به گزارش بولتن نیوز، حجه الاسلام والمسلمين عليرضا توحيدلو در یادداشتی نوشت: حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام ، یکی از شخصیت های بزرگ علمی ، عملی و جهادی است که تاکنون آن گونه که شایسته است ، شناخته نشده است .
در مقدّمه حکمت نامه حضرت عبدالعظیم علیه السّلام ؛
شخصیت خانوادگی،
ویژگی های علمی و عملی ،
هجرت به شهرری و وفات ایشان در این شهر (١)
شناخت
نسب حضرت عبدالعظیم علیه السّلام با چهار واسطه ، به سبط اکبر پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم و خاندان وحی می رسد.
احمد بن علی نجاشی که یکی از ارکان علم رجال است، درباره نسب آن بزرگوار می نویسد : هنگامی که جنازه او را برای غسل برهنه می کردند ، در جیب لباس وی نوشته ای یافت شد که در آن ، نسبش ، این گونه ذکر شده بود : من ابوالقاسم ، عبدالعظیم بن عبدالله بن علی بن حسن بن زید بن علی بن حسن بن علی بن ابی طالب هستم .(٢) براساس این نسخه از رجال النجاشی ، در نسب ایشان ، میان وی و امام حسن علیه السّلام ، پنج نفر واسطه وجود دارد ؛ لیکن در نسخه های معتبر این کتاب(٣)، میان «زید» یعنی جدّ سوّم ایشان و امام حسن علیه السّلام ، شخص دیگری واسطه نیست . بنابراین ،
نیاکان حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به ترتیب ، عبارت اند از :
١- عبدالله بن علی پدر حضرت عبدالعظیم علیه السّلام ، «عبدالله » نام داشت و مادرش ، «فاطمه» دختر عقبة بن قیس بود .(۴)
عبدالله ، در زمان حیات جدّش «حسن بن زید» متولّد شد و چون قبل از تولّدش ، پدرش «علی» در زندان درگذشت ، جدّش کفالت او را به عهده گرفت .(۵)
از عبدالله ، به نقلی ، پنج پسر و به نقلی ، نُه پسر (۶) بر جای ماند که یکی از ایشان حضرت عبدالعظیم علیه السّلام بوده است .
٢- علی بن حسن نام جدّ اوّل حضرت عبدالعظیم علیه السّلام ، «علی» و لقب او «سدید» است . (٧) وی همراه پسرعمویش عبدالله محض و گروهی دیگر از سادات حسینی ، در دوران خلافت منصور بر ضدّ عبّاسیان قیام کرد . جمعی از آنان و از جمله وی ، دستگیر و به بغداد منتقل شدند . او پس از مدّتی در زندان وفات یافت .(٨)
٣- حسن بن زید جدّ دوّم حضرت عبدالعظیم علیه السّلام ، « حسن» نام داشت . وی تنها فرزند پسر زید بود که از بزرگان عصر خودش به شمار می رفته ، و در بین بنی هاشم ، به بخشش ، کَرَم ، سخاوت و خدمت به محرومان ، شهرت داشته است . وی از سوی منصور عبّاسی به ولایت مدینه گمارده شد ؛ ولی پس از مدّتی ، مورد خشم و او قرار گرفت و به زندان افتاد.(٩) و در سال ١۶٨ ق ، در هشتاد سالگی از دنیا رفت. (١٠)
۴- زید فرزند امام حسن علیه السّلام
جدّ سوّم حضرت عبدالعظیم علیه السّلام ، زید فرزند بزرگ امام حسن مجتبی علیه السّلام است. ایشان متولّی اوقاف پیامبر خدا صلّی الله علیه و آله و سلّم بوده و به جلالت قدر ، کرامت طبع ، عزّت نفس و کثرت نیکوکاری ، توصیف گردیده است. شاعران ، او را ستوده اند و مردم از هر سو برای برخورداری از فضلش به وی روی می آورده اند.(١١)
وی در یکصد سالگی ، چشم از جهان فرو بست.(١٢) و در محلّی به نام «حاجز» در چند منزلی مدینه دفن گردید.(١٣)
نگاهی گذرا به زندگی نامه نیاکان و خاندان حضرت عبدالعظیم علیه السّلام نشان می دهد که این خاندان ، دارای دو ویژگی برجسته بوده اند:
اوّل: مبارزه و پیکار بر ضدّ ستم و سلطه استکباریِ حاکم به جامعه اسلامی، به گونه ای که پدر حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در زندان از دنیا رفت و ایشان پدر خود را ندید ، و جدّ ایشان نیز مدّتی در زندان به سر برد.
دوّم: کرامت طبع ، عزّت نفس و خدمت به محرومان . ملقّب شدن عبدالعظیم به حضرت «السیّد الکریم» ریشه در این ویژگی خانوادگی این بزرگوار دارد.(١۴)
٢- تاریخ تولّد و وفات
تاریخ دقیق تولّد و وفات حضرت عبدالعظیم علیه السّلام مشخّص نیست ؛(١۵)
امّا در برخی از منابع متأخّر ، این گونه آمده است:
حضرت شاه عبدالعظیم که کنیه اش ابوالقاسم و ابوالفتح نیز بوده ، در روز پنج شنبه چهارم ماه ربیع الآخر سنه ١٧٣ هجری قمری ، مطابق ٢۵ تیر ماه ١۵٨ یزدگردی ، در زمان هارون الرشید در مدینه در خانه جدّش حضرت امام حسن مجتبی علیه السّلام متولّد شده … و پس از مدّت ٧٩ سال و شش ماه و یازده روز قمری عمر ، در روز آدینه پانزدهم شوّال المکرّم سنه ٢۵٢ هجری قمری ، مطابق سیزده مهر ماه قدیم سنه ٢٣۵ یزدگردی ، در زمان المعتزّ بالله عبّاسی به سرای آخرت رحلت نمود.(١۶)
همچنین در برخی از منابع متأخر از کتبا نزهة الأبرار سیّد موسی بَرزنجی و مناقب العترة ی احمد بن محمّد بن فهد حلّی و تاریخ نورالدّین محمّد السمهودی نقل شده که ولادت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام پنجشنبه چهارم ربیع الثانی سال ١٧٣ ق ، در مدینه و وفاتش در پانزدهم شوّال ٢۵٢ ق ، بوده است .(١٧)
گفتنی است با توجّه به این که در منابع کهن و معتبر ، تاریخ تولّد و وفات ایشان ذکر نشده و منابع گزارش های پیش گفته ، شناخته شده نیستند ، این گزارش ها فاقد اعتبارند ؛ لیکن در کتاب شریف الکافی ، از حضرت عبدالعظیم علیه السّلام ، از هشام بن حکم روایت نقل شده است.(١٨)
تاریخ وفات هشام بن حکم ، سال ١٩٩ ق ، یا پیش از آن است.(١٩) و مظنون ، این است که حضرت عبدالعظیم علیه السّلام هنگام نقل روایت ، کمتر از بیست سال نداشته است . بنابراین ، تولّد ایشان باید سال ١٨٠ ق ، یا پیش از آن باشد.(٢٠)
همچنین براساس روایتی از امام هادی علیه السّلام که ثواب زیارت قبر حضرت عبدالعظیم علیه السّلام ، همانند زیارت مرقد سیّدالشّهداء علیه السّلام دانسته شده ، باید بگوییم که او در دوران امام هادی علیه السّلام و پیش از شهادت ایشان از دنیا رفته است و از آن جا که دوران امامت ایشان از سال ٢٢٠ تا ٢۵۴ ق بوده ، وفات حضرت عبدالعظیم علیه السّلام پیش از سال ٢۵۴ ق ، اتّفاق افتاده است.
