احتمالا بسیاری از علاقهمندان به پیگیری اخبار مربوط به آکادمی اسکار از رکوردهای مختلف هنرمندان از نظر دریافت جوایز اسکار آگاهاند.
گروه فرهنگ و هنر: احتمالا بسیاری از علاقهمندان به پیگیری اخبار مربوط به آکادمی اسکار از رکوردهای مختلف هنرمندان از نظر دریافت جوایز اسکار آگاهاند. مثلا بسیاری میدانند سه فیلم «بنهور»، «تایتانیک» و «ارباب حلقهها: بازگشت پادشاه» پرافتخارترین آثار مراسم اسکار بودهاند و هر کدام ۱۱ جایزه دریافت کردهاند. به عنوان مثالی دیگر از بحثهای پرطرفدار پیرامون آکادمی اسکار و جوایزش میشود به بازیگری اشاره کرد که از سایر هنرپیشههای زن و مرد جوایز بیشتری را به خود اختصاص داده؛ کاترین هپبورن با ۴ جایزه اسکار در رشته بازیگری.
به گزارش بولتن نیوز به نقل از دیجیکالا مگ، اما کمتر این موضوع مورد بحث قرار گرفته که چه چهرههای شاخصی موفق شدهاند در شاخهها و رشتههای مختلف برنده جایزه شوند. منظور از شاخه مختلف هم بخشهای نزدیک به هم مثل برندهشدن جایزه در رشتههای مربوط به کارگردانی و فیلمنامهنویسی نیست بلکه مقصود برندهشدن اسکار در دو یا چند رشته با تشابه نهچندان پررنگ است. در واقع میخواهیم نگاهی داشته باشیم به همهفنحریفها و ستارههای چندبعدی و بزرگ مراسم اسکار. در ادامه این مقاله قصد معرفی ۱۰ تن از این بزرگان را داریم.
۱۰. سیسیل بیتون (بهترین کارگردانی هنری / بهترین طراحی لباس)
سیسیل بیتون فرد بسیار مستعدی بود. نقاشی، طراحی داخلی، عکاسی و طراحی لباس فقط بخشی از تواناییهای او به شمار میرفت.
بیتون متخصصی همهکاره در حوزه زیباییشناسی بصری بود. او برای رشته
طراحی لباس دوبار برنده جایزه اسکار شده است. (برای فیلمهای
«ژی ژی» در سال ۱۹۸۵ و
«بانوی زیبای من» در سال ۱۹۶۴). هر دو اثر مهارتهای ویژه او را در آثاری که دورههای تاریخی خاص را بازنمایی میکنند نشان میدهد. فیلم سینمایی
بانوی زیبای من برای
بیتون یک جایزه دیگر هم دربر داشت؛ این هنرمند برجسته جایزه
بهترین کارگردانی هنری را به دست آورد؛ جایزهای که امروزه در اسکار
طراحی صحنه ادغام شده است. احتمالا این جایزه برای مجموعه طراحیهای چشمنواز و پر از جزئیاتی به
بیتون داده شد که فیلم را به صحنهای از نمایشهای تئاتری موزیکال برادوی تبدیل میکرد.
نهایتا باید به این نکته هم اشاره کنیم که
بیتون تنها کسی نیست که در این دو رشته برنده جایزه اسکار شده است. در واقع
راجر کی. فرس،
کاترین مارتین و
مارسل ورتس نیز در این گروه قرار میگیرند. اما کیفیت کار
بیتون در این گروه بهترین است.
۹. جرج کلونی (بهترین بازیگر نقش مکمل مرد / بهترین فیلم)
در سال ۲۰۱۳ فیلم سینمایی
«آرگو» به کارگردانی
بن افلک برنده جایزه اسکار
بهترین فیلم شد.
جرج کلونی به عنوان یکی از تهیهکنندگان فیلم
آرگو این جایزه را دریافت کرد. شاید کمی عجیب به نظر برسد که
کلونی جایزه اسکار
بهترین تهیهکنندگی را دریافت کند چرا که شهرت او بیشتر به خاطر بازیگری و کارگردانی بوده است. با این وجود او با کمک به دوستانش در ساخت این فیلم سینمایی برای بار دوم توانست جایزه اسکار را تصاحب کند.
این بازیگر مشهور آمریکایی چند سال قبلتر برای بازی فوقالعاده و تاثیرگذارش در فیلم سینمایی
«سیریانا» به کارگردانی
استیون گیگان توانست جایزه
بهترین بازیگر نقش مکمل را از آن خود کند. جالب است که
کلونی برای پروژهای اسکار دوم را گرفت که برای او آنقدرها هم درگیرکننده نبود اما بسیاری از آثار دیگر که او را کاملا درگیر کرده بود نتوانستند برایش چنین جایزهای را به ارمغان بیاورند.
۸. والتر مرچ (بهترین صداگذاری / بهترین تدوین)
برای عاشقان سینما قرار گرفتن نام
والتر مرچ در این لیست اصلا تعجبآور نیست. او یکی از چهرههای برتر در زمینه
تدوین و
طراحی صدا در فیلم است. این هنرمند شاخص با کارگردانهای مطرحی چون
فرانسیس فورد کاپولا همکاری کرده است که ثمره آن را در آثاری چون
پدرخوانده ۱،
پدرخوانده ۲،
مکالمه و
اینک آخرالزمان میبینیم. اولین اسکاری که نصیب مرچ شد برای
بهترین صداگذاری در فیلم
اینک آخرالزمان بود.
اما دومین و سومین جایزه اسکار
والتر مرچ به همکاریهای او با
کاپولا مربوط نمیشود. او با فیلم
«بیمار انگلیسی» در یک سال توانست دو جایزه اسکار بگیرد. فیلم
بیمار انگلیسی اثری است که در آن
مرچ برای عملرد فوقالعادهاش در دو رشته
بهترین صداگذاری و همچنین
بهترین تدوین جایزه اسکار را دریافت کرد. دریافت این دو جایزه
مرچ را در موقعیتی خاص و استثنایی قرار داد چرا که تاکنون هیچ هنرمندی موفق به دریافت هر دو این جوایز نشده است. میتوان گفت هیچکس به اندازه
مرچ زبان سینمای بدنه اصلی را نمیشناسد.
۷. باربارا استرایسند (بهترین بازیگر نقش اصلی زن / بهترین ترانه)
دو جایزه اسکار
باربارا استرایسند مربوط به دو هنر جداست. یکی
بازیگری و دیگری
موسیقی. تصور قرار گرفتن
استرایسند در این موقعیت دور از ذهن نیست چرا که او دههها میراثی از هنر را در شاخههای مختلف نمایندگی میکرد و از زمان شروع فعالیتش دستاوردهای گوناگون را با نام خود تداعی میکند.
اگر لحظهای نام او را فراموش کنید شاید پوچ و دور از ذهن به نظر برسد که کسی در این دو رشته جدا از هم جایزه دریافت کرده باشد. نکته مهم درباره
استرایسند این است که او صرفا برای اجرای یک ترانه غیراقتباسی برنده جایزه اسکار نشده چرا که در این صورت اسامی زیادی همچون
جنیفر هادسن،
جولی اندروز و دیگر بازیگران خواننده هم میتوانستند مورد توجه قرار گیرند. اما نکته متفاوت در مورد
باربارا استرایسند این است که او در نوشتن ترانه، تولید و ساخت آهنگ
«Evergreen» که تم عاشقانه فیلم سینمایی
«ستارهای متولد شده است» (نسخه سال ۱۹۷۶ میلادی) است همکاری داشته.
اما این فیلم ارتباطی به دومین جایزه اسکار او یعنی جایزه
بهترین بازیگر نقش اصلی زن ندارد.
باربارا استرایسند سالها قبل (سال ۱۹۶۸ میلادی) برای بازی در فیلم
«دختر شوخ» توانست این جایزه اسکار را تصاحب کند. با چنین چشماندازی از فعالیت هنری و جوایز گوناگون از جمله جوایز اسکار مذکور، میتوان این هنرمند برجسته را به عنوان یکی از بهترین بازیگران آثار موزیکال در تاریخ سینما در نظر گرفت.
۶. ادوارد سلزر (بهترین انیمیشن کوتاه / بهترین مستند کوتاه)
شاید از نگاه بعضی مخاطبان پرداختن به جوایز اسکار انیمیشنها و مستندهای کوتاه دیگر تاریخ مصرف گذشته به نظر برسند. اما در جایگاه ششم لیست توجه به برنده این دست جوایز هم آنچنان کماهمیت نیست، از سوی دیگر
ادی سلزر هم یک انتخاب تصادفی نیست. او کسی است که نقشی بسیار موثر در شکلگیری شهرت
برادران وارنر داشت.
این هنرمند پرآوازه حدود ۱۴ سال مسئول آثار کارتونی
برادران وارنر بود و برای سالهای فعالیت و کار حرفهای خود برنده چهار جایزه اسکار در رشته
انیمیشن کوتاه شده است. همچنین اولین جایزه اسکاری که برای یک اثر کارتونی به استودیوی
برادران وارنر رسید اسکار برای
«پرندهای به نام توئیتی» از آثار همین هنرمند بود.
اما افتخارات
سلزر به چهار جایزه برای انیمیشنهای کوتاه منحصر نماند. جایزه پنجم او مربوط میشود به
بهترین فیلم مستند کوتاه به نام
«خیلی زیاد برای خیلی کم».
سلزر در همان سال برنده جایزه اسکار
بهترین انیمیشن کوتاه برای تولید
For Scent-imental Reasons هم شده بود.
گرچه
سلزر در اداره بخش کارتون استودیوی
برادران وارنر با
فریز فرلنگ یکی از کارگردانهای مشهور استودیو مشاجرات گسترده و طولانی مدتی داشت اما به خوبی توانسته بود چشماندازی روشن برای بخش مربوط به تولید انیمیشن این استودیو ترسیم کند.
سلزر به دنبال کسب اعتبار و شهرت در پس کارهای هنری خود نبود بلکه در بسیاری موارد ترجیح داد کارگردانان انیمیشنها کل اعتبار کار را به نام خود ثبت کنند.