داستان تحريم ها عليه ايران داستاني تكراري و البته كسل كننده در تمامي 3 دهه گذشته بوده است. در دهه اخير فصل جديدي از اين داستان رونمايي شد و آن اين بود كه بطور مستقيم موضوع تحريم ها با هسته اي شدن ايران گره بخورد.
بخش اصلي داستان در اين فصل جديد يك ترجيع بند ثابت داشت و همواره جمهوري اسلامي متهم به ساخت سلاح هسته اي و بمب اتم! شده تا به نوعي اعمال تحريم ها يك توجيه به اصطلاح منطقي و حتي با رنگ و لعاب حقوقي داشته باشد!
اما جالب است كه رسانه هاي غربي هم وقتي مي خواهند داستان تحريم ها را انعكاس دهند اذعان مي كنند واقعيت چيز ديگري است و اين داستان درونمايه واقعي ندارد.
واقعيت از زبان جرمي هاموند سردبير فارين پاليسي-Foreignpolicy خواندني است: «ايران چون از آمريكا سرپيچي مي كند متهم به ساخت سلاح هسته اي است.»
البته بخش واقعي داستان تحريم ها و هسته اي شدن ايران بدين جا ختم نمي شود و يك فصل تلخ براي آمريكا و چند كشور دنباله روي او دارد كه واشنگتن پست چندي پيش نتوانست از آن عبور كند و با اين تحليل كه ايران با وجود فشار و تحريم به فناوري هسته اي دست يافته است نوشت: «سالها تصور مي شد كه تحريم هاي اقتصادي و سياسي مي تواند ايران را به يك طرف مذاكره ساز ش پذير تبديل كند اما اين، يك تصور اشتباه بود. ايستادگي ايران اين نظريه را كه زماني طرفدار داشت، به وضوح تضعيف كرد و به جاي آن بهت و حيرت گريبانگير غرب شد... ايران در تاريخ كشورهاي هسته اي يك استثناست و بدون حمايت خارجي به اين فناوري دست يافته است.»
بنابراين اينكه تحريم ها بخاطر هسته اي شدن ايران بوده و هست سخني به گزاف و خلاف است و از سوي ديگر؛ پروژه تحريم ها براي به اصطلاح مهار ايران تنها به يك پروسه تبديل گرديده و مشمول مرور زمان شده است.
اما اين نوشته تلاش مي كند اكنون كه موضوع تحريم نفتي ايران طي روزها و هفته هاي اخير در فضاي رسانه اي اوج گرفته و از سوي آمريكا و دو، سه كشور اروپايي ادعا شده اين تحريم خاص، خاصيت فلج كنندگي و گزندگي براي ايران دارد، مسئله مورد اشاره را مورد واكاوي و سنجش قراردهد.
نكته محوري شرايط و اقتضائات زماني در پهنه تحولات منطقه اي و جهاني است كه باعث شده اجرايي شدن تحريم نفتي ايران در عمل و فراتر از صحنه مجازي و رسانه اي با موانع متعددي روبرو باشد و تحقق آن را در وضعيت تعليق قرار دهد چرا؟ در ادامه بخوانيد؛
1- اولين دليل اين است كه موقعيت آمريكا و اروپا در تعقيب موضوع تحريم نفتي ايران كه خروجي آن مثمر ثمر باشد بسيار متزلزل است. بحران گسترده مالي در اروپا طي4 سال گذشته كمرشكن بوده است و كشورهاي اروپايي به شدت آسيب پذير شده اند و قدرت ريسك ندارند تا جايي كه چند روز پيش مؤسسه اعتبارسنجي «استاندارد اندپورز» اعلام كرد رتبه اعتبار اقتصادي فرانسه و 8 كشور اروپايي ديگر تنزل يافته و چون «نفت» يك كالاي استراتژيك و حياتي است تصميم گيري ها پيرامون آن بسيار محتاطانه خواهد بود. به همين خاطر است كه اعضاي اتحاديه اروپا براي تصميم گيري درباره تحريم نفتي ايران اختلاف نظر شديدي دارند و هر بار كه بحث در اين خصوص بالا مي گيرد آن را به تعويق مي اندازند و اخيرا شبكه خبري بلومبرگ گزارش داد كه اروپا تحريم نفتي ايران را 6 ماه به عقب انداخت و رويترز تصريح كرد تحريم نفتي ايران به اول ژوئيه (11 تير 1391) حواله داده شده است.
بنابر گزارش هاي منتشره اختلافات به حدي ريشه دار و عميق است كه برخي از اعضا حتي تعويق 12 ماهه تحريم نفتي ايران را دنبال مي كنند.
موقعيت آمريكا هم اگر بدتر از اروپا نباشد بهتر نيست و علاوه بر اينكه امروز آمريكا بدهكارترين دولت جهان است و بدهي اين كشور از مرز 15 تريليون دلار گذشته و هر روز به آن اضافه مي شود درگير يك جنبش اعتراضي 99درصدي است كه پيامدهاي اقتصادي و سياسي آن گلوي نظام سرمايه داري را به شدت و با قوت مي فشارد و طرفه آنكه آمريكا با اين محاسبات مي خواهد در تحريم نفتي بر ضد ايران كمك حال اروپا باشد كه بايد گفت؛ كوري شود عصاكش كوري ديگر!
