واقعیت این است که اصلاح طلبان برای ادامه پروژه «تغییر ساختار» که از سال ۷۶ آغاز کرده اند و اوج آن در حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ مشهود بود، نیاز به حضور در بدنه قدرت دارند.
آنها براي رسيدن به قدرت به هر دروغي متوسل مي شوند
حسن کوشا|اصلاح طلبان در حالی دچار بازی موش و گربه برای حضور در انتخابات مجلس نهم شده اند که مروری بر سوابق آنها نشان می دهد که این جماعت پایبندی درستی به اصول کلی نظام ندارند.
ترس اصلاح طلبان برای عبور نکردن از فیلتر شورای نگهبان و خوردن مهر رد صلاحیت نه فقط برای حمایت از جریان فتنه ۸۸، بلکه برای ساختار شکنی است که این جریان در طول دوران حاکمیتشان بر قوه مقننه و مجریه مرتکب شدند و طرح ادعاهای آنان مبنی بر پایبندی به اصول نظام و التزام به انقلاب و ولایت فقیه موضوعی بوده که فقط در آستانه انتخابات های مختلف برای گرفتن تائید صلاحیت از شورای نگهبان مطرح شده است؛ اما حال با روی دادن ماجرایی نظیر فتنه ۸۸ و اثبات عملی عدم پایبندی این جریان به اصول کلی نظام با قرار گیری در مقابل رهبری و مردم، آنها در سر دو راهی قرار گرفتند که سردرگمی فراوانی را نصیبشان کرده است. دو راهی که از یک سو عدم تائید اصول نظام و عذرخواهی از مردم سبب رد صلاحیت آنان از سوی شورای نگهبان می شود و از سوی دیگر تائید این اصول سبب خدشه دار شدن چهره آنان در نزد هدایت کنندگان اصلی ماجرای فتنه ۸۸ می شود.
راه سبز امید به دنبال تحریم انتخابات
اما با مطرح شدن احتمال عدم تحریم انتخابات از سوی اصلاح طلبان، با چراغ سبزهایی که از سوی سید محمد خاتمی و دیگر اعضای برجسته این جریان به اعضای زیر دستی خود نشان داده اند، شورای راه سبز امید وابسته به لژ لندن، سراسیمه نسبت به این سخنان همفکران داخلی خود واکنش نشان دادند و با انتشار بیانیه ای رسما سخن از تحریم انتخابات به میان آورده اند. ماجرا به حدی برای لژ لندن گران تمام شده بود، که اردشیر امیر ارجمند سر پل ارتباطی منافقین با جریان فتنه، به شبکه بی بی سی فارسی آمد و سخنان تکراری این جریان در خصوص عدم امکان برگزاری انتخابات آزاد در داخل ایران را به زبان آورد تا با وابستگان به اصلاحات در داخل کشور اتمام حجت کند که در صورت حضور در انتخابات، هیچ حمایتی از آنان صورت نخواهد گرفت. چراکه قطعا اصلاح طلبان برای گذر از شورای نگهبان مجبورند به صورت ظاهری هم که شده نسبت به جریان فتنه واکنش نشان دهد.
اصلاح طلبان و تغییر ساختارها
اما واقعیت این است که اصلاح طلبان برای ادامه پروژه «تغییر ساختار» که از سال ۷۶ آغاز کرده اند و اوج آن در حوادث پس از انتخابات سال ۸۸ مشهود بود، نیاز به حضور در بدنه قدرت دارند. چراکه تجربه دو ساله اخیر این جریان نشان می دهد که هیچ شیوه ای نمی تواند جایگزینی مطمئن برای پیگیری پروژه های تغییر آنان باشد. آنها در این مدت تمامی آلترناتیوهایی که در دیگر کشورها به عنوان مدلی موفق برای امتیاز گیری از یک نظام مطرح بود (اعم از نافرمانی مدنی، حضور خیابانی، اخلال در شریان های اجتماعی و اقتصادی) را آزمودن اما هوشیاری مردم و رهبری نگذاشت که اهداف این جریان محقق شود و همین موضوع آنها را دچار انزوایی شدید کرد. از این رو آنها بار دیگر به فکر افتادند تا بخت خود را از راه قانونی و ارکان قدرت پیگیری کنند.
اصلاح طلبان و تناقضات رفتاری
در مجموع این واقعیتی است که اصلاح طلبان قطعا پس از تائید صلاحیت و گرفتن بخشی از قدرت، در چارچوب برنامه ریزیهای چندین سال اخیر این جریان حرکت خواهند کرد و ما بار دیگر شاهد اعمال و رفتاری هایی خواهیم بود که اصلاح طلبان در دردوران حاکمیت خود انجام می دادند. دورانی که بارها بر حرکت خود درمسیر چارچوبها و سیاستهای کلی نظام تأکید میکردند.
رفتارهایی که رسانه های زیادی هم صریحا به آن اشاره کرده اند.
- عدم قاطعیت دولت در مواضع خارجی و داخلی: با شعارهای دولت اصلاحات همچون آزادی، جامعه مدنی، تساهل و تسامح، گفتوگوی تمدنها و... در صحنه عمل و در مواجهه با قدرتهای جهانی، نوعی عدم قاطعیت و وادادگی را از جمله در جریان پرونده هستهای و تعلیق فعالیتهای هستهای را در آن دوران شاهدیم.
- ایجاد امید در اردوگاه دشمن: مواضع و عملکرد اصلاحطلبان، دشمنان قسم خورده را به تعریف و تجلیل و حمایت از تجدید نظرطلبان واداشت.
- ساختارشکنی: رفتارهای ساختارشکن از جمله عبور از قانون اساسی، تشکیک در حاکمیت دین و اصل ولایت فقیه، تاخت و تاز به نهادهای نظام از سوی اصلاحطلبان برانداز... است.
- تنش سیاسی: برآیند عملکرد چهارساله آن حکایت از دامن زدن نمایندگان به تنشهای سیاسی و جنجال علیه نظارت استصوابی شورای نگهبان، طراحی لوایح دو قلوی افزایش اختیارات رئیس جمهور، طرح رفراندوم، حمله به نهادهای نظام از تریبون مجلس و... بوده است.
- تحصن در مجلس: از نقاط تاریک و غیرقابل دفاع آنها؛ تحصن ۸۰ نماینده در صحن مجلس در اعتراض به ردصلاحیتها و طراحی الگوی انقلاب مخملین به همراه مطبوعات زنجیرهای، ماهوارهها و... است.
- استعفای نمایندگان و مدیران دولتی: طرح استعفای ۱۲ عضو هیئت دولت و صد تن از مسئولان نظام از فضاسازیهای دیگر آنان بود.
- رابطه با باندهای اقتصادی فاسد: رابطه برخی از نمایندگان مجلس ششم با مفسد معروف اقتصادی «شهرام جزایری» و دریافت مقادیر هنگفتی پول از او و صدور کارت ویژه تردد برایش.
- بیتوجهی به مشکلات معیشتی مردم: تقدم توسعه سیاسی بر توسعه اقتصادی و طرح «لشکر قابلمه به دستان» و نیز بحث «صف مردم برای دریافت مرگ موش مجانی» از سوی برخی نمایندگان مجلس ششم.
- نرمش در مقابل استکبار: چراغ سبزهای برخی نمایندگان به دشمن و پیشنهادهای ذلتبار برخی از آنان
- عقبنشینی از حق مردم و تعلیق فعالیتهای هستهای: دیپلماسی منفعلانه در پرونده هستهای و عدم ایستادگی در برابر فشارهای خارجی، منجر به تعلیق دو ساله فعالیتهای هستهای شد.