اتاق فکر و شورای سیاست خارجی آمریکا نیز برای مقابله با اقتدار جمهوری اسلامی در 4 سال گذشته نه تنها هیچ تغییر راهبردی را در تصمیمات خود اتخاذ نکرد بلکه وارد فاز جدیدی از تقویت تروریسم دولتی شده و از طریق نابودی فیزیکی استعدادهای ایرانی سعی در توقف حرکت رو به رشد ایران در عرصه علمی و به تبع آن در کسب قدرت داشته است...
هو الشهید
بولتن
نیوز:چیزی که امروز بر همه مسلم است تناقض و اقدامات پارادوکسیکال ایالات متحده در عرصه سیاست خارجی است؛ از سویی دولت فعلی که خود را دمکرات می داند بر اساس سنت حزبی ایالات متحده، با بزرگ نمایی «جنگ طلبی» جموری خواهان توانست با شعار اغوا کننده «تغییر» افکار عمومی آمریکا را منحرف ساخته و بر کرسی ریاست بنشیند و از سوی دیگر مردم آمریکا طی چهار سال سپری شده از عمر دولت اوباما جزء چند حرکت نمایشی و تبلیغاتی(مانند خیمه شب بازی مرگ اسامه بن لادن و نابودی کامل جنازه اش در کمتر 45 دقیقه) تغییری ندیدند و تنها عدد بدهکاری مالی و کسری بودجه ایالات متحده هر لحظه در حال «تغییر» و افزایش است.
اتاق فکر و شورای سیاست خارجی آمریکا نیز برای مقابله با اقتدار جمهوری اسلامی در 4 سال گذشته نه تنها هیچ تغییر راهبردی را در تصمیمات خود اتخاذ نکرد بلکه وارد فاز جدیدی از تقویت تروریسم دولتی شده و از طریق نابودی فیزیکی استعدادهای ایرانی سعی در توقف حرکت رو به رشد ایران در عرصه علمی و به تبع آن در کسب قدرت داشته است.
در همین راستا بود که ایالات متحده با پشتیبانی و دستور اذناب خود(رژیم جعلی صهیونیستی، انگلیس و...) برای چندمین بار دست به ترور داشمند هسته ای ایران زده تا به خیال خود از این طریق جمهوری اسلامی را در تنگنا قرار دهد.
عدم توانایی غرب در فهم جایگاه و تاثیر شهادت
بسیار مسروریم از اینکه غربی ها با گذشت سی سال از تاریخ انقلاب اسلامی هنوز از درک فهم و اثر شهادت در هندسه تفکری تشیع عاجز مانده اند و همواره بر پایه همین فهم نادرست دست به اقداماتی می زنند که در نهایت به سود جریان حق و نظام اسلامی ختم می شود.
درخت تنومند حیات و اندیشه تشیع با آبیاری خون معصومین علیهم السلام و اصحاب خاص ایشان بارور گشت و دشمنان ایشان با این خیال خام نابودی فیزیکی آنها موجب شعله ورتر شدن نور هدایت ایشان شدند.
روحانیت راستین و بزرگوار تشیع نیز از فیض شهادت در تاریخ 1400 خود محروم نمادند؛ شهید اول(صاحب کتاب شریف لمعه) در برابر حکام جور ایستادگی کرد و همین امر موجب گشت که نه تنها به کشتن او قانع نگشتند بلکه پیکر مطهر او را به آتش کشیده و خاکستر او را هم به باد دادند اما نهایت امر آن شد که پس از گذشت قرن ها همچنان اندیشه و اجتهاد اوست که نورافشانی می کند.
چه زیبا تصویر کرد پدر شهید مصطفی احمدی روشن که غربی ها مطمئن باشند که با شهادت مصطفی، مصطفی ها رویش خواهند نمود.
بنابر این غربی ها نه تنها در اقدام اشتباه نمودند بلکه در مبانی نیز در جهل مرکب به سر می برند و عملا با این اقدام به روند نابودی خود تسریع بخشیدند.
استیصال ایالات متحده و ترویج تروریسم دولتی
طی چند ما گذشته در عرصه روابط ایران و ایالات متحده چند نقطه عطف بوقوع پیوست که موجب افزایش توان چانه زنی جمهوری اسلامی و تغییر موازنه قدرت به نفع ایران در منطقه شد.
اولین حادثه که در چند ثانیه به خبر فوری تمامی رسانه های جهان تبدیل شد؛ ایرانیان توانستند با کمترین آسیب یکی از پیشرفته ترین هواپیماهای جاسوسی ایالات متحده را در خاک ایران به زمین بنشانند.
این حادثه دو دستاورد اساسی برای جمهوری اسلامی داشت؛ 1- جاسوسی سازمان یافته آمریکا در ایران برای همه جهانیان مجددا آشکار گشت 2- توان نظامی ایران در عرصه الکترونیک به زیباترین شکل خودنمایی کرد.
از عکس العمل ضد و نقیض مقامات نظامی و غیر نظامی ایالات متحده که بگذریم، آمریکا پس از درخواست های مکرر نتوانست RQ170 را عودت دهد.
در این حالت ایالات متحده مانند همیشه به تحریم متوسل شده و تحریم بانک مرکزی ایران را در دستور کار قرار دادند.
دومین حادثه نمایش قدرت دریایی ایران در پاسخ به اظهارات مداخله جویانه و تحقیر کننده مقامات آمریکا بود که ایران توان مسدود نمودن تنگه هرمز را حتی برای چند ساعت را هم ندارد.
جمهوری اسلامی ایران نیز در عکس العمل به این اظهارات، گوشه ای از قدرت دریایی خود را نشان داد و ضمن خارج نمودن همه ناوهای آمریکایی از خلیج فارس به رسما اعلام کرد که کشتی های آمریکایی حق تردد از تنگه هرمز را ندارند.
علاوه بر این حوادث، ایالات متحده و در نگاهی وسیع تر نظام سرمایه داری در این روزها به بن بست های بزرگی برخورده است که این مورد نیز به ضعف داخلی آن می انجامد.
مجموعه این حوادث به وجود آورنده حالتی است که در آن ایالات متحده در ضعیف ترین موضع طی 30 سال گذشته در برابر ایران قرار می گیرد و در نتیجه مقاومت سرسختانه ایران، ایالات متحده چاره ای ندارد جز آنکه جمهوری اسلامی را تهدید به ناآرامی کرده تا شاید ایران تسلیم شود.
در اینجا ایالات متحده تقویت تروریسم دولتی را با اجرایی نمودن سناریوی ایجاد ناآرامی در ایران در پیش گرفت و با ترور دانشمند هسته ای ایران در پی آن بود که به ایران نشان دهد که ایستادگی در برابر استکبار، هزینه دارد.
نشانه ها و کدها، دست صهیونیست ها و خط دهی و همراهی آنها با آمریکایی ها نیز بسیار مشهود است؛ یک روز فبل از عملیات ترور بخش فارسی رادیو اسرائیل در گزارشی از ژنرال بنی گانتس، رییس ستاد کل ارتش اسرائیل که در نشست کمیسیون امور دفاعی و سیاست خارجی "کنست" سخنرانی میکرد، اعلام کرد که «سران جمهوری اسلامی ایران گوش شنوایی برای شنیدن پیام جامعه جهانی ندارند و در برابر فشارهای بینالمللی که بر رژیم ایران برای تغییر مسیر برنامههای اتمی ایران به عمل میآید، مقاوم شدهاند.»
همچنین رادیو اسرائیل در خبر روز گذشته خود اعلام کرد که وزیر انگلیسی به اورشلیم آمده تا دولت اسرائیل را در جریان جزییات برنامه های کشورش علیه جمهوری اسلامی ایران بگذارد.
رئیس ستاد ارتش اسرائیل نیز اعلام می دارد: در سال 2012 شاهد حوادثی غیرمنتظره ای برای ایران هستیم!
سرهنگ دوم "یوآو موردخای" از گردان سیزدهم تیپ پیاده نظامی گولانی 14 (یکی از تیپ های کوماندویی معروف اسرائیل) و سخنگوی ارتش روژیم صهیونیستی نیز در پیامی که روی صفحه فیسبوک خود قرا داد، نوشت: من نمی دانم چه کسی این اقدام انتقامجویانه را انجام داده که به کشته شدن این دانشمند ایرانی انجامیده است، اما به طور حتم من یک قطره اشک هم نخواهم ریخت.
همه ی این نشانه ها حاکی از آن است که این اقدام تروریستی در پی استیصال ایالات متحده و با همکاری اطلاعاتی موساد صورت پذیرفته است.
جمهوری اسلامی ایران نیز باید همچنان با سرعت هرچه بیشتر به رشد علمی خود ادامه دهد و اقتدار خود را حفط نماید و این حادثه بیانگر این موضوع است که ما به آخرین پیچ های تاریخی خود در مواجه با غرب روبرو هستیم چرا که ترور و چنگ انداختن نشانه به ثانیه افتادن نفس های رقیب و آخرین تلاش های اوست.
باید مانند گذشته به دنیا نشان دهیم که حرکت در این مسیر حق ماست و در این راه از پرداخت هیچ هزینه فروگذار نخواهیم شد.
امیر حسین ثمالی