کد خبر: ۶۶۸۱۱۴
تاریخ انتشار:
طراحی یک شبکه اجتماعی برای احیای فریضه امربه‌معروف

استمرار انتخابات با کمک فضای مجازی

جمهوری اسلامی فضایی را ایجاد کرده که با یک روش ارزان و کم‌هزینه قیام به قسط کنید. شما با انتخاب‌هایی که انجام می‌دهید، جهت‌گیری‌های خودتان را مشخص می‌کنید که چه کسی با چه خواسته‌ای سر کار بیاید یا اعتراض‌تان به برخی امور کشور را از طریق انتخابات مشخص می‌کنید.

گروه سیاسی: در چهلمین جلسه از سلسله نشست‌های گفتار عصر که به همت حسینیه هنر مشهد برگزار می‌شود، علیرضا خدابخشی؛ روزنامه‌نگار و پژوهشگر اقتصاد به ارائه ایده “استمرار انتخابات با نرم‌افزار موبایلی امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر” پرداخت که مشروح آن را می‌خوانید:

استمرار انتخابات با کمک فضای مجازی


قیام به قسط برای همه مردم است

به گزارش بولتن نیوز به نقل از ایام، عرایضم را با یک آیه از قرآن شروع می‌کنم که دوستان عدالت‌خواه این آیه را از اولین روزهای عدالت‌خواهی جلوی چشم‌شان قرار دادند. «لقد ارسلنا رسلنا بالبینات و انزلنا معهم الکتاب و المیزان لیقوم الناس بالقسط». معمولاً وقتی این آیه ترجمه و تفسیر می‌شود، روی این موضوع تأکید می‌شود که هدف از ارسال رسل و انزال کتب، عدالت و قسط بوده. یک غفلتی می‌شود برای ترجمه این آیه و آن عبارت لیقوم الناس بالقسط است. هدف این بوده که مردم بدانند باید برای عدالت و قسط به پا خیزند، اما به این موضوع بی‌توجهی می‌شود. نتیجه‌اش این می‌شود که یک عده انتظار دارند در وضعیت کنونی آقای خامنه‌ای برود عدالت و قسط را برپا کند. نتیجه‌اش هم برای دوستانی که یک کمی مسن‌تر هستند این است که انبوهی از بچه حزب‌اللهی‌ها و معممین را شما می‌توانید نام ببرید که امروز دیگر عمامه ندارند یا ریش ندارند.


ابزارهای قیام به قسط در عصر حاضر

انتخابات یکی از مصادیق قیام به قسط است؛ یعنی جمهوری اسلامی فضایی را برای شما ایجاد کرده که با یک روش ارزان و کم‌هزینه قیام به قسط کنید. شما با انتخاب‌هایی که انجام می‌دهید، جهت‌گیری‌های خودتان را مشخص می‌کنید که چه کسی با چه خواسته‌ای سر کار بیاید. در حقیقت اولویت‌های خودتان را دارید مشخص می‌کنید. یا اعتراض‌تان به برخی امور کشور را از طریق انتخابات مشخص می‌کنید. نکته دوم اینکه کشورهای دیگر این سیستم را چطوری اعمال می‌کنند. مثلاً یکی از راه‌هایی که آنجا از آن صحبت می‌شود، احزاب است. احزاب می‌آید اولویت‌های مردم را پیگیری می‌کند و آن‌ها را نهادینه می‌کند. آدم‌های مخصوصی پول می‌گیرند می‌روند این‌ها را پیگیری می‌کنند. شغل‌شان همین است که عضو یک حزبی هستند و دارند یک حزبی را اداره می‌کنند.

استمرار انتخابات با کمک فضای مجازی

موثرتر از نماینده مجلس

نمونه دیگری که ابزار قیام به قسط است، رسانه‌ها است. می‌گویند رسانه رکن چهارم دموکراسی است دیگر. می‌آید بر دستگاه‌های مسئول نظارت می‌کند. مثلاً اگر یک نماینده مجلسی می‌خواهد اجرای قوانین را نظارت کند، یک رسانه هم می‌تواند همین کارها را بکند. من خودم چون رسانه‌ای هستم به این روش بیشتر از مجلس عقیده دارم. می‌توانم ده‌ها مورد برای شما بشمارم که من از یک نماینده مجلس مؤثرتر بودم، با کمک همین رسانه.


مفهوم شهروندخبرنگار؛ بستری برای یک رسانه جدید

الان در رسانه، یک پدیده جدیدی داریم به نام شهروندخبرنگار؛ یعنی می‌گوید رسانه‌های جدید دیگر مثل آن رسانه‌های قدیم نیست که نیاