گروه سیاسی: با ورود انقلاب اسلامی به عرصه نهادینه شدن سؤالات بسیاری در خصوص وقایع سالهای ابتدایی انقلاب در فکر و ذهن جوانان همنسل من که نه انقلاب و نه دفاع مقدس را دیدهاند نقش بسته است برای ادای دین به قلب و اندیشه پاک جوانان این مرزوبوم به مناسبت 13 آبان و تسخیر لانه جاسوسی آمریکا در گفتگویی کوتاه با دکتر جواد منصوری یکی از دانشجویان پیرو خط امام بر آن شدیم تا دغدغههای نسل کنونی را با نسل باتجربه دیروز این کشور رنجدیده منتقل کنیم تا شاید راهحلی برای نگارش تاریخ بدون تعصب معاصر ایران بیابیم.
بولتن نیوز: با سلام و عرض ادب خدمت شما آقای دکتر منصوری، خیلی ممنونم که وقت ارزشمند خود را در اختیار ما گذاشتید تا باهم واقعه تسخیر سفارت آمریکا موسوم به لانه جاسوسی را از نو مرور کنیم برای شروع لطفاً خود را معرفی بفرمایید و به چگونگی پیوستن خود به گروه موسوم به دانشجویان پیرو خط امام بپردازید؟
ما در جریان انقلاب در ماههای دی و بهمن 1357 در کمیته انقلاب و کمیته استقبال از امام در مدرسه رفاه با دوستانکان همکاری داشتیم. در روز 22 بهمن بلافاصله کمیتههای انقلاب در سراسر کشور به وجود آمد که خب بههرحال ما هم چند روزی در این رابطه در مدرسه رفاه مشغول بودیم و بعد با تعدادی از دوستانمان مقدمات تأسیس سپاه پاسداران انقلاب اسلامی را فراهم کردیم که خب، یک روندی را طی کرد تا سرانجام به طور رسمی از 2 اردیبهشت 1358 ش با حکم شورای انقلاب سپاه پاسداران رسماً اعلام موجودیت نمود و شورای انقلاب حکم فرماندهی سپاه را داد از این به بعد ما فعالیت خود را در این سازمان آغاز کردیم و بههرحال فعالیتهای ما مربوط به مسائل امنیتی، اجتماعی و مسائل مربوط به انقلاب و نیز مقابله با ضد انقلاب بود.
بولتن نیوز: در اینجا ممکن است سؤالی برای مخاطب پیش بیاید و آن این است که آیا جناب عالی زمانی که در سپاه بودید در جریان تسخیر سفارت نیز حضور داشتید یا نه این طور نبود؟
بله بله در زمانی که من فرمانده سپاه بودم این اتفاق افتاد.
بولتن نیوز: در این صورت اولین سؤالی که باید از شما پرسید این است که چه افراد و گروههایی در تسخیر سفارت آمریکا نقش داشتند فقط گروههای انقلابی بودند یا از گروههای چریکی چپ هم کسانی حضور داشتند؟
سفارت آمریکا پس از پیروزی انقلاب اسلامی شروع کرد به یکسری اقدامات مشکوک و موذیانه در داخل ایران مثلاً ارتباط با تجزیه طلبان، ضد انقلاب یا احیاناً نفوذ در دولت و دخالت در امور کشور و امثال این قبیل اعمال از طرفی هم دولت آمریکا شروع به انجام اقداماتی بر علیه جمهوری اسلامی کرد مثل تلاش برای تصویب قطعنامههایی برای تحریم ایران و امثال اینها تا این که در مهر ماه 1358 ش شاه به آمریکا میرود البته آمریکایی ها گفتند که برای معالجه آمده ولی این نگرانی وجود داشت که آمریکا میخواهد مجدداً شاه را فعال کند و یک بار دیگر قصد تکرار 28 مرداد را دارد و علی رغم درخواست قانونی ایران از آمریکا مبنی بر تحویل شاه آنها اعتنایی به این قضیه نکردند. به دلیل مجموعه دلایلی که عرض کردم در نتیجه تعدادی از دانشجویان خط امام در این جریان نقش داشتند و گروههای چریکی چپ هیچ نقشی نداشتند.
بولتن نیوز: پس از نظر شما هیچ کس نمیتواند چنین ادعایی بکند؟
نه خیر اگر هم ادعا کرده برای خود گفته یک تعداد دانشجو در یک جمع بندی به این نتیجه رسیدند که با توجه به شرایط موجود ما باید حرفمان را به گوش دنیا برسانیم ولی چون رسانهها به صورت عادی حرفمان را منتشر نمیکنند قرار شد که این سفارت مثلاً چند روز تسخیر شود و بعد بیانیههایی داده شود و نظراتمان را در مورد مسائل جاری میان ایران و آمریکا بگوییم منتها قضایا به گونهای پیش رفت و آمریکاییها به گونهای برخورد کردند که این قضیه به 444 روز رسید و بنابراین مسائلی که حالا بعدها به وجود آمد جزو طرحی که تصمیم گرفته شده باشد نبود.
