پناهيان:مناجات خواندن در کوه، تأسی به سیرۀ رسول خدا است
پناهیان و مناجات در کوه +عکس
· همۀ ما میدانیم پیامبر اکرم(ص) که بزرگِ همۀ عرفا، اولیاء و اوصیاء، هستند عادت داشتند که به کوه بروند و در غارِ حراء مناجات کنند. رفتن به کوه، سیرۀ رسول خداست و انسان اگر مکانی در کمرکش کوه برای عبادت انتخاب کند، مطابق با شیوۀ پیامبر گرامی اسلام(ص) عمل کرده است. چه خوب است کوه رفتن و دعا و مناجات در کوه را یک عبادت تلقی کنیم و آن را یک شیوۀ زیبا در تأسیِ سیرۀ نبوی برای انجام عبادت در نظر داشته باشیم.
رجانیوز:
حجت الاسلام علیرضا پناهیان صبح جمعۀ هر هفته، پس از قرائت دعای عهد، بر فراز تپۀ نور الشهداء –واقع در ارتفاعات کلکچال- سخنرانی می کند. دانشجویان و طلاب شرکتکننده در این برنامۀ کوهنوردی هفتگی پس از خواندن نماز صبح در نمازخانۀ پارک جمشیدیه به سمت تپه نورالشهداء حرکت میکنند و پس از یک ساعت و نیم الی دوساعت کوهنوردی به تپۀ نورالشهداء-مزار شهدای گمنام- رسیده و دعای ندبه میخوانند. پس از آن برنامۀ دعای عهد و سخنرانی حجت الاسلام پناهیان ساعت 8:30 صبح در محل مزار شهدا گمنام بر فراز تپه نورالشهداء برگزار میشود.
در ادامه بخشهایی از اولین سخنرانی این استاد حوزه و دانشگاه بر فراز تپۀ نورالشهدا را میخوانید:
برای رفتن به کوه و عبادت و مناجات در آنجا، چه عاملی بهتر و بالاتر از سیرۀ پیامبر اکرم میتواند به ما انگیزه دهد؟
· آیا این برنامۀ کوهنوردیِ صبحِ جمعه و خواندن دعای عهد در کوه (تپّۀ نورالشهداء)، که به تازگی آغاز شده است با سیرۀ اولیاء خداوند مطابقت دارد؟ بعضیها وقتی کار خوبی انجام میدهند، دوست دارند نسبت به خوب بودن آن کار اطمینان پیدا کنند و برای کسب این اطمینان به متون دینی و سیرۀ بزرگان مراجعه میکنند که آیا این کار در سیرۀ بزرگان بوده است یا نه؟ مثلاً اگر به مؤمنین بگوییم که آیتالله بهجت(ره) به کوه میرفتند و آنجا دعا و مناجات میخواندند، خیلیها نگرش و نظرشان نسبت به کوه عوض میشود و کوه برای آنها جنبۀ معنوی بیشتری پیدا میکند. چون وقتی میفهمند که آقای بهجت با آن درایت و عرفان به کوه میرفتند، با خود میگویند: «حتماً این کار، آثار ویژهای دارد و لذا خوب است ما هم این کار را انجام دهیم»
· همۀ ما میدانیم پیامبر اکرم(ص) که بزرگِ همۀ عرفا، اولیاء و اوصیاء، هستند عادت داشتند که به کوه بروند و در غارِ حراء مناجات کنند. رفتن به کوه، سیرۀ رسول خداست و انسان اگر مکانی در کمرکش کوه برای عبادت انتخاب کند، مطابق با شیوۀ پیامبر گرامی اسلام(ص) عمل کرده است. چه خوب است کوه رفتن و دعا و مناجات در کوه را یک عبادت تلقی کنیم و آن را یک شیوۀ زیبا در تأسیِ سیرۀ نبوی برای انجام عبادت در نظر داشته باشیم.
· برای رفتن به کوه و عبادت و مناجات در کوه، چه عاملی بهتر و بالاتر از سیرۀ پیامبر اکرم(ص) میتواند به ما انگیزه دهد؟ اگر به هر دل مشتاقی بگوییم که ما با تأسی به سیرۀ رسول اکرم(ص)، برای دعا و مناجات به کوه میرویم، قطعاً او نیز این امر را تأیید خواهد کرد. اگر به غار حراء در نزدیکی شهر مکه نگاه کنیم، میبینیم که برای رفتن به آن، نیاز به یک کوهنوردی مفصل است و پیامبر این کوهنوردی مفصل را انجام میدادند و در گوشۀ غار، به عبادت میپرداختند.
قداست و نورانیت مزار شهدا، بر قداست این حرکت میافزاید
· آن موقع شهر مکه آنقدر شهر بزرگ نبوده که انسان در میان شلوغیِ شهر گم شود و نیاز داشته باشد که از شهر بیرون رود تا کمی بوی طبیعت به مشامش برسد. شهر مکه در آن دوران، با طبیعت همآغوش بوده ولی با این حال پیامبر از همان شهر کوچک خارج میشدند و به آغوش طبیعت میرفتند. حالا تصور کنید اگر یک ولیِ خدا بخواهد در شهر بزرگ و شلوغی مانند تهران با این همه دود و آلودگی زندگی کند، او چقدر تأکید خواهد داشت که گاهی، از یک چنین شهری خارج شود و به کوه و طبیعت برود.
· طبیعتاً غار حراء به واسطۀ حضور پیامبر اکرم(ص) از نورانیت و قداست خاصی برخوردار بوده و هست. ما هم این قطعه از کوه (تپۀ نورالشهداء) را انتخاب کردهایم که به واسطۀ مزار شهدا از قداست و نورانیتی برخوردار است و این امر بر قداست این حرکت میافزاید. ضمن اینکه این کوهنوردی و این حرکت فواید دیگری هم دارد.
دعای عهد برای انسانهای مجاهد و مبارز است /کوهنوردی تمرین خوبی جهت ایجاد آمادگی برای مبارزه و مجاهده است
· یکی از فواید برنامۀ هفتگیِ کوهنوردی که شما آغاز کردهاید، خواندن دعای عهد در این نقطه از کوه است و تناسب این فعالیت (کوهنوردی) با «دعای عهد» نیز نکتۀ جالب و قابل تأملی است. دعای عهد در واقع برای انسانهای مجاهد، مبارز و قهرمان است نه برای آدمهای تنبل و بیعرضه. در این دعای کوتاه یک جلوۀ جهادی خیلی قوی دیده میشود؛ آنجا که میخوانیم: «اللَّهُمَّ فَإِنْ حَالَ بَيْنِي وَ بَيْنَهُ الْمَوْتُ الَّذِي جَعَلْتَهُ عَلَى عِبَادِكَ حَتْماً مَقْضِيّاً فَأَخْرِجْنِي مِنْ قَبْرِي مُؤْتَزِراً كَفَنِي شَاهِراً سَيْفِي مُجَرِّداً قَنَاتِي مُلَبِّياً دَعْوَةَ الدَّاعِي فِي الْحَاضِرِ وَ الْبَادِي، خدایا آن وقتی که امام زمان من میآید اگر من از دنیا رفته بودم مرا به دنیا برگردان، درحالیکه با شمشیر آماده هستم برای یاری حضرت... »(فرازی از دعای عهد) یعنی من آنقدر مشتاق مبارزه پای رکاب حضرت هستم که حتی مردۀ من هم آمادۀ مبارزه است و این خیلی عبارت عجیب و جالبی است.
· دعای عهد برای آدمهایی است که اهل مبارزه و جهاد هستند و ما الان در چنان شرایطِ نبرد و مبارزهای نیستیم، اما میتوانیم تمرین جهاد و مبارزه داشته باشیم و یک کوهنوردی ساده شاید قدم خوبی در جهت آمادگی برای مبارزه و مجاهده باشد.
حرکت جمعی از مؤمنین برای کوهنوردی و خواندن دعای عهد در کوه، یک همایش معنوی و «تعظیم شعائر الهی» است / تعظیم شعائر الهی، نشانۀ عالیترین نوع تقوا
· نکتۀ بعدی در مورد آثار و برکات چنین حرکتی این است که وقتی جمعی از مؤمنین حرکتی مانند کوهنوردی و خواندن دعای عهد در کوه را انجام دهند دیگر آن حرکت یک عبادت فردی تلقی نمیشود بلکه یک همایش معنوی و یک حرکت جمعی معنادار تلقی خواهد شد که میتواند «تعظیم شعائر الهی» نام بگیرد.
· شما تصور کنید جمعی از مؤمنین که منتظر حضرت و علاقهمند به ظهور هستند یک برنامۀ کوهنوردی دسته جمعیِ هفتگی داشته باشند؛ از صبح زود حرکت کنند به کوه بیایند و در کوه دعای عهد بخوانند و امام زمانِ خود را صدا بزنند... تصور کنید که چه شکوهی پیدا میکند و خداوند متعال، عالیترین نوع تقوا که تقوای قلب است را به تعظیم شعائر الهی مربوط میدانند: «و هر كس شعائر (دين) خدا را بزرگ و محترم دارد اين از صفت دلهاى با تقواست؛ وَ مَنْ يُعَظِّمْ شَعائِرَ اللَّهِ فَإِنَّها مِنْ تَقْوَى الْقُلُوب»(حج/32)
· تعظیم شعائر الهی یعنی بزرگداشت نشانههای خداوند. مسلماً وقتی جمعی از مؤمنین به بزرگداشت نشانههای خدا اقدام کنند، تعظیم شعائر الهی محسوب میشود که ناشی از تقوای قلب است.