به گزارش بولتن نیوز، کتاب «یک مشت نخودچی» به اهتمام مریم بصیری در انتشارات سروش منتشر شد. این کتاب مجموعه داستانهای کوتاهی از نویسندگان مختلف است؛ از جمله این نویسندگان میتوان به معصومه قربانی، فائزه باقراسلامی، فاطمه فروغی، صدیقه شاهسون، زهرا اخلاقی، بنت الهدی قاسمی، مینا منصوری پویا، شمس وفایی، فاطمه اکبری اصل، فاطمه طوسی، اسماء هاشمی گلپایگانی، صدیقه شاهسون، نفیسه محمدی آرانی و زینب مالکی راد اشاره کرد.
کتاب «یک مشت نخودچی» مجموعه داستانهایی است که با محوریت امام رضا (ع) نوشته شدند. نویسندگان در هر داستان روایتی از معجزهها و کرامتهای این امام بزرگوار را نقل میکنند. هر یک از داستانها از زبان یک راوی نقل میشود و یک نفر راوی داستانها نیست. همین مسئله باعث میشود، مخاطب به مطالعه آن علاقهمند شود. حتی ممکن است مخاطب در برخی مقاطع کتاب را ببندد و به مطلبی که در آن گفته شده است فکر کند.
مهمترین ویژگی که در کتاب «یک مشت نخودچی» وجود دارد، نثر یک دست آن است. تمام جملههای آن به زبان معیار نوشته شدند و حتی یک جمله به زبان عامیانه در آن دیده نمیشود. این مسئله حتی در دیالوگها هم رعایت شده است که برای مخاطب، زبان مردمان روزگار امام رضا (ع) را در ایران آن روز به تصویر بکشد و او را با داستان همراه کند. از جمله ویژگیهای ایرانیان که در کتاب به آن اشاره شده است میتوان به علاقه قلبی آنها به اهل بیت (ع) و مهمان نوازی شان اشاره کرد. این دو ویژگی را میتوان در محتوای داستانها دید که اشاره مستقیمی به آن نشده است.
راوی داستانهای کتاب «یک مشت نخود چی» سوم شخص و اول شخص هستند. گاهی داستان از زبان دانای کل گاهی از زبان خود فرد روایت میشود.
دربخشی از کتاب آمده است: «ابوحبیبه دیگر نفهمید چگونه از امام خداحافظی کرد. وقتی بیرون آمدند اشک صورتش را خیس کرده بود. فکر میکرد باز در رویاست و خواب دیده که زانو به زانوی امام نشسته است حبیبه و حسین نیز ساکت بودند. سلمان همان طور که آنان را به سوی دکان عطاری میبرد تا دارو را تهیه کنند، با چشمانی که از مسرت میدرخشید، مژده این خبر خوش را به آنان داد که امام خیلی زود قرار است به مرو آمده و در آنجا بماند.»
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com