کسانی که سکوت تاجرانه میکنند، یک روز علیه نظام اقدام تاجرانه میکنند/ جبهه پايداري بهخاطر رسوايي جريان نفاق اصرار دارد در ميدان بماند
پنجمین برنامه از سلسله برنامههای جبهه پایداری انقلاب اسلامی استان فارس در مسجد حضرت ابالفضل علیهالسلام كلبه برگزار شد. در این همایش، حجت السلام و المسلمین دکتر الهی استاد حوزه و دانشگاه در سخنانی با یادآوری مصادیقی به تبیین عوامل اصلی و موثر در سقوط شخصیتهای برجسته پرداخت.
رجانیوز بخشی از این سخنرانی را در ادامه منتشر میکند:
قدم اول در جلوگیری از سقوط شناخت حق است
برای اینکه در زندگی سیاسی و اجتماعی خود دچار سقوط نشویم سه عنصر اصلی باید مورد توجه قرار گیرد. قدم اول شناخت حق و معرفت نسبت به دین است.
حضرت امام دربحث اسلام، غربت اسلام را مطرح مینمایند و میفرمایند باید سعی کنیم تا حصارهای جهل و خرافه را بشکنیم تا به سرچشمه زلال اسلام ناب برسیم و نجات اسلام قربانی میخواهد. حضرت امام در ادامه میفرمایند که دعا کنید که من هم یکی از آن قربانیها شوم.
من یک کد اساسی را عرض کنم که به نظر میرسد تمام مسائل را میشود با آن حل کنیم. این کد اصلی توحید است؛ اگر معنای توحید را حل کنیم، تمام مسائل سیاسی و اجتماعی حل میشود.
اگر بخواهیم در یک جمله تعریف کنیم یعنی هیچ شانی از شئون عالم نباید خارج از رضایت خداوند متعال باشد. یعنی در تمام عرصههای زندگی بشر باید خداوند حضور داشته باشد. برخی بحرانهای سیاسی برآمده از این است که از اساس نسبت به توحید مشکل دارند.
ولایت فقیه از توحید برآمده است
ولایت فقیه که اصل اصیل اسلام در زمان غیبت است، از همین توحید آمده است؛ ولایت فقیه یعنی ولایت اسلام و احکام اسلامی. قرنها پيش شیخ مفید، شیخ طوسی، جناب صاحب جواهر و علمای بزرگی مساله ولایت فقیه را مطرح کرده بودند، چون این مساله مساله توحید است. پس این شرط اول است که باید اسلام و توحید را خوب بشناسیم.
شرط دوم سقوط نکردن در بحرانها تهذیب نفس است. عدهای هستند که اسلام شناس هستند و حتی عالم دینی هم هستند اما چون نفس خودشان را مهذب نکردهاند در مقابل حق ایستادند. اینکه بعضی هم لباسيهای ما مقابل حق ایستادند، به خاطر این است که نفس خود را تربیت نکردند. لذا وقتی حق در مقابل هواهای نفسانی ایشان ایستاد، اینها با خود حق هم مبارزه کردند.
بیبصیرتی حق شناسان با تقوی را هم زمین میزند
شرط دوم این است که باید انسان با بصیرت باشد. عامل بصیرت بسیار بسیار کلیدی است و حضرت آقا تاکید کردند و در آیات و روایات، هم بر این نکته بسیار تاکید شده است. بصیرت یعنی چه؟ یعنی چشمها را باز کنیم تا سرمان کلاه نرود. یعنی آدرس اشتباهی نرویم. کسي به ما نزدیک نشود و به نام حق ما را فریب دهد.
عدهای هستند اهل شناخت حق هستند، تهذیب نفس هم کردهاند و بیتقوا نیستند اما چون بصیرت ندارند، سقوط میکنند. حق را قبول دارند اما در مصداق حق سر از شیطان در میآورند.