بنابراین ، هر چند بر پایه قراین یاد شده ، احتمال تولّد حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در سال ١٧٣ ق ، و وفات ایشان در سال ٢۵٢ ق ، منطقی و معقول است ، با این حال ، اثبات آن نیاز به منبع معتبر دارد.
از سوی دیگر با عنایت به این که به هر دلیل ، چهارم ربیع الثانی ، به عنوان تاریخ تولّد حضرت عبدالعظیم علیه السّلام و پانزدهم شوال ، به عنوان تاریخ وفات ایشان شهرت یافته ، بزرگداشت یاد آن حضرت و تجلیل از مقام معنوی آن بزرگار در روز های یاد شده ، نیکوست.(٢١)
٣- درک محضر امامان
براساس آنچه در تاریخ تولّد و وفات حضرت عبدالعظیم علیه السّلام گذشت ، ایشان دوران حیات پنج امام از امامان اهل بیت علیه السّلام یعنی امام کاظم علیه السّلام تا امام عسکری را درک کرده است ؛ امّا این بِدان معنا نیست که به محضر همه آنها هم رسیده و یا از آنها سخنی نقل کرده است.
آنچه قطعی و مسلّم است، این است که ایشان محضر امام جواد علیه السّلام و امام هادی علیه السّلام را درک نموده و از آنها احادیث فراوانی نقل کرده که بخشی از آنها در این حکمت نامه آمده اند.
همچنین اگر به روایت کتاب الاختصاص منسوب به شیخ مفید اعتماد کنیم، حضرت عبدالعظیم علیه السّلام محضر امام رضا علیه السّلام را نیز درک کرده و از ایشان روایت نموده است.(٢٢)
گفتنی است که طبق برخی از نسخه های رجال الطوسی ، حضرت عبدالعظیم علیه السّلام از اصحاب امام عسگری شمرده (٢٣) و در کتاب شرعة التسمیة میرداماد نیز آمده که ایشان محضر امام عسکری علیه السّلام را نیز درک کرده است؛(٢۴) لیکن روایتی از آن امام، از طریق ایشان به ما نرسیده است.
۴- عظمت علمی
برای اثبات عظمت علمی حضرت عبدالعظیم علیه السّلام کافی است که بدانیم امام معصوم ، مردم را برای حلّ مشکلات دینی و یافتن پرسش های اعتقادی و عملی شان ، به ایشان ارجاع داده است.
صاحب بن عَبّاد در رساله ای که در شرح حال حضرت عبدالعظیم علیه السّلام نوشته ، (٢۵)
در توصیف علمی ایشان آورده : ابو تراب رویانی ، روایت کرد که شنیدم ابوحمّاد رازی می گفت: خدمت امام هادی علیه السّلام درسامرّا رسیدم و مسائلی از حلال و حرام از ایشان پرسیدم.
امام به پرسش های من پاسخ داد و هنگامی که خواستم از ایشان خدا حافظی کنم به من فرمود:
یا أبا حَمّاد! اَشکَلش عَلشیک شَی ءٌ مِن امرِ دینِک بنا حِیَتِک فَسَل عَنهُ عَبدَالعَظیمِ بنَ عَبدِاللهِ الحَسَنِیّ و اقرِئهُ مِنِّی السَّلامَ.
ای ابو حماد ! هنگامی که چیزی از امور دینی در منطقه ات برای تو مشکل شد ، از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی بپرس و سلام مرا به او برسان .(٢۶)
این تعبیر، به روشنی نشان می دهد که حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در عصر خود ، مجتهد توانمندی بوده که براساس اصول و قواعدی که از اهل بیت علیهم السّلام در اختیار داشته ، می توانسته دیدگاه های اسلام ناب را در زمینه های مختلف اعتقادی و عملی ، استخراج کند و به پرسش های مردم پاسخ گوید.
بنابراین، ایشان تنها یک محدّث و راوی احادیث اهل بیت علیهم السّلام نبوده است ؛ بلکه از علمای بزرگ خاندان رسالت بوده که پس از معصومان ، توان پاسخگویی به مسائل علمی را داشته و توانمندی علمی اش مورد تأیید و تصدیق امام هادی علیه السّلام قرارگرفته است.(٢٧)
۵- تألیفات
مرحوم نجاشی درکتاب رجال خود که با موضوع
« مؤلّفان شیعه » تألیف شده ، از حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام نام برده و کتاب خطب امیرالمؤمنین علیه السّلام را به وی نسبت داده است.(٢٨)
چه بسا سیّد رضی رحمة الله در تدوین نهج البلاغه از این کتاب استفاده کرده باشد و این کتاب از مصادر اصلی نهج البلاغه باشد ! نجاشی در پایان شرح حال حضرت عبدالعظیم علیه السّلام ، سند خودش را به روایات ایشان ، از طریق استادش ابن نوح ، به حضرت عبدالعظیم می رساند.(٢٩)
شیخ طوسی نیز درکتاب الفهرست خود که موضوع آن ، معرّفی مؤلّفان و مصنّفان شیعه است. از حضرت عبدالعظیم نام می برد و می گوید:
« له کتاب » سپس سند خودش را به احمد بن ابی عبدالله برقی می رساند که او از حضرت عبدالعظیم علیه السّلام نقل حدیث می کند.(٣٠)
صاحب بن عباد نیز در احوال حضرت عبدالعظیم علیه السّلام ، عبارت: « له کتاب یسمسه کتاب یوم و لیلة » را آورده است.(٣١)
۶- عظمت معنوی
مهم ترین نشانه عظمت معنوی و مقامات باطنی حضرت عبدالعظیم علیه السّلام برابری فضیلت زیارت مزار آن بزرگوار ، با فضیلت زیارت سیّدالشهدا علیه السلام است.
شیخ المحدّثین ، صدوق ، از محمّد بن یحیی عطّار که یکی از اهالی ری است، این گونه نقل کرده که: خدمت امام هادی علیه السّلام رسیدم. ایشان فرمود:«کجا بودی ؟»
گفتم: حسین بن علی علیه السّلام را زیارت کردم. امام هادی علیه السّلام فرمود:
أما إنّک لَوزُرتَ قَبرَ عَبدِالعَظیمِ عِندَکُم کُنتَ کَمَن زارَ الحُسَینَ بنَ عَلِیٍّ علیه السّلام.(٣٢)
بدان که اگر قبر عبدالعظیم را در شهر خودتان زیارت کنی ، مانند کسی هستی که حسین بن علی علیه السّلام را زیارت کرده باشد.
برای توضیح این روایت و تبیین عظمت معنوی حضرت عبدالعظیم علیه السّلام ، باید موضوعات: فضیلت زیارت امام حسین علیه السّلام و مقصود از برابری زیارت حضرت عبدالعظیم با زیارت امام حسین علیه السّلام و حکمت آن، بررسی گردند.
