به گزارش بولتن نیوز، حجه الاسلام والمسلمين عليرضا توحيدلو در یادداشتی نوشت: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: همه مردم(غیر اهل تقوا) در روز قیامت، برهنه محشور میشوند و خدای تعالی ۱۰ گروه از امت من را در روز قیامت از صفوف مسلمانان جدا میکند و قیافه هایشان را تغییر میدهند.
تغییر چهره بعضی انسانها در محشر ؟!!!
این ۱۰ گروه عبارتند از :
۱- سخن چینان(که به شکل میمون در میآیند)
۲- حرام خواران(که به شکل خوک در میآیند)
۳- ربا خواران(وارونه وارد محشر میشوند)
۴- حاکمان جور(کور به عرصه محشر میآیند)
۵- افراد خودخواه و خود پسند (گنگ و کر محشور میشوند)
۶- عالمان بی عمل(زبانشان را میجوند و چرک از دهانشان بیرون میآید)
۷- آزار دهندگان همسایه(با دست و پای بریده وارد میشوند)
۸- آنهایی که دوبهم زنی کرده اند(به شاخهای از آتش آویزان میشوند)
۹- شهوت پیشگان و کسانی که خمس و زکات خود را نمیپردازند(با بویی بدتر از مردار وارد محشر میشوند)
۱۰- تکبر کنندگان(لباسهای آتشین بر آنها میپوشانند)
علامه حسن زاده آملی فرمودند:
قرآن منبع آب حیات است، انسان باید این آب حیات را بنوشد تا شاداب و شکوفا بوده باشد؛ تا سعادت ابدی پیدا کند.
در ابتدا به خلاصه ای از اوضاع محشور شدن انسانها و وضعیت آنها در بهشت و جهنم، از دیدگاه قرآن به عنوان مقدمه اشاره می شود. وضعیت محشور شدن انسان ها همراه با رهبری که در دنیا پذیرفته اند.(١) به صورت سراسیمه (٢) و مانند ملخ ها در هم و مختلط (٣) و حالت مست و هوش و عقل از دست داده (۴) در حالی که همراه با مأموران الهی (۵) و پرده ها کنار رفته است محشور می شوند.(۶) و مجرمین در صف جداگانه قرار گرفته اند.(٧) و کسی حق حرف زدن ندارد (٨)،
اما جهنمی ها روسیاه، سرافکنده به غل و زنجیر کشیده شده و غبار آلود و اشک ریزان می باشند.(٩) ولی بهشتی ها با صورت خندان، و درخشان و سفید (١٠) و شاداب و زیبا در عرصه قیامت حاضر می شوند.(١١)
بعد از این مقدمه جواب را بیان می کنیم:
الف) وضع سنی مردم در روز محشر :
از قرآن و روایات می توان استفاده کرد که انسان ها در همان سنی که از دنیا رفته اند، محشور می شوند
اینکه گفته شد مردم در آخرین سنی که از دنیا رفته اند محشور می شود در صورتی است که به صورت انسان محشور شوند چون عدای در روز قیامت صورت انسانی ندارند، چنانکه در ذیل آیه ۱۸ سوره نباء که می فرماید: «مردم بطور فوج فوج وارد محشر می شوند»، حدیثی نقل شده است که شخصی از پیامبر (ص) در مورد این آیه سؤال کرد، رسول خدا گریست و فرمود: سؤال مهمی کردی سپس چنین ادامه داد، مردم در قیامت ده گونه محشور می شوند.
۱ـ شایعه سازان، به صورت میمون.
۲ـ حرام خوران به صورت خوک.
۳ـ ربا خواران واژگون.
۴ـ قاضی ناحق کور.
۵ـ خود خواهان مغرور به صورت کر و لال.
۶ـ عالم بی عمل، در حال جویدن زبان خود.
۷ـ همسایه آزار دست و پا بریده.
۸ـ خبرچین آویخته به شاخه های آتش.
۹ـ عیاشان، بدبوتر از مردار.