ابن ابی الحدید روایت میکند که البته این حدیث در بحار الانوار و سایر منابع شیعی هم آمده است میگوید: روزی پیغمبر خدا خطاب صلی الله علیه و آله به حضرت امیر علیهالسلام فرمودند: "ای علی علیهالسلام خداوند متعال جهاد و مبارزه و جنگ با فتنه زدهها را برتو واجب کرده است درحالی که جهاد با مشرکین را برمن واجب کرده است."
مظلومیت حضرت علی علیهالسلام را ببینید. امیرالمومنین علیهالسلام با تعجب میفرمایند: یا رسول الله صلی الله علیه و آله این فتنهای که من باید با آن مبارزه کنم چیست؟ که حضرت پاسخ دادند: یا علی علیهالسلام کسانی که تو باید با آنها مبارزه کنی، کسانی هستند که به توحید، اسلام و رسالت من پیغمبر خدا شهادت میدهند، در حالی که با سنت من مخالفت میکنند." تعجب امیرالمومنین علیهالسلام بیشتر میشود و میپرسد: "ای رسول خدا صلی الله علیه و آله اگر اینها مثل من شهادت به توحید میدهند پس چرا من باید با اینها مبارزه کنم پیامبر صلی الله و علیه و آله فرمودند که به خاطر دو عامل اساسی؛ یک به خاطر بدعتهایی که در دین وارد میکنند و دوم به خاطر اینکه با امر ولی خدا مخالفت میکنند.
زمانی با ولایت محک میخوریم که نظر ما مخالف با تشخیص ولی فقیه باشد
برای اهل ایمان فتنه از سنتهای الهی است و اهل ایمان باید منتظر فتنه باشند. کفار که به فتنه نیاز ندارند. ما با ولایت محک میخوریم. کم نبودند که با ولایت محک خوردند.
محک خوردن ولایت مال زمانی است که تشخیص ما مخالف نظر و تشخیص ولی فقیه است. زمانی که خلاف دیدگاه ایشان داشته باشیم درآن موقع باید تبعیت کنیم.
چرا صانعی که مخالفت با ولايت فقيه را در حد شرک به خدا میدانست، به این روز افتاد
يك مصداق را عرض میکنم آقای صانعی که این نبود، ایشان یک آدم بسیجی و حزب اللهی به معنای واقعی بود، آقای صانعی در سخنرانی شب هفت امام راحل میگوید که من به عنوان یک مساله شرعی میگویم که تخلف از فرمان آیت الله خامنهای خروج از ولایت الله و ورود به ولایت شیطان است، میگوید اگر ولی فقیه حکمیصادر کرد ودیگران تبعیت نکردند این درحد شرک به خدای متعال است، میگوید هنگامی که ولی فقیه حکمی داد مراجعه به دیگران معصیت شرعی است. این آقای صانعی الان چی شده است؟ اینها تا زمانی با ولایت بودند که نظراتشان همسو با نظر ولایت بود. ولی زمانی که دیدند نظر رهبری خلاف اینهاست زاویه پیدا کردند.
رهبری فرمودند که تخریب نکنید، اما نقد عالمانه کنید. بر همين اساس ما این پرسش را مطرح میکنیم چرا آقای هاشمی که دو ماه قبل از انتخابات88 در مصاحبهای درپاسخ به این سئوال که اگر بین شما و رهبری اختلاف شود شما چه میکنید؟ میگوید با هم صحبت میکنیم، اگر به توافق نرسیدیم، او رهبر است و من رهرو؛ من وظیفه دارم و حجت دارم که از او تبعیت کنم. آقای هاشمی چه شد که در آن نامه کذایی که به مقام معظم رهبری نوشتید و سلام علیک که نبود هیچ، ایشان را تهدید به اغتشاش میکنید؟ چون نظر رهبری هم نظر شما نیست؟ این کجا ولایتمداری است.
مشکل اصلی حضرت علی علیهالسلام طلحه و زبیر بودند نه معاویه
مشکل امیرالمومنین علیهالسلام این بود که اهل ولایت با ایشان زاویه پیدا کردند مشکل، حضرت علی علیهالسلام معاویه نیست بلکه امثال طلحه و زبیر ولایتمدار بودند که درنهایت با امام زاویه پیدا کردند.