الف ـ فضیلت زیارت امام حسین علیه السّلام
دراحادیث اهل بیت «علیهم السّلام» ، فضایل ، آثار و برکات فراوانی برای زیارت امام حسین علیه السّلام بیان شده است، مانند: آمرزیده شدن گناهان ، دعای فرشتگان ، دعای اهل بیت «علیهم السّلام» طولانی شدن عمر، افزوده شدن روزی ، زدوده شدن اندوه ، شادی دل ، تبدیل شدن بدی ها به خوبی ها ، تبدیل شدن شقاوت به سعادت ، و برخورداری از حقّ شفاعت.
همچنین در شماری از احادیث، فضیلت زیارت امام حسین علیه السّلام بیشتر از حج و حتّی طبق برخی از احادیث ، ثواب آن، بیش از هزار حج و هزار عمره است.(٣٣)
ب ـ مقصود از برابری زیارت عبدالعظیم با زیارت سیّد الشهدا علیه السّلام
مسئله این است که براساس حدیثِ یاد شده ، آیا زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به طور مطلق می تواند جایگزین زیارت امام حسین علیه السّلام شود و یا در شرایط خاصّی ، از چنین فضلیتی برخوردار است؟
در یک جمله ، آیا برابری زیارت عبدالعظیم علیه السّلام و زیارت امام حسین علیه السّلام مطلق است و یا مقیّد؟
بی تردید، مقصود امام هادی علیه السّلام در حدیث یاد شده ، این نیست که از فضایل زیارت امام حسین علیه السّلام بکاهد و یا در بیان فضیلت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام مبالغه نماید.
بنابراین ، در پاسخ به سؤالی که مطرح شد ، می توان گفت: برابری فضیلت زیارت عبدالعظیم علیه السّلام و امام حسین علیه السّلام مقیّد است به فضای سیاسی ویژه ای که پیروان اهل بیت «علیهم السّلام» درآن مقطع تاریخی درآن زندگی می کردند، در زمانی که اختناق شدیدی جهان اسلام را فراگرفته بود و جامعه تشیّع در دوران زمامداری افرادی مانند: متوکّل ، مُعتـّز و معتمد عبّاسی ، سخت ترین دوران های تاریخیِ خود را سپری می کرد.
در چنین شرایطی، امام هادی علیه السّلام به منظور پیشگیری از خطرهایی که از طرف حکومت های وقت ، شیعیان را تهدید می کرد، فضیلت زیارت حضرت عبدالعظیم را با زیارت امام حسین علیه السّلام برابر دانسته است.
به تعبیری روشن تر، زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام برای کسانی که آمادگی خطر پذیری برای زیارت امام حسین علیه السّلام را داشته باشتند، پاداشی معادل زیارت آن حضرت دارد و حرم حضرت عبدالعظیم علیه السّلام شعبه ای از حرم سیّد الشهدا علیه السّلام است.
و این خود ، فضیلتی بزرگ و حاکی از جایگاه بلند عبدالعظیم در نزد اهل بیت «علیهم السّلام» و عظمت معنوی ایشان است .
ج ـ حکمت برابری زیارت عبدالعظیم علیه السّلام با زیارت سیّدالشهدا
برابری فضیلت زیارت حضرت عبدالعظیم با زیارت سالار شهیدان هرچند در شرایط ویژه ، بی تردید بدون حکمت نیست. شاید نتوان به حکمت آن پی برد ؛ لیکن راز و رمز این فضیلت بزرگ را باید در شخصیت علمی، عملی و جهادی آن بزرگوار، جستجو کرد.
درمیان امام زادگان ، شخصیت های بزرگی وجود دارند ؛ اما درباره هیچ یک از آنها نقل نشده و حدّاقل به ما نرسیده که زیارتش با زیارت سیّدالشهدا برابری کند.
بنابراین ، حضرت عبدالعظیم علیه السّلام باید از خصوصیات و مقامی برخوردار باشد که از مرقد مطهّرش نور حرم حسینی ساطع گردد و شمیم دل انگیز سیّدالشهدا از آن استشمام شود.
گفتنی است که احادیث دیگری نیز در فضیلت زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام نقل شده اند ، مانند آنچه از شهید ثانی در تعلیقه خلاصة الاقول علامه حلّی از امام رضا علیه السّلام نقل شده که فرمود؛
هر کس قبر عبدالعظیم را زیارت کند ، بر خدا لازم می شود که که او را داخل بهشت کند.(٣۴)
و در حدیث دیگری از آن امام آمده که فرمود:
هرکس نمی تواند مرا زیارت کند ، برادرم عبدالعظیم حسنی را در ری زیارت کند.(٣۵)
لیکن این احادیث ، علاوه بر ارسال و ضعف سند ، از نظر تاریخی نیز مورد خدشه اند ؛ زیرا حضرت عبدالعظیم علیه السّلام سال ها پس از شهادت امام رضا علیه السّلام زنده بوده است ، مگر این که بگوییم از اخبار غیبیه امام رضا علیه السّلام هستند.
٧- روایات حضرت عبدالعظیم علیه السّلام
بخش قابل توجّهی از کتاب هایی که در شرح حال حضرت عبدالعظیم علیه السّلام تألیف شده اند ، به روایاتی اختصاص یافته که در سلسه سند آنها قرار گرفته است ، مانند:
کتاب جنّات النعیم ،(٣۶) شصت روایت ؛ روح و ریحان ،(٣٧)
پنجاه و هفت روایت ؛ التذکرة العظیمیة ،(٣٨)
چهل روایت ؛ عبدالعظیم الحسنی حیاته و مسنده (٣٩)، هفتاد و هشت روایت ؛ مسند حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام که در مجموعه آثار کنگره حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به چاپ رسیده ، یکصد و بیست روایت.(۴٠)
لیکن باید توجه داشت که آنچه بدان اشارت رفت ، همه روایات حضرت عبدالعظیم علیه السّلام نیستند. صاحب بن عباد ، ایشان را « کثیرالحدیث و الروایة » توصیف کرده و در رساله کوتاه خود ، ایشان را چنین توصیف نموده:
ذو ورع و دین ، عابد معروف بالامانة و صدق اللهجة ، عالم بامور الدین ، قائل بالتوحید و العدل ، کثیر الحدیث و الروایة. (۴١)
عبدالعظیم ، شخصی پرهیزگار و دیندار بود. اهل عبادت بود و به امانتداری و راستگویی شهرت داشت. به امور دینی دانا بود. توحید و عدل را باور داشت و بسیار حدیث و روایت از اهل بیت علیه السّلام نقل می کرد.
همانگونه که پیش از این اشاره شد ، کتاب خطب امیرالمؤمنین و کتاب یوم و لیلة از جمله مصنّفات ایشان است، و بر این اساس باید گفت: بسیاری از روایات حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به دلایل مختلف به ما نرسیده اند.
