كمي خنده براي روز‌هاي آخر سال
جوان آنلاين:
تلويزيون خيلي وقت بود كه جنبه سرگرم كنندگي خود را از دست داده بود، براي مردم ديدن فيلم‌ها و سريال‌هاي تلويزيوني جايي شده بود براي آه كشيدن، خون دل خوردن وگريه كردن براي غم‌هاي خانواده‌هاي بيچاره‌اي كه تمامي مصيبت‌هاي دنيا فقط و فقط بر سر آنها خراب مي‌شد. سريال هايي چون ستايش، از ياد رفته، تا ثريا و شيدايي به علاوه چند سريال ريز و درشت ديگر. جالب اينجاست كه پخش سريال هايي چون«تاثريا» و «شيدايي»، درست بعد از صدور دستور العملي مبني بر عدم نشان دادن فيلم‌هاي تلخ از شبكه‌هاي صدا و سيما بود، اين سريال‌ها نيز بر همين اصل روي آنتن رفتند تا مردم از ديدن اين همه بدبختي و سيه روزي حسابي كامشان شيرين شود! اما با جمع شدن داستان تا ثريا و حذف اضافه آخر داستان اين سريال به پايان رسيد.
با آنكه سريال‌هاي پخش شده بعد از آن نيزدر تلخي و دلمردگي دست كمي از تا ثريا نداشتند ولي هيچ كدام نتوانستند ماننداين سريال نظر مخاطبان را به خود جلب كنند. خط داستاني اين سريال‌ها به گونه‌اي بود كه با فرستادن موج منفي رواني به مخاطبان باعث دلزدگي آنها از صدا و سيما و پناه بردن به شبكه‌هاي ماهواره‌اي مي‌شد؛ شبكه‌هايي كه بر خلاف تلويزيون سعي داشتند با برنامه هايي مبتذل اما با ظاهري شاد و سرگرم كننده، هر روز بر بينندگان خود بيفزايند. صدا و سيما طي اين مدت تنها با برنامه طنز آيتمي «خنده بازار» تنها برگ برنده خود را در دست داشت؛ برنامه‌اي كه بحق بسياري از كمبود‌هاي تلويزيون را پوشش داده و چراغ روشني براي نگه داشتن آن عده از بينندگان شده است كه نمي‌خواهند ماهواره را به صدا و سيما ترجيح دهند.
در شرايط فعلي كه مسابقه‌اي فشرده براي جذب و نگه داشتن بيننده در پاي شبكه‌هاي تلويزيوني در گرفته است، اينكه صدا و سيماي جمهوري اسلامي دافعه‌اش بيشتر از جاذبه‌اش باشد، مي‌تواند مخرب تر از تبليغات رنگانگ شبكه‌هاي فارسي زبان باشد كه با روش‌هاي مدرن جذب مخاطب درپي كم‌رونق‌تر كردن صدا و سيما باشند. يكي از دلايل فراري دادن مخاطب از سوي تلويزيون ديدن تلخي‌هاي زندگي است كه براي بسياري از ما تكرار مكررات زندگي روزانه شده است، آن هم با درجه غلظتي بالاتر، در صورتي كه يكي از وظايف تلويزيون ايجاد محيطي شاد و مرفه براي مردمي است كه در روز به اندازه كافي در زندگي خود درگيري‌هاي ذهني دارند و دوست ندارند كه تلويزيون نيز غمي بر غم‌هاي آنها بنشاند.
حال گويا در شرايطي كه به ايام عيد نوروز نزديك مي‌شويم و مردم به تب و تاب استقبال از سال نو افتاده‌اند، تلويزيون هم گويا به اين نتيجه رسيده كه كمي از سريال‌هاي تراژيك خود دور شود و با چند سريال طنز جديد اين شب‌هاي آخر سال را مرفه و با نشاط كند و دست كم پايان خوبي براي سال ۹۰ رقم بزند. سريال‌هاي «نقطه سر خط» با كارگرداني سعيد آقاخاني كه در ۳۰ قسمت تهيه شده است و«خانه اجاره اي» به كارگرداني رامين ناصر نصير كه ۹۰ قسمتي است، سريال‌هاي طنز جديدي هستند كه قرار است اين شب‌ها از آنتن شبكه سوم سيما پخش شوند. اگر چه تجربه طنز آيتمي خنده بازار مي‌توانست نمونه خوبي براي رويكرد دوباره به اين گونه برنامه‌ها باشد اما سريال‌هاي طنز شبانه نيز در صورت عدم تكرار سريال‌هاي قبلي مي‌تواند تجربه‌هاي نو و خاطراتي جديد در ذهن مخاطبان ايراني به جاي گذارند.
تلويزيون خيلي وقت بود كه جنبه سرگرم كنندگي خود را از دست داده بود، براي مردم ديدن فيلم‌ها و سريال‌هاي تلويزيوني جايي شده بود براي آه كشيدن، خون دل خوردن وگريه كردن براي غم‌هاي خانواده‌هاي بيچاره‌اي كه تمامي مصيبت‌هاي دنيا فقط و فقط بر سر آنها خراب مي‌شد. سريال هايي چون ستايش، از ياد رفته، تا ثريا و شيدايي به علاوه چند سريال ريز و درشت ديگر. جالب اينجاست كه پخش سريال هايي چون«تاثريا» و «شيدايي»، درست بعد از صدور دستور العملي مبني بر عدم نشان دادن فيلم‌هاي تلخ از شبكه‌هاي صدا و سيما بود، اين سريال‌ها نيز بر همين اصل روي آنتن رفتند تا مردم از ديدن اين همه بدبختي و سيه روزي حسابي كامشان شيرين شود! اما با جمع شدن داستان تا ثريا و حذف اضافه آخر داستان اين سريال به پايان رسيد.
با آنكه سريال‌هاي پخش شده بعد از آن نيزدر تلخي و دلمردگي دست كمي از تا ثريا نداشتند ولي هيچ كدام نتوانستند ماننداين سريال نظر مخاطبان را به خود جلب كنند. خط داستاني اين سريال‌ها به گونه‌اي بود كه با فرستادن موج منفي رواني به مخاطبان باعث دلزدگي آنها از صدا و سيما و پناه بردن به شبكه‌هاي ماهواره‌اي مي‌شد؛ شبكه‌هايي كه بر خلاف تلويزيون سعي داشتند با برنامه هايي مبتذل اما با ظاهري شاد و سرگرم كننده، هر روز بر بينندگان خود بيفزايند. صدا و سيما طي اين مدت تنها با برنامه طنز آيتمي «خنده بازار» تنها برگ برنده خود را در دست داشت؛ برنامه‌اي كه بحق بسياري از كمبود‌هاي تلويزيون را پوشش داده و چراغ روشني براي نگه داشتن آن عده از بينندگان شده است كه نمي‌خواهند ماهواره را به صدا و سيما ترجيح دهند.
در شرايط فعلي كه مسابقه‌اي فشرده براي جذب و نگه داشتن بيننده در پاي شبكه‌هاي تلويزيوني در گرفته است، اينكه صدا و سيماي جمهوري اسلامي دافعه‌اش بيشتر از جاذبه‌اش باشد، مي‌تواند مخرب تر از تبليغات رنگانگ شبكه‌هاي فارسي زبان باشد كه با روش‌هاي مدرن جذب مخاطب درپي كم‌رونق‌تر كردن صدا و سيما باشند. يكي از دلايل فراري دادن مخاطب از سوي تلويزيون ديدن تلخي‌هاي زندگي است كه براي بسياري از ما تكرار مكررات زندگي روزانه شده است، آن هم با درجه غلظتي بالاتر، در صورتي كه يكي از وظايف تلويزيون ايجاد محيطي شاد و مرفه براي مردمي است كه در روز به اندازه كافي در زندگي خود درگيري‌هاي ذهني دارند و دوست ندارند كه تلويزيون نيز غمي بر غم‌هاي آنها بنشاند.
حال گويا در شرايطي كه به ايام عيد نوروز نزديك مي‌شويم و مردم به تب و تاب استقبال از سال نو افتاده‌اند، تلويزيون هم گويا به اين نتيجه رسيده كه كمي از سريال‌هاي تراژيك خود دور شود و با چند سريال طنز جديد اين شب‌هاي آخر سال را مرفه و با نشاط كند و دست كم پايان خوبي براي سال ۹۰ رقم بزند. سريال‌هاي «نقطه سر خط» با كارگرداني سعيد آقاخاني كه در ۳۰ قسمت تهيه شده است و«خانه اجاره اي» به كارگرداني رامين ناصر نصير كه ۹۰ قسمتي است، سريال‌هاي طنز جديدي هستند كه قرار است اين شب‌ها از آنتن شبكه سوم سيما پخش شوند. اگر چه تجربه طنز آيتمي خنده بازار مي‌توانست نمونه خوبي براي رويكرد دوباره به اين گونه برنامه‌ها باشد اما سريال‌هاي طنز شبانه نيز در صورت عدم تكرار سريال‌هاي قبلي مي‌تواند تجربه‌هاي نو و خاطراتي جديد در ذهن مخاطبان ايراني به جاي گذارند.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
هر جا كه برنامه هاش بهتره
ولي اينو بگم با اينكه ماهواره شبكه هاش خيلي زياده ولي به همون حدود هم بي محتواست