به گزارش سرویس فرهنگ و هنر بولتن نیوز؛ سریال «تا ثریا» از جمله کارهای جدید
سیروس مقدم است و آن طور که به نظر می رسد مورد توجه خاص بینندگان واقع شده است.
گویا مقدم در سال های اخیر و با تجربیات بسیاری که کسب کرده است،نبض بیننده را در
دستان خود دارد و او را لحظه به لحظه با خود همراه می کند. کارگردانی کارهای متنوع
از سوی او در سال های اخیر نشان داده که وی توانایی خاصی در وارد شدن به بخش
اجتماعی و به خصوص سطوح سنتی دارد. سیروس مقدم باز هم در سریال «تا ثریا» به سراغ
طبقات متوسط و میانی جامعه رفته است تا ویژگی های خاص زندگی آنان را در معرض دید
بیننده قرار دهد. داستان سریال بسیار ساده است و آنچه که آن را متمایز می کند نوع
نگاه سیروس مقدم به عنوان کارگردان است.ساده بودن داستان موجب شده تا بیننده
ارتباط بیشتری را با فضای مجموعه برقرار کند.
شاید مهمترین علت برقراری ارتباط از سوی بیننده با سریال های مقدم درواقع پرداخت داستان های اجتماعی و نزدیک شدن به روح و ذهن مخاطب باشد. مقدم می داند که چطور از یک داستان ساده یک اثر متفاوت بیافریند.ماجرای سریال های او دارای گره هایی هستند که تا انتها بیننده را با خود همراه می کنند.بیننده در این نوع کارها هر چه بیشتر خود را با شخصیت های داستان یکسان می بیند چرا که شخصیت ها از دل اجتماع برخاسته اند و از این رو هر یک را می توان بخشی از اجتماع خودمان دانست.
ثریا (آزیتا حاجیان) به تنهایی فرزندانش را سر وسامان داده است و حالا با یک اشتباه وارد ماجراهایی می شود که تا به حال با آنها برخورد نکرده است. نکته ای که در اینجا ثریا به ان تاکید دارد،توجه به حلا بودن یا حرام بودن پولی است که به دست رضا (مهران احمدی) داده اند. او می خواهد در قبال این سرمایه ای که در اختیار رضا قرار داده است سود سالم و پاکی را دریافت کند. حالا رضا ورشکست شده است و ثریا و فرزندانشو دامادهایش هم در پی آن هستند تا اصل پول را از رضا بگیرند. آنچه که در اینجا از اهمیت بالایی قرار دارد،توجه نویسنده و کارگردان به سنتها و اعتقادات است که در این سریال به آن توجه شده است. شاید این نکته از جمله مواردی باشد که در سریال های اخیر کمتر به آن توجه شده است و همچنان در جامعه رواج دارد.پرداختن به اعتقادات مذهبی – که البته بیشتر در طبقات سنتی رایج است- در این سریال از سوی شخصیت ثریا به خوبی دیده می شود. مهمتر از همه این نکات تسلط کارگردان به بازی های شخصیت هاست که به خوبی نمایان شده است. بازیگرها در این سریال تحلیل درستی از نقش های خود داشته اند. آزیتا حاجیان یکی از بهترین بازی های خود را در این کار به نمایش گذاشته است. او به خوبی نمایانگر یک زن سنتی از طبقه متوسط است که برای به ثمر رسیدن آرزوهایش هر تلاشی را انجام می دهد. هومن سیدی و همایون ارشادی – پس از مدت ها دوری از تلویزیون- بازی های روان و تاثیرگذاری را انجام داده اند.
استفاده های بیش از حد و نادرست از نور و رنگ که مقدم در کارهای گذشته اش از آنها استفاد می کرد حالا کمرنگ تر شده و شکل بهتری به خود گرفته است. اکنون او در این کار به تصویر منتسبتری از جامعه دست پیدا کرده است. مقدم از ترفندهای تماشگر پسند خود برای تاثیر بیشتر در برداشت سکانس هایش استفاده کرده است. او با انتخاب متن های جذاب برای بیننده،سعی دارد تا بیننده امروز را هر چه بیشتر با فضای ساده و صمیمی خانواده آشنا کند. این نکته به طور مثال در سریال های چاردیواری و پایتخت خود را به خوبی در معرض تماشا قرار داده بود و با استقبال زیاد از طرف تماشاگر روبرو شد.کارگردان این سریال لوکیشن های خوبی را برای کار انتخاب کرده است؛مکان هایی مثل آشپزخانه بیمارستان و بازار که به هر حال با شدت بیشتری با حضور مردم و داستان های اجتماعی تناسب دارد.
شاید بتوان این سریال را از جمله کارهایی دانست که با روح و نبض مخاطب پیوند محکمی برقرار می کند.مقدم با استفاده از ریزه کاری های موجود در بطن اجتماع به عمق ذهن بیننده رجوع می کند و گویی که به طور کامل بر نوع نگاه مخاطب مسلط شده است. اگر این سریاتل تا به انتها بتواند از گره های موجود در داستان به خوبی استفاده کند،آن زمان است که با اثر خوبی روبرو هستیم؛در غیر این صورت ممکن است پایان بندی این سریال نیز مثل آثار دیگر دچار یک تکرار همیشگی و بی رمق شود. به نظر می رسد کارگردانی هر سریال برای مقدم حکم یک تجربه نو را داسشته باشد اما به هر حال این ترس وجود دارد که مقدم هم با به کار بردن روش های همیشگی خود در دام یک تکرار بیفتد آثار جدید وی دیگر آن حال و هوای گذشته رانداشته باشد.
فرناز عبادی
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com
زنی چادری که امل جلوه داده میشود
زنی چادری که فقط بلد هست روضه برود و در آشپزخانه بیمارستان کار میکند
زنی چادری که به عقد ....این ذهنیت ایجاد میشود که آدمهای مذهبی .........
زنی چادری در بیمارستان پول ندارد و زیر پله قایم میشود
اما نقطه مقابل دختراش مانتویی آنتیک کرده و......اصلا زن مانتویی تحصیلکرده است باکلاس هست و.................
واقعا نظارتی هم هست ؟ چه طور چنین سریالهایی مجال پیدا می کنند وقت مردم را بگیرند؟
نقطه جالب فیلم پیرهن راه راه شوهر سابق است. سرهنگ خان این لباس را می پوشد.اهنگ فیلم پلیسی می شود.باید نفس را در سینه حبس کنیم؟ بله چون ممکنه دختر ثریا پیراهن آبی راه راهی که در تمام دنیا فقط یکی از آن وجود دارد را در تن یک پیرمرد ببیند و در نتیجه متوجه بشود که مادرش زن این مرد شده است.خجالت بکشید با این مسخره بازی هاتون.
شخصیت های گیج .موضوعات غیر مرتبط.وصله های ناجور .واقعا باید به این سریال جایزه بدن.