درجریان آتش زدن خانه حضرت زهرا سلام الله علیها، زبیر درحمایت از امیرالمومنین علیهالسلام شمشیر کشید، خلع سلاحش کردند و کتکش زدند. چرا زبیر کارش به اینجا کشید که برعلیه امام شمشیر کشید؟
گفتمان جبهه پایداری همین است که ما باید در ولایتمداریمان پایدار بمانیم. اسلام گفته تا زمانی که علما در مسیر حق بودند از آنها تبعیت کنید وگرنه با آنها مبارزه کنید.
سخنان 10 سال پیش آیت الله مصباح در فتنه اخیر تایید شد
فتنه 88 چه اتفاقی افتاد فتنه 88 یکی از الطاف بزرگ خداند بود. خدا نظام را غربال کرد و نا خالصیها را بیرون ریخت. مقام معظم رهبری فرمودند فتنه 88 نظام را بیمه کرد.
زمانی كه رهبری در29 خرداد سخنرانی کردند هنوز یک عده خواب بودند و خواب ماندند تا درجریان فجایع عاشورا تازه بعضی بیدار شدند و فهمیدند اینها دشمن امام حسین علیهالسلام بودند.
در فتنه 88 دوجريان داشتیم که جریان اول اصلاح طلبان و سران فتنه بودند. حضرت علامه مصباح که مقام معظم رهبری در خصوص ایشان اظهار داشتند که ایشان عقبه تئوریک نظام هستند، در سخنرانی بیش ازخطبه نماز جمعه درزمان حاکمیت اصلاحات فرمودند بعضي اصلاح طلبها به اسلام اعتقادي ندارند. درفتنه اخیر این موضوع روشن شد.
مقام معظم رهبری در سفر قم فرمودند که در فتنه 88 فتنه گران اهداف کثیفی داشتند و شما بعداً میفهمید که اینها دنبال چه بودند. وقتی فتنهگران را دستگیر میکردند از دفتر مشاور عالی حقوقی موسوی این سند را پیدا کردند "پیش به سوی قانون اساسی نوین ایران"! درجلسات زیر زمینی خود در طول سالهای گذشته در دفتر آقای مهدی هاشمی، خاتمی، موسوی و دیگران جلسات مختلفی برای براندازی نظام داشتند. یکی از کارهایی که کردند این بود که گفتند در سال 88 اگر پیروز شدیم چه کنیم؟
گفتند باید یک قانون اساسی تهیه کنیم که درصورت پیروزی این را پیاده کنیم. دراین قانون اساسی جمهوری اسلامی را به جمهوری تغییر دادند و هرجا اسلام خدا و پیغمبر و وحی بود، را حذف کردند. حتی آموزش زبان عربی را هم در این قانون اساسی حذف کردند. اینها دنبال براندازی حکومت نبودند دنبال براندازی اسلام بودند.
علی رغم اینکه دو سال از فتنه گذشته مقام معظم رهبری به کرات راجع به فتنه صحبت میکنند. فتنه 88 فتنه آغازگر بود و تمام نشد و نبايد فراموش شود اینها دست برنداشتهاند و جریان جدید اصلاح طلبی را هم مدیریت میکنند.
جریان دوم در فتنه 88 به ظاهر اصولگرایانی بودند که در واقع از فتنه گران حمایت میکردند. درفتنه 88 یک عدهای 9 دی را بوجود آوردند. یک عدهای خواص بابصیرت داشتیم که اینها از روز اول به میدان آمدند و یک عده جریانهای مثل اصلاح طلبی بودند که ما از اینها هم توقع نداریم. یک عدهای هم بودند که هنوز تکلیفشان روشن نیست. برخی خواص اصولگرایی هم جزو اینها هستند.
کسانی که سکوت تاجرانه میکنند، یک روز علیه نظام اقدام تاجرانه میکنند
مقام معظم رهبری وسط فتنه فرمودند کسانی که تریبون به دست دارید، بیایید و روشنگری کنید، چرا یک عدهای سکوت اختیار کردند و یک عدهای از این سکوت حمایت هم کردند. درهمین مجلس که به اصطلاح مجلس اصولگر است. برخی از خواص این مجلس آمدند از این ساکنین حمایت کردند و موضعی علیه فتنه گران نگرفتند.
سکوت برخی جریانهای اصولگرایی در فتنه، به تعبیري یک سکوت اراده بود و داشتند با نظام معامله میکردند. شاید فکر کردند که از کجا معلوم که این فتنهگرها پیروز نشوند، اگر پیروز شدند، تکلیف ماچیست؟ عجب ما سکوت اختیار کنیم و با نظام و دین خدا تجارت کنیم! کسانی که سکوت تاجرانه میکنند یک روزی ممکن است برعلیه نظام اقدام تاجرانه کنند. کسانی که درغربت مسلم ابن عقیل سکوت تاجرانه کردند چه برسرشان آمد؟ کارشان به جایی رسید که روز عاشورا قیام تاجرانه برعلیه امام حسین علیهالسلام کردند. کسانی که در مورد ندای هل من ناصر مقام معظم رهبری سکوت تاجرانه کردند آیا اینها زاویه پیدا نکردهاند؟
حرف جبهه پایداری چیست؟ میگویند ما نه دنبال قدرتیم و نه دنبال ثروت، کسانی دارند درخصوص شاخصها صحبت میکنند که خیلیهایشان کاندید نشدهاند. یکی از آنها همین شخصیت عزیز، جناب دکترلنکرانی است؛ ایشان کاندید نشدهاند اما روشنگری میکنند.
جبهه پايداري بهخاطر رسوايي جريان نفاق اصرار دارد در ميدان بماند
جبهه پایداری مطالبی را میخواهد روشن کند: یکي اینکه جریان فتنه 88 را فراموش نکنید. دوم کسانی که در فتنه 88 که در مقابل هل من ناصر مقام معظم رهبری سکوت کردند، ما میدان را به دست اینها نمیدهیم. اینها از ولی خدا دفاع نکردند. جبهه پایداری به خاطر رسوایي جریان نفاق اصرار دارد که در میدان بماند. هیچ وقت در طول تاریخ اسلام ما نفاق را به صورت گمشده نداشتیم. حتی زمان پیغمبر و امیرالمومنین چه علمایی که منافق بودند.
حضرت امام درجلد 14 صحیفه میفرمایند که این قدرتهای بزرگ همه چیزی دارند، ملی هم دارند مذهبی هم دارند، کسانی که در ظاهر لباس پیغمبر خدا تنشان است و بر علیه دین خدا حرف میزنند. درجریان نفاق یک عده معاویه صفت هستند و یک عده هم زبیر صفت؛
برخی میخواستند با همه باشند حتی با حسنی مبارک
یکی از نشانههای نفاق این است که با همه افراد نشست و برخاست دارند. حضرت امیر المومنین علیهالسلام میفرمایند کسی که با همه وفاق دارد منافق است. کسانی که در فتنه سقوط کردند، میخواستند با همه باشند همه را داشته باشند. هم رهبری را داشته باشند وهم فتنه گرها را؛ حتی بعضیهایشان میخواستند با حسنی مبارک هم باشند! بعضی از اینها سال قبل با حسنی مبارک ملاقات کردند و بعداً آقا نکاتی فرمودند. شما مجلسیها چرا بدون اذن رهبری چنین کارهای خطرناکی دست میزنید؟ میخواهید با همه باشید حتی حسنی مبارک!
نکته سوم در جریان نفاق این است که باید با هر کسی که دشمن دین است، مبارزه کنیم، حتی اگر از خانواده خودمان هم باشد.
امام حسین علیهالسلام فرمودند که شما مال وجانتان را در راه خدا ندادید و با خانوادهتان مبارزه نکردید.
آقا شما بچهات فتنه گر بود با او مبارزه نکردی، زنت فتنهگر بود، مبارزه که نکردی هیچ، حمایت هم کردی!
آقای هاشمی شما اینهمه در انقلاب سابقه داشتی، پسرت مهدی هاشمی یکی از موثرترين افراد فتنه 88 بود اما شما از او حمایت کردی. مهدی هاشمی چهار سال برای خیابان کشیهای 88 جلسات زیر زمینی گرفت. اگر دیدید کسی به خاطر حزب، بستگان و خانواده به ناحق از کسی حمایت کرد، از او دوری کنید، این راهبرد اسلام است.
در ادامه اين جلسه نيز حجتالاسلام دكتر الهي به پرسشهاي حاضران پاسخ داد:
چرا جبهه پایداری زودتر تشکیل نشد؟
در سال 84 بهدلیل خطراتی که وجود داشت، با حمایت حضرت آیت الله مصباح جریانی شکل گرفت که از آقای احمدی نژاد حمایت کرد و به جریان سوم تیر معروف شد. جبهه پایداری در واقع ادامه جريان سوم تیر است با حذف انحرافاتي که در آن بهوجود آمد، همچنین خط قرمز کشیدن در مقابل ساکنین و حامیان فتنه 88.
یکی از اعضای جبهه پایداری همین دکتر لنکرانی از بهترین و محبوب ترین وزيران سابق هستند، چون ما همه جا میرویم از محبوبيت ايشان خبر داریم. منتها گفتمان سوم تیری که آقای لنکرانی را حذف میکند، این گفتمان دیگر مال ما نیست، در گفتمان سوم تیر وقتی به خاطر یک آدم مثل مشایی و بقایي شخصیتهایی بسیار نازنینی مثل آقای دکتر لنکرانی و امثالهم حذف میشوند، این گفتمان قابل قبول نیست. جبهه پایداری ادامه گفتمان سوم تیر است البته نه احمدی نژاد فعلی بلکه احمدی نژاد 84. پس جبهه پایداری حدود 7 سال پیش شکل گرفته است.
موضح شفاف شما راجع به رحیم مشایی چیست؟
اقای احمدی نژاد یک آدم انقلابی با ارزش و سالم و بسیار پرهیزکار است. من سال 84 و سال 88 كه به آقای احمدی نژاد رأي دادم و الان هم افتخار میکنم، به او رأی دادم و هیچ وقت از این رأی پشیمان نیستم. من معتقدم اصلاح طلبان برای براندازی جریان سوم تیر آقای مشایی را در دامان آقای احمدی نژاد انداختند. آقای مشایی از اساس مبانی اسلامیاش آلوده است، ایشان بدعت گذار در دین است، ایشان میگوید دوران اسلام گرایی گذشته و دورانی نیست که از پوسته ظواهر اسلام بگذریم و به کمالات برسیم. این حرف اصلاح طلبان است. ایشان گفته نباید بین مومن و کافر مرزبندی کرد. اصلاح طلبان میگفتند بین مسلمانان و مسیحیان و... تفاوتی نیست این آقا از این هم فراتر رفته است. این کجا با اسلامیت جور در میآید، همان حرفهای اومانیستی که اصلاح طلبان مطرح میکردند، ایشان مطرح میکند.
نکته دوم اینکه اینها ادعای واهی و بدعتی که مطرح میکنند، این است که بعضی تصمیم گیریها را مرتبط به امام زمان کردهاند. این حلقه انحرافی دنبال این است که با راهبرد چراغ خاموش بهواسطه پول و قدرت و... حرکت کنند و هفته قبل تحت عنوان جبهه حامیان دولت اسلامی رسماً اعلام موجودیت کردهاند.
میگویند خط قرمزها ما اصلاح طلبان، اصولگرایان و جبهه پایداری است، ما چگونه اینها را بشناسیم؟ حضرت امام میفرمانید که اینها که برای انتخابات ثبت نام کردهاند بروید مبانی فکری اینها را بشناسید، ببینید اسلام را قبول دارند یا نه؟ پیشینه اینها را بررسی کنید؟ یکی از رسالتهای جبهه پایداری رو کردن دست حلقه انحرافی است.
نمایندگان مجلس اصولگرا که در برابر فتنه ساکت بودند را معرفی کنید؟
اگر بخواهیم گفتمانی را بررسی کنیم، اگر نماینده اصلاح طلب است که تکلیفش روشن است، اما اگر اصولگرا بوده است، شما ببینید این نماینده در موقع فتنه 88 عملکردش چگونه بوده است. آیا از آقا در وسط فتنه دفاع کرده است یا نه؛ یک عده الان زرنگ شدهاند، میگویند بله فتنه گرها غلط کردند؟ خب خاتمی هم همین را گفت. ماههای اولیه که رهبری هل من ناصر گفت، ببینید ایشان سخنرانی در حمایت از رهبری دارند یا نه؟ خودتان بررسی کنید و با این شاخصها بسنجید، قطعاً جواب صحیح را پیدا میکنید.
اما در نمایندههای شاخص مجلس امثال آقای باهنر و مطهری سکوت کردند. آقای باهنر یکی از شخصیتهای اصولگرایی است علی الظاهر. ایشان کجا از رهبری دفاع کرد؟ آقای علی مطهری به جای اینکه از موضع رهبری دفاع کند و فتنه گرها را محکوم کند میگفت احمدی نژاد با مناظرهاش خودش فتنه گر است! اتوبوس آتش زدند، بسیجی آتش زدند، مردم را کشتند، چه ربطی به مناظره دارد؟ سالها قبل این خیابان کشیها طراحی شده بود. در راس اینها با کمال تاسف عرض میکنیم که آقای لاریجانی در فتنهها نمره قبولی نگرفت. ایشان سکوت کرده که هیچ یک جاهایی حمایت کردهاست. ایشان میگوید باید حرفهای اینها را بشنویم. رهبری فرموده ملاک ما قانون و شواری نگهبان است. این آقا میگفت بنشینیم که این ها حرفشان چیست، شاید حرف درستی دارند! ایشان آنقدری که در مجلس از جریان اصلاح طلبی حمایت میکرد، اصولگرایان را تحویل نمیگرفت. آقای قالیباف شهردار تهران چه موضعی گرفتند؟ ایشان بچه سپاهی با این همه توفیقها، میگوید من اصولگرا هستم. سوال این است که شما وسط فتنه کجا بودی، وقتی همه جا را به آتش کشیده بودند، حداقل میآمد از سطل آشغالهایی که آتش میزدند دفاع میکردی. حتی از همین هم دفاع نکردی. شما مگر سرباز رهبری نیستی، چرا سکوت کردی؟
البته این شبهه را همین جا پاسخ دهم، میگویند شما میخواهید اینها را از انقلاب حذف کنید. خیر؛ به هیچ عنوان چنین چیزی درست نیست. همه مردم صاحب انقلاب هستند و این اصولگراها هم در این انقلاب هستند. حرف جبهه پایداری این است که عقلمان را دست اینها نمیدهیم، ما نمیخواهیم آقایي برای ما تصمیم ساز باشد که در شرایط بحرانی از رهبری دفاع نکرد. الان بله هر روز نطق میکند که رهبری چنین و چنان! باید بگویند که آن موقع کجا بودند، این سکوت تاجرانه خودتان را چگونه میخواهید توجیه کنید؟ صحبت جبهه پایداری این است که اینها شاخص اصولگرایی نیستند. برای چه رفتید با حسنی مبارک دیدار کنید؟ ما را متهم میکنند که شما آمدهاید اختلاف ایجاد کنید. چه اختلافی؟ ما شاخص داریم ما از اینها توقع داشتیم که اجازه ندهند آقا در غربت قرار گیرد. این بچه بسیجیها، اين مردم دلاور جور همه را کشیدند و با 9 دی نشان دادند که رهبر را تنها نمیگذارند.