۱۰ـ مستکبران در پوششی از آتش محشور می شوند. (١٢)
هرچند آیات قر آن به طور کلی به مطلب اشاره دارند ولی به ضمیمه روایات می توانند دلیلی بر موضوع باشند از باب نمونه به سه آیه اشاره می شود.
۱ـ بار دیگر در صور دمیده می شود ناگهان آنها از قبرها شتابان به سوی (دادگاه) پروردگارشان می روند.(١٣) از این آیه استفاده می شود که با آخرین سنی که از دنیا رفته اند، محشور می شوند.
۲ـ «و اینکه رستاخیز آمدنی است، و شکی در آن نیست و خداوند تمام کسانی را که در قبرها هستند زنده می کند.»(١۴) این آیه هم ظاهرش این است که با همان بدن و همان سنی که از دنیا رفته اند محشور می شوند.
۳ـ آیه ای دیگری هم داریم که بر این مطلب دلالت دارد «روز قیامت روزی است که کودکان را پیر می کند.» (١۵) معلوم می شود کودک هم بین آنها وجود دارد که طولانی بودن روز قیامت که پنجاه هزار سال است باعث پیری آنها می شود.(١۶)
ب) روایات
در روایتی چنین می خوانیم «کما تموتون تحشرون» آنچنان که می میرید (و در سنی که از دنیا می روید) محشور می شوید.(١٧)
در حدیثی از پیامبر اکرم(ص) آمده :
روز قیامت موقع حساب، خداوند به جبریل دستور میدهد که بچههای مؤمنین را به بهشت وارد کند(فرشته وحی آنها را به سوی بهشت راهنمایی میکند ولی آنان) دم در بهشت میایستند و داخل نمیشوند، از پدران و مادران خود سؤال میکنند، فرشتگان پاسخ میدهند که آنها مشغول حساب و اعمال خود میباشند و مانند شما نیستند، آنگاه اطفال مؤمنان فریاد میکشند و گریه میکنند، خداوند از جبرئیل سؤال میکند، و جبرئیل عرض میکند: خداوندا تو آگاهی، این صدای بچههای مؤمنان است که بدون پدران و مادرشان وارد بهشت نمیشوند، در نتیجه خداوند به جبرئیل فرمان میدهد که از میان مردم دست والدین آنها را بگیرد و با آنها داخل بهشت کند.(١٨) این حدیث به روشنی وصراحت تمام گو یای این است که کودک به همان سنی که از دنیا رفته، یعنی در سن کودکی محشور می شود.
در حدیث دیگر زراره می گوید : امام باقر علیه السلام فرمود : خداوند در مورد اطفال و کودکان مشیّت و اراده ی ( خاص ) دارد ، خداوند کودکان و کسانی را که در فترت و نبود پیامبر مرده اند و سالخوردگان و پیرمردانی که در حال زوال عقل پیامبر را درک کرده اند و ناشنوا و لالی غیر عاقل و دیوانه و ابلهی که عقل ندارند ، همه را در روز قیامت جمع می کند و هر یکی از آنها بر خدا احتجاج می کند ، خداوند فرشته ای را بسوی آنان می فرستد که آتشی را روشن کند ، سپس فرشته ی دیگری به آنان می گوید وارد آتش شوید ، هر کس وارد آتش شود برای او سرد و سلام گردیده و او را به بهشت می برد و هرکسی تخلف و سرپیچی نماید داخل جهنّم می شود.(١٩) از این روایت به خوبی استفاده می شود که هر کسی به وضع و حال دنیایی خود محشور می شود .
