به گزارش بولتن نیوز، در جریان مبارزات انقلابیون علیه رژیم پهلوی مناسبتهای مذهبی به دنبال آن برپایی محافل عزاداری، روضهخوانی، دعا و ... فرصت مناسبی برای آگاه سازی مردم و افشاگری رژیم و متحد شدن مبارزین انقلابی بود که همواره علما و روحانیون از آن بهره میبردند.
شهید آیتالله محمدرضا مؤیدی قمی، روحانی فعال و مبارز انقلابی، در دوران تبعید امام، با برگزاری دعای توسل با هدف زنده نگه داشتن یاد و نام امام و همراه کردن مردم با نهضت امام نقش بسزایی داشت.آیتالله مؤیدی در همین راستا میگوید: یک روز در حرم مطهر یا صحن امام رضا(ع) بودم که آقای ربانی شیرازی را ملاقات کردم ایشان وقتی مرا دید فرمودند که آیا صلاح میدانید آن دعای توسلی که در قم داشتید در این جا برقرار کنید. گفتم اتفاقاً بد نیست، طلبهها هم هستند. قرار شد از همان شب جلسه دعا را در دارالسیاده ـ همان قسمتی که از طرف مسجد گوهرشاد به حرم وارد میشود ـ برگزار کنیم. ایشان که چهره شناخته شدهای بود برای خبر کردن طلاب رفت. بنده هم هر کسی را میدیدم جریان دعای شب را میگفتم. به این ترتیب اولین جلسه دعا را در دارالسیاده برگزار کردیم.
شب دوم وقتی در هنگام دعا نام حضرت امام برده شد بعد از دعا روضهخوان را گرفتند. کیفیت دعا هم مانند قم بود یعنی من بعد از خواندن دعا جمعیت را که بلند میکردم خودم مینشستم و از لای جمعیت خارج میشدم و روزها را هم در مدرسه مخفی بودم. در آن جا هم طلبهها را تحریک میکردم که شب در دعا شرکت کنند. یک نفر را هم برای روضهخوانی تعیین میکردیم که البته روضهخوان بعد از هر دعا دستگیر میشد. البته او را در حرم دستگیر نمیکردند؛ چون ممکن بود بازتاب داشته باشد، لذا او را زیرنظر میگرفتند تا از حرم خارج شود و دستگیرش کنند. ولی با دستگیری روضهخوان دعا تعطیل نمیشد؛ چون این دعا همیشه بر چهار رکن استوار بود. یک رکن شروع کننده دعا، یک رکن جمعیت شرکت کننده، یک رکن روضهخوان که وقتی به اسم امام موسی بن جعفر(ع) و حضرت مهدی(عج) میرسیدیم راجع به آنان روضه میخواند و یک رکن هم دعاهای آخر مجلس بود که رکن اول و آخر را خودم اجرا میکردم. روضهخوان هم که هر شب یک نفر میآمد که بعد از دعا دستگیر میشد. به این ترتیب دعا تا یک ماه یا بیشتر ادامه داشت و هر شب هم نام امام با تجلیل برده میشد و به دستگاه لعن و نفرین میکردیم. برای این که خادمین حرم کاری به ما نداشته باشند در دعا آنها را هم دعا میکردیم به عنوان این که اینها به زوار خدمت میکنند. البته افرادی مانند آیتالله ربانی شیرازی، آقای حشمت از بچههای قم، آقای محصل خراسانی اهل نیشابور و چند نفر دیگر از دوستان هم به ما کمک میکردند.
ساواک که دیده بود با دستگیر کردن یک یا چند نفر کاری از پیش نمیبرد و دعا هم چنان برگزار میشود تصمیم گرفت هر جور شده، دعا را تعطیل کند. لذا یک شب بعد از تمام شدن دعا برق تمام صحن و اطراف آن را خاموش کردند به طوری که تنها ضریح و رواقها برق داشت. بعد تمام درها را بستند و آن طرف مسجد گوهرشاد ماشین آوردند و مأمورین هم از گوهرشاد تا دارالسیاده به صورت دالان ایستادند و مردم را با بفرمایید، بفرمایید به طرف مسجد گوهرشاد و از آن جا به بیرون راهنمایی میکردند. اما وقتی مردم به آن جا میرسیدند و با مأموران مواجه میشدند دیگر راه برگشتی نداشتند. در آن جا نیز هر کسی خارج میشد دستگیر میکردند. البته بنده به روال سابق بعد از دعا از لای جمعیت خارج شده و برای نماز و زیارت به داخل حرم رفته بودم و در آن جا این قضایا نشدم. وقتی درهای حرم باز شد و من به مدرسه رفتم دیدم غوغا به پا شده است.گفتند همه کسانی را که در دعای توسل بودند دستگیر کردهاند. تعداد 54 نفر از آنها روحانی بودند که بعد از دستگیری قباهایشان را نصف کرده بودند. البته آنها گفته بودند که ما فقط در دعا شرکت کردیم و نه سر پیازیم، نه ته پیاز.
منبع: مهاجر الی الله(خاطرات شهید آیتالله مؤیدی)، مرکز اسناد انقلاب اسلامی
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com