2- دليل ديگر اين است كه بسياري از كشورهاي اروپايي كه خريداران نفت ايران هستند با موضوع تحريم نفتي ايران مخالف هستند چون يك استدلال صريح و كاملا روشني دارند: «افزايش قيمت نفت».
در پي اين استدلال بود كه خبرگزاري فرانسه موضوع تحريم نفتي ايران از سوي اتحاديه اروپا را نااميدانه گزارش مي كند و تصريح مي نمايد: «توافق ها شكننده است» و اين شكنندگي آنچنان نمايان شده كه گزارش ها حاكي است ايتاليا، اسپانيا و يونان قراردادهاي نفتي خودشان با ايران را در سال 2012 تمديد كرده اند.
3- در ادامه دلايل اين نكته گفتني است كه تلاش ها و تحركات آمريكا براي اجرايي شدن تحريم نفتي ايران تاكنون به شكست انجاميده است.
آمريكايي ها خيلي سعي داشتند در موضوع تحريم نفتي ايران، چين را به خاطر موقعيت اقتصادي و سياسي اين كشور با خود همراه سازند اما جالب است كه نتيجه را از زبان گري لاك سفير آمريكا در پكن شنيد كه به وضوح اعتراف مي كند لابي كشورش جهت همراه كردن چين براي تحريم نفتي ايران شكست خورده است. ضمن آنكه چين طي بيانيه اي رسمي با اعتراض به آمريكا اعلام كرد به همكاري هاي خودش در بخش هاي انرژي و بازرگاني با ايران ادامه مي دهد. همين وضعيت در ژاپن نيز تكرار شد و سفر مقامات آمريكايي به اين كشور نتيجه اي در بر نداشت و پاسخ وزير خارجه ژاپن درباره تحريم نفتي ايران اين بود كه اين تحريم نه تنها ژاپن بلكه بر اقتصاد جهاني تاثير منفي مي گذارد.
اينجا بود كه از روز دوشنبه هفته جاري به مدت 3 روز هيئت نمايندگي آمريكا به رياست رابرت آينهورن وارد كره جنوبي شد اما پاسخ مقامات سئول باز ناكامي آمريكايي ها را نشان داد چرا كه مقامات كره اعلام كردند تحريم خريد نفت ايران زيان هاي سنگيني به اقتصاد كره جنوبي مي زند، و حتي در پي سفر آينهورن مشاور ويژه وزيرخارجه آمريكا به كره جنوبي، مردم اين كشور تظاهرات و تجمعات گسترده اي در مخالفت با تحريم نفتي ايران برگزار كردند.
4- همچنين علاوه بر مخالفت كشورهاي اروپايي و آسيايي با تحريم نفتي ايران، موضع گيري روسيه نيز حائز اهميت است.
افزون بر اينكه مقامات مسكو بارها و به كرات مخالفت خود را در موضوع تحريم نفتي ايران اعلام كرده اند آنچه تامل بيشتري را مي طلبد اظهارنظر گنادي گاتيلوف از مقامات ارشد وزارت خارجه اين كشور است كه اخيرا خاطرنشان كرد هر قطعنامه اي درباره تحريم نفتي ايران را وتو مي كنيم.
5- از ديگر دلايلي كه نشان مي دهد تحريم نفتي ايران در عمل سرنوشت ديگري پيدا مي كند و از ادعا تا عمل فرسنگ ها فاصله است شاخصي به نام تحريم بانك مركزي ايران است.
اوباما هرچند در 11 دي ماه تحريم بانك مركزي كشورمان را امضا كرد اما نكته مهم اين است كه ميان «عنوان» اين تحريم با «متن» تحريم كه به عملياتي شدن آن بينجامد سازگاري كمرنگي وجود دارد و انعطاف پذيري اين مقرره تا جايي است كه شبكه خبري يهوديان جهان در تلويحي نزديك به تصريح افشا كرد كه امكان دور زدن تحريم مزبور براي اوباما در متن تحريم بانك مركزي ايران لحاظ شده است.
بنابراين نكته اي كه كمترين ترديدي در آن نيست عدم توان و شرايط آمريكا در اعمال تحريم ها بر ضد ايران است.
دو روز پيش - 17 ژانويه - نيويورك تايمز از همين منظر به موضوع پرداخت و اذعان نمود تحريم هاي اوباما بر ضد ايران به اقتصاد اين كشور ضربه مي زند و مبارزه انتخاباتي براي اوباما سخت تر مي شود.
6- و بالاخره بايد گفت پس از رزمايش مقتدرانه و معنادار ولايت 90، كه قدرت بستن تنگه هرمز از سوي جمهوري اسلامي در صحنه عمل - و نه شعار - به چشم همگان آمد، دشمن كه پيش تر حربه تحريم نفتي بر ضد ايران را به پيش كشيده بود اكنون بهتر مي تواند پيامدهاي جبران ناپذير تحريم نفتي ايران را محاسبه كند و ترس از تحقق آن پيامدها، پيگيري تحريم نفتي را شكننده تر كرده است.
حسام الدين برومند