کد خبر: ۷۳۱۲۳۳
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار:
انتخابات ریاست جمهوری سال نود و دو، دومین عرصه تقابل جبهه پایداری و جریان سنتی اصولگرایان بود؛

دو خاطره درباره چرایی بی اعتنایی اصولگرایان نسبت به توهین حسین قدیانی به آیت‌الله مصباح یزدی

انتخابات مجلس زمستان سال نود، اولین اعلام حضور جبهه پایداری در سیاست بود. آن طرف هم جبهه متحد اصولگرایان با محوریت جامعه روحانیت و جامعه مدرسین بود و فعالیت سنگینش علیه پایداری و محور اصلی‌اش یعنی آیت‌الله مصباح.

گروه سیاسی- محمدامین فرج‌اللهی در یادداشتی نوشت: انتخابات مجلس زمستان سال نود، اولین اعلام حضور جبهه پایداری در سیاست بود. آن طرف هم جبهه متحد اصولگرایان با محوریت جامعه روحانیت و جامعه مدرسین بود و فعالیت سنگینش علیه پایداری و محور اصلی‌اش یعنی آیت‌الله مصباح.

به گزارش بولتن نیوز، آن زمان جزوه‌ای هشتاد صفحه‌ای با ادبیاتی محترمانه و استدلالی در نقد مشی سیاسی جریان اصولگرایی سنتی و تبیین مشی سیاسی آيت‌الله مصباح توسط حامیان پایداری منتشر شد.


ناگهان یک موج رسانه‌ای هماهنگ با محوریت سه سایت جهان نیوز، شفاف و فردا و رسانه‌های اقماریشان با کلیدواژه "توهین پایداری به آیت‌الله مهدوی کنی" به راه افتاد. توهینی رخ نداده بود، اما جوّ "توهین پایداری به آیت‌الله مهدوی کنی" کار دوستان را برای انگ زنی جلو می‌برد.

چند هفته بعد در راهپیمایی بیست و دوم بهمن یک نشریه تک برگی توزیع شد با تیتر "عاقبت تندروی" که با استناد به این جمله امام در نامه به آقای مشکینی که " شما از قول من به فرزندان انقلابی‌ام بفرمایید که تندروی عاقبت خوبی ندارد. اگر آنان جذب حضرات آقایان جامعه محترم مدرسین نشوند، در آینده گرفتار کسانی خواهند شد که مروج اسلام آمریکایی اند"؛ با ادبیاتی هتاکانه به جبهه پایداری و آیت‌الله مصباح نسبت به تندروی-یعنی مخالف با جبهه متحد و وحدت مد نظر جامعه روحانیت- و عاقبت آن هشدار داده بود. از ادبیات بی ادبانه مطلب عصبانی بودم و داشتم توی مسیر حرکت میکردم که" آقای م" از ادوار بسیج دانشگاه تهران و فعالین ستادی جبهه متحد را دیدم و گلایه کردم که این چه تیتر و چه مطلبی است علیه آقای مصباح!؟ او هم انتساب نشریه به ستاد را انکار کرد و با خونسردی گفت مال ما نیست، احتمالا بچه‌های کف میدان خودشان درآورده‌اند. جمله‌اش که تمام شد یکدفعه یکی از دوستانش با بغلی پر از آن نشریه از راه رسید و گفت حاجی بریم؟ گفتم عه اینها مال شما و ستاده؟ ‌ گفت آره دیگه. لبخند تلخِ سنگین‌تر از صد ناسزا تحویل "آقای م" دادم و رفتم. او امروز نماینده مردم تهران در مجلس شورای اسلامی است.

انتخابات ریاست جمهوری سال نود و دو، دومین عرصه تقابل جبهه پایداری و جریان سنتی اصولگرایان بود. پس از کنار رفتن باقری لنکرانی، آیت‌الله مصباح و پایداری از جلیلی حمایت کردند و اصولگرایی سنتی از قالیباف.
نتیجه این شد که حسن روحانی با هجده میلیون، رای آورد و قالیباف شش میلیون و جلیلی چهار میلیون رای آوردند.

