به گزارش بولتن نیوز، میثم نادی در یادداشتی در رابطه با مدیریت ترافیکی و عملکرد شهرداری تهران نوشت : ترافیک تهران سالیانی است که هر صبح و عصر، شهروندان پایتخت را می آزارد و علیرغم رفت و آمد ادوار گوناگون شوراهای شهر و شهرداری ها، این معضل مزمن حل نشده و بعضا با بی تدبیری ها و ارائه راهکارهای غیرکارشناسی، گره ای بر گره های کور ترافیک تهران افزوده شده است.
رانندهای را در نظر بگیرید که پس از ساعتها اتلاف وقت در زمان اوج ترافیک، پشت چراغ قرمز چهارراهی قرار میگیرد که نه تنها دارای زمانبندی ثابت - و نه هوشمند! - است، بلکه باید بیش از ۲۰۰ ثانیه (حدود ۳ دقیقه) در پشت آن توقف کرده و در هنگام سبز شدن چراغ، تنها ۲۰ ثانیه فرصت عبور از تقاطع را داشته باشد و در غیراینصورت باید ۲۰۰ ثانیه دیگر هم معطل بماند! به این راننده که الان دیگر اعصابی برایش نمانده، سرنشینان احتمالی را هم بیافزایید که با چه روح و روانی، یا عازم محل کار هستند و یا در مسیر بازگشت به خانهاند.
به این مثال، اضافه کنید افسران پلیس راهنمایی و رانندگی را که اگرچه زحمات شبانه روزیشان مأجور و قابل تقدیر است اما بعضاً بدون هیچگونه اطلاعات از مهندسی ترافیک و برخلاف ماده 97 آیین نامه راهنمایی و رانندگی، به صورت دستی و کاملاً سلیقهای، اقدام به توزیع زمان سبز و قرمز چراغها بین هرکدام از فازها میکنند و تنها وقتی با بوقهای ممتد رانندگان معترض مواجه میشوند، حق تقدم را به سمت دیگر چهارراه میدهند! ناگفته پیداست که در چنین شرایطی انتظار صبر، تحمل و رواداری، نه تنها از راننده ایرانی که از هر راننده با ملیتی دیگر نیز امری محال و ناشدنی خواهد بود.
طبق آمار، ۲۰ میلیون خودرو در کشور پلاک گذاری شده اند که بیش از ۴ میلیون از آنها تنها در شهر تهران تردد دارند که به اذعان مسئولین ترافیک و حمل و نقل شهرداری، این تعداد خودرو ۶ برابر حداکثر ظرفیت معابر پایتخت است. حال تصور کنید در سایه اغماض مدیریت شهری و شتر دیدن و ندیدنهای کمیسیون ماده ۱۰۰ در پیش بینی پارکینگ مناسب برای این تعداد خودرو در فرایند ساخت و سازها، برای یافتن جای پارک این حجم از وسایل نقلیه، بر تهران و شهروندان، چه فشار ترافیکی در حال تحمیل است.
اجرایی نمودن تِزهای خلق الساعه ترافیکی در معابر مختلف از دیگر علل ایجاد گرههای کور در شریانهای شهری است که نه تنها اَبروان ترافیک را درست نمیکند، بلکه آن را به جرگه روشندلان پیوند میدهد! طرحهای یک شبهای که بدون توجه به زیرساختها و نیازها و بی آن که بتوانند شرایط بهتری را برای شهر رقم بزنند، بیشتر روی اعصاب مردم رژه میروند.
حتماً شما هم با تعجب، صبحگاهی در خیابان مشاهده کردهاید که در فلان خیابان پر ازدحام که عرض و طول آن دیگر توان پذیراشدن این حجم از خودرو و موتورسیکلت و... را ندارد، یک دو باند را به بهانه اتوبوس و دوچرخه و... اختصاص دادهاند که هنوز نه از سرویس مناسب اتوبوس آن خبری هست و نه از تجهیزات و فرهنگ دوچرخهسواریاش! عرض خیابان را کمتر کردهاند و سرنشینان خودروها که در ترافیک سرسامآور زمان هدر میدهند، غضب آلود به مسیرهای اختصاص یافته به سایر وسایل نقلیه نگاه میکنند که پرنده پر نمیزند و هر چند دقیقه، وسیلهای در حال تردد است!
آری؛ این نوع نگاه در مدیریت شهری باید تغییر کند تا به جای تفکر بر درآمدزایی صرف از جیب مردم در طرحهایی همچون زوج و فرد ترافیکی و... همت شود تا تهران به شهری برای زندگی تبدیل شود. راه حل، پرهیز از سیاسی کاری و منفعت طلبی به مساله ترافیک و ارائه راهکاری عملی، کارشناسانه و بومی برای حل این معضل است.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com