کد خبر: ۷۴۰۸۸۷
تاریخ انتشار:
انتشار نماهنگ پر حاشیه «دهه هشتادیا» توسط مرکز «مأوا»

«دهه هشتادیا»؛ محصول سلبریتی زدگی و متخصصان پر مدعا!

دوستان مأوا و بسیاری از موافقان اثر همان افرادی هستند که در طول چند سال گذشته بارها با سلبریتی ها مخالفت کرده اند و اساسا سلبریتی زدگی را سمی مهلک برای فرهنگ کشور و حتی جبهه انقلاب دانسته اند.

گروه فرهنگی _ سید محسن عبدالهی: دو سه روزی از انتشار نماهنگ جدید مرکز «مأوا» با عنوان «دهه هشتادیا» می گذرد و در همین زمان کوتاه واکنش های فراوانی نسبت به این اثر صورت گرفته است. از تعریف و تمجید تا انواع و اقسام نقدها در قبال این ویدیو کلیپ جدید مأوا از سوی افراد و جریان های مختلف منتشر شده است. اهم حرف های موافقان و مدافعان این نماهنگ این است که در وهله اول باید به احترام ورود به حوزه کودک و نوجوان و دغدغه مند بودنشان، از ایشان تقدیر کرد و در مرتبه بعدی این واکنش را نشان داده اند که اگر منتقدان توان ساخت ندارند و بی عمل هستند، حق اظهارنظر و نقد کردن ندارند.

به گزارش بولتن نیوز، از این جهت پیش از شروع اصل مبحث خود این مقدمه را لازم دیدم تا مشخص شود که نگارنده هم نسبت به این اثر نقد دارد و هم نسبت به مدافعان آن. در ابتدا باید به این نکته پرداخت که آیا نماهنگ دهه هشتادیا به غیر از یک بازه محدود از نوجوانان و همان دهه هشتادیا می تواند با تمام این نسل ارتباط برقرار کند؟! در واقع اگر تولیدکندگان به قول برخی مدافعان هدفشان تنها بخشی از جامعه دهه هشتادی بوده، چه نیازی به این شکل از کار حس می شده است زیرا پیش از این و با ادبیاتی بهتر و بدون ورود به فضایی ناآشنا برای سازندگان که پر باشد از گاف های تصویری، می توانستند کاری احتمالا قوی تر تولید نمایند.

«دهه هشتادیا»؛ محصول سلبریتی زدگی و متخصصان پر مدعا!
اما اگر بناست همه متولدین دهه هشتاد را مخاطب این اثر فرض کنیم که ظواهر امر نیز همین مساله را تأیید می کنند، حقیقتش با چهار کلمه بلاک دشمنان و جذابی و سوتی های من یا ساخت کلیپ در فضای گیم نت چنین اتفاقی رخ نخواهد داد. در واقع این نماهنگ نه می تواند با مخاطب بزرگسال عام جامعه ارتباط موفقی بگیرد و بیش از حد برای چنین موضوعی لوس است و نه جامعه هدفش که دهه هشتادی ها هستند آن را خواهند پذیرفت مگر عده ای قلیل که متعلق به جامعه مذهبی کشور هستند.  

مضاف بر اینکه نوجوان دهه هشتادی به دلیل مواجهه مستقیم با محصولات تولیدی با کیفیت غربی که از وی او دی ها و به صورت کاملا مجاز در حال پخش هستند، روابط علت و معلولی در یک اثر را درک می کند و می فهمد چه مسیری از نقطه الف طی شده تا به نقطه ب رسیده است. این مساله یکی از اشکالات اساسی این نماهنگ است که باعث می شود کلیت اثر و اتفاقات طراحی شده در آن سست و ضعیف رخ بدهند.

دوستان مأوا و بسیاری از موافقان اثر همان افرادی هستند که در طول چند سال گذشته بارها با سلبریتی ها مخالفت کرده اند و اساسا سلبریتی زدگی را سمی مهلک برای فرهنگ کشور و حتی جبهه انقلاب دانسته اند. با در نظر داشتن این مساله حال چگونه است که باید الصاق بی ربط علیرام نورایی در میان یک پاساژ به تمرین این نوجوانان را بپذیریم و اتفاقا دوستان مخالف سلبریتی هم از این امر تعریف و تمجید کنند؟! اگر سلبریتی زدگی و دیده شدن به هر بهانه ای بد است، تفاوتی نیست میان فلان بازیگر با علیرام نورایی اما اگر میان سلبریتی ما و آن ها تفاوت وجود دارد، دیگر بحثی باقی نمی ماند و می بایست هر جور شده ایشان را وارد کار کرد تا کار تولید شده بیشتر دیده شود.

