گروه فرهنگی: وجود لهجههای مختلف نزدیک به هم از یک زبان در میان اقوام همنژاد امری است که اختصاص به این سرزمین ندارد و در همه جای دنیا نمونۀ آن را میتوان یافت. در کشور فرانسه از روزگار قدیم دو لهجۀ اصلی وجود داشته که یکی از آنها از قرن یازدهم تفوق یافته و زبان رسمی کشور قرار گرفته و آن دیگری به صورت لهجههای محلی هنوز باقی است.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از اذری ها، غرض این است که بدانیم این حال تنها در کشور ما رخ نداده است. اقوامی که قرابت نژادی و زبانی با هم دارند برای تفهیم و تفاهم محتاج وسیلۀ مشترکی هستند و به این سبب اگر لهجههای ایشان با هم نزدیک و از یک اصل باشد، به طبع یکی از آن لهجهها را رجحان مینهند و به عنوان زبان مشترک برمیگزینند. این زبان البته در اصل به یکی از نواحی آن سرزمین اختصاص داشته است، اما پس از آنکه به این طریق توسعه و کمال یافت دیگر به ناحیۀ خاصی تعلق ندارد بلکه زبان مشترک همۀ مردمان آن سرزمین محسوب میشود. اما سیاستهای خارجی که از چندی پیش در کشور ما نفوذ یافته است یکی از وسایل پیشرفت و غلبۀ خود را در ایجاد تفرقه و نفاق میان اقوام ایرانی دیده و در این راه کوششها کرده است یک جا غرور قومیت را تقویت کرده و استقلال زبان را وسیلۀ ایجاد یا تحکیم استقلال سیاسی نشان داده و جای دیگر مردم سادهلوح را برانگیخته تا میان خود و برادران خویش اختلاف جزئی و نادرست بیابند و خود را به سبب آنکه لهجۀ محلی ایشان عیناً همان زبان رسمی کشور نیست مظلوم بپندارند و دندان کینه بر هم بفشارند.
عجبا مگر زبان فصیح و ادبی فارسی امروز زبان کدام ناحیۀ خاص است تا نواحی دیگر از آن اعراض کنند و بخواهند لهجۀ محلی خود را به جای آن بنشانند؟ همۀ اقوام ایرانی در تشکیل و تکمیل زبان فارسی سهیم بودهاند و مشکل میتوان گفت سهم کدام ناحیه بزرگتر است.
منبع: «فرهنگ مشترک»، دکتر پرویز ناتل خانلری، ای زبان پارسی…، به کوشش دکتر میلاد عظیمی، تهران: انتشارات دکتر محمود افشار، ۱۳۹۰، ج ۲، ص ۵۸۲- ۵۸۴
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com