گروه اجتماعی - عباس طاهری طی یادداشتی در کانال شخصی تلگرامی خود نوشت:نشسته ام فکر می کنم برای خوزستان چه کار باید بکنم؟ خوزستان یک مشکل تک بعدی ندارد که بگوییم مثلاً با حل شدن این مسئله مشکلش حل می شود. اول از همه موضعم را صریح و شفاف میگویم. در حق مردم خوزستان ظلم آشکار شده. چه در جنگ، چه در برخورد با جنگ زدگان، چه در دوران بازسازی، چه بعد از آن... اما واکنش هایی که بعد از آن در استان این روزها شکل میگیرد خیلی منطقی نیست...اگر بخواهیم ریشه ای به مشکلات نگاه کنیم استان چند مشکل عمده دارد .اول قومیت های مختلفی که گاه آن حتی با هم درگیری مسلحانه هم داشتند.
به گزارش بولتن نیوز، بحث دوم گروه های جدایی طلبی که همیشه مثل پشه زیر گوش استان چرخیدند و وزوز میکنند.سوم مشکل زیرساختی جدی در استان که یک وقت در برق یک وقت در آب و یک وقت در گاز خودش را نشان میدهد...
اما واقعاً برای حل مشکلات استان چه باید کرد و چرا در دوره های مختلف حجم مشکلات کم و زیاد می شده است مثلاً در دورهی مشکل آب ظاهراً حل میشود اما در دوره بعد دوباره تکرار میشود!
شاید جدید ترین مسئله این باشد که مدیریت غیر بومی در استان نتیجه نداده است و افرادی که آمدهاند به خاطر غیر بومی بودن هیچ وقت درک صحیحی از مثلاً حمل سیلندر گاز توسط مادرشان نداشته باشند...
یا مثلاً قطعیبرق برایشان به جای ملال آوری جذاب باشد...مثل تور گردشگری بدون لوازم الکترونیکی!
از آن طرف وقتی گاهی این لالوها مدیر بومی هم آمد آنقدر باندبازی و قوم گرایی داشت که مشکلات استان را افزایش داد مثل ماجرای غیزانیه که گسترش پیدا کرد به ماجرای اعراب و لرها.
این وسط همیشه مردم بودند که زیر فشارهای این دولت آن دولت و این دسته و آن دسته له شدند و به قول خودشان نفت را از زیر پایشان کشیدن بیرون و در شهر های بالا خرج کردند...
خوزستان خسته و زخمی است زخم هایش از جنگ به اینطرف التیام پیدا نکرده است شاید قوه قضاییه باید در گام اول مدیران قبلی و کنونی و سابق و اسبق استان را که کم کاری کرده اند به صلابه بکشد برای ترک فعل هایشان... و همینطور دولت جدید استاندار هایی با توانمندی زیاد اختیارات کشوری برایش انتخاب کند تا شاید مشکلات کم شود این وسط هر کس که می آید باید حتماً حتماً حتماً حتماً نگاهی جدی به مطالعات محیط زیستی و منابع آب،تعمیز و نگهداری شبکه برق در محیط های گرم و گاز رسانی داشته باشد...
انشاءالله که خدا به مردم خوزستان صبر عنایت کند...
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
اولا کل سطح زیر کشت برنج در استان اصفهان فقط 630 هکتار است که اصلا با
250 هزار هکتار خوزستان - که در حد گیلان است- قابل مقایسه نیست.
ثانیا مصرف آب فولاد مبارکه سیرکولاسیون بازیافت و از پساب شهری دارد
استفاده می کند اما فولاد خوزستان مستقیما در حال تبخیر آب کارون است.
ثانیا تونل سوم کوهرگ و بهشت آباد هرگز به بهره برداری نرسیده اند و هر
چه در مورد آنها شنیده اید کذب محض است و آبی از آنها منتقل نشده است.
تونل اول و دوم کوهرنگ قبل از انقلاب احداثر شدند و هیچ مشکلی را ایجاد
نکردند. دبی انتقال آب آنها به ترتیب حداکثر 23 و 50 مترمگعب در ثانیه
است. بعد از انقلاب فقط طرح انتقال آب قمرود انجام شد که آنهم دبی 23 متر
معکب بر ثانیه برای تامین آب شرب صد شهر را دارد. پس مجموع دبی های مذکور
می شود 93 مترمگعب در ثانیه. این در حالی است که فقط و کشتزارهای نیشکر
کارون معادل دبی 100 مترمگعب بر ثانیه را می بلعند و دبی آب کارون را از
120 به 20 متر مگعب بر ثانیه می رسانند ( آمار سال 97). حال خود حساب
کنید چقدر آن برنجکاری ها آب خوزستان را می بلعد که چند ده برابرنیشکر آب
مصرف می کند.
جهت اطلاع شما ختی اگر تونل بهشت آباد بهره برداری می شد،کل آبی که در
یکسان از آن منتقل می شد به اندازه خروجی یک روز سد دز هم نبود.
پس مشکل شما انتقال آب نیست و این مقدار جزیی نمی تواند توجیه کاهش شدید
آب را بکند. چرا خروجی آب از استان حتی یک درصد ورودی آب به آن هم نیست.
پس کلاه خود را قاضی کنید. شما نمی توانید در دمای 50 درجه به اندازه
گیلان برنج تولید کنید و بعدا انتقال آب را مقصر تلقی کنید.