«دهه هشتادیا»؛ محصول سلبریتی زدگی و متخصصان پر مدعا!
اما نقطه تاسف انگیز کار که نشان از بی مایه بودن طرح و سناریوی این نماهنگ است و تولیدکنندگان احتمالا خواسته اند تا حال و هوایی محرمی به کار بدهند تا از انتقادات بعدی فرار کنند، علاوه بر داستان ورود علیرام نورایی، چسباندن محمدحسین پویانفر و عبدالرضا هلالی، دو مداح نام آشنا به این کلیپ است. دو فردی که اتفاقا در زمینه تولیدات استودیویی و کلیپ سازی ید طولایی دارند و با حضور در این اثر هم به رویه خود ادامه داده اند که آن نیز بحثی دیگر را می طلبد اما اینکه بخواهند اشکالات وارد بر متن و شعر را با وارد کردن یک سلبریتی و دومداح بپوشانند، نشان از بی مایگی کار دارد.

اما مشکلات کار تنها به همین موضوعات ختم نمی شود. هنگامی که اثری برای کودک و نوجوان تولید می شود و بناست در آن کار یک مفهوم دینی انتقال پیدا کند، لاجرم می بایستی از متخصصان این حوزه چه در غالب ارتباط گیری با کودک و نوجوان و چه در زمینه رسانه استفاده کرد. متاسفانه به نظر می رسد که چنین امری در این کلیپ مطلقا مورد توجه نبوده و نهایتا دکتر سید بشیر حسینی، داور نام آشنای برنامه عصر جدید که این روزها در همه جا حضور دارد، مشاور پروژه تیم سازنده بوده است. داوری که در کنار مشاوره، فرزندش نیز به عنوان نقش اول در این اثر نقش آفرینی کرده و نگاهی حداقلی به استعداد های ناب برنامه عصر جدید برای حضور در این کلیپ نداشته است.  

«دهه هشتادیا»؛ محصول سلبریتی زدگی و متخصصان پر مدعا!
قسمت بدتر ماجرا این است که ایده پرداز و تئوریسین اصلی این کار که اتفاقا خود را متخصص رسانه می داند، و ماحصل کارش شده است این نماهنگ، همین چند روز پیش از محسن عراقی، مداح جوانی که آن کار جنجالی درباره حضرت قاسم از او منتشر شد، تایید و تشویق و مخاطب او را قشر نوجوان معرفی کرد. در واقع آن شعر و سبک از نظر جناب بشیر حسینی منطبق با سلیقه نوجوانان و مناسب ایشان بود پس نباید توقعی از ایشان و دوستانشان داشت که در هنگام تولید یک اثر مناسبتی برای نوجوانان، خلاف آن عقیده رفتار کنند. دقت به این نکته واجب است که قطعا دوره ساختن برنامه هایی مانند مداحی یک نوجوان در مسجد و سینه زنی چند نوجوان دیگر تمام شده و کسی توقع ندارد که به جای دهه هشتادیا بروند و از این دست آثار تاریخ مصرف گذشته بسازند.

بد نیست به یک نکته دیگر که در این کلیپ آزاردهنده بود هم اشاره ای بکنیم. اگر دقت کرده باشید و کمی هم تحقیق کنید، متوجه خواهید شد که در بیشتر نماهای کلیپ پوستری از بازی گاد آف وار در پس زمینه به چشم می خورد. این که کوکان در گیم نت حضور دارند و فضای تصویربرداری چنین مکانی است و قاعدتا باید به در و دیوار پوستر بازی های کنسول نصب باشد، چیز عجیی نیست اما تعدد پوسترهای این بازی آن هم در اثری مانند این نماهنگ که درباره امام حسین (ع) است، می تواند کمی شائبه براگیز باشد.   

از ورود به بحث های مدیریتی مأوا و اینکه مدیریت این مرکز با کدام آقازاده است، می گذرم اما یک نکته را باید در پاسخ به دوستان موافق این نماهنگ عرض کنم. در ابتدای مطلب دو نکته اصلی موافقان در پاسخ به منتقدان آورده شد. در رد آن استدلال ها باید گفت که اولا آن جایی باید از این آثار حمایت کرد که از بودجه عمومی تولید نشده باشند و گروهی دور هم جمع شوند و چنین طرحی را پیاده کنند. در آن صورت این حقیر نیز حتما از آن کار دفاع خواهم کرد و البته نقدی نرم و نازک تر انجام می دهم اما هنگامی که پشت تولید این چنین کارهایی بودجه عمومی و بیت المال قرار گرفته است، دیگر شروع کردن و اولین بودن و  حمایت صرف معنی ندارد.

در مقابل آن چه که دوستان در رد نقد و بستن دهان منتقدان هم گفته اند باید از ایشان سوال کرد که مگر شما و بنده ای که در طول تمام سال های گذشته مسئولان دولت پیشین را مورد انتقاد قرار داده ایم، تجربه کاری ایشان را داشتیم؟! یا برای مثال در حوزه نقد سینمایی، یک منتقد سینما الزاما باید کارگردان هم باشد؟! این چه استدلالی است که تا خودتان کاری نکرده اید، حق اظهارنظر ندارید؟! این نوع مواجهه با منتقدان جز دیکتاتوری قشری و حمایت تحت هر شرایطی آیا نام دیگری هم دارد؟! اتفاقا همین حمایت ها درآینده نه به نفع سازندگان این کار بلکه به ضررشان تمام خواهد شد و مسیر را بیش از گذشته اشتباه خواهند رفت. 

منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین