گروه فرهنگ و هنر: ماکسیم گورکی، این شمایل نویسندگان انقلابی دوران شوروی، کسی که در طی زندگی و مرگش مورد تحسین مقامات شوروی بود. در طول حیات ادبی اش تنها یک اثر انقلابی نوشت:
«مادر»به گزارش بولتن نیوز به نقل از برترین ها،
استالین مرگ
گورکی را به گردن تروتسکیست ها انداخت اما با انتشار اسناد محرمانه پس از فروپاشی شوروی مشخص شد این نویسنده ظاهراً محبوب میان رهبران کمونیست، نویسنده ای سر به زیر و گوش به فرمان رهبران انقلابی نبوده چنان که
لنین او را به تبعیدی طولانی به ایتالیا فرستاد و پس از آن جانشینش
استالین زمینه های مرگ مشکوک او را فراهم کرد. به نظر می رسد علت این بود که
گورکی تا آن جا که می توانست از توطئه علیه نویسندگان ناراضی جلوگیری می کرد. و از انتقاد نسبت به سیاست های رسمی حکومت ابایی نداشت.. و همین نکات برای خاموش کردن پدر رئالیسم سوسیالیستی کفایت می کرد...
الکسی ماکسیموویچ پشکوف که نام ادبی
«گورکی» به معنی
«آدم تلخ» را برای خود برگزید در سال 1868 در نیژنی نووگرود زاده شد این شهر پس از انقلاب به افتخار این نویسنده به
گورکی تغییر نام یافت و پس از فروپاشی به نام سابق خود بازگشت.
گورکی کودکی سختی را تجربه کرد و این دوران سخت در
«دوران کودکی» بازتاب یافت.
گورکی در نه سالگی خانه را ترک کرد، زندگی آمیخته با آوارگی پیش گرفت و برای امرار معاش به شغل های کوچک و گوناگون تن در داد: در تجارت خانه، دکان نانوایی و کارگاه نقاشی به کار پرداخت؛ چندی نیز در بندر ولگا، در میان کارگران کشتی به ظرفشویی اشتغال یافت.
گورکی اگرچه تحصیلات منظم مدرسهای انجام نداد و به تحصیلات عالی دست نیافت، بنابر گفته خود او زندگی بزرگترین مدرسهاش بوده است، از دوران کارگری تجربه بسیار اندوخته و درباره بشر و روح کارگری معرفت فراوان به دست آورده که الهامبخش بسیاری از آثارش گشته است. از طرف دیگر قصههای مادربزرگ و قصههای عامیانه روسی سرچشمهای غنی برای اولین اثار منظومش فراهم آورد.»
زندگی پر فراز و نشیب او پس از
«دوران کودکی» در
«در جستجوی نان» و
«دانشکده های من» به قلم خود نویسنده روایت شد. از این سه گانه
گورکی اقتباس سینمایی در سال های 1938-1940 در اتحاد شوروی ساخته شد.
گورکی مانند
چخوف به ادبیات عظیم رئالیست نیمه دوم قرن نوزدهم تعلق دارد و تنها کسی از نسل خویش است که در عین حال قهرمان ادبیات جدید شوروی پس از انقلاب نیز میباشد که از اصول رئالیسم سوسیالیست دفاع کرده است.
گورکی که خود نویسندهای بیسر و سامان بوده، به خوبی از عهده توصیف دقیق زندگی مردم بیخانمان برآمده است. دنیای او دنیای بینوایان و بیچارگان است.
دنیای رنج و مبارزه.
گورکی در ادبیات تنها یک هدف را پیش چشم داشت و آن عمل و تحرک بود.
گورکی در کشور روسیه و خارج از آن شهرت و محبوبیت عظیمی به دست آورد، در سراسر جهان چه نویسندگانی از آثار رئالیست سوسیالیست او مایه گرفتهاند و از جمله پیروان او میتوان از
«جک لندن»،
«برتولد برشت» و
«کافکا» نام برد.