٨- مهاجرت به ری
جزئیات مسائل مربوط به علل مهاجرت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به شهرری ، مشخص نیست ؛ لیکن می توان گفت که سابقه مبارزاتی خاندان آن بزرگوار از یک سو ، و شخصیت علمی و جهادی و ارتباط بسیار نزدیک حضرت عبدالعظیم علیه السّلام با اهل بیت علیه السّلام از سوی دیگر ، موجب شدند که ایشان در سال های پایانی زندگی ، تحت تعقیب حکومت وقت ، قرار گیرد . از این رو ، برای ادامه فعّالیت ها و چه بسا با اشاره امام هادی علیه السّلام ، زندگی مخفی را انتخاب کرد ، و با لباس پیک و به صورت مسافری ناشناس ، وطن اصلی خود را ترک کرد و شهرهای مختلفی را پشت سر گذاشت تا آن که در شهرری در مکانی به نام «سربان»(۴٢) رحل اقامت افکند و در خانه یکی از پیروان اهل بیت علیه السّلام در محلّه ای که «سکّة الموالی» نامیده می شد، سکونت یافت. روزها روزه بود و شب ها به عبادت می پرداخت و گاه به صورت مخفیانه از خانه ای که در آن ساکن بود ، خارج می شد و به زیارت قبری که هم اکنون در مقابل مزار او قرار دارد ، می رفت و می فرمود: این ، قبر مردی از فرزندان موسی بن جعفر علیه السّلام است.
معلوم نیست که حضرت عبدالعظیم علیه السّلام چند سال در شهرری سکونت داشته است. مسلّم ، این است که ایشان به قدری در این شهر بوده که بیشتر شیعیان ری، به تدریج با ایشان آشنا شده بودند، (۴٣) و با در نظر گرفتن این که ایشان به شدّت تحت تعقیب بوده و ارتباط تک تک مردم با او چه بسا مدّت ها طول می کشید ، می توان گفت: احتمالاً ایشان چند سال از سال های پایانی عمر خود را در ری گذرانده است. همچنین رفت و آمد بیشتر با وی ، حاکی از فعّالیت های فرهنگی و سیاسی اوست.
٩- سبب وفات
بر پایه گزارش نجاشی و صاحب بن عبّاد ، حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در اثر بیماری و به مرگ طبیعی از دنیا رفته است.(۴۴) هنگامی که بدن شریفش را برای غسل دادن برهنه کردند ، در جیب ایشان ورقه ای یافت شد که در آن ، نسب ایشان تا امیرمؤمنان علیه السّلام نوشته شده بود.(۴۵)
لیکن در کتاب الشجرة المبارکة در باره سبب وفات حضرت عبدالعظیم علیه السّلام آمده:
و قتل بالری و مشهده بها معروف و مشهور .(۴۶)
حضرت عبدالعظیم در ری کشته شده و مزار او در آن جا معروف و مشهور است.
همچنین در کتاب المنتخب طریحی آمده:
قیل : و ممن دفن حیا من الطالبین عبدالعظیم الحسنی بالری .(۴٧)
گفته شده از جمله کسانی که از خاندان علی بن ابی طالب زنده به گور شده ، عبدالعظیم حسنی در ری است.
در گزارش دیگری به کتاب مشجّرات ابن معیه ، نسبت داده شده که ایشان را با زهر، به شهادت رسانده اند.(۴٨)
درباره گزارش های یاد شده ، چند نکته قابل توجّه است:
١- گزارش صاحب بن عبّاد و نجاشی ، معتبر و مربوط به قرن چهارم و پنجم هجری است. بنابراین در تعارض با گزارش های متأخّر ، بر آنها تقدم دارد.
٢- گزارش های یاد شده نشان می دهند که ظاهراً تا قرن پنجم هجری ، موضوع شهادت حضرت عبدالعظیم مطرح نبوده است ، وگرنه در این گزارش ها به آن اشاره می شد.
٣- در صورتی که بتوانیم بر گزارش کتاب الشجره المبارکه اعتماد کنیم ، جمع میان این گزارش و گزارش مشجرات ابن معیّه و نیز گزارش منابع معتبر یاد شده ، این است که ایشان در اثر مسموم شدن ، بیمار شده و به شهادت رسیده است.
۴- با عنایت به پیشینه خانوادگی حضرت عبدالعظیم علیه السّلام و قیام علویان در طبرستان ، در صورتی که زمامداران فاسد بنی عبّاس از مخفیگاه ایشان در ری آگاه می شدند ، قطعاً ایشان را به شهادت می رساندند ، و بعید نیست در اثر کثرت رفت و آمد با ایشان در مدّت حضورشان در ری ، به این موضوع پی برده باشند.
۵- تشبیه زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام به زیارت امام حسین علیه السّلام می تواند قرینه ای بر شهادت ایشان باشد.
بنابراین ، هر چند دلیل قاطعی بر شهادت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام در دست نیست ، لیکن دلیل محکمی بر نفی شهادت ایشان نیز وجود ندارد ؛ بلکه با توجّه به نکته سوم ، چهارم وپنجم ، پذیرفتن اصل شهادت بعید نیست...
١٠- مدفن حضرت عبدالعظیم علیه السّلام با اشاره پیامبر صلّی الله علیه و آله وسلّم
بر پایه گزارش صاحب بن عبّاد ( ٣٢۶-٣٨۵ ق )(۴٩)، شب وفات حضرت عبدالعظیم علیه السّلام یکی از شیعیان ری در عالم رؤیا ، پیامبر خدا صلّی الله علیه وآله و سلّم را دید که به او فرمود: «مردی از فرزندان مرا فردا از سکة الموالی می آورند و در باغ عبدالجبّار بن عبدالوهّاب ، در کنار درخت سیب ، دفن خواهند کرد» آن شخص نزد صاحب باغ رفت تا آن درخت و مکان آن را بخرد. صاحب باغ به او گفت: این درخت و مکانش را برای چه می خواهی ؟ او جریان رؤیای خود را بازگو کرد. صاحب باغ گفت: من هم چنین خوابی دیده ام و بدین جهت ، محل این درخت و همه این باغ را وقف سادات و شیعیان کرده ام که اموات خود را در آن دفن کنند.(۵٠)
بنابراین گزارش ، با عنایت به این که باغ های آن دوران ، معمولاً بسیار بزرگ بوده ، می توان حدس زد که تا شعاع قابل توجّهی در اطراف مرقد مطهّر حضرت عبدالعظیم علیه السّلام وقف دفن سادات و پیروان اهل بیت علیه السّلام بوده است.
منابع؛
١- معرّفی شخصیت حضرت عبدالعظیم در ٢٩ جلد منتشر گردید.
٢- رجال النجاشی : ج ٢، ص ۶٧.
٣- ر.ک : معجم رجال الحدیث : ج ١٠، ص ۴۶.
۴- منتقلة الطالبیه: ص ١۵٧، مهاجران آل ابوطالب: ص ٢٣۵.
۵- ر.ک : سرّ السلسلة العلویة : ص ٢۴، عمدة الطالب : ص ٩۴.مجموعه مقالات ج ٣، ص ۵٠.
۶- ر.ک : مجموعه مقالات کنگره حضرت عبدالعظیم علیه السّلام : ج ٣، ص ۵٠.
٧- ر.ک : عمدة الطالب : ص ٩٣ و ٧٠.
٨- سرّ السلسلة العلویة : ص٢٢ ، عمدة الطالب: ص ٧٠ و ٩۴.
٩- تاریخ اسلام ، ذهبی : ج ١٣، ص ۴١۴.
١٠- سرّ السلسلة العلویة: ص ٢١، عمدة الطالب: ص ٧٠.
١١- ر.ک : الإرشاد : ج ٢، ص ٢١.
١٢- سرّ السلسلة العلویة : ص ٢٢ ،ۀ عمدة الطالب ک ص ۶٩، قول ٩٠ و ٩۵ سالگی هم گفته شده است.
١٣- سرّ السلسلة العلویة: ص ٢٠.
١۴- از شیخ رجبعلی نکوگویان نقل شده است که حضرت عبدالعظیم را در عالم معنا زیارت می کند و از او می پرسد: از کجا به این مقام رسیدید؟ ایشان پاسخ می دهد : « از راه احسان به خلق. از قرآن ، نسخه برداری می کردم و آن نسخه ها را در اختیار مردمی که طالب آنها بودند ، می گذاشتم و دستْمزد ناچیزی نصیبم می شد که آن را احسان می کردم . » (ر.ک : کیمیای محبّت : ص ٢١٠،
نیز ، ر.ک : همان ، فصل هفتم «احسان اولیای خدا» ) نگارنده می گوید : کرامت و احسان آن بزرگوار در عالم برزخ نیز تداوم دارد ، این جانب در این باره خاطراتی دارم که برخی از آنها در کتاب آموزنده ترین خاطره ها خواهد آمد . إن شاء الله .
١۵- در گذشته ، در عرف عامّه مردم ، کلمه «شاه» در بسیاری از موارد ، به نشانه تجلیل و احترام به کار می رفت. به امیرالمؤمنین علی علیه السّلام ، «شاه مردان» و به امام حسین علیه السّلام ، «شاه شهید » یا «شاه شهیدان» می گفتند.
درباره حضرت عبدالعظیم علیه السّلام این کلمه در کتاب های سده سیزده و چهارده هجری ( نه کتاب های قبل از آن) دیده می شود و این کلمه ، جزو نام ایشان نیست. (ر.ک : شناخت نامه حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام و شهرری / مجموعه مقالات چاپ شده : ص ٧٣( مقاله «آشنائی با حضرت عبدالعظیم علیه السّلام و مصادر شرح حال او » ، رضا استادی ).
١۶- ر.ک: مجموعه مقالات کنگره بزرگداشت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام : ج٣، ص١٨١- ١٨۵، (رساله «عراضة الإخوان : سفرنامه معلّم حبیب آبادی به آستانه حضرت عبدالعظیم و شهرری » ، محمّد علی معلّم حبیب آبادی.
١٧- شناخت نامه حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام و شهرری / مجموعه رساله های خطّی و سنگی : ص ٢٧٣، (رساله «الخصائص العظیمیمّة » ، شیخ جواد شاه عبدالعظیمی ).
١٨- الکافی : ج١، ص ۴٢۴، ح ۶٣.
١٩- ر.ک : معجم رجال الحدیث : ج ١٩، ص ٢٧٠.
٢٠- ر.ک : شناخت نامه حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام و شهرری / مجموعه مقالات چاپ شده : ص ۶٧، (مقاله «آشنایی با حضرت عبدالعظیم علیه السّلام و مصادر شرح حال او » ، رضا استادی ).
٢١- شایان ذکر است که با مراجعه به منابع حدیثی و تاریخی ، مشخص میگردد که در باره تاریخ تولد و وفات بسیاری از پیشوایان اسلام ، گزارش های مختلفی وجود دارد و تاریخ دقیق و قطعی آنها مشخّص نیست و بزرگداشت ایّام ولادت و یا وفات آنها براساس انتخاب نظر مشهور و یا انتخاب یکی از گزارش هاست.
٢٢- لیکن نمی توان به این روایت اعتماد کرد ( ر.ک: معجم رجال الحدیث :ج١٠ ص ۴٩ ش 6580) و بر فرض پذیرش آن ، احتمال دارد مقصود از « أبی الحسن » ، امام هادی علیه السّلام باشد و کلمه «الرضا» توسط راوی یا مستنسخ ، افزوده شده باشد.
٢٣- رجال الطوسی: ص۴٠١ ش 5875.
٢۴- شرعة التسمیة : ص۴۵. باید توجّه داشت که براساس روایتی که از امام درباره فضیلت زیارت حضرتعبدالعظیم علیه السّلام آمده، ایشان در دوران امامت امام هادی علیه السّلام از دنیا رفته است. بنابراین نمی تواند از اصحاب امام علیه السّلام و در دوران امامت آن حضرت باشد. این احتمال نیز که ممکن است لقب عسکری برای امام هادی علیه السّلام هم به کار م رفته باشد ، قابل تأمل است، چنان که در روایت صدوق در ثواب الاعمال در باره فضیلت زیارت حضرت عبدالعظیم علیه السّلام ، ایشان با عنوان لقب عسکری نامیده شده و همین امر ، موجب شده که تصوّر شود حضرت عبدالعظیم علیه السّلام از اصحاب فرزند ایشان که معروف به عسکری است نیز بوده است.
٢۵- این رساله در سال ۵١۶ ق ، به خط یکی از بنی بابویه نگارش یافته است ( ر.ک. خاتمه مستدرک الوسائل: ج۴ ص ۴٠۴ ش ١٧٣).
٢۶- شناخت نامه حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام و شهرری /مجموعه رساله های خطّی و سنگی: ص ٢٣( رساله « رساله فی فضل عبدالعظیم علیه السّلام » صاحب بن هباد).
٢٧- در این جا مناسب است به شخصیت علمی حضرت عبدالعظیم علیه السّلام اشاره کنم: در تاریخ ١٣٧٣/۴/۴ ش، حضرت آیة الله اراکی فرمود: « سه کس ، شهید سه چیز شدند. آن سه ، عبارت انداز : حضرت عبدالعظیم علیه السّلام سیّد مرتضی و حاج محسن عراقی! »و در ادامه توضیح دادند که : « حضرت عبدالعظیم علیه السّلام با این که از کبار محدّثین است ، ولی امام زاده بودنش ، محدّث بودن او را شهید کرده. معمولاً حضرت عبدالعظیم را به عنوان یک عالم و محدث نمی شناسند ؛ بلکه او را یکی از امام زادگان تلقی می کنند. سیّد مرتضی ، به عکس ، امام زاده بودنش شهید فقاهتش شده. با این که او مانند حضرت عبدالعظیم علیه السّلام چهار واسطه بیشتر تا امام معصوم ندارد، ولی کسی او را به عنوان امام زده نمی شناسد !
و سوم ، حاج محسن عراقی ، با این که وی از فقهای بزرگ بود و از نظر علمی در حدّی بود که در جلسه ای در نجف که آقای ضیا عراقی هم حضور داشته ، یک نیم روز با آخوند خراسانی در رابطه با جواز اجتماع امر و نهی بحث می کردند و هیچ یک قدرت مُجاب کردن دیگری را نداشتند ؛ ولی چون ثروتمند بود ، ثروت، فقاهتش را شهید کرد. مردم او را به عنوان یک ثروتمند می شناسند و نه یک عالم و فقیه ! » ایشان در ادامه افزودند: « شأن نزول این ماجرا، قسمت اخیر آن است ».
٢٨- رجال النجاشی : ج٢ص۶۶.
٢٩- رجال النجاشی: ج ٢ ص ۶٧.
٣٠- الفهرست: ص ١٩٣.
٣١- شناخت نامه حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام و شهرری / مجموعه رساله های خطّی و سنگی : ص ٢١ ( رساله « رسالة فی فضل عبدالعظیم علیه السّلام صاحب بن عبّاد).
٣٢- ثواب الاعمال: ص ١٢۴ ح ١.
٣٣- ر. ک: دانش نامه امام حسین علیه السّلام: ج ١١ (فصل سوم و چهارم از بخش سیزدهم ) و برای توضیحات لازم ، ر. ک : همان : ج ١١ ص ١٠١ - ١١١ (پژوهش در باره ارزش زیارت امام حسین علیه السّلام ).
٣۴- حاشیة الشهید الثانی علی خلاصة الأقوال: ص ١٩١ ح ٢٨٩، مجموعه مقالات کنگره حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام : ج ٣ ص ۴٢ ( مقاله « زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام » ، رضا استادی ).
٣۵- مجموعه مقالات کنگره حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام : ج ٣ ص ۴٣( مقاله « زیارت حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام ، رضا استادی).
٣۶- نگارش ملّا اسماعیل فدایی کزاری ( م ١٢۶٣ ق ).
٣٧- نگارش ملّا محمّد باقر کجوری ( م ١٣١٣ ق).
٣٨- نگارش محمّد ابراهیم کلباسی ( م ١٣۶٢).
٣٩- نگارش عزیزالله عطاردی ( معاصر).
۴٠- ر.ک : مسند حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام ص ١٩.
۴١- شناخت نامه حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام و شهرری / مجموعه رساله های خطّی و سنگی : ص ٢١ ( رساله « رسالة فی فضل عبدالعظیم علیه السّلام »، صاحب بن عبّاد ).
۴٢- . ر.ک : معجم البلدان : ج ٣ ص ٢٠۵)،
گزارش شده که سربان در آن تاریخ ، یکی از زیباترین مناطق تفریحی جهان و شاه راهی بوده که شهرری را به دو قسمت تقسیم می کرده و در وسط آن ، نهری جاری بوده است. در کنار آن نهر ، درختان سرسبز در هم پیچیده و در میان درختان ، بازارهایی وجود داشته که اطراف آن را درختان فراگرفته بود.
[43] این مطلب در گزارش نجاشی و صاحب بن عبّاد آمده است .
۴۴- رجال النجاشی : ج ٢ ص ۶٧ ، شناخت نامه حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام و شهرری / مجموعه رساله های خطّی و سنگی : ص ٢٢.
۴۵- ر. ک : ص ١١ رسالة « رسالة فی فضل عبدالعظیم علیه السّلام »، صاحب بن عبّاد ).
۴۶- الشجرة المبارکة ، فخر رازی ( م ۶٠۶ق): ص ۶۴ ( از منشورات کتاب خانه آیة الله مرعشی ). گفتنی است که هر چند برخی به استناد یاد نکردن فخر رازی از این کتاب در سیاهه آثارش ، در انتساب این کتاب به وی تردید کرده اند ، لیکن نسخه های خطّی کتاب ، در انتساب آن به فخر رازی ، صراحت دارند و متن آن نیز نشان می دهد که مؤلّف ، دانشمندی کاملاً آگاه به انساب خاندان رسالت بوده است و به همین دلیل ، نسب شناسان ، آن را در شمار منابع معتبر علم انساب یاد می کنند.
۴٧- المنتخب ، طریحی: ص ٧. گفتنی است که بسیاری از گزارش های این کتاب ، ضعیف و نادرست اند و لذا منفردات آن ، قابل اعتماد نیستند.
۴٨- شناخت نامه حضرت عبدالعظیم حسنی علیه السّلام و شهرری / مجموعه کتاب ها و رساله ها: ص ١۴١ («زندگانی حضرت عبدالعظیم و امام زادگان مجاور»، محمد رازی شریف ).
۴٩- گفتنی است که این گزارش ، با اندکی تفاوت در رجال النجاشی (٣٧٢ - ۴۵٠ ق) نیز آمده ، و متن حاضر ، برگرفته از هر دو منبع است.
۵٠- رجال النجاشی : ج ٢ ص ۶۶-۶٧، شناخت نامه حضرت عبدالعظیم علیه السّلام و شهرری / مجموعه رساله های خطّی و سنگی : ص ٢٢ (رساله «رسالة فی فضل عبدالعظیم علیه السّلام»، صاحب بن عبّاد).
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
حضرت عبدالعظیم حسنی از حضرت امام رضا (علیهالسلام) روایت کرد که فرمود :
ای عبدالعظیم! سلام مرا به دوستدارانم برسان و به آنان بگو : در دلهای خویش برای شیطان راهی نگشایند.
و آنان را به راستگویی در گفتار و ادای امانت و سکوت پرمعنا و ترک درگیری و #جدال در کارهای بیهوده و بی فایده فراخوان.
و به #صله_رحم و رفت و آمد با یکدیگر و رابطه گرم و دوستانه با هم دعوت کن ، چرا که این کار باعث تقرب به خدا و من و دیگر اولیاء اوست.
دوستان ما نباید فرصتهای گرانبهای زندگی و وقت ارزشمند خود را به #دشمنی با یکدیگر تلف کنند.
من با خود عهد کردهام که هر کس مرتکب اینگونه امور شود یا به یکی از دوستانم و رهروانم خشم کند و به او آسیب رساند از خدا بخواهم که او را به سختترین کیفر دنیوی مجازات کند و در آخرت نیز اینگونه افراد از زیانکاران خواهند بود.
اختصاص ، ص241
به حضرت جواد علیه السّلام عرض کردم ، از پدرانت برای من حدیثی روایت فرما ، حضرت فرمود ، پدرم از جدش و او از پدرانش از حضرت امیر المومنین علیه السّلام روایت کرده که فرمود:
شما هرگز نمی توانید مردم را بوسیله ثروت و مالی که در دست دارید به خود متوجه سازید ، بلکه آنان را بوسیله اخلاق و روش صحیح به خود نزدیک کنید. گوید عرض نمودم بیشتر بیان نمائید ، فرمودند : بد توشه ای است برای روز قیامت دشمنی کردن با بندگان خدا..
آریم روبه سوی تو یاسیدالکریم
نورولااگرکه بتابدبه جان ما
باشدزنور روی تویاسیدالکریم
هرلحظه ای همای بلندآشیان دل
جان پرکشدبه کوی تویاسیدالکریم
میلادحضرت عبدالعظیم مبارک
لَمَّا کَلَّمَ اللَّهُ عَزَّ وَ جَلَّ مُوسَى بْنَ عِمْرَان:…
قَالَ إِلَهِی فَمَا جَزَاءُ مَنْ صَلَّى الصَّلَوَاتِ لِوَقْتِهَا قَالَ أُعْطِیهِ سُؤْلَهُ وَ أُبِیحُهُ جَنَّتِی
عبدالعظیم حسنی از امام هادی علیه السلام نقل می کند که:
حضرت موسی به خدا عرضه داشت…
خدایا! پاداش کسى که نمازها را اول وقت بخواند چیست؟
خداوند فرمود: [در دنیا] هرچه بخواهد به او می دهم و [ در آخرت] بهشتم را بر او مباح کنم.
امالی شیخ صدوق/ ترجمه کمرهاى ؛ متن ؛ صفحه
که چیست اسباب نجات
در سختی روزگار و وقت خطرات
در وادی عشق
گشتی زد و گفت
بر طلعت نورانی مهدی صلوات
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
برتر از عرش بُوَد بارگه و ايوانش
میلاد سید الکریم
حضرت عبدالعظیم حسنی
بر تمامی شیعیان
تبریک و تهنیت باد
سلام صبح زیبای شما بخیر
میلاد حضرت عبدالعظیم حسنی بر دوستداران بولتن مبارک
اگر کسی خلاف کرد، قطعا رسوا خواهد شد،
عالم آنقدر منظم است که به تعبیر برخی از بزرگان
نظم او مانند سلسله اعداد ریاضی است، اگر کسی
عدد 6 را از بین 5 و 7 بردارد آن را کجای دیگر
میتواند بگذارد؟! هرگز اینگونه نیست که اگر
کسی اختلاس کرد یا آبروی کسی را برد، این
مساله بگذرد، این شخص بالاخره رسوا میشود،
این نوع تفکر است که انسان را فرشته میکند.
به تربت امام حسین (علیه السلام) زیاد سجده کردن اخلاق را عوض می کند .
مصباح الهدی 273
شهر ری از تو بهشت است، بهشت است، بهشت…
سالروز میلاد حضرت عبدالعظیم حسنی مبارک
هفت وادی معرفت ایمان ماست
میلاد عبدالعظیم حسنی،فخر ملک ری مبارک باد
ریحانه امام حسن ، سیدالکریم
مدح تو را امام زمان تو گفته است
نجل کریم آل محمّد(ص) تویی تویی
سالروز میلاد حضرت عبدالعظیم حسنی مبارک
سالروز ولادت حضرت عبدالعظیم(ع)
مدح تو را امام زمان تو گفته است
نجل کریم آل محمّد(ص) تویی تویی
سالروز میلاد حضرت عبدالعظیم حسنی مبارک
بلکه جانان همه خلق و تو جان حسنی
تو به باغ دل ما سرو روان حسنی
حریم یک تن از آل پیمبر
مزار حضرت عبد العظیم است
که زوّارش”کَمَن زارَ اَلْحُسَین”است
سخن امام هادی ( علیه السلام) درباره وی:
ابوحماد رازی میگوید در محضر امام هادی ( علیه السلام) در «سر من رای » رسیدم و او را از مسائل حلال و حرام پرسیدم و مرا پاسخ فرمود .
چون او را وداع گفتم فرمود:
«حماد! اگر برای تو مشکلی در دین پیش آید، از عبدالعظیم بن عبدالله حسنی بپرس و سلام مرا به او برسان »
معجم رجال الحدیث، ج 10، ص 49
شمیم خوش ربّنا می دهد
رواق تو رونق فزای بهشت
ضریح تو دل را جلا می دهد
نسیمی که از کوی تو می وزد
دل عاشقان را صفا می دهد
ریزش باران رحمت بر کویرستان دل
حافظ آیات حق و ناقل علم حدیث
روحبخــش اهـل ایمان حضرت عبدالعظیم
در جوارت حمزه و طاهر بُوَد کز خاکشان
می بَــرَد ره تا حـریم کبـریـای منـزلــت
«*در حدیثی از امام صادق -علیهالسلام- آمده است :*
*سؤال شد «چرا کعبه را کعبه نامیدند؟» فرمودند: «چون مربع است و چهارگوش » پرسیدند: «چرا مربع شد؟» فرمودند: «چون مقابل بیتالمعمور در آسمان چهارم است و آن نیز چهارگوش است.» پرسیدند:«چرا بیتالمعمور مربع شد؟» فرمودند: «چون محاذی عرش خداست که آن نیز چهارگوش است» پرسیدند: «چرا عرش چهارگوش شد؟» فرمودند: «چون از ۴ کلمه ای که این کلمات ۴ ستون و ارکان بنای اسلام است، تشکیل شده.: سبحان الله و الحمدلله و لا اله الا الله و الله اکبر»
میدانید وقتی داریم نماز میخوانیم، موقع ذکر تسبیحات اربعه، مرتبهی اولش در واقع داریم دور خانهی خدا طواف میکنیم؟ و دومین باری که تکرار میکنیم دور بیتالمعمور؟ و مرتبه سوم رسیدیم به عرش خدا و داریم عرشش را طواف میکنیم!؟
و اما کی میداند چرا آخر نماز سلام میدهیم؟
چون توی رکعات قبل نمازمان، رسیدیم به عرش خدا!
حالا آنجا، توی عرش داریم پیامبر -صلیالله علیه و آله- و بندگان صالح خدا را میبینیم و سلام میدهیم!
السلام علیک ایها النّبی و رحمة الله و برکاته.....السلام علینا و علی عبادلله الصالحین.....السلام علیکم و رحمة الله و برکاته
«حالا میخواهم آن راز اصلی را بشما بگویم!»
در نماز ظهر، ۲ مرتبه؛ نماز عصر، ۲ مرتبه؛ نماز مغرب، ۱ مرتبه؛ نماز عشاء، ۲ مرتبه.
جمعا ۷ مرتبه. یعنی یک طواف کامل!
در شبانه روز یک مرتبه دور خانهی خدا طواف میکنیم!
هر طوافی هم که با نماز بعدش کامل میشود. اینجاست که آن دو رکعت نماز صبحمان، میشود همان دو رکعت نمازی که بعد از طواف، پشت مقام ابراهیم میخوانیم و اَعمالمان تکمیل میشود انشاءالله
عزیزان! مراقب باشیم نمازصبحمان قضا نشود
هرکس نماز صبحش عمدا قضا شود جزو غافلین محسوب میشود.
امام حسن عسکری خطاب به حضرت مهدی عج فرمودند:
➖ فرزندم، گویا میبینم آن لحظهای را که نصرت خدا نازل شده و فرجت فرا رسیده است... آن روز دوستانت مثل رشتهای از مروارید در دو سوی گردنبند پیرامون تو صف میکشند، انگار صدای دستها را که در کنار حجرالاسود با تو بیعت میکنند میشنوم.. آن هنگام است که صبح حقیقت میدمد و شب باطل به پایان میرسد، و خداوند به دستان تو کمر طغیان را در هم میشکند و راه و رسم ایمان را اعاده میکند..
➖ حتی کودک در گهواره آرزو میکند که برخیزد و نزد تو بیاید، حتی وحوش صحرا مایلند که راهی به جوار تو داشته باشند، دنیا با دستان تو از بهجت و شادمانی به تپش میافتد و شاخههای درخت عزت با تو خرم و سرسبز میشود، پایههای حق در جایگاه خود مستقر میشوند و آنها که از دین گریختهاند به آشیانه خود باز میگردند
➖ ابرهای پیروزی سیلآسا بر تو میبارند همه دشمنان هلاک و همه دوستان پیروز میشوند، و در روى زمين هیچ جبار ستمگر و هیچ منكر ناسپاس و هیچ دشمن كينهتوز و هیچ معاند بدخواهی باقى نخواهد ماند
کمال الدین ج2 ص448
به اولاد حسن ,او فخرو زین است
چو اینجا شد چراغ عشق روشن
بُوَد این درگه از ابواب رحمت
هرگاه در میان مشکلات قرار گرفتید، "سیل صلوات به راه اندازید" زیرا آن سیل ، حتما مشکلات را با خود میبرد...
(روز قيامت) زن زيبا را كه به خاطر زيبايي اش در فتنه افتاده است، و فريب زيبائي اش را خورده (و به بي حجابي و بي عفتي و گناه آلوده شده)،
براي حساب مي آورند. پس به خدا مي گويد، خدايا، تو خود مرا زيبا خلق كردي و به سبب آن در فتنه افتادم.
پس حضرت مريم - سلام الله عليها - را حاضر مي كنند و ندا داده مي شود: آيا تو زيباتري يا مريم؟ ما او را در نهايت زيبائي آفريديم، امّا او گناه نكرد ...
کافی ج۸ ص۲۲۸
ڪسی ڪه نیت ڪند #آبـروی
مؤمنی را ببرد در اصل خود را
آماده میڪند برای جنگ با خدا!
ریختن آبروی مومن از گناهانی
است ڪه در دنیا و آخرت آبروی
انسان را می برد.
«هر کس آبی بیاشامد و جدم
حسین علیهالسلام را یاد کند
و بر قاتلین او لعن و نفرین نماید،
خداوند صد هزار حسنه برایش بنویسد و صد هزار گناه او را بیامرزد، و او را در جایگاههای بلند جای دهد و مانند این است که صد هزار بنده را آزاد کرده باشد. پس او در روز قیامت با دلی شاد و چهرهای خندان محشور میشود»
منتهی الامال صفحه ۳۴۳
هيچكس از آن مايھ شادمانى كھ بھ پاداش كارهايى كھ میكردھ برايش اندوختھ شدھ است، خبر ندارد ! ↵ سجده/۱۷
خدا جونم بابت تمام اتفاقایِ غافلگیرانھای کھ خواستی باهاشون حالمونو خوب کنی، شُڪر !
میلاد مبارک
به چشمه آب حيات
لبريز شود
نامهی تو از حسنات
بر روی سرت
ببارد از حق بركات
بفرست
دمادم بر محمد صلوات
اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ
وآلِ مُحَمَّدٍ وعَجِّلْ فَرَجَهُمْ
پسرکم، سفارش مرا درک کن،
و خود را میان خویشتن و دیگران،
میزان در نظر آور؛
پس آنچه براىخود، دوست مىدارى
براى غیر خود نیز دوست بدار ..
و آنچه براى خود نمىپسندى،
براى دیگران نیز مپسند ..
ستم مکن همان گونه که،
دوست ندارى به تو ستم شود ..
و نیکى کن همچنانکه،
دوست دارى به تو نیکى کنند ..
زشت بشمار براى خود آنچه را،
از غیر خودت زشت مىدانى ..
و از مردم براىخود چیزى را بپسند
که خودت در حق آنان مىپسندى!
مگو آنچه را نمىدانى، بلکه،
هر چیزى را که مىدانى هم مگو ..
و مگو آنچه را دوست ندارى به تو، بگویند! تو نیز به دیگران مگو.»
نهجالبلاغه، نامه۳۱، نامهبه فرزند
بنابراین این بزرگواران یك حقّ حیاتی به گردن ما دارند. لذا ایامی كه مربوط به این سادات و این امامزادههاست مخصوصاً حضرت عبدالعظیم حسنی(س) برای ما خیلی محترم است .
حضرت_آیت_الله_جوادی_آملی
علامه فرمود: هر پر کاهی که در ته چاهی حرکت می کند ، موج بر می دارد وتا به آسمانها اثر دارد.
منظور از دنيا، آسمان و زمين نيست، آب و هوا و دريا نيست؛ اينها آيات الهياند، مخلوقات خدايند، ذات اقدس الهي به بسياري از اينها حرمت نهاد، به بسياري از اينها سوگند ياد كرد، اينها آيات الهیاند. مگر ميشود آیت الله بد باشد؟! ﴿وَفِي اْلأَرْضِ آياتٌ لِلْمُوقِنينَ وَفي أَنْفُسِكُمْ أَ فَلا تُبْصِرُونَ﴾. "سوره ذاریات 20،21"
دنيا همين عناوين اعتباري است: اين براي من است، من به اين ميز و پست و مقام رسيدهام، شاگردان من بيشترند، مستمعين من بيشترند، همين اوهام همين افكار كودكانه كه هرگز انسان را راضي نميكند، اين من و ما كه ساخته وهم است و هيچ واقعيتي ندارد ميشود دنيا!
وگرنه زمين موجود محترم و مقدسي است در قيامت شهادت ميدهد شكايت ميكند هماكنون مسبح خداست و تقديس حق ميكند هماكنون همه خاطرات ما را حفظ ميكند تا در قيامت شهادت بدهد اگر الان نفهمد كه در قيامت كه ظرف اداي شهادت است كه شهادت او مسموع نيست...
بیانات حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی
یکی از آقایان خواب دیده بود که برآورده شدن حاجتت به دست فلانی است.
به نزد او می رود و می گوید: ابتلا به هم و غم داشتیم، ما را نزد شما فرستادند.
او با خونسردی جواب می دهد: به ما هم گفتند، اگر حاجتت را به ما عرضه داشتی بگوییم که، آن #خواب_بین_الطوعین را ترک کن، گرفتاری دنیایی تو رفع می شود.
در محضر آیت الله بهجت،ج۲ ،ص۳۵۶.
پارساترين مردم كسى است كه در موارد شبهه توقف كند
، عابدترين مردم كسى است كه در برپايى واجبات استوار باشد ،
زاهد ترين مردم كسى است كه حرام را ترک كند ،
كوشا ترين مردم شخصى است كه گناهان را رها كند.
بحارالانوار 78: 373 ح 18
یکی از آداب رفتن به قبرستان این است که وقتی کنار قبری میروید، سریع قبر را ترک نکنید، بلکه مدتی کنار قبر بنشینید، زیرا مُرده وجود شما را حس میکند و از بودن شما آرامش میگیرد.
شخصی از امام موسی کاظم (علیه السّلام) سؤال کرد : مؤمنی که مرده باشد، آیا کسی که قبر او را زیارت می کند، آگاه بدان است؟
امام فرمودند : بله و تا زمانی که بر سر قبر او هست، مرده با او مأنوس گشته و آرامش می یابد و زمانی که بلند شده و از کنار قبر میرود، از رفتن او وحشتی به مرده وارد میشود.
اصول کافی، ج۳، ص۲۲۸
لطفا با ذکر صلوات ارواح اموات #خودتان و روح #پدربنده رو شاد فرمایید.