» دانست و کيهان را تهديد کرد که تحت تعقيب قرار خواهد گرفت.
بختيار که پيش از همه از اين واقعه خشمگين شده بود در مجلس شورای ملی گفت:«ملاحظه کنيد همين روزنامهي کيهان روز پنجشنبه عکس و خبری از يک رژهی نظامی چاپ کرد و به صورت بچگانهای عکس را مونتاژ نمود که جزئيات آن را اهل فنّمیدانند».
کيهان در فردای آن روز (21 بهمن) با چاپ عکسهای ديگری از رژهی نظام درحضور امام خمينی در صفحهی اوّل و دوم توضيح داد که عکاس کيهان به محل اقامت امام خمينی رفته بود و عليرغم اعلام نداشتن ملاقات با امام خمينی، مشاهده میکند که «گروه کثير از نظاميان» به ديدار امام آمدهاند و وقتی «نظاميان به نشانهی احترام در مقابل امام سلام نظامی دادند موفق شد چند عکس بگيرد». علاوه کميتهی تبليغات دفتر امامخمينی با صدور اطلاعيهای خبر و عکس کيهان را مورد تأييد قرار داد. دکتر مفتح نيز ازقول امام خميني به واقعی بودن عکس کيهان تأکيد کرد.
تکذيب بختيار و ستاد بزرگ ارتشتاران هيچ تأثيری در جلوگيری از سرعت پيوستننظاميان به امام خمينی نداشت. و این تلاش بيهوده بختيار و ژنرال قرهباغی را نوید میداد.
منبع: یکسال مبارزه برای سرنگونی رژیم شاه(بهمن 1356 تا بهمن 1357)، روحالله حسینیان، مرکزاسناد انقلاب اسلامی.