گروه سیاسی: این یک واقعیت غیرقابل کتمان است که به دلایل مختلف، عامه مردم نسبت به عنوان "لاریجانی" نگاه منفی دارند. علت این اتفاق نیز عملکردی است که از سه برادر لاریجانی در این دوران دیده اند. علی لاریجانی، چه آن زمان که رئیس صدا و سیما بود و چه بعدها که شد رئیس مجلس. صادق آملی لاریجانی که در دستگاه قضا، سکان دار عدلیه کشور بود. و برادر دیگر یعنی فاضل لارجانی که احمدی نژاد، رئیس جمهور وقت، مانور زیادی روی عملکرد او داشت.
به گزارش بولتن نیوز، اهالی سیاست از اتفاقاتی که پیرامون فاضل لاریجانی باخبرند. احمدی نژاد در زمان ریاست جمهوری خود با پخش نواری در صحن مجلس ادعا کرد که فاضل لاریجانی با اتکا به قدرت برادرش، قصد زد و بند مالی داشته است. گرچه این ادعا از نظر سیاسیون جلوه خوبی نداشت و خیلی ها آنرا بی اخلاقی سیاسی عنوان کرده و حتی کار به تذکر رهبر انقلاب کشید، اما در هر صورت تاثیرش را در افکار عمومی گذاشت و یک لاریجانی، در افکار عمومی این فامیلی را به طور منفی باردار کرد.
اما هرچقدر هم که آن ادعا – چه درست چه غلط – در مورد فاضل لاریجانی، وزن داشته باشد به پای مسائل پیرامون صادق لاریجانی نمی رسد. کسی که رئیس دستگاه قضا مملکت بوده و روی کار آمدن پرونده طبری، نشان از عمق فساد تا دفتر رئیس دستگاه عدلیه کشور را می داد. این ماجرا را دیگر نمی شد با هیچ دلیلی پوشش داد. تهدید به سفر به نجف هم باعث بدتر شدن اقدام و چهره ای شد که صادق لاریجانی به عنوان قاضی القضات از خود به یادگار گذاشت.
علی لاریجانی هم که چه در قاموس رئیس صداوسیما و چه در قاموس رئیس مجلس، از آنجا که هیج وقت حتی سعی هم نکرد یک چهره مردمی و در کنار مردم تلقی شود، همیشه در کام مردم تلخ می نشسته و اگر امروز از عامه مردم بپرسید خواهند گفت که هیچ گاه او را یک رجال سیاسی مردمی قلمداد نکرده و نمی کنند.
این موارد و دلایل دیگر باعث شده است که نام لاریجانی در افکار عمومی بار سیاسی منفی داشته و به قول سیاسیون، رای منفی زیادی برای هر کسی ایجاد کند بخواهد در هر انتخاباتی با نام لاریجانی وارد عرصه رقابت ها شود. لذا به نظر می رسد بزرگترین رقیب لاریجانی خودش و میلیون ها رای منفی باشد که محصول سالها در کنار مردم نبودن بعضی از برادران لاریجانی باشد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
اللهم عجل لولیک الفرج
عوام از این جماعت می ترسند؟
ز خال گوشهٔ ابروی یار میترسم/
ازین ستارهٔ دنباله ..... دار میترسم/
ز رنگ و بوی جهان قانعم به بیبرگی/
خزان گزیدهام، از نوبهار میترسم/
*می ترسم و می ترسند/
از این نو واردهای شیفته پاستور؟
خیل کثیری می ترسند،