به علاوه این که عقل و خرد اقتضا می کند که انسان در سنی که از دنیا رفته است محشور شود. زیرا بدنی که عصاره و فشرده همه بدنهای دوران عمر است در حقیقت همیشه با روح بوده و از هر جهت تناسب و سنخیت با آن دارد و روح تنها با آن می تواند (مأنوس) باشد و این مأنوسیت با آخرین لحظات عمر بدن بیشتر خواهد بود، لذا جا دارد که انسان در همان سنی که از دنیا رفته است محشور شود.(٢٠) البته در روایات وارد است که اهل بهشت همه در سن جوانی هستند. از آیات قرآن استفاده می شود که در بهشت درد سر و خستگی و پیری وجود ندارد؛ (وَ قالُوا الْحَمْدُ لِلَّهِ الَّذِی أَذْهَبَ عَنَّا الْحَزَنَ). " آنها مى گویند حمد و ستایش مخصوص خداوندى است که غم و اندوه را از ما بر طرف ساخت" (٢١) و از آیاتی که در مقدمه ذکر شد می توان حدس زد که بهشتی ها در بهترین سنی که قابل تصور است زندگی می کنند، اما در روایات در بعضی از آنها به صورت کلی بیان شده که انسانها در بهشت (اعم از زن و مرد) جوان هستند چنانکه امام جواد (ع) فرمود: «لان اهل الجنه یکونون شباناً (٢٢)» (٢٣) اهل بهشت همه (مرد و زن) جوان محشور می شوند (و در بین آنها پیر مرد و پیر زن وجود ندارد).
در روایات دیگری مساله مشخص تر بیان شده، پیامبر اسلام فرمود: که مردان بهشتی در سن ۳۳ سالگی و حوریه و زنان بهشتی در سن ۱۶ سالگی می باشند. (٢۴) این روایت ظاهرش عمومیت دارد، شامل همه ساکنین در بهشت می شود.
ولی پیرامون سن اهل جهنم در آیات قرآن تصریحی نشده است و در متون روایی هم مطلب خاصی در این باره یافت نشد.
در نتیجه جواب سؤال این شد که مردم در روز محشر و قیامت با همان سنی که از دنیا رفته اند محشور می شوند، و اما به استناد آیات و روایات بهشتی ها جوان (مردان در سن ۳۳ سالگی و زنان و حوریه ها در سن ۱۶) هستند.
منابع؛
١- اسراء/۷۱.
٢- معراج/۴۴.
٣- قمر/۸.
۴- حج/۳.
۵- ق/۲۰.
۶- طارق/۹.
٧- حج/۱.
٨- مرسلات/۳۵.
٩- قرائتی، محسن، معاد، ص۳۹۶.
١٠- عبس/۳۸.
١١- قیامت/۲۲.
١٢- (تفسیر صافی، ج۵، ص۲۷۵، منشورات مؤسسه الاعلمی للمطبوعات و مجمع البیان ذیل آیه ۱۸ نباء).
١٣- یس/۵۱.
١۴- حج/۷.
١۵- مُزّمل/۱۷.
١۶- معارج/۴.
١٧- ر.ک: مطهری، مرتضی، راههای اثبات وجود خدا، انجمن اسلامی دانشجویان، چاپ اول، ۱۳۶۳، ص۲۱۶.
١٨- مجلیسی، محمد باقر، بحار الأنوار، چاپ بیروت، ج ۷۹، ص ۱۲۳، ح ۱۵.
١٩- کلینی ، محمد ، الکافی ، ۳/۲۴۹ دارالکتب الاسلامیه ، طهران ، ۱۳۶۷ش .
٢٠- مکارم شیرازی، ناصر، معاد و جهان پس از مرگ، مطبوعات هدف، ص۳۳۸.
٢١- فاطر/۳۴.
٢٢- الشباب جمع شاب و کذلک الشبان و الشباب الحداثه الصحاح، ج۱، ص۱۵۱.
٢٣- احتجاج علی طبرسی، ناشر انتشارات اسوه، ج۲، ص۴۷۸.
٢۴- دستغیب، معاد، ص۱۴۱.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
خدا به فریادمان برسد
پيامبر صلي الله عليه و آله:
پروردگارم مرا به هفت خصلت امر نموده است: ۱-دوست داشتن بينوايان و نزديك شدن به آنها، ۲-ذكر لا حول و لا قوة الا باللّه را بسيار گفتن،
۳-با خويشاوندان رابطه برقرار كردن؛ هر چند آنان قطع رابطه كنند،
۴- [و در مسائل مادى]، به پايين تر از خود نگاه كنم نه به بالاتر
۵-، در راه خدا سرزنش ملامتگران را به خود نگيرم،
۶-حق را بگويم اگر چه تلخ باشد
۷- و از كسى چيزى نخواهم.
الاصول الستة عشر، ص 75.
كسى كه با طهارت (وضو ) بخوابد،همانند روزه دارِ شب زنده دار است.
كنز العمّال : 25999.
هر سه گشتند در سفر همراه.
عهد کردند هر يکى گم شد
با نشانى ز خود شود پيدا
گفت آتش به هر کجا دود است
ميتوان يافتن مرا آنجا
آب گفتا نشان من پيداست
هر کجا باغ هست و سبزه بيا
آبرو رفت و گوشه اى بگرفت
گريه سر داد گريه اى جانکاه
آتش آن حال ديد و حيران شد
آب در لرزه شد ز سر تا پا
گفتش آتش که گريه ى تو ز چيست
آب گفتا بگو نشانه چو ما
آبرو لحظه اى به خويش آمد
ديدگان پاک کرد و کرد نگاه
گفت محکم مرا نگه داريد
گر شوم گُم نميشوم پيدا
«رهی معیری»
هیچوقت ابروی کسی رو نبرید
صدایت را نمی شنود
تنها خداست که
صدای تو را دوست دارد
ممنون از مطالبتون
با این حساب به نظر من کسی بهشتی نیست
چه مطلب تکان دهنده ای
انسان رو تو فکر فرو می برد
منونم از بولتن نیوز
حضرت (ص) فرمودند :
فیل ؛ خرس ؛ خوک ؛ میمون ؛ مارماهی ؛ سوسمار ؛ خرگوش ؛ شب پره ؛ عقرب ؛ عنکبوت ؛ کرم سیاه آبی ؛ سهیل و زهره ( نام دو حیوان دریایی است
از ایشان علت #مسخ را پرسیدم ؟ که حضرت فرمودند :
١- #عقرب : مرد بد زبانی بود که ، هیچکس از نیش زبانش آسوده نبود .
٢- #خوک : عده ای نصرانی بودند که ، از خدا خواستند غذای آسمانی برآنها بفرستد و با این که خواسته شان برآورده شد بر کفر خود افزودند.
٣- #فیل : مردی بوده که ، اهل لواط بوده است .
۴- #خرس : مردی بوده که ، مردان دیگر را به سبب مفعولیت به خود جلب می کرده است.
۵- #عنکبوت : زنی بوده است ،که به شوهر خود خیانت نموده است .
۶- #خرگوش : زنی بوده است ،که غسل حیض و غیره نمی کرده است .
٧- #مارماهی : مردی بوده است ،که زن خود را در اختیار مردم می گذاشته است .
٨- #سوسمار : بادیه نشینی بوده است ،که سر راه حاجیان را می گرفته و اموالشان را به غارت می برده است .
٩- #میمون : کسی بوده است ،که در روز شنبه برخلاف دستور الهی ماهی گرفته است.
کتاب نصایح ص 339
تا همنشین خود را در بهشت
مشاهده کند. قصابی ساده را
نشانش دادند که تنها ویژگی اش،
خدمت به مادر پیرش بود...
خوب بودن بد نیست
توسل روز شنبه
شب اول قبر آيتالله شيخ مرتضي حائري قدس سرّه، برايش نماز ليلة الدّفن خواندم، همان نمازي که در بين مردم به نماز وحشت معروف است. بعدش هم يک سوره ياسين قرائت کردم و ثوابش را به روح آن عالم هديه کردم.
چند شب بعد او را در عالم خواب ديدم. حواسم بود که از دنيا رفته است. کنجکاو شدم که بدانم در آن طرف مرز زندگي دنيايي چه خبر است؟!
پرسيدم: آقاي حائري، اوضاعتان چطور است؟
آقاي حائري که راضي و خوشحال به نظر ميآمد، رفت توي فکر و پس از چند لحظه، انگار که از گذشتهاي دور صحبت کند شروع کرد به تعريف کردن... وقتي از خيلي مراحل گذشتيم، همين که بدن مرا در درون قبر گذاشتند، روحم به آهستگي و سبکي از بدنم خارج شد و از آن فاصله گرفت. درست مثل اينکه لباسي را از تنت درآوري. کم کم ديگر بدن خودم را از بيرون و به طور کامل ميديدم. خودم هم مات و مبهوت شده بودم، اين بود که رفتم و يک گوشهاي نشستم و زانوي غم و تنهايي در بغل گرفتم.
ناگهان متوجه شدم که از پايين پاهايم، صداهايي ميآيد. صداهايي رعبآور و وحشتافزا! صداهايي نامأنوس که موهايم را بر بدنم راست ميکرد. به زير پاهايم نگاهي انداختم. از مردمي که مرا تشيع و تدفين کرده بودند خبري نبود. بياباني بود برهوت با افقي بيانتها و فضايي سرد و سنگين و دو نفر داشتند از دور دست به من نزديک ميشدند. تمام وجودشان از آتش بود. آتشي که زبانه ميکشيد و مانع از آن ميشد که بتوانم چشمانشان را تشخيص دهم. انگار داشتند با هم حرف ميزدند و مرا به يکديگر نشان ميدادند. ترس تمام وجودم را فرا گرفت و بدنم شروع کرد به لرزيدن. خواستم جيغ بزنم ولي صدايم در نميآمد. تنها دهانم باز و بسته ميشد و داشت نفسم بند ميآمد. بدجوري احساس بيکسي غربت کردم: - خدايا به فريادم برس! خدايا نجاتم بده، در اينجا جز تو کسي را ندارم....
همين که اين افکار را از ذهنم گذرانيدم متوجه صدايي از پشت سرم شدم. صدايي دلنواز، آرامش بخش و روح افزا و زيباتر از هر موسيقي دلنشين! سرم را که بالا کردم و به پشت سرم نگريستم، نوري را ديدم که از آن بالا بالاهاي دور دست به سوي من ميآمد. هر چقدر آن نور به من نزديکتر ميشد آن دو نفر آتشين عقبتر و عقبتر ميرفتند تا اينکه بالاخره ناپديد گشتند. نفس راحتي کشيدم و نگاه ديگري به بالاي سرم انداختم. آقايي را ديدم از جنس نور. نوري چشم نواز آرامش بخش. ابهت و عظمت آقا مرا گرفته بود و نميتوانستم حرفي بزنم و تشکري کنم، اما خود آقا که گل لبخند بر لبان زيبايش شکوفا بود سر حرف را باز کرد و پرسيد: آقاي حائري! ترسيدي؟
من هم به حرف آمدم که: بله آقا ترسيدم، آن هم چه ترسي! هرگز در تمام عمرم تا به اين حد نترسيده بودم. اگر يک لحظه ديرتر تشريف آورده بوديد حتماً زهره ترک ميشدم و خدا ميداند چه بلايي بر سر من ميآوردند.
بعد به خودم جرأت بيشتر دادم و پرسيدم: راستي، نفرموديد که شما چه کسي هستيد.
و آقا که لبخند بر لب داشت و با نگاهي سرشار از عطوفت، مهرباني و قدرشناسي به من مينگريستند فرمودند: - من علي بن موسي الرّضا(ع) هستم. آقاي حائري! شما 38 مرتبه به زيارت من آمديد من هم 38 مرتبه به بازديدت خواهم آمد، اين اولين مرتبهاش بود
37 بار ديگر هم خواهم آمد...
خدا میگوید چیزی در نزد من محبوبتر و عزیزتر از واجبات نیست.
کجا میروید سیر و سلوک؟
سیر و سلوک واجبات و محرماته.
مرد ، مرد باشد #واجباتش را انجام دهد و #محرماتش را ترک کند ، به همه جا میرسد.
ای علی! #یس را بخوان که در آن ده اثر
است هر که آن را قرائت کند :
۱) اگر گرسنه باشد سیرگردد
۲) اگر تشنه باشد، سیراب گردد
۳) اگر عریان باشد، پوشانیده گردد
۴) اگر عزب باشد، ازدواج کند
۵) اگر ترسان باشد، امنیت یابد
۶) اگر مریض باشد، عافیت یابد
۷) اگر زندانی باشد، نجات یابد
۸) اگر مسافر باشد، در سفرش یاری شود
۹) نزد میت خوانده نمی شود مگر اینکه خدا بر او آسان گیرد
۱۰) اگر گمشده داشته باشد، گمشده اش را پیدا کند.
ﺍﻟﻤﺼﺒﺎﺡ ﮐﻔﻌﻤﯽ ، ﺹ۱۸۲
راه خـلاص از گرفـتاریها منحصر است به #دعـــا در خــلوت برای فــرج ولی عصــر(علیه السلام) نه دعای همـیشگی و لقـلقه زبان بلڪه دعـای باخلوص و صـــدق نیت و همـــراه با #تـــوبه.
آیتالله بهجت(ره) :
در اوقات توفیق ، مسامحه (تنبلی) نکنید ، در سایر اوقات موفق می شوید.
به سوی محبوب ، ص ۷۷
انشاءالله وقتی صلوات می فرستی ببینی که خدا دارد بر حبیبش صلوات می فرستد و ببینی که بر تو هم که صلوات می فرستی دارد صلوات می فرستد!
وقتی پرنده اے زنده است مورچه ها را میخورد و وقتی میمیرد مورچه ها اورا میخورند زمانه و شرایط در هر موقعی میتواند تغییر کند در زندگی هیچکس را تحقیر و ازار نکنید شاید امروز قدرتمند باشید اما یادتان باشد زمان از شما قدرتمند تر است
یک درخت میلیون ها چوب کبریت را میسازد اما وقتی زمانش برسد فقط یک چوب کبریت برای سوزاندن میلیون ها درخت کافیست پس خوب باشید و خوبی کنید
جهنم وبهشت باطن انسان است
انسان به ادراکات و افکار و اقوال
و اعمالش سازنده خود است
ومدرکات او عین هویت او
و ملکاتش متن گوهر نفس ناطقه او می شوند
مآثر آثار
الهی
تا به حال میگفتم گذشته ها گذشت
اکنون مي بینم که گذشته هایم نگذشت
بلکه همہ در من جمع است
آه، آه، از یوم الجمع...
الهی نامه
علامه حسن زاده آملی
شيخ بهائي- با عده اي از بزرگان به زيارت اهل قبور مي روند. به قبرستان تخت فولاد كه مي رسند هنوز نفس تازه نكرده بودند كه شيخ بهائي به اطرافيان خود فرمود: «من چيزي شنيدم آيا شما هم شنيديد؟» حاضران گفتند:«ما چيزي نشنيديم و اصلاً كسي سخني نگفت !» مرحوم شيخ بهائي جمله اي را كه شنيده بودبه آنان نگفت و به خانه بازگشت و در خانه را به روي خود بست و شروع به گريه و تضرع وتوجه به آخرت نمود و تقريبا شش ماه بعد، دارفاني راوداع كرد و جسدش را از اصفهان به مشهد برده و دفن كردند.
مرحوم محمد تقي مجلسي مي نويسد: من از نزديكان شيخ بهائي بودم و او به من فرمود: «من به آماده شدن براي مرگ خبرداده (وامر) شدم» و آن جمله اي كه۲۶۲ سال پس از رحلت باباركن الدين از قبر وي , خطاب به شيخ بهائي گفته شد اين بود: ((شيخنا! درفكرخودباش ))
اگر به دو چیز اعتماد کند
امیرالمومنین علی علیهالسلام:
بنده را سزاوار نيست
كه به دو چيز اعتماد کند
(دلخوش کند):
۱_ تندرستى و سلامتی
۲_ مال ودارائىاش
(زيرا)
در همان حالیكه او را تندرست مىبينى(احتمال دارد) ناگهان بيمار گردد
و در همان حالیكه او را ثروتمند مىبينى(احتمال دارد) به ناگاه نادار و فقیر شود
از علامه حسن زاده پرسیدند: آدرس امام زمان (عج) کجاست؟ کجا می شود حضرت را پیدا کرد؟
ایشان فرمودند:
آدرس حضرت در قرآن کریم آیه ۵۵ سوره قمر است...
که میفرماید: "فی مقعد صدق عند ملیک مقتدر"
هر جا که صدق و درستی باشد،
هر جا که دغل کاری و فریب کاری نباشد،
هرجا که یاد و ذکر پروردگار متعال باشد،
حضرت آنجا تشریف دارند...
امام صادق (ع) گاهى بعد از شنیدن نام پیامبر (صلی الله علیه و آله) مىفرمود: جانم به فدایش. اباهارون مىگوید: روزى به حضور امام صادق (ع) شرفیاب شدم. آن حضرت فرمود: اباهارون! چند روزى است که تو را ندیده ام. عرض کردم: خداوند متعال به من پسرى عطا فرمود. آن حضرت فرمود: خدا او را براى تو مبارک گرداند. چه نامى براى او انتخاب کرده اى؟ گفتم: او را محمد نامیده ام. امام صادق(ع) تا نام محمد را شنید ( به احترام آن حضرت) صورت مبارکش را به طرف زمین خم کرد، نزدیک بود گونه هاى مبارکش به زمین بخورد.
آن حضرت زیرلب گفت: محمد ، محمد ، محمد. سپس فرمود: جان خودم ، فرزندانم ، پدرم و جمیع اهل زمین فداى رسول خدا (صلی الله علیه و آله) باد! او را دشنام مده! کتک نزن ، بدى به او نرسان ، بدان! در روى زمین خانه اى نیست که در آن نام محمد وجود داشته باشد ، مگر این که آن خانه در تمام ایام مبارک خواهد بود. (۶)
دو كار است كه هيچ كار خوبى بالاتر از آن دو نيست :
ايمان به خدا و سود رساندن به بندگان خدا؛
و دو كار است كه بالاتر از آن دو بدى وجود ندارد :
شرك ورزيدن به خدا و زيان رساندن به بندگان خدا .
بحار الأنوار : 77/137/2 .
ما کاری مهمتر از خودسازی نداریم .
کیهان اندیشه ، شماره 26 ، ص 3
الزُّهْدُ فِي اَلدُّنْيَا قَصْرُ اَلْأَمَلِ وَ شُكْرُ كُلِّ نِعْمَةٍ وَ اَلْوَرَعُ عَنْ كُلِّ مَا حَرَّمَ اَللَّهُ
زهد به دنيا ، عبارت است از: كوتاه كردن آرزو، گزاردن شكر هر نعمتى، و پرهيز از هر آنچه خداوند ، حرام كرده است.
تحف العقول ج1 ص58
سالروز میلاد با سعادت رسول گرامی اسلام حضرت محمد مصطفی صلی الله علیه و آله و امام جعفر صادق علیه السلام بر شما مبارک و فرخنده باد.
اللّهُمَّ صَلِّ عَلَیهِ وَعَلَی أَهْلِ بَیتِهِ الْأَئِمَةِ الطَّیبِین، السَّلامُ عَلَیک یا رَسُولَاللّهِ، السَّلامُ عَلَیک یا حَبِیبَاللّهِ؛ السَّلامُ عَلَیْکَ أیُّهَا الإِمَامُ الصَّادِقُ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا مِفْتَاحَ الخَیْرَاتِ، السَّلامُ عَلَیْکَ یَا نَاشِرَ حُکْمِ اللَّهِ.
همه عوامل در جهت رشدش در تلاشند..
باد باعث طراوتش میشود
آب باعث رشدش میشود
و آفتاب پختگی و کمال میبخشد
اما …
به محض پاره شدن آن بند و جدا شدن از درخت،
آب باعث گندیدگی
باد باعث پلاسیدگی
و آفتاب باعث پوسیدگی و ازبین رفتن طراوتش میشود..
بنده بودن یعنی همین، یعنی بند به خدا بودن، که اگر این بند پاره شد، دیگر همه عوامل در نابودی ما مؤثر خواهد بود.
پول، قدرت، شهرت، زیبایی... تا بند به خداییم برای رشد ما، مفید و بسیار هم خوب است اما به محض جدا شدن بند بندگی، همه آن عوامل باعث تباهی و فساد ما می شود.
جامعه و خانواده خود را بهشتی کنید.
خداونداوصاف اهل بهشت را در قرآن فرموده تا ما زندگی خود را بهشتی قرار بدیم.
سرت را بالا ببری
و نداشته هایت را
به پیش
خداگلایه کنی...
نظری به پایین بینداز
و داشته هایت را
شاکر باش...
خدایا شکرت
خداوند ، سه چيز را دوست مى دارد :
كم گويى ،
كم خوابى
و كم خورى ؛
و سه چيز را خداوند دشمن مى دارد :
پُرگويى
، پُرخوابى
و پُرخورى .
تنبيه الخواطر : 2 / 213 .
تنها راه رسیدن به سعادت دنیا و آخرت و بدست آوردن آرامش و دوری از اضطراب و نگرانی ها و داشتن یک زندگی راحت و آرام انس با قرآن و پیروی از دستورات این کتاب الهی می باشد.
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) فرمود: اى یهودى! چه حاجتى دارى؟ یهودى گفت: آیا تو برترى یا موسى بن عمران ؛ آن پیامبرى که خدا با او تکلم کرد و تورات را بر او نازل نمود و به وسیله عصایش دریا را براى او شکافت و به وسیله ابر بر او سایه افکند؟
پیامبر (صلی الله علیه و آله) فرمود: خوش آیند نیست که بنده خود ستایى کند، ولکن (در جوابت) مىگویم که حضرت آدم (ع) وقتى خواست از خطاى خود توبه کند، گفت: « اللهم انی اسئلک بحق محمد و آل محمد لما غفرت لی » ؛ خدایا! به حق محمد و آل محمد از تو مىخواهم که مرا عفو نمایى.
خداوند نیز توبه اش را پذیرفت. حضرت نوح (ع) وقتى از غرق شدن در دریا ترسید گفت: « اللهم انی اسئلک بحق محمد و آل محمد لما انجیتنی من الغرق» ؛ خدایا به حق محمد و آل محمد از تو در خواست مىکنم. مرا از غرق شدن نجات بدهى. خداوند نیز او را نجات داد.
حضرت ابراهیم(ع) در داخل آتش گفت:« اللهم انی اسئلک بحق محمد و آل محمد لما انجیتنی منها »؛ خدایا! به حق محمد و آل محمد از تو مىخواهم که مرا از آتش نجات دهى. خداوند نیز آتش را براى اوسرد و گوارا نمود.
حضرت موسى(ع) وقتى عصایش را به زمین انداخت و در خود احساس ترس نمود گفت: « اللهم انی اسئلک بحق محمد و آل محمد لما انجیتنی » ؛ خدایا! به حق محمد و آل محمد از تو در خواست مى نمایم که مرا ایمن گردانى. خداوند متعال به او فرمود:« قلنا لا تخف انک انت الاعلی » ( طه /۶۸) نترس. مسلماً تو برترى.
اى یهودى ، اگر موسى(ع) امروز حضور داشت و مرا درک مىکرد و به من و نبوت من ایمان نمىآورد ، ایمان و نبوتش هیچ نفعى به حال اونداشت.
اى یهودى! از ذریه من شخصى ظهور خواهد کرد به نام مهدى (ع) که در زمان خروجش ، عیسى بن مریم براى یارى او فرود مىآید و پشت سر او نماز مىخواند. (۱۲