گروه بین الملل: «سیاست ترامپ علیه ایران شکست خورد. روش های زیرکانه تر و هوشمندانه تری هم برای سخت گیری علیه ایران وجود دارد». ظاهرا تنها تفاوت تیم بایدن و ترامپ در این جمله بایدن است که مهر ماه گذشته بیان کرد.
به گزارش بولتن نیوز، دولت بایدن پا جای پای ترامپ گذاشته است البته با پیچیدگی بیشتر. ترامپ در سالهای حضور در کاخ سفید فقط از ابزار تحریم استفاده کرد هر چند ادعایش این بود که آماده گفت و گو و مذاکره با ایران برای دستیابی به «توافقی بهتر» است. بایدن نیز به رغم ادعای بازگشت به برجام همچنان در عمل به رویکرد فشارهای حداکثری که ترامپ علیه ایران اتخاذ کرده بود، ادامه میدهد. هر چند بایدن با اذعان به شکست فشارهای حداکثری دولت سابق ترامپ از بازگشت به دیپلماسی سخن میگوید اما تداوم موضع گیری های مقام های آمریکایی در سخن گفتن از دیپلماسی بدون این که گامی در مسیر لغو تحریمها بردارند، این برداشت را در پی دارد که دولت بایدن با شعار مذاکره و دیپلماسی به دنبال آن است که در داخل ایران با مقصر جلوه دادن حاکمیت وایجاد چند صدایی و متشنج کردن فضا برای امتیازگرفتن یارگیری و شکست تحریم های حداکثری را به پیروزی تبدیل کند.
در فضای تبلیغی- رسانه ای هم این رویکرد دیده میشود که سعی بر آن است حاکمیت در ادامه تحریم ها و بن بست سیاسی در حل تنش با آمریکا در خصوص برجام مقصر شناخته شود اما به نظر می رسد ورود به هرگونه مذاکره جدید در شرایطی که آمریکا هیچ گونه تغییری در این رویکرد و فشارهای خود نداده به معنای تسلیم در برابر همان رویکرد ترامپ باشد. ترامپ اردیبهشت97 از برجام خارج شد و با از سرگیری تحریم های یک جانبه و غیرقانونی اعلام کرد باید توافق جدیدی با ایران شود که علاوه بر تغییر بندهای مربوط به غروب هسته ای، برنامه موشکی و فعالیتهای منطقهای ایران نیز در آن گنجانده شود. اعضای تیم بایدن نیز بارها اعتراف کردهاند که فشارهای حداکثری ترامپ علیه ایران شکست خورده و او با خروج از برجام اشتباه بزرگی را مرتکب شده است اما در عمل به جای بازگشت به برجام و لغو تحریم ها به اجماع سازی منفی علیه ایران چشم دوخته اند تا شاید تهران تحت فشارهای سیاسی تسلیم شود.در واقع دولت بایدن می خواهد با ارائه کمترین مشوقها که لغو ممنوعیتهای ساده، پس گرفتن مکانیسم شکست خورده ماشه و دعوت به مذاکرات با ایران و بهرهگیری از تهدیداتی چون پیامدهای ناشی از تحریمهای دولت ترامپ و تصویب قطعنامه شورای حکام علیه جمهوری اسلامی است، ایران را وادار به پذیرفتن شروط خود کند. ضمن این که به نظر میرسد پذیرش مذاکرات جدید به معنای دادن فرصت به آمریکا برای پیگیری شروطی است که جسته و گریخته از سوی مقام های دولت بایدن در خصوص لزوم تغییر برجام و گنجاندن برنامه موشکی و منطقه ای ایران در آن مطرح میشود. این سوال مطرح است که اگر دولت جدید آمریکا حسن نیت دارد و واقعاً معتقد به دیپلماسی است چرا ابتدا تحریمهای ایران را لغو نمی کند آن هم تحریم هایی که بر اساس توافق هستهای برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت لغو شده بود؟ برجام حاصل 10 سال مذاکرات مستمر است، چه دلیلی برای مذاکره مجدد وجود دارد؟
آیا دولت جدید آمریکا به دنبال دیپلماسی است یا این که تصور می کند اکنون میتوان با طولانی کردن بازگشت به برجام و اجماع سازی منفی علیه ایران میوه فشارهای حداکثری ترامپ علیه تهران را چید؟ جالب این جاست که با اضافه شدن ریچارد نفیو (معمار تحریم ها)- که از طراحان اصلی تحریم های فلج کننده در دولت اوباما بود- به تیم بایدن، این ارزیابی قطعی تر از گذشته موضوعیت می یابد که آمریکا تحریم ها را حربه ای مفید و موثر می داند و آن ها را با برجام و فراتر از برجام کنار نخواهد گذاشت.
ایران از مذاکره و گفت و گو و تعامل گریزان نیست منتها در طول سال های اخیر عملکرد دولت ترامپ به گونه ای بود که نه تنها ایران بلکه بخش زیادی از جامعه جهانی عملا منطقی برای مذاکره با واشنگتن پیدا نمی کردند. در این شرایط طبیعی بود که چنین مذاکراتی اساسا شکل نگیرد. اکنون این سوال پیش می آید که مگر شرایط تغییر کرده است که رویکرد ایران هم تغییر کند؟ به عبارتی بایدن کدام رفتار ترامپ علیه ایران را تغییر ماهوی داده است که بتوان نام تغییر را بر آن نهاد؟ استدلال تهران در نپذیرفتن شرکت در نشست غیررسمی اعضای برجام هم از همین منطق تبعیت میکند. واقعیت این است که آمریکا در دوره جدید تلاش میکند از میراث شوم ترامپ یعنی فشار حداکثری بر ملت ایران بهرهبرداری کند. با این منطق بعید است بایدن که به جای عمل به تعهداتش دست پیش گرفته است، بتواند گرهی از برجام باز کند. خواسته ایران در این بین تنها یک چیز است: «حرف فایده ندارد، فقط عمل».
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com