کد خبر: ۷۱۳۹۳۰
تعداد نظرات: ۲ نظر
تاریخ انتشار:
چه زمانی قرار است از تاریخ، عبرت بگیریم؟!

عدم وحدت؛ بزرگ ترین دشمن اصولگرایان بر سر راه پیروزی در انتخابات!

متاسفانه حریف اصلی اصولگرایان برای پیروزی در انتخابات همین عدم انسجام و رقابتی است که میان افراد مختف برای حضور در انتخابات شکل گرفته است. رقابتی که موجب چندپاره شدن نیروهای انقلابی گشته و توان رقابتی گزینه های اصولگرایان را به شدت کاهش داده است.
گروه سیاسی: در میان مردم مثلی رواج دارد که عاقل از یک سوراخ دو بار گزیده نمی شود. حال اگر جمعی از افرادی دور هم جمع شوند که همگی خود را جزو عقلا به حساب  می آورند، دیگر باید انتظار داشت که در صورت تصمیم به انجام کاری، به خوبی همه جوانب را سنجیده و از تاریخ عبرت گرفته باشند. اما اگر این جمع به اصطلاح عقلا چنین مسیری را طی نکنند و همچنان بر تکرار اشتباهات خود اصرار بورزند، چگونه می توان ایشان را سر عقل آورد و به مسیر درست بازگرداند؟!
 
عدم وحدت؛ بزرگ ترین دشمن اصولگرایان بر سر راه پیروزی در انتخابات!

به گزارش بولتن نیوز، این قصه پر غصه، داستان چالش این روزهای جریان اصولگرایی برای حضور در انتخابات ریاست جمهوری سال آینده است. نگاهی به خبرگزاری ها و کانال های تلگرامی به ما نشان خواهد داد که چند نفر جهت حضور در این عرصه اعلام آمادگی کرده اند و ادعای توانمندی برای اداره مملکت به عنوان رییس جمهور را دارند. آن قدر تعداد افراد مدعی قابل توجه می باشد که می توان یک دولت کامل را با این لیست تشکیل داد. بسیاری از این جمع بدون در نظر گرفتن شرایط جامعه و میزان شهرت خود و محبوبیتی که دارند، در سودای رسیدن به پاستور به سر می برند.
 
عدم وحدت؛ بزرگ ترین دشمن اصولگرایان بر سر راه پیروزی در انتخابات!

همین از هم گسیختگی و بی برنامگی مفرط اصولگرایان است که انسان را به یاد سال 92 و شکست ایشان در انتخابات ریاست جمهوری می اندازد. انتخاباتی که ایشان به خیال پیروزی مطلق با تعداد زیادی کاندیدا در انتخابات حضور پیدا کردند و در نتیجه این اتفاق، حسن روحانی با آن میزان رای حداقلی سکان هدایت کشور را به دست گرفت. قاعدتا با داشتن چنین تجربه ای باید تاکتیک مناسب تری در این دوره از انتخابات مدنظر قرار بگیرد اما متاسفانه باز هم همان دام پیروزی قطعی و در موضع ضعف قرار گرفتن جریان مقابل باعث صف بندی های درون جناحی میان اصولگرایان گشته است.

اردوگاه رقیب که علی رغم داشتن چندین گزینه، به واسطه عملکرد فاجعه بار دولت چیزی برای عرضه ندارد، قطعا در شرایطی که عقلای جمع درست رفتار کنند و به گزینه ای درست برسند و بر سر آن وحدت نمایند، شانس چندانی برای پیروزی در انتخابات نخواهد داشت. اما متاسفانه حریف اصلی اصولگرایان برای پیروزی در انتخابات همین عدم انسجام و رقابتی است که میان افراد مختف برای حضور در انتخابات شکل گرفته است. رقابتی که موجب چندپاره شدن نیروهای انقلابی گشته و توان رقابتی گزینه های اصولگرایان را به شدت کاهش داده است.
 
نتیجه چنین اتفاقی می شود شکستی بدتر از سال 92 آن هم در شرایطی که رقیب چیزی برای عرضه ندارد. در صورت وقوع این فرصت سوزی، اگر فردا روزی با روی کارآمدن مجدد دولتی مانند دولت تدبیر و امید، شرایط بدتر از امروز شد و باز هم بحث های دولت انقلابی و غیرانقلابی پیش آمد، دیگر مردم شنوای این حرف ها نخواهند بود زیرا با نگاهی به پرونده افراد منتقد به این نتیجه خواهند رسید که جماعتی ناتوان از وحدت برای پیروزی درست و حسابی در انتخابات ریاست جمهوری، چگونه قرار است یک کشور را با آن همه پیچیدگی و مشکلات اداره نمایند؟! سخنی که به نظر درست می رسد و باید برای عملی نشدن این فرضیه، هر چه زودتر فکری شود تا دشمن اصلی اصولگرایان یعنی عدم وحدت، موجب پیروزی جریان رقیب نشود.
منبع: بولتن نیوز