بولتن نیوز: شما فرمودید انگیزه دانشجویان پیرو خط امام این بود که صدایشان را به زمامداران آمریکا برسانند فکر میکنم مدتی پیش بود که کنفرانسی در خصوص 13 آبان و تسخیر سفارت برگزار شد در آنجا اگر اشتباه نکنم چند نفر از دوستان بودند که گفته بودند ما فقط با دولت بازرگان مشکل داشتیم و میخواستیم دولت ایشان کنار برود تا تفکرات انقلابی دیگر روی کار بیاید برای همین به این کار دست زدیم شما این قضیه را چگونه ارزیابی می کنید آیا این قضیه درست است یا نه؟
ممکن است یک نفر یا چند نفر احیاناً تصورشان این بوده که مثلاً این کار ما باعث میشود که دولت استعفا بدهد ولی این تصمیمی جمعی نبوده است اما خب، طبیعتاً بعد از این که این اتفاق افتاد دولت هم گفت دیگر ما نمیتوانیم کار بکنیم با این وضع خب، دیدگاهشان با این جریان کاملاً متفاوت بود. آنها نظرشان این بود که ما باید با دولت آمریکا به نوعی وارد تعامل بشویم و روابطمان را عادی کنیم ولی خب، با تصرف سفارت طبیعتاً این امکان وجود نداشت. لذا آنها استعفا دادند و امام (ره) استعفایشان را پذیرفت. حالا این که کسانی نشستند محاسبه کردند و گفتند وقتی ما این کار را بکنیم دولت استعفا میدهد این را من با اطمینان نمیتوانم بگویم ولی خب، این اتفاق افتاد.
بولتن نیوز: به نظر شما آیا دلیل اصلی استعفای دولت بازرگان همین قضیه بود؟
بله بله دلیل اصلی همین بود البته خب، یکسری دلایلی هم از قبل بود مثلاً آقای بازرگان معتقد بود نهادهای انقلابی در کار دولت دخالت میکنند اما با قضیه تصرف سفارت تصمیم نهایی خود را گرفتند و استعفا دادند.
بولتن نیوز: یک نکته دیگری را هم مایلم در اینجا مطرح کنم زمانی که بنده دانشجو بودم یکسری ادعاهایی در مورد تسخیر سفارت مطرح میشد مثلاً اگر اشتباه نکنم آقای موسوی خوئینیها گفته بودند من به امام نگفته بودم که دانشجویان میخواهند به اصطلاح سفارت را تسخیر کنند. با این حساب دو سؤال پیش میآید اول این که آیا آقای خوئینیها واقعاً نماینده امام در بین دانشجویان بودند یا نه؟ و دیگر این که لطفاً شما به عنوان یکی از شاهدان عینی ماجرا توضیح دهید که به نظر شما آیا کسی به امام (ره) گفته بود که دانشجویان میخواهند این کار را انجام دهند یا این کار به صورت کاملاً اتفاقی و غیر منتظره یا اگر نگوییم اتفاقی تقریباً به صورت محرمانه انجام شده بود؟
آقای خوئینیها با تعدادی از دانشجویان میرسند به این که ما این کار را بکنیم اگر مورد تأئید امام واقع شد در سفارت میمانیم و کارمان را ادامه میدهیم ولی اگر امام مخالفت کرد سریع میآییم بیرون ولی قبل از آن به ایشان نگوییم که امام را در محضور قرار دهیم.
بولتن نیوز: یعنی چه که ایشان را در محضور قرار دهید؟
حالا من از ایشان نقل میکنم ایشان در واقع نظرشان این بود که این کار از نظر ما باید انجام شود اما نمیدانیم نظر امام چیست ما این کار را انجام میدهیم اگر امام پذیرفتند خیلی خوب اگر نپذیرفتند ما میآییم بیرون حالا این که این استدلال درست است یا غلط آن بحث دیگری است ولی آنچه که اتفاق افتاده این است.
بولتن نیوز: خود آقای خوئینیها در آن زمان در واقع نماینده امام بودند یا نه؟
ایشان مسئولیت رسمی نداشتند ولی با امام مرتبط بودند.
بولتن نیوز: یعنی هم با بیت امام مرتبط بودند و هم با دانشجویان؟
به عنوان یک روحانی مبارز مرتبط بودند ولی این که مسئولیتی در این زمینه داشته باشند نبود.
بولتن نیوز: بد نیست یادی از شهدای دانشجوی پیرو خط امام هم بکنیم نقش مرحوم شهید محسن وزوایی در جریان تسخیر سفارت چه بود؟
بههرحال تعدادی دانشجو براساس اعتقادشان واقعاً برای خدمت به انقلاب این کار را انجام دادند و واقعاً هم کار بزرگی انجام دادند. حالا این که بعضیها مخالفت میکنند و برخی میگویند بعداً چه شد؟ آن دیگر جای خود ولی آن روزی که اینها این تصمیم را گرفتند تصمیم واقعاً بزرگی بود و اینها فداکاری هم کردند به شما عرض کنم که واقعاً یکی از عنایات عجیب الهی در این قضیه این بود که سفارت آمریکا بدون شلیک یک گلوله، بدون مجروح شدن و یا کشته شدن یک آدم کارش تمام شد والا شما فکر کنید که افراد مسلح آمریکایی داخل سفارت وظیفه حفتظت از سفارت را داشتند می دانید که تعدادی از آمریکاییهای داخل سفارت مسلح بودند و خب، معمول هم هست ولی از عجایب روزگار این که یک گلوله هم شلیک نکردند.
بولتن نیوز: از نظر شما چرا این اتفاق نیافتاد؟
نمیدانم من نظری ندارم.
بولتن نیوز: از نگاه شما این جزو عنایات الهی بود؟
من این طور تفسیر میکنم.
بولتن نیوز: پس تفسیر شما این است؟
نمی دانم من هر چه بگویم بیخود میگویم هیچ سندی ندارم نه کسی برای من گفته خود اینها میگویند ما یک مرتبه مات و مبهوت ماندیم که چه کار باید بکنیم فرمانی هم از فرماندهشان صادر نشد که شلیک بکنید.
بولتن نیوز: چرا پیشتر فرمودید خود دولت آمریکا کاری کرد که باعث شد جریان تسخیر سفارت طولانی بشود؟
خب، فرض کنید یکی از درخواستهای آن روز ما از آمریکا این بود که اموال متعلق به ایران را برگرداند خب لجبازی کردند و ندادند گفتیم شاه را تحویل بدهید ندادند و گفتیم آقا از این به بعد باید تعهد بدهید که شما در امور داخلی ما دخالت نمیکنید اینها به هیچ کدام از این تعهدات را اجرا نکردند حتی قول عمل کردن هم ندادند و خب، این لجبازی اینها باعث شد جریان تسخیر سفارت طول بکشد. اگر از روز اول اینها میآمدند و میگفتند این گروهی که آمد به سفارت خواستههایی درست و منطقی دارد. اموال ایران را بازگردانید، شاه مجرم را به ایران تحویل بدهید تا محاکمه شود چرا این کار را نکردند این آن خوی استکباری و سلطه جوی آمریکا است که باعث شد اینها را نپذیرد البته کارتر شاید خودش هم بی میل نبود که شاه را تحویل دهد اما به او گفتند اگر این کار را بکنی دیگر یک نفر در دنیا به آمریکا اعتماد نخواهد کرد.
بولتن نیوز: این را چه کسی به کارتر گفت و شما از کجا اطلاع دارید؟
بله آن موقع روزنامههای آمریکایی نوشتند که دیگر کسی به آمریکا اعتماد نخواهد کرد این درست است از لحاظ عرف سیاسی هم همین طور است یعنی حرف خیلی عجیب و غریبی نیست اگر شاه را تحویل میدادند قطعاً بسیاری از نوکران آمریکا در دنیا به فکر فرو میرفتند که ممکن است این اتفاق برای ما هم بیافتد.
بولتن نیوز: آقای منصوری جسارتاً به عنوان سؤال آخر و به نمایندگی از افکار عمومی خیلی از دانشجویان ایرانی و به نمایندگی از نسلی که انقلاب و حوادث مربوط به آن را ندیده است از شما میپرسم برای بسیاری ممکن است این سؤال پیش بیاید که وقتی میشنوند فرزند فلان مسئول مملکتی در آمریکا درس میخواند می پرسند آقا به چه دلیلی شما ها که زمانی میگفتید آمریکا بد است و به قول شما خوی استکباری دارد ولی الان چرا خیلی از مسئولین فرزندان خود را برای درس خواندن به آمریکا می فرستند تا در آنجا تربیت شوند و به کشور برمیگردند و جریاناتی مثل دوتابعیتیها پیش می آید پروندههای زیادی برای خیلی از افراد درست می شود که در افکار عمومی بازتاب خوبی ندارد پاسخ شما به نسل من در خصوص این اتفاقات چیست؟
معمولاً انسانها در حال تغییر و نوسان هستند این طور نیست که به صورت سابق باقی بمانند بنابراین چه بسیار افراد صالحی که فاسد شدهاند و چه بسیار افراد فاسدی که صالح شدند مسئله تغییر آدمها مسئله جدید و عجیبی نیست این ویزگی انسان است و لذا ما دائماً از خدا میخواهیم که عاقبت ما را به خیر کند و دائماً از خدا میخواهیم که اهدنا الصراط المستقیم. خب در طول 40 سال گذشته خیلیها آمدند روی صحنه و بالاخره امتحان خودشان را پس دادند. با سلامت، صلاحیت و ایمان و فداکاری یا به صورت شهادت از دنیا رفتند. خیلیها هم انواع مفاسد را انجام دادند اینها هم نه ربطی به سفارت آمریکا دارد نه ربطی به جمهوری اسلامی یک سنت الهی است. بار اول نیت. تاریخ را بخوانید همیشه همین طور بوده است این پدیده جدیدی نیست که برای اولین بار درایران اتفاق بیافتد. نه این طور نیست در تمام انقلابهای دنیا یکسری نفوذی وارد می شوند و شروع میکنند با فرصت طلبی و فساد یا انحرافات انقلاب را نابود میکنند. مسئله جدیدی نیست.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com