گروه بین الملل: بخشی از آنچه که در تظاهرات سال گذشته رخ داد و پیامدهای آن نتیجه محاسبات برخی کشورها در مورد عراق بود. عراق تا زمانی که نتواند قدرت داخلی خود و تواناییهایش در رابطه با کشورهای منطقه را به کار گیرد و نقش خود را بازیابد ضعیف و درگیر نزاعهای این و آن خواهد بود.
به گزارش بولتن نیوز، خشونتها در تظاهرات امسال در مقایسه با سال گذشته بسیار کمتر بود و این نشان میدهد که فهم متفاوتی از بسیاری مسائل پیش آمده است.سال گذشته کسانی از جنگ میان شیعیان عراق سخن میگفتند اما چنین چیزی رخ نداد.
اوضاع عراق ایدهآل نیست اما عراق تجربه خوبی اندوخته که نباید آن را با بی اعتمادی درونی و تمرکز بر نقاط منفی و نادیده گرفتن نکات مثبت نابود کند.همه ما درسهای سختی آموختیم و بسیاری مفاهیم که فکر میکردیم مقدس هستند فروریخت و ابهت بسیاری از ما از میان رفت و باید این همه ما را به خود آورد که بدون موانع گذشته به آینده بهتری بیاندیشیم.
دیگر روشهای قدیم آزمون خود را پس داده و باید دنبال جایگزینهای مناسب باشیم و لزوما هر تنشی به جنگ نمیانجامد و چه بسا به گفتوگوهایی بینجامد که راه حل را پیش روی ما مینهد.
روی کار آمدن حکومت ما نه نتیجه اکثریت سیاسی که نتیجه تلاش گروهها برای دور زدن مفهوم تشکل اکثریت پارلمانی بود، و گویی نخستوزیری وی راه حلی موقت برای این نیروهای سیاسی شد و دولت به محض تشکیل پشتوانه سیاسی خود را از دست داد و دیگر پایگاه سیاسی و پارلمانی نداشت و فقط با روابط تاریخیاش با این شخصیت یا آن گروه کار خود را پیش میبرد نه با تعهداتی که به یک پروژه بزرگ سیاسی در حد دولت مربوط شود در نتیجه این وضعیت و با توجه به اینکه دولت وی دولتی سلطه طلب نبود از همان آغاز موانع دولت حاکم شد.
پیش از رسمی شدن در مقام نخستوزیری در دیدار با «سید مقتدی صدر» در نجف اشرف با وی شرط کردم که خبری از استعفا نخواهد بود. صدر به من گفت بعد از 100 روز وارد منطقه خضراء میشود، جواب دادم ان شاء الله بعد از 100 روز با تاکسی وارد خضراء میشوید چون من میخواهم خضراء را باز کنم» و این کار را کردیم هرچند امریکاییها در آغاز نسبت به این اقدام نگران بودند.
اگر شیعیان نتوانند منافع خود را تشخیص دهند و اگر با دیگران انصاف پیشه نکنند حکومت بر عراق بسیار دشوار خواهد بود همانطور که دیگران هم باید منافعشان را تشخیص دهند و در نظامی که بر آن انسجام حاکم است در کنار هم کار کنند.
امریکا از خط قرمزهای ایران در عراق خبر داشت و به آنها نزدیک نمیشد برای همین سردار قاسم سلیمانی بارها به عراق رفت و آمد میکرد و همه این را میدانستند ولی امریکا اقدامی علیه او نمیکرد، و همین وضعیت درمورد ایران هم صادق بود و ایران هم به خط قرمزهای امریکا نزدیک نمیشد اما در «دولت من اتفاقی که افتاد تغییر رفتار دولت امریکا بود».
بعد ده ماه از تشکیل کابینه متبوع خود آمریکاییها گفتند که در قضیه ایران یا باید با ما باشید یا ضد ما که ما گفتیم: «"بابا ما وجداناً نمیتونیم با شما یا ضد شما باشیم" عراق به عنوان یک دولت همواره موضع و جایگاه متوازنی بین دو طرف داشت و اصل "یا با من باش یا علیه من باش" باعث میشود که من سمت ضدیت با همسایگانم بروم که این مسئله غیرممکن است و یا اینکه با تو ضدیت کنم که این مسئله هم مقدور نیست. عراق دولتی است که الزامات داخلی و خارجی خاص خود را دارد. آنها (آمریکاییها) به ما گفتند که گزینهای جز اینکه یا با ما یا علیه ما باشید، ندارید. لذا بعد از مدتی سیاستهای دولت ترامپ مبنی بر فشار و اذیت که نیاز به براهین عقلی ندارد، آغاز شد».
به امریکایی ها گفتم که بخشی از تحریم علیه ایران نخواهد بود و تأکید کردم که عراق در مقام یک حکومت بخشی از محور مقاومت هم نیست.
مشکل اینجا بود که دولت ترامپ با همه دولتهای دیگر امریکا متفاوت بود.که امریکاییها تلاش بسیاری برای جلوگیری از برگزاری جلسه مجلس درباره خروج نیروهای امریکایی انجام دادند اما این جلسه برگزار شد و نخستوزیر نیز صادقانه سخنانش را گفت.
به امریکاییها گفتم که با افزایش شمار نیروهای خود در امریکا عملا جنگ خود را به جای داعش متوجه ایران کردهاند و این ایران را به واکنش وامیدارد و معنای این موضوع تبدیل عراق به منطقه نزاع ایران و امریکاست اما امریکاییها این منطق را نمیپذیرفتند و تأکید داشتند که مسئله امنیت سفارتشان را نه از راه سیاسی که به روش نظامی حل کنند.
در سالهای 2018-2019 امنیت در عراق حاکم شده بود اما بعد از تنش با حشد و ترور سردار سلیمانی و ابومهدی المهندس اوضاع عوض شد و خروج از این تنگنا جز با خروج امریکاییها از عراق ممکن نیست.
ادامه مصاحبه عادل عبدالمهدی:
به امریکایی ها می گفتیم که شما وقتی از 2011 تا 2019 هدف قرار می گرفتید (در حالیکه سفارت حتی یک موشک هم نخورد) شمار نیروهایتان 170 هزار نفر بودید و روزی 3-4 کشته می دادید و چند زخمی. وقتی 170 هزار نیرو نتوانستند از شما حمایت کنند، چطور 5000 نیرو این کار را می کنند الان؟ در حالیکه فرض بر آن بود که نیروهای امریکایی نه برای تنها سفارت بلکه برای امنیت عراق و عراقی ها مستقر شدند؟پس اگر هدف نظارت بر ایران است و مبارزه با داعش اولویت دوم شده، این به معنای ورود عراق به مشکلات است. شما اکنون به پاتریوت فکر می کنید ایران هم به موشک های قوی تر برای رد شدن از پاتریوت. این عراق را وارد جنگ می کند.
من به مقامات امریکایی می گفتم امنیت سفارت شما مسئله ای سیاسی است نه نظامی. به خاطر اوضاع سیاسی بود که می دیدیم سفیر امریکا و کاردارش در 2018 تا 2019 به رستوران ها و قهوه خانه ها می رفتند و مشکلی هم نبود. اما تغییر سیاست ترامپ، تنش بیشتر با حشد و تحریم ها و در پی آن عملیات بمباران حشد در القائم و ترور شهیدان المهندی و سلیمانی اثبات می کند که برای پایان دادن این موضوع، راهی جز عثب نشینی و اعلام زمان بندی ممکن نیست.
عراق در کنفرانس ریاض سیاست محور منطقه ای ضد ایران را رد کرد. طبیعتا امریکایی ها از این موضع خوشنود نبودند. وقتی رئیس جمهور ترمپ به پایگاه عین الاسد آمد، ممکن نبود نخست وزیر عراق در کشور خودش به استقبال او در یک پایگاه امریکایی بود.
ما سیاست عادی سازی و معامله قرن را رد کردیم زیرا یک دیدگاه قدیم و واپسگرایانه را مطرح می کند که قبلا موفق نبود و بعدا هم موفق نخواهد بود. این طرح ها بر قبول اشغالگری مهر تائید می زد.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com