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

انتشار یافته: ۲
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۲
احسان صادقی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۱۳:۳۲ - ۱۳۹۹/۱۲/۲۴
0
0
سلام علیکم، کسانی اصرار بر ماندن در انتخابات به هر قیمتی می کنند در تشخیص مساله شرعی خود دچار خطا شده اند، انها بیان می کنند اگر کسی خود را اصلح بداند، واجب است در انتخابات بماند، و تنها در صورتی می تواند کنار برود که خطر روی کار آمدن فاسد وجود داشته باشد، آنگاه باید کنار برود.
البته همگان می دانند که اکنون خطر بسیار جدی روی کار آمدن فاسد زیاد است. لذا واجب است کسانی که مقبولیت کمتری دارند کنار بروند.
برگردم به نکته اول، طبق روایات کسی که خود را بهتر از کسی بداند به هلاکت افتاده است،نمونه آن داستان مکالمه خداوند به حضرت موسی بود که دستور داد بد ترین مخلوق روی زمین را بیاورد، هرچه گشت کسی را ندید، سگی را دید و می خواست او را بیاورد، اما در این حین پشیمان شد و خود را به عنوان بدترین انسان به پیشگاه باری تعالی اورد (داستان نقل به مظمون است)
حالا چه شده که مردم متدین ما خود را به هلاکت دنیا و آخرت می اندازند و خود را اصلح می دانند (درست مثل احمدی نژاد)
پس در چه صورت اصلح شناسایی می شود؟ شاخصه اول اصلح پست گریزی است، اگر خواص متدین کسی را شناختند که پست گریز است به او اصرار کنند که اصلح است، آن گاه حجت بر او تمام می شود (همانگونه که با اصرار مردم حجت بر امام علی تمام شد)، و باید به انتخابات بیاید، ولی اگر احتمال داد که با کاندید شدن، احتمال آمدن یک فرد فاسد وجود دارد باید خود را کنار بکشد چرا که خطر آسیب به اسلام وجود دارد (همان طور که امام علی 25 سال سکوت کردند تا اسلام سالم بماند)

این چند سال به شدت آسیب دیده شئونات مختلف اسلام، دیگه بیشتر به آن لگد نزنیم.
به احسان صادقی
|
Iran, Islamic Republic of
|
۲۰:۲۹ - ۱۳۹۹/۱۲/۲۴
0
0
اولا با ملاک شما حضرت یوسف علیه السلام هم تشنه قدرت بود که از شاه مصر خواست او را خرانه دار کند! قال اجعلنی علی خزائن الارض انی حفیظ علیم . آیه 55 سوره یوسف.

ثالثا به امام علی علیه السلام دروغ نبندید. دروغی که چند دهه است دارند به ایشان می بندند و می گویند ایشان سکوت کرد تا اسلام آسیب نبیند! لعنت خدا بر مروجان این عقیده. آیا بیش از سلطه اصحاب سقفیه و انحراف ناشی از آنها چیزی به اسلام آسیب می رسند؟ آیا امام علی علیه السلام وقتی حضرت زهرا سلام الله علیها را سوار بر استری به درخانه های مردم می برد و از آنها برای قیام و شورش دعوت می کرد نگران خطر برای اسلام نبود؟ آیا آن وقتی که چهل نفر شبانه با ایشان بیعت کردند و امام دستور داد فردا با سرتراشیده و شمشیر برهنه در هنگام ظهر بر در مسجد پیامبر حاضر شوند و قیام کنند نگران اسلام نبود؟ آیا وقتی با دو انگشت حیدری نای خالد بن ولید را فشرد تا او به حال مرگ افتاد به فکر اسلام نبود؟ آیا بعد از خلافت نگران تفرقه بین مسلمانان و جنگ داخلی بین آنها نبود که ذره ای حاضر به سازش با طلجه و زبیر و معاویه نشد؟
خیر. حقیقت دقیقا خلاف آن است. امام نتوانست قیام کند چون مدعیان تشیع سر قول خود نماندند و از آن چهل نفر جز سلمان و مقداد و ابوذر نیامدند و عمار هم بعد از ظهر آمد. در اینجا که وظیفه قیام از امام ساقط می شود و هر بار هم تعداد کافی برای قیام باشند ولو اقلیتی که قاتل عثمان بودند- و مردانه بایستند قیام واجب می شود.

ثالثا شناخت فاسد هم اتفاقا بسیار ساده است.
هر کس منطق دموکراسی و حقانیت رای اکثریت مردم را پذیرفت؛
هر کس برای رضایت و دلخواه مردم در مورد حجاب حرفی نزد،
هرکس برای کسب رای و مصلحت حرفهای دلخواه قومیتی زد،
هر کس دم از مذاکره و تدبیر و خرمندی زد تا انقلابی گری را بیخردی و بی منطقی جلوه دهد،
هر کس دستاوردهای انقلاب را به ساختن سد و کارخانه و موشک و مادیات منحصر کرد،
هر کس واژه منحوس و اهریمنی توسعه و پیشرفت را تکرار کرد،
هر کس سقوط آزاد بشریت را پیشرفت نامید،
هر کس دشمنان اسلام را قدرتهای بزرگ نامید،
هر کس دم از خصوصی سازی زد، هر کس ساز ملی گرایی را کوک کرد،
هر کس پذیرفت که مسلمان برای امور داخلی و حق مسلم خود باید با طاغوتهای جهان مذاکره کند و از آنها اجازه بگیرد،
هر کس گفت خون شهدا انقلاب را حفظ می کند و نگران نباشید
و....
شیطان است و حتی صالح هم نیست ولو تمام 6 فقیه شورای نگهبان او را تایید صلاحیت کنند.


صالح کسی است که منادی احیای بند میم وصیت نامه امام خمینی باشد. فردی صالح است که ذره ای ارزش برای گروه و باند و حزب و افکار عمومی و.. قایل نباشد و شجاعتی ابوذروار داشته باشد و سیاستش اسلامی باشد نه اسلامش سیاسی.
صالح محال است جلسات تقسیم قدرت بگیرد و بگوید تو کنار برو فلان مقام را به تو می دهم و به تو بهمان می دهم!

حالا ببینید در افراد مطرح صالح وجود دارد؟ اصلح پیشکش.
ما همیشه بین بد و بدتر انتخاب کرده ایم. فقط باید بد را انتخاب کنیم.
نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین