به گزارش بولتن نیوز، ناما وینستون میگوید: من از بچگی با فیلمها و کتابهای ترسناک بزرگ شدم و از آن زمان ژانر وحشت را دوست داشتم؛ اما این به این معنی است که من هنوز در ۴۴ سالگی از تاریکی وحشت دارم. به همین خاطر، تا به حال در تاریکی مطلق نبوده ام.
اما اکنون فهمیده ام که این موضوع روی فرزندم تاثیر گذاشته است. او نمیتواند از مهمانیهای شبانه با دوستانش یا اردوهای شبانه مدرسه لذت ببرد، مگر این که داخل اتاق چراغ روشن باشد؛ حتی چراغ راهرو هم برای غلبه بر ترسش کافی نیست.
این طور نیست که من او را در معرض چیزهای ترسناک قرار داده باشم، اما قطعاً عادتهای ترس از قرار گرفتن در تاریکی را به او آموخته ام. ما در اتاق خواب خود با چراغ روشن، و در خانه با چند چراغ میخوابیم. من هرگز او را به شجاع بودن در تاریکی تشویق نکرده ام.
اگر بخواهم از خودم دفاع کنم، میگویم وقتی او حدوداً سه ساله بود، من یک مادر مجرد بودم و شب، باعث عصبی شدن من میشد؛ زیرا مسئولیت حفظ امنیت همه، به عهده من بود.
عادتها کم کم منجر به این وضعیت شدند و من میدانم که برطرف کردن این مشکل به عهده من است؛ اما چگونه؟
چرا مردم از تاریکی میترسند
دکتر خانواده، میشلا سورنسن از سیدنی، میگوید به هراس واقعی از تاریکی، نوکتوفوبیا گفته میشود. ترسها و فوبیاها در کودکان بسیار شایع هستند.
هرچه کودک بزرگتر میشود، تخیل او نیز رشد میکند. در مراحل اولیه رشد تخیل، کودکان اغلب میتوانند در تشخیص واقعیت و خیال مشکل داشته باشند. این موضوع، اساس بسیاری از ترسها است.
نوکتوفوبیا یکی از شایعترین هراسهای کودکی است. به نظر میرسد این ترس، ناشی از کاهش ورودی بصری باشد که در تاریکی تجربه میکنیم و منجر به بیش فعالی سایر حواس مانند صدا و لمس میشود.
این موضوع میتواند باعث ایجاد یک واکنش خیالی در کودکان شود و به آنها اضطراب و ترس وارد کند. این بیماری اغلب در حدود ۳-۴ سالگی شروع میشود و با بزرگتر شدن کودک برطرف میشود.
دکتر سورنسن میگوید: تعداد کمی از کودکان این ترس را پشت سر نمیگذارند. این بیماری در دوران نوجوانی و بزرگسالی ادامه پیدا میکند و میتواند بسیار ناتوان کننده باشد.
دلیل این، میتواند متفاوت باشد و اغلب شامل چند عامل است. با این حال، یک عامل موثر این است که والدین نیز از تاریکی هراس دارند. ابراز این ترس در مقابل کودک میتواند این رفتار را تقویت کرده و به فوبیای ماندگار منجر شود.
وقتی بزرگسالان از تاریکی میترسند، چه کار کنیم؟
وقتی ترس والدین بر ترس فرزندشان تأثیر منفی میگذارد، دکتر سورنسن به آنها پیشنهاد میدهد تا برای کمک به خود و هم چنین فرزندشان، از یک متخصص کمک بگیرند.
روان شناس بالینی، تامارا کاونت، مستقر در آدلاید و رئیس فعلی انجمن روانشناسی استرالیا، میگوید: کمکهای حرفهای یکی از بهترین روشها برای درمان ترس یا فوبیا در افراد در هر سنی است.
اولین کاری که ما در بررسیها انجام خواهیم داد این است که ببینیم اوضاع کلی چه طور است و تعیین میکنیم که آیا مشکل بالینی است یا یک ناامیدی کلی در زندگی است. ما میتوانیم این موضوع را با تعیین این که ترس فرد چه قدر ناتوان کننده است ثابت کنیم.
آیا فرد میتواند بخوابد؟ آیا او میتواند شبها که تاریک است، در خانه راه برود و یک لیوان آب بنوشد یا به دستشویی برود؟ آیا حتی در طول روز هم مشکل دارد؟
من فرزندم را از تاریکی ترسانده ام؛ چه کار کنم؟
خانم کاونت میگوید: درمان از مرحله تشخیص به بعد، به خود فرد بستگی دارد. ما آن چه را که باعث ترس میشود مشخص میکنیم. برای اکثر افرادی که نگران تاریکی هستند، این مسئله مربوط به کمبود بینایی و در نتیجه عدم کنترل است.
آنها میترسند چه چیزی در تاریکی کمین کرده باشد؟ یک مزاحم؟ یک شخصیت ساختگی از یک فیلم؟
هنگامی که کاملا مشخص شود ترس برای چه وجود آمده و شخص، دقیقا از چه چیزی یا چه کسی میترسد، کار با راهکارهایی برای رفع آن آغاز میشود.
از بین بردن ترس از تاریکی
خانم کاونت توضیح میدهد: استراتژی ها، مربوط به آرام کردن ترس هستند؛ مربوط به تغییر سیستم اعتقادی کسی است که ترسش بی اساس است و به او یاد میدهد میتواند اوضاع را تحت کنترل خودش قرار دهد.
من مردم را تشویق میکنم واقع بین باشند و در لحظه ترس به خود بگویند میتوانند به راحتی مشکلشان را حل کنند و قرار نیست همیشه در حالت درماندگی بمانند.
خانم کاونت هم چنین در صورت لزوم، درمان با قرار گرفتن در معرض بیماری را پیشنهاد میکند.
روش "قرار گرفتن در معرض بیماری" یعنی به بدن خود یاد بدهید که امنیت دارد؛ با بیشتر قرار گرفتن در معرض ترس ها، ذهن به آنها عادت میکند و ترس از بین خواهد رفت.
خانم کاونت میگوید که بیشتر افرادی که فوبیا دارند، احتمالاً منبع دیگری از اضطراب نیز دارند؛ بنابراین استفاده از تکنیکهای آرام سازی میتواند به کاهش اضطراب کلی فرد کمک کند.
کمک به والدین برای کمک به فرزندانشان
دکتر سورنسن توصیه میکند:
درباره ترس فرزندانتان محترمانه صحبت کنید. از زبان مثبت و مناسب سن آنها استفاده کنید و آرام باشید. آخرین چیزی که میخواهید این است که کودک شما از ترس و نگرانی خود احساس شرمندگی کند و خجالت بکشد.
به آنها اطمینان ببخشید که در امنیت هستند. از گفتن جملاتی مانند "بگذارید هیولاهای زیر تخت را چک کنم" خودداری کنید و در عوض توضیح دهید که هیچ چیز در زیر تخت زندگی نمیکند و اتاق خواب آنها فضای امنی است.
اگر احساس میکنید که به دلیل ترس خود نمیتوانید این کار را انجام دهید، از کمک حرفهای گرفتن برای خانواده، شرمسار نباشید.
ترس باید کالبدشکافی شود. این به روند کار کمک میکند. مثلا اگر فرزندتان هنگام شب فیلمی را دید که صحنه ترسناکی داشت، در اینترنت پشت صحنه فیلم را جستجو کنید و به او نشان بدهید تا بداند که آن صحنه واقعی نبوده و جایی برای ترس و نگرانی وجود ندارد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com