روایت حجّتالاسلاموالمسلمین محسنی اژهای وزیر اطّلاعات وقت از رایزنی با نامزدهای معترض
از همان موقع چتر اطّلاعاتیمان را روی همه قسمتهای انتخابات پهن کردیم. مثلاً زیر نظر گرفتیم که صندوقها کجا ساخته میشود، چه کسی تحویل میگیرد، کجا میبرند و چگونه نگهداری میشود؛ تعرفه کاغذش از کجا میآید، چاپخانهاش کجا است، چقدر چاپ میشود، چطور منتقل میشود، در کجا توزیع میشود، چه کسی توزیع میکند و... همه اینها تعریف شد. به همکاران گفتیم پس صندوق را از مرحله تولید تا روز انتخابات و پایان انتخابات و شمارش آراء باید در چتر اطّلاعاتیتان داشته باشید.
به گزارش
بولتن نیوز،با آقای هاشمی از قبل انقلاب و اوایل انقلاب دورادور آشنایی داشتیم. تقریباً از سال 1360، به مناسبتی ارتباط ما بیشتر شد. از آن تاریخ به بعد گاهوبیگاه ارتباط داشتیم و تا بعد از محاکمه آقای مهدی هاشمی هم ارتباط ما وجود داشت. من خانه ایشان میرفتم، مکرّر دفتر کار ایشان میرفتم؛ البتّه ایشان هیچوقت خانه ما نیامده است. بههرحال ایشان را میدیدم و بیشتر درمورد مسائل کاری و پروندهها صحبت میشد. در آن مقاطع هم گاهی که برنامهای اقتضا میکرد دیدار داشتیم. کلّیّاتی درخصوص تقلّب مطرح بود که هم قبل و هم بعد انتخابات من توضیح دادم؛ به خصوص گزارش مفصّلی را در خود مجمع ارائه دادم.
درست یادم است از برج هشت سال 87 بود که کار ما روی انتخابات بیشتر شد. وزارت همیشه اینطور است که ستادی تشکیل میدهد برای انتخابات و مسئول ستاد هم تعیین میشود. آنجا گفتم که در این انتخابات، ما مسئله خواهیم داشت ولی سطحش را نمیدانستم. از همان موقع ستاد انتخاباتمان را فعّال کردیم؛ یعنی یک مقدار زودتر از دورههای قبل. یکی از چیزهایی که روی آن تکیه شد و گفتیم که باید واقعاً با تمام وجود درموردش تلاش کنید این بود که ببینید تقلّب میشود یا خیر؛ منظورم تقلّب سازمانیافته و عمده است.
بنابراین از همان موقع چتر اطّلاعاتیمان را روی همه قسمتهای انتخابات پهن کردیم. مثلاً زیر نظر گرفتیم که صندوقها کجا ساخته میشود، چه کسی تحویل میگیرد، کجا میبرند و چگونه نگهداری میشود؛ تعرفه کاغذش از کجا میآید، چاپخانهاش کجا است، چقدر چاپ میشود، چطور منتقل میشود، در کجا توزیع میشود، چه کسی توزیع میکند و... همه اینها تعریف شد. به همکاران گفتیم پس صندوق را از مرحله تولید تا روز انتخابات و پایان انتخابات و شمارش آراء باید در چتر اطّلاعاتیتان داشته باشید.
نفراتی هم که سر صندوقها هستند بهعنوان ناظران و مجریان که أخذ رأی میکنند، همه اینها را از الان تحت پوشش خودتان - هرکدام بهحسب و مقتضا - داشته باشید. بعداً نگویید این برهه از دست ما رفت؛ باید همه اینها را داشته باشید. وزارت کشور را باید داشته باشید، شورای نگهبان را باید داشته باشید، فرمانداریها را باید داشته باشید. همه بخشها تعریف شد که باید اینها را تحت نظر داشت.
آن موقع گفتم امسال ما باید واقعاً تمام توانمان را برای حفظ سلامت انتخابات از هر جهت بهکار ببریم. اگر خداییناکرده تخلّفی میخواهد بشود، باید نگذاریم؛ اگر شد، باید برخورد کنیم؛ با هیچکس و هیچ جریانی تعارف نداریم. حتّی بعضی جزئیّات را خصوصی به آقای هاشمی گفتم که داریم چه کارهایی میکنیم. مثلاً گفتم ما اینجاها را منبع کاشتیم، اینجاها را تجهیز کردیم و مراقب هستیم. یادم است بعداً آقای هاشمی از قول آقای ریشهری در یکی از جلسات مجمع نقل کرد - یا شاید بیرون نقل کرده بود و من شنیده بودم - که ایشان گفته است هفته قبل از انتخابات در فلان شهر دورافتاده، به افراد نفری 50 هزار تومان پول دادند و صندوق رأی گذاشتند و رأیگیری کردند.
درمورد مطلبی هم که از آقای کروبی نقل شده بود، آن وقت من رفتم با آقای کروبی صحبت کردم و گفتم: آقای کروبی شما که میگویید تقلّب شده است، بگویید چطوری؟ مدرکتان چیست؟ او گفت به من گفتند که اینها صندوقهای رأی را طوری ساختهاند که دوطبقه است؛ در طبقه اوّل مثلاً از شب قبل چیزی گذاشتند؛ امّا بعد از اینکه صندوق باز شد، رأی مردم را گذاشتند کنار و آن رأیهای زیری را خواندند! من در مجمع به تفصیل صحبت کردم که مقداری هم شاید خارج از حیطه اطّلاعاتی بود.
همان اوایل بعد از انتخابات بود که هنوز اوج این حرفها بود؛ گفتم من این کارها و آن کارها را کردم؛ خیلیاش را گفتم. بعد گفتم هیچگونه تقلّبی که تأثیرگذار در نتیجه باشد وجود ندارد و من حاضر هستم تحدّی1 بکنم با هرکسی که ادّعا دارد. هرکه مدّعی است، بیاید بگوید که چه دارد برای اثبات ادّعایش. گفتم این اقدامات را از قبل کردیم. بعد هم هر گزارشی به ما رسیده، بلافاصله روی آن اقدام کردیم.
گفتم من یک مطلبی را از آقای هاشمی شنیدم که ایشان از قول آقای ریشهری اینطوری نقل کرده. خود آقای ریشهری هم نشسته بود. گفتم: آقای هاشمی من از شما میپرسم. همه کسانی که دور این میز هستید اغلب در انتخابات شرکت کرده یا مسئولیّت داشتهاید و در وزارت کشور یا اینطرف آنطرف درگیر انتخابات بودهاید. اینکه شما از قول آقای ریشهری نقل میکنید که یک هفته قبل صندوق رسمی بگذارند و به مردم بگویند بیایید پای صندوق رأی بایستید؛ بعد هم در طول این یک هفته کسی نفهمد که در روز جمعه قبل در یک شهر، صندوق رأی گذاشتهاند و... اصلاً چنین چیزی امکانپذیر است؟ عقل شما میتواند این را باور کند؟ (اینها دیگر ضبط شده است) آقای ریشهری! وقتی چنین خبری به شما رسیده است، شما که من را میشناسید، وزارت اطّلاعات را میشناسید، خودتان وزیر بودید، نمیشد این خبر را به ما بگویید تا پیگیری کنیم؟ چرا به آقای هاشمی رفسنجانی گفتید؟ دیگر ما هم نمیخواستیم دعوا بشود. آقای ریشهری همانجا گفت من اینطور نگفتم! چون معمولاً جلسات مجمع ضبط میشود. گفتم الحمدلله که نگفتید. آقای هاشمی گفت نخیر شما (آقای ریشهری) اینطور گفتید.
آقای مجید انصاری هم گفت که بله صندوقهایی را دزدیدند و بردند داخلش رأی ریختند و دوباره آوردند. گفتم آقای انصاری مثل اینکه ما در ایران نیستیم و اصلاً داریم از جایی دیگر حرف میزنیم. صندوقی که چند تا نیروی انتظامی آنجا هست و مردم دورش هستند، چطور این صندوق را دزدیدند؟ چطور هیچکس نفهمید؟ چطور این خبر به شما رسید ولی به هیچ دستگاه دیگری نرسید؟ نیروی انتظامی یا مردمی که پای صندوق هستند، آیا چنین چیزی را در زمان أخذ رأی یا قبل و بعدش دیدهاند؟ بالاخره هیئت اجرائی چند نفر هستند؛ زن هستند،
مرد هستند.
پانوشت:
1- هماوردجویی؛ به مبارزه طلبیدن دیگران