اصولگرایان مقصر شکست را جلیلی و حامی اصلی اش می‌دانستند. همان موقع یکی از فعالین رسانه‌ای آنها در گوگل پلاسش آیت‌الله مصباح را به عنوان مقصر این شکست لعن کرد. اقدام زشتش با واکنش شدید همه روبرو شد و او مجبور به حذف و عذرخواهی شد. مدتی پس از انتخابات ، برای تولیدمحتوای تاریخی وارد سایت خامنه‌ای.آی آر شدم. دیدم همان آقای لعن کننده آنجا است و قرار است نشریه‌ای به نام "خط حزب‌الله" راه بیندازد تا در هیاهوی دولت روحانی، به امت حزب‌الله "خط" بدهد! کار را راه انداخت و چندسال بعد با تغییر تیم خبرگزاری فارس، جزو مدیران ارشد آنجا شد.

این دو خاطره، مشت نمونه خروار بود. از سال نود به بعد که آیت‌الله مصباح به مخالفت علنی و صریح با اصولگرایی غیرگفتمانی و قبیله‌گرایانه آقایان پرداخت، سیبل شد و کینه‌اش را به دل گرفتند. برخی بولتن و تحلیل‌های شبه امنیتی حتی وقیحانه مدعی بودند او می‌خواهد رهبری را تضعیف کند وخودش جای ایشان را بگیرد! در کف میدان رسانه هم قلم بدستانشان مک رر می‌گفتند او "مطهری زمان" است، یعنی باید برود با شبهات منحرفین مقابله کند و بیخود وارد سیاست شده و تا توانستند هم روی صحنه و هم پشت پرده علیهش فعالیت کردند. اما نماز غریبانه آقا بر پیکرش در سحرگاه روزهای کرونایی و تمجید کم نظیر از او در پیام تسلیتشان، خیلی چیزها را روشن کرد. نشریه خط حزب‌الله هم برایش تیتر زد "حکیم انقلابی و پارسا"، اما آن آقای لعن کننده توفیق این تیتر را نداشت، چون در خبرگزاری فارس بود.

اینها علت این موضع ضعیف و لایت اصولگرایان در برابر توهین‌های حسین قدیانی به آیت‌الله مصباح است. خیلی هایشان که درباره زمین و زمان موضع می‌گیرند خود را به ندیدن زدند و برخی دیگر زیر فشار مطالبه، یک موضع دو خطی مختصر گرفتند و تمام.


آنها که سال نود "نقد سیاست آقای مهدوی کنی" را توهین به روحانیت معرفی کردند و برایش سوگوار شدند،. حالا در برابر فحاشی و هتاکی هم قبیله ای خودشان به آیت‌الله مصباح سکوت کردند. این یعنی مبنای تقوا، سیاست و جناح است! یعنی دینداری باندی! اعضای جبهه پایداری هم که روزگاری همه هویتشان آیت‌الله مصباح بود ترجیح دادند سرگرم سفره‌ی غنیمت دولت منتخب باشند و به روی مبارک نیاورند!

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۰۰:۲۷ - ۱۴۰۰/۰۴/۱۷
0
0
من از ارادتمندان آیت الله مصباح بوده و هستم، اما به مرور برایم مشخص شده که رویه پایداری قابل قبول نیست. مگر غیر از این است که قالیباف به قول شما نماینده اصولگرایان سنتی اینقدر فهم و از خودگذشتگی داشت که اساسا نامزد انتخابات امسال نشد ولی جلیلی نامزد پایداری(که اگر زاکانی عزیز و از خودگذشتگی اش در دفاع از مواضع انقلاب نبود، همتی او را گوشه رینگ می برد)، چیزی نمانده بود که با فشار برخی اطرافیان کم فهم و کج اندیش در صحنه انتخابات بماند که اگر چنین میشد معلوم نبود الان رئیسی رأی می آورد یا روحانی سوم!
نکته بعد اینکه اگر منطق پایداری درسته چطور در ۲۴ درصد شرکت کننده انتخابات امسال در تهران که اکثریت قریب به اتفاق آن مذهبی ها هستند، هیچ کدام از لیستشان نه در شورای تهران ری آورد نه در مجلس!
فاعتبروا....
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین