گروه ورزشی: اگر جزو آنهایی هستید که کُشتی را تنها یک رشتهی ورزشی تصور میکنید باید بگویم که کاملا در اشتباهید. ایضا والیبال، فوتبال، وزنه برداری و بقیهی رشتههای ورزشی را. خیلی وقت است که کشورهای موفق در این زمینه، نگاه سنتی به رشتههای ورزشی را کنار گذاشتهاند و چیز جدیدی خلق کردهاند:
به گزارش بولتن نیوز، علم_ورزش کُشتی، علم_ورزش فوتبال، علم_ورزش والیبال، علم_ورزش وزنه برداری و سایر علم_ورزشها. در دنیای امروز، ورزش آینهی علم است. کشوری که در رشتههای مختلف ورزشی مدالهای متعدد و با کیفیت میآورد، در اصل دارد این واقعیت را توی چشم بقیهی کشورهای دنیا میکند که من از بقیهی شما، رفتارهای عالمانهی بیشتری دارم.
یک قهرمان المپیک را تصور کنید. او حتما توان فکری و تمرکز بالایی دارد. علم روانشناسی به شما کمک میکند که در این زمینه توفیق پیدا کنید. آن قهرمان، توان جسمی بالایی دارد. علم پزشکی و بدنسازی و تغذیه به شما در این زمینه کمک میکند. قهرمان المپیک، محصول یک برنامهریزی هوشمندانه است. در دنیای امروز، برنامهریزی برای خودش یک علم است. طولانیاش نکنم. اکثر فاکتورهای دیگری که باعث این موفقیت میشود هم، ربط کاملی به علم دارند.
حالا بیایید همه این فاکتورهایی که وابستگی کامل به علم دارند را کنار هم بگذاریم. آیا توسعه و پیشرفت، چیزی جز همافزایی همین فاکتورهاست؟ پس اجازه دهید همینجا یک نتیجهگیری کلی کنیم و بگوییم ورزش، ارتباط کاملی با توسعه یافتگی ذهنی و عینی کشورها دارد. کشورها میکوشند در جهان امروز، در رشتههای مختلف ورزشی، در نقطهی یک قرار بگیرند تا بگویند ما توسعه یافتهتریم. این مدالها هم دلیلش.
حدیث عجیبی از امیرالمؤمنین حضرت علی علیه السلام داریم که میفرمایند: "العلم سلطان." دو کلمه است. نیاز به ترجمه و حتی تفسیر هم ندارد. میخواهی سلطان باشی؟ یکِ عالم باشی؟ میخواهی بروی نوکِ قله؟ برو سراغ علم. هر وقت ما به این بلوغ رسیدیم و یاد گرفتیم که بجای خودشیفتگیها و تعصبات و انحصارطلبیها و جو دادنها، باید برویم سراغ علم، میتوانیم خود را در مسیر پیشرفت بدانیم. این دیگر حرفِ من و دیگری نیست. حرف سلطانِ عالم است.
ورزشِ ایرانِ امروزِ ما، بخشی از کلیتِ ماست. هر وقت این کلیت میلِ به علم کرد و این میل، در اجزایش جاری شد، میافتد در مسیر پیشرفت و توسعه. ورزشَش هم میافتد در مسیر سلطنت بر عالم. شاید این حرف درست باشد که ورزش نباید سیاسی شود، اما قطعا این حرف درست است که ورزش، مدیریت میخواهد. یک مدیریت روشمندانه، یک مدیریت ضابطهمند، یک مدیریت علمی، یک مدیریت پیشرفتگرا. هر وقت مدیریت کشور علمی شد، میتوان منتظر روزهای خوب بود. همانطور که در این سالها، هرجایی اگر توفیق داشتیم دقیقا جایی بود که روی ضابطه عمل کردیم و طبق روش درست.
مثلا حاج قاسم. او قله پیشرفت در جمهوری اسلامیست. او، آن بخشی از جمهوری اسلامی را که برعهده داشت، به سطح رضایتمندانهای از کیفیت رسانده بود. اما چه شد که حاج قاسم به این نقطه رسید؟ از بعضی دوستان و همراهانش شنیدهایم که حاج قاسم کارش را بلد بود. دیگران به کاری که حاج قاسم میکرد ایمان داشتند. آیا این، محصول چیزی غیر از عمل روشمندانه و اتکا به ضوابط است؟ اصلا علم چیست؟ علم سلطنت آفرین...
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
در عرصه ورزش هم همین است. یک نفر ما قاعدتا باید معادل ده نفر آنها باشیم اما چرا این چنین نيست؟
چون صبور نیستیم
حتی حضرت آقا می فرمايند کار اگر برای خدا باشد برکت پیدا می کند معنی این حرف یعنی اگر والیبال ، کشتی و .... برای خدا باشد برکت پیدا می کند، برکت پیدا می کند یعنی نتيجه چند برابری پیدا می کند .
یادمان باشد که عالم ماده ، تجلی عالم غیب است. و هر چه عالم غیب را بهتر به کار بگیریم، عالم ماده بهتر با ما راه خواهد امد