به گزارش بولتن نیوز، آیتالله «سید محمد ضیاءآبادی» مفسر قرآن کریم، استاد اخلاق و از علمای برجسته تهران در سن ۹۲ سالگی دعوت حق را لبیک گفت.
این استاد تفسیر و اخلاق از شاگردان آیتالله بروجردی، امام خمینی(ره) و علامه طباطبایی بود که جلسات تفسیر و اخلاق وی در مسجد علی بن الحسین(ع) دربند برگزار میشد. وی از روحانیان و مبلغان موفق در امر وعظ و تبلیغ در تهران بود و مشتاقان زیادی داشت.
از این رو امیرمحسن سلطاناحمدی، عضو کانون مداحان شمالشرق تهران یادداشتی با عنوان ” تهران فقیر شد! ” را به مناسبت درگذشت آیتالله سیدمحمد ضیاءآبادی به رشته تحریر درآورده که متن آن از نظر میگذرد.
برخی رزق و روزی را فقط در متاع دنیوی و پول و ثروت می دانند، در صورتی که برترین رزق و روزیها ارزاق معنوی است که یکی از این رزقهای معنوی، وجود عالمان دینی است که حضور و وجود آنها در یک شهر باعث برکات مادی و معنوی در آن شهر و دیار است.
حتی نفس کشیدن چنین عالمی برای آن شهر و دیار برکات فراوانی به همراه دارد و در اثر دعا و مناجات و نماز شب خواندن این عالم فرزانه، بلا و گرفتاری نیز از آن دیار دفع و رفع میشود.
جایگاه عالمان دینی به حدی بالا است که در قرآن خداوند به فضیلت عالمان دینی اشاره نموده و می فرماید: «یَرْفَعِ اللَّهُ الَّذِینَ آمَنُوا مِنْکُمْ وَ الَّذِینَ اُوتُوا الْعِلْمَ دَرَجاتٍ؛ خداوند کسانی از شما را که ایمان آوردهاند و دانشمندان را درجاتی برتری دهد.» (آیه ۱۱ سوره مجادله).
اگر ما گاهی در روزمرگی های خود در این دنیای پر زرق و برق غرق شدهایم، اما این عالمان دینی هستند که هرگز فریب این زرق و برق دنیا را نمیخورند و هم ما را از این غفلت بیدار میکنند و هم برای ما نیز توبه و استغفار میکنند؛ به همین دلیل است که به برکت دعای یک عالم و یک مؤمن بلای از یک شهر و قریه دفع می شوند، چون آنها خدا باوران و خدا ترسان واقعی هستند که قرآن هم درباره آنها می فرماید: «اِنَّما یَخْشَی اللَّهَ مِنْ عِبادِهِ الْعُلَماءُ؛ از بندگان خدا تنها علماء هستند که از خدا میترسند.» (آیه ۲۸ سوره فاطر).
روز گذشته تهران یکی از ستونهای بزرگ معنوی خود را از دست داد و سوگوار عالم عامل، استاد فرزانه اخلاق، مفسر مردمی قرآن، تربیت کننده نفوس، بیدار کننده قلوب مرحوم آیتالله سید محمد ضیاءآبادی(رضوان الله تعالی) شد. به حق ایشان یک استاد اخلاقی مهذب بودند که قبل از هر توصیه و کلامی خود عامل به سخنان و مواعظ خود بودند که در این مجال، قلم این کمتر، از توصیف و وصف این بزرگ عرشی ناتوان است.
در سالهای آغازین دهه هشتاد وقتی از محضر مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی درخواست معرفی استاد اخلاق نمودم، و خودشان نیز به علت کسالت و بیماری جلساتشان کمتر برگزار میشد، ایشان توصیه نمودند که از محضر آیت الله ضیاءآبادی بهره ببریم.
آشنایی و بهره از محضر این عالم عامل، هدیهای بود از سوی مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی که این حقیر و سایر دوستان را به این عالم بزرگوار ارجاع دادند، و آن زمان که هنوز مشهوریت عمومی ایشان نداشتند، توفیق یار شد که دوشنبهها از محضرشان بهره ببریم. هر چند از قبل از انقلاب و دوران طاغوت، کرسی مباحث، مواعظ و آثار مکتوب ایشان چراغ راه اهل معنویت و معرفت بود.
جلسات ایشان هر دوشنبه در مسجد علی بن الحسین(ع) دربند در شمال تهران برگزار می شد و با وجود بُعد مسافت هر هفته شاهد حضور جمعیت زیادی از اقصی نقاط تهران و حتی شهرهای اطراف بودیم که با اینکه آن زمان هنوز مترو تجریش راه اندازی نشده بود، اما مشتاقان زیادی به این مکان می آمدند تا از محضر این عالم عامل ره توشهای کسب کنند.
ایشان انس عجیب و خاصی به قرآن داشتند و همیشه منبرها و کرسی درس اخلاق ایشان برگرفته از آیات نورانی قرآن بود، تا جایی که حتی مبحث درس اخلاق را هم با استناد به آیاتی از قرآن شرح و توضیح می دادند. و این جلسات درس اخلاق، نور بود و هدایت و واقعاً آیتالله ضیاءآبادی مصباح هدایتی بودند که با استفاده و استناد به آیات و روایات چراغ هدایت بخش، قلوب مردم بودند.
هر چند ایشان مفسر قرآن نیز بودند، اما فرق مهمی که با دیگر مفسرین داشتند این بود که بسیار روان و قابل فهم برای عموم، آیات را تفسیر مینمودند و آن هم در همین جلسات اخلاقی که گاهی تبدیل به جلسات تفسیری میشد، این مباحث تفسیری مطرح شد که سپس توسط بنیاد خیریه الزهرا(س) تحت نظر ایشان به صورت مکتوب چاپ شد که مورد استقبال عموم خصوصاً اهل علم قرار گرفت. و نکته دیگر اینکه این دوستان زحمت میکشیدند این جلسات را به صورت جزوه برای هفته بعد در تیراژ فراوان و رایگان چاپ و توزیع میکردند که با مرور این جزوه بهتر و دقیقتر به مبحث جلسه قبل اشراف پیدا میکردیم.
از آنجایی که محوریت مباحث ایشان حتی در درس اخلاق، با محوریت قرآن و روایات بود این پیوند نور علی نور باعث شده بود که کلام ایشان بر عمق جان مستمع تأثیر فوق العادهای بگذارد و خود نیز عامل به سخنانشان بودند، این کلام بر روح و جان انسان تأثیر عمیقی می گذاشت، تا جایی که در دلها یک انقلاب درونی و بیداری روحی ایجاد می کرد و زنگار دل را میشست و روح را صیقل می داد، و انسان را آماده پذیرش حق و سیر الی الله می نمود.
به حدی کلام ایشان نافذ بود که تا جلسه بعدی مستمع در مراقبه اعمال بود که خطایی از او سر نزند و به دوشنبه و جلسه بعدی برسد تا توشهای جدید کسب کند. کمتر کسی از مستمعین این جلسات را میتوان یافت که این تأثیر کلام بر وی وجود نداشته باشد و آثار کلامی بر وی تأثیر نگذاشته باشد.
علاوه بر جلسات اخلاق و تفسیر قرآن، ایشان توصیه زیادی به کمک به مردم و دستگیری از نیازمندان داشتند که در همین راستا با کمک برخی خیرین خیریهای تحت نظر ایشان تشکیل شده بود که به نیازمندان کمک میشد و همچنین آثار مکتوب ایشان نیز با قیمتی بسیار مختصر توسط نیکوکاران چاپ و توزیع میشد.
نکته دیگر اینکه؛ در یکی از جلسات هفتگی، ایشان سوگوار از دست دادن فرزندشان بودند و ما احساس کردیم که ایشان این هفته جلسه را برگزار نمیکنند، اما به یاد دارم که ایشان جلسه را تعطیل نکردند و به ایراد سخن پرداختند، به حدی که در چهره نورانی ایشان این داغ و سوگ فرزند به خاطر ارتباط معنوی با خدای خویش، اصلا تأثیری نگذاشته بود که جلسه را تعطیل کنند.
از دیگر توصیههای ایشان، تأکید بر شناخت مسائل اعتقادی و احکام بود، که به علت ضرورت این موضوع همیشه در ابتدای جلسه به ذکر مختصری از احکام مهم روز می پرداختند.
و امروز در پایانی روزهای دهه نود سوگوار از دست دادن چنین عالم عامل و مردمی هستیم که حیات ایشان برکتی عظیم برای تهران بود و ایشان یکی از ستونهای معنوی و دینی این شهر بودند که با از دست دادن این عالم ربانی میتوان گفت که تهران از نظر معنوی فقیر شد.
در این سالهای دهه نود و حتی قبل از آن تهران نور و برکت خود را از حضور و نفس پاک بزرگانی همچون مرحوم آیتالله حاج آقا مرتضی و حاج آقا مجتبی تهرانی، آیتالله مجتهدی تهرانی، آیتالله خوشوقت گرفته بود که ستونهای نورانی و معنوی این شهر بودند و امروز نیز با آسمانی شدن آیتالله ضیاءآبادی، تهران از حضور و نفس چنین عالمانی خالی و فقیر شد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
---
اگر دین داران مذهبی به نقش حیاتی و سرنوشت ساز حد و مرزها و بایدها ونبایدها و هشدارهای شناختهای فرهنگ دین داری و مذهب داری قرآنی توجه نکنند ؛ بحکم قرآن یک عمر دین داری و مذهب داری خود را با این بی توجهی تباه کرده و بی ترید مطابق هشدارهای قرآن در قیامت به عذاب نا بخشودنی الهی دچار خواهند گشت . بنگرید به آیات 103 تا 106 سوره کهف و آیه 9 سوره اسراء .
مهم ترین و ظیفه و مسئولیت غفلت ناپذیر دین شناسان قرآن شناس و همه ی متولیان آموزش تبلیغ دین و مذهب است که پیش از هر بار شروع این آموزش و تبلیغ و پیش از هر سخنی از دین و مذهب ملاک و معیارها و اصول دین داری و مذهب داری در شناختهای مذکور را به دین داران در تمام رسانه ها یاد آوری کنند تا مردم یقین بدانند دین داری و مذهب داری خود را آیا مطابق با خواست خداوند که حاکم و ناظر بر همه ی خواستها است انجام می دهند یا خدای نکرده بنام دین و مذهب با ترفندهای دین فروشان گرفتار راه شیطان شده اند.
مردم دین دار مذهبی باید به کلیات اصول ارزیابی درستی و نادرستی آنچه که بنام دین و مذهب به آنان عرضه می شود پیوسته آگاه شوند تا خدای نکرده بنام دین و مذهب با من در آوردیها و خرافات دین زدا در دام شیطان که دشمن قسم خورده ی دین خدا است گرفتار نشوند.
این آگاهی تنها با تلاش پیوسته ی دین شناسان قرآن شناس و همه ی متولیان آموزش و تبلیغ دین و مذهب با یاد آوری نقش حیاتی شناختهای فرهنگ دین داری و مذهب داری قرآنی به مردم تحقق خواهد یافت.