کد خبر: ۷۴۱۸۵۰
تاریخ انتشار:
اسرائیل و آمریکا نمونه بارز از شریك دزد و رفیق قافله

پرونده ساخت هواپیمای جنگنده اسرائیل

تا حالا داستان مردی که قلوه سنگ دستش گرفت و به یه غریبه گفت بیا با همین برات سوپ درست کنم، به شرط اینکه یه دیگ آب، هویج، سیب‌زمینی، پیاز، گوشت و ادویه بیاری رو شنیدید؟

گروه بین الملل: تا حالا داستان مردی که قلوه سنگ دستش گرفت و به یه غریبه گفت بیا با همین برات سوپ درست کنم، به شرط اینکه یه دیگ آب، هویج، سیب‌زمینی، پیاز، گوشت و ادویه بیاری رو شنیدید؟ یه دیپلمات آمریکایی به واشنگتن‌پست گفت وقتی از جلسه‌ای تو اواخر ۱۹۸۱ بااسرائيلی‌ها خارج شد یاد اون ماجرا افتاد.


به گزارش بولتن نیوز، اسرائيلی‌ها تو اون جلسه طرحشون برای ساخت یه هواپیمای جنگنده رو روی میز گذاشتن و گفتن ما می‌خوایم این هواپیما رو بسازیم. تنها چیزی که نیاز داریم تکنولوژی و پول شماست. دیپلمات‌های آمریکایی شگفت‌زده شده بودن.


بعد از جنگ یوم کیپور که اسرائیل تقریباً یک چهارم جنگنده‌هاش رو از دست داد برنامه‌ی ساخت جنگنده‌ی جدید کلید خورد. هدف‌های دیگه‌ای هم پشت این برنامه بود. ایجاد شغل، جلوگیری از خروج متخصص‌های هوافضا و البته صادرات.


منطق این برنامه برای آمریکا قابل قبول نبود اما حامیان سرسختی هم در واشنگتن داشت. سال ۱۹۷۹ پنتاگون به اسرائيل چاغ سبز داد تا برای خرید موتور سراغ شرکت پرت اند ویتنی بره؛ ولی مسیر دریافت بقیه‌ی تکنولوژی‌ها رو مسدود کرد.


استدلال پنتاگون واضح بود. چرا آمریکا با دست خودش برای برنامه‌هایی مثل اف-۱۵ و اف-۱۶ رقیب بتراشه. وزارت دفاع آمریکا با خرج کردن کمک‌های نظامی آمریکا روی این برنامه‌ی اسرائیلی‌ها هم مخالف بود؛ اما اسرائيلی‌ها کوتاه نیومدند.


یکی از مقامات پنتاگون گفت اونها دنبال همه چیز بودند. تکنولوژی فلای بای وایر، پادکارهای الکترونیکی، آر دبلیو آرها، کامپوزیت‌ها، پره‌ی توربین تک کریستال و ...


از بهار سال ۱۹۸۳ موانع پیش‌روی این برنامه یکی بعد از دیگری شروع به از بین رفتن کرد. اولین قدم روی کار اومدن موشه آرنس وزیر دفاع جدید اسرائیل به جای آریل شارون بود. آرنس که خودش مهندس هوافضا و فارغ‌التحصیل ام‌آی‌تی و کل‌تک بود به شدت از این طرح حمایت می‌کرد.

آرنس قبل از رسیدن به وزارت دفاع، سفیر اسرائيل در واشنگتن بود و دوستان زیادی داشت. مهم‌ترین حامیش چارلز ویلسون نماینده‌ی تگزاس بود که اسمش با حمایت از مجاهدین تو دهه‌ی هشتاد گره خورده.

اوایل آوریل ویلسون به تل‌آویو سفر می‌کنه و به آرنس قول مساعد می‌ده و بهش می‌گه معتقدم تنها راهی که اقتصاد اسرائیل روی پای خودش بایسته فروش تجهیزات نظامیه چون منابع طبیعی وجود ندارن.

پرونده ساخت هواپیمای جنگنده اسرائیل
استراتژی قبلی اسرائیلی‌ها ارتباط با مدیران میانی پنتاگون بود ولی به خاطر مشغولیت نظامی‌های اسرائیل در لبنان این برنامه بایگانی شد. برنامه‌ی جدید دور زدن پنتاگون و رفتن سراغ مقامات وزارت خارجه و کاخ سفید بود. جرج شولتز وزیر خارجه‌ی ریگان هم دوست آرنس به شمار می‌رفت.


آرنس با شولتز تماس گرفت و به فاصله‌ی چند روز مجوزها برای انتقال تکنولوژی شروع شد. پاییز همون سال ویلسون و یک لابیست اسرائیل به همراه یه کارمند سنا طرحشون رو برای تأمین بودجه‌ی برنامه نهایی کردند و از ایپک کمک خواستن. کنگره بدون هیچ سؤالی ۵۵۰ میلیون دلار برای سال اول اختصاص داد.


اسرائيلی‌ها سال بعد ۴۰۰ میلیون دلار خواستن. یه نمایند‌ه‌ی دموکرات با این استدلال که داریم با دست خودمون فرصت‌های شغلیمون رو تقدیم اسرائيل می‌کنیم خواستار توقف کمک شد؛ ولی از ۴۳۵ نماینده فقط ۴۰ نفر ازش حمایت کردن.


سال بعد یه نماینده‌ی جمهوری‌خواه از کالیفرنیا خواست حداقل اثر این برنامه روی اقتصاد آمریکا مورد بررسی قرار بگیره ولی بعد پیشنهادش رو پس گرفت. او بعداً گفت نمی‌خواستم کامیکازی باشم. پنتاگون اما همچنان نسبت این برنامه نظر مثبتی نداشت.


یکی از نگرانی‌ها صادرات به کشورهای دیگه بود. اسرائيلی‌ها سندی منتشر کردن که در اون نسبت به صادرات این جنگنده به آرژانتین، شیلی، آفریقای جنوبی و تایوان ابراز علاقه کرده بود. از چهار رقیبی که تو این سند نام برده شده سه تا آمریکایی بودن. این به مذاق شرکت‌های آمریکایی هم خوش نیومد.


موشه کرت رئیس صنایع هوایی اسرائیل که داشت پروژه رو پیش می‌برد اون رو به برنامه‌ی آپولوی اسرائیل تشبیه کرد و گفت اگر این برنامه نبود مهندس‌های اسرائیلی راهی کالیفرنیا شده بودن.


مسأله‌ی دیگه قیمت بود. اسرائيلی‌ها اول ادعا کردن قیمت تمام شده‌ی هر فروند ۷ میلیون دلار خواهد بود. بعداً گفتن ۱۵ میلیون دلار. در نهایت یه مطالعه‌ی ۳۰۰ صفحه‌ای در پنتاگون نشون داد هر فروند ۲۲ میلیون دلار آب خواهد خورد. هزینه‌ی یک اف-۱۶ مشابه در آن زمان ۱۳ میلیون دلار بود.


قیمت بالا باعث مخالفت‌هایی در اسرائیل هم شد. وزیر دفاع جدید اسحاق رابین هم در ابتدا مخالف برنامه بود؛ ولی وقتی فهمید ۹۹٪ هزینه‌ی توسعه و ساخت رو برای بیش از یک دهه قراره مالیات‌دهنده‌ی آمریکایی بده نظرش تغییر کرد.

در نهایت تابستان ۱۹۸۶ از اولین فروند جنگنده‌ی لاوی (به معنای شیر) در حضور هیأت آمریکایی رونمایی و اولین پرواز ژانویه‌ی ۱۹۸۷ انجام شد.

تنها چند ماه بعد با بالا گرفتن مخالفت‌ها در آمریکا، به ویژه در پنتاگون، کابینه‌ی اسرائیل پروژه رو لغو کرد و پرونده‌ی ساخت هواپیمایی که قرار بود فقط سیصد فروندش به نیروی هوایی اسرائیل تحویل بشه بعد از دو میلیارد دلار هزینه و ساخت سه پروتوتایپ بایگانی شد.


مسؤل طرح و برنامه‌ی پنتاگون که خودش یهودیه و اصلی‌ترین مخالف لاوی به شمار می‌رفت استعفا داد.

چند ماه بعد در دسامبر ۱۹۸۷ یک «تاجر» اسرائیلی با پنج پاسپورت قلابی فیلیپینی در هنگ‌کنگ که هنوز کنترلش به چین واگذار نشده بود دستگیر شد.

ساندی‌تایمز لندن به نقل از منابعش در پلیس هنگ‌کنگ که اون زمان تحت کنترل بریتانیا بود فاش کرد این پنج نفر متخصصان موشکی اسرائیل بودن که ماه نوامبر در یک مأموریت مخفی به چین سفر کردن.


ساندی‌تایمز همین‌طور فاش کرد شواهدی وجود داره که اسرائيل داره تکنولوژی برنامه‌ی متوقف شده‌ی لاوی رو به چین منتقل می‌کنه.


هفت سال بعد دولت آمریکا به این نتیجه رسید که چین و اسرائیل دارن به صورت مشترک روی یه جنگنده‌ی جدید برای نیروی هوایی ارتش چین کار می‌کنن. جنگنده‌ای که با اف-۱۶ قابل مقایسه است.

چند سال بعد چین از جنگنده‌ی چنگدو جی-۱۰ رونمایی کرد. هواپیمایی که تا الآن نزدیک ۵۰۰ فروند ازش ساخته شده.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین