گروه علمی: دکتر سیدعلیرضا سجادیه، پژوهشگر هسته عدالتپژوهی مرکز رشد دانشگاه امام صادق علیهالسلام در یادداشتی نوشت: به تناسب مباحث اخیر پیرامون مدارس غیردولتی و با نگاهی به سوابق استدلالها و ردیههای مختلف پیرامون نقش و تاثیرات مثبت این نوع از مدارس در نظام آموزشی کشور میتوان به برخی گزارههای تکراری یا بدیهینما رسید که تأمل در آنها میتواند بازنمایی جدیدی از موقعیت این مدارس در تحقق یا تخریب عدالت آموزشی داشته باشد.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از دانشگاه امام صادق، تأسیس مدارس غیردولتی با نیت خوب و با پول حلال و انتخاب یک مدرسه با پول حلال توسط اولیاء عادلانه است.
واقعیت آن است که چنین گزارهای با همین جزئینگری کاملاً درست است. مبتنی بر قاعده «الناس مسلطون علی اموالهم» هر فرد در زندگی خود میتواند برای مخارج خود طبق قواعد شارع و فقه مرسوم عمل کند. چنین انتخابهایی وصف ظالمانه نخواهند داشت. سوال مهم آن است که اگر مجموعه اقدامات و انتخابهای فردی تبعات اجتماعی نامناسبی تولید کردند آیا همچنان صحیح و عادلانهاند؟ آیا تولید اثرات و پیامدهای جدید بر حکم یا فتوای فقهی اثرگذار نیست؟ پاسخ مثبت به این سوالات باب جدیدی در ارزیابی عادلانه بودن و نبودن مدارس غیردولتی خواهد گذاشت.
ورود بخش خصوصی به حوزه آموزش منجر به جبران کسری بودجه آموزش و پرورش خواهد شد(محدودیت منابع حکومت)
واقعیت آن است که حضور مدارس غیردولتی یا طرحهایی همچون خرید خدمات در طول سالیان گذشته توانسته است بخشی از کسری بودجه آموزش و پرورش را جبران کند. اما به نظر میرسد این مسئله دو اثر منفی جدی دارد: اول آنکه آموزش و پرورش را به توسعه چنین مدارسی به عنوان راهکار اصلی- در مقابل ارتقای کیفیت مدارس دولتی به مثابه راهکار عادلانه دائمی- ترغیب میکند و دوم آنکه همچنان در رقابت بین مدارس دولتی و مدارس غیردولتی برنده مدارس غیردولتی هستند.
بیش از آنکه مسئله اصلی آموزش و پرورش ملّی کمبود بودجه باشد باید به نحوه هزینهکرد این بودجه و ساختار بسیار حجیم آن توجه کرد که آموزش و پرورش را به یکی از بزرگترین وزارتخانههای جهان بدل کرده است. علاوه بر این مصادیقی از نابرابری در پرداختی به معلمان مدارس غیردولتی یا خریدخدمتی خود داستانی مفصل از ظلم داخلی به کارکنان آموزشی و اداری چنین مدارسی است.
مدارس غیردولتی کیفیت آموزش رسمی را افزایش میدهند
برخی آمارهای غیررسمی نشان از پایین بودن خروجی امتحانات نهایی دانش آموزان چنین مدارسی و به عبارت دیگر پایین بودن کیفیت آموزشی آنها دارد اما برخی مدارس خوب غیردولتی بدلیل تجهیزات فنی، معلمان زبده و برنامههایی خارج از روال رسمی و مهمتر از آن انفعال، آشفتگی و ضعف مفرط مدارس دولتی عادی کیفیت آموزشی بالاتری از میانگین مرسوم دارند.
اما این کیفیت در یک چرخه مهاجرتپذیر امکانات و سرمایههای خوب، منجر به بدتر شدن وضعیت مدارس دولتی نخواهد شد؟ اساساً آیا تولید کیفیت بهتر آموزشی توسط این مدارس مجوزی برای توسعه این جنس از تعلیم و تربیت و بیتوجهی به مدارس دولتی است؟ در مقام انتخاب و تجویز آموزش رسمی با کیفیت میتوان توسعه و تکثیر چنین مدارسی را توصیه کرد؟
مشارکت مردم در قالب مدارس غیردولتی تحقق یافته است
این گزاره تا حدی درست است اما مقصود نهایی گویندگان آن نیز مهم و حیاتی است. اولاً مشارکت مردم تنها در مدارس غیردولتی خلاصه نمیشود. ثانیاً این جنس از مشارکت لزوماً به شکل مادی و پرداخت هزینه تمام شده آموزش نیست. ثالثاً جای ورود و دخالت اولیاء در ارائه نظر و کمکهای غیرمالی(خدمات آموزشی و فنی) به مدارس به شدت احساس میشود.
تحلیلهای مساواتطلبانه از مدارس غیردولتی خود عین ظلم است
اساساً تحلیل صرف هر موضوع یا تصمیمی از منظر یک نگاه سادهانگارانه -مساواتطلبانه- به عدالت محل سوال و اشکال است اما نباید فراموش کرد حق آموزش با کیفیت برای همه یک وظیفه برای حکومت اسلامی است که به هیچ وجه و با هیچ عذری از او ساقط نمیشود. طبیعتاً در این فضا استعدادهای متفاوت و نابرابر نیازمند پاسخها و اقتضائات نابرابر نیز خواهند بود اما حدی از آموزش معمول برای همگان لازم و واجب است.
با این استدلال مدارس دولتی بیکیفیت همانقدر ظالمانه هستند که مدارس غیردولتی پولی و مدارس دولتی خاص. بنابراین دستگاه سیاستگذاری ملّی باید به تمهید بستر آموزشی بیندیشد که در عین تولید آموزش با کیفیت بتواند به اقتضائات و تفاوتها پاسخ دهد بدون آنکه بخشبندی و تمایز طبقاتی در جامعه ایجاد کند.
توسعه مدارس غیردولتی به ایجاد فضای رقابتی و افزایش کیفیت آموزشی منجر شده است
این رقابت ایجاد شده است اماباید پرسید در کجا؟ طبیعتاً مدارس دولتی ضعیف (که بخش اعظمی از مدارس را شکل میدهند) از چرخه این رقابت خارج شدهاند. قطبهای چنین رقابتی عمدتاً خود مدارس غیردولتی و همچنین برخی مدارس دولتی خاص هستند. متعلق این رقابت نیز بیشتر بر آموزشهای متنوعتر یا موفقیت در کنکور بوده است. اگرچه نفس رقابت شکل گرفته است اما نتایج مثبت رقابت -که همان بهبود و ارتقای برنامه و کیفیت آموزشی است- نصیب بخش اندکی از جامعه شده است و دسترسی به این نتایج عمدتاً بواسطه پرداخت هزینه بیشتر مسیر شده است. چنین رقابتی نه ممدوح بلکه مذموم و ناعادلانه خواهد بود.
مخالفت با مدارس غیردولتی در واقع تضییع حق انتخاب اولیاء برای آموزش فرزندانشان است.
بنابر قاعده شرعی و عرفی، آزادی افراد و حق انتخاب مردم در چارچوب قوانین مرسوم یک کشور باید محترم و مصون نگه داشته شود. افراد جامعه میتوانند با پول حلال خود هر نوع لباس، غذا یا امکانات زندگی داشته باشند. مدارس غیردولتی نیز متعلق این انتخابها هستند اما اگر نظام سیاستگذاری از یک سو نسخه توسعه مدارس غیردولتی را تجویز کرده باشد و از سوی دیگر کار مفیدی برای ارتقای کیفیت مدارس دولتی انجام نداده باشد، عملاً انتخاب مردم در چنین فضایی مدارس غیردولتی خواهد بود و اساساً انتخابی غیر از این غیرعقلایی و نادلسوزانه است. بنابراین باید دانست هر انتخاب با محاسبه فواید و مضرات صورت میپذیرد. تا وقتی ناترازی معادله مدارس دولتی با سایر مدارس وجود دارد نتیجه معادله از پیش مشخص و انتخاب والدین ناگزیر است. ضمن آنکه باید گفت انتخاب امروز(موجود) نشانگر انتخاب مطلوب و درست نیست بلکه انتخابی ناشی از اضطرار است.
مراجعین به این مدارس از همه اقشار جامعه هستند (مدارس غیردولتی مدارس ثروتمندان نیست)
مبتنی بر گزارههای قبل، اساساً آموزش با کیفیت که نقش مهمی در آینده شغلی و زندگی فرزندان دارد، جزو دغدغههای اساسی والدین امروز است. از اینرو است که همه اقشار جامعه با طبقات مختلف اقتصادی سعی دارند در حد امکان و حتی با کاهش سایر هزینهها، به نحوی بهترین امکانات آموزشی را برای فرزندانشان فراهم کنند. اما تکرار این نکته خالی از لطف نیست که این یک انتخاب کاملاً آزادانه نیست ولی یک انتخاب هست. از اینرو همچنان در ترازوی مدارس با کیفیت و ناعادلانه پولی و مدارس بیکیفیت و ناعادلانه رایگان اولی انتخاب میشود.
برنامههای برخی از مدارس غیردولتی کاملاً انقلابی و تربیتی و دلسوزانه است.
این نکته برای تعداد اندکی از مدارس غیردولتی کاملاً درست است اما اولاً واقعاً امکان تعمیم آن به کلیت مدارس غیردولتی وجود دارد؟ بسیاری از مدارس غیردولتی انواعی از اقدامات غیرتربیتی و غیرانقلابی را مرتکب میشوند. درباره سهم مدارس غیردولتی انقلابی و تربیتی در کلیت این چنین مدارسی آمار متقن، معتبر و در دسترسی وجود ندارد.
ثانیاً اگرچه در همین مدارس اندک نیز تربیت انقلابی و دلسوزانه رقم میخورد اما یک گزاره پنهان دیگری نیز در اذهان ایجاد خواهد شد: دسترسی عمده به خدمات با کیفیت اجتماعی (از جمله آموزش) بدون پول بسیار سخت و ناممکن است. تکرار چنین گزارهای در عمل خود را در سایر عرصههای سیاستگذاری تقویت خواهد کرد. همچنین در انتخاب بین اولویتهای رشتهای دانشگاهها، معیار پولسازی به عنوان تنها مبنای دریافت و دستیابی به موقعیت اجتماعی مناسب در نظر گرفته میشود.
تحلیل استدلالها و گزارههای طرفداران مدارس غیردولتی -که لزوماً با نیت بدی نیز ابراز نشده است- باید از دو منظر بررسی شود: درستی جزئی خود استدلال یا به قول منطقدانان صورت استدلال و دوم تأثیرات و تبعات اجراییسازی گزارههای مذکور در کلیت نظام آموزش و پرورش ملّی. چه بسیار فکرها و ایدههای خوب و عادلانهای که در نسبت با ایدهها و وضعیتهای دیگر تولید ظلم میکنند. فهم اجتماعی از مسائل و مداخلات کلان گامی مهم و راهبردی برای سیاستگذاران عدالتمحور است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com