کد خبر: ۷۶۴۱۶۸
تاریخ انتشار:

شاهنامه رمزی از تمدن دیرپای ایران

پیشتر، به مناسبت دیگری نیز آن چه دانشمند و رجل سیاسی برجسته ایران، محمدعلی فروغی، از یکی از دیدارهای خود با آتاتورک گزارش کرده بود آورده ام...
شاهنامه رمزی از تمدن دیرپای ایران

گروه فرهنگی - دکتر جواد طباطبایی :پیشتر، به مناسبت دیگری نیز آن چه دانشمند و رجل سیاسی برجسته ایران، محمدعلی فروغی، از یکی از دیدارهای خود با آتاتورک گزارش کرده بود آورده ام، اما اینک بار دیگر آن سخنان را تکرار میکنم. فروغی از آتاتورک نقل می کند که به او گفته بوده است: «شما ایرانیها قدر ملیت خود را نمی شناسید، و معنی آن را نمی فهمید، و نمیدانید که ریشه داشتن، و حق آب و گل داشتن، در قسمتی از زمین چه نعمت عظیمی است. 

به گزارش بولتن نیوز، ملیت وقتی مصداق پیدا می کند که آن ملت را بزرگان ادب و حکمت و سیاست ، و در معارف و تمدن بشری، سابقه ممتد باشد. شما قدر و قیمت بزرگان خود را نمی شناسید و عظمت شاهنامه را درنمی یابید که این کتاب سند مالکیت و ملیت و ورقه هویت شماست، و من ناگزیرم برای ملت ترک چنین سوابقی را دست و پا کنم.» کسی که اندکی از تاریخ قلب سرزمین های تورکستان بزرگ بداند، و ذهن او انباشته از ایدئولوژی های جدید «پسامدرنيت» نباشد،
نمی تواند در بدیهی بودن اعتراف آتاتورک تردیدی به خود راه دهد. تردیدی نیست که ما ایرانیان، که پیوسته در تاریخ فرهنگ خودمان همچون ماهی در آب بوده ایم، اهمیت شاهنامه و بسیاری دیگر از نامه های ارجمندی را که ستونهای استوار ملیت ایران هستند به درستی نمی توانیم دریابیم. حتی اتاتورک نیز می دانست که شاهنامه، و نیز بسیاری از همان نامه های دیگرِ تمدن ایرانی کتابهایی میان کتاب های بسیار دیگر نیستند، بلکه همچون رمزی از تمدن دیرپایی هستند که ایرانیان آن را از «انفجار کوه و انقلاب اقیانوس گذر» داده اند. اینکه آتاتورک به جایگاه چنین نامه هایی التفاتی پیدا کرده بود از هوشمندی او به عنوان مؤسس برای نظام ملت ناموجودی است که او می بایست برای آن «سوابقی دست و پا» می کرد. آتاتورک، به عنوان رجل سیاسی مؤسس، به اقتضای الزامات تأسیس ترکیه جدید، با داعیه های ناسیونالیسم ترکی، به این ضرورتِ دست و پا کردن سابقه ای برای ماقبل تاریخ ملتی» که می بایست از ترکان و بقایای رومیان فراهم می آورد به این نکته پی برده بود و نیازی به گفتن نیست که تصوری از بسیاری از الزامات این دست و پا کردنِ سابقه برای مردمانی بی سابقه نمی‌توانست داشته باشد، اما سده های پیشتر ادیبی مانند ابن اثیر، که اهل ایدئولوژی نبود و جایگاه نامه های مهم در تمدن عربی و ایرانی را می دانست، این نکته را دریافته بود که تنها ملتی کهن، مانند ایرانیان، می توانند «شاهنامه» داشته باشند و ادب عربی، که اگر هم بتوان زبان یک «ملت» واحد به شمار آورد، اما زبان «ملی» نیست، به خلاف زبان فارسی که پیوسته زبانِ آیینی و ملی یک ملت تاریخی واحد بوده، در شرایط امتناعِ تدوین «شاهنامه» قرار دارد.

منبع: کانال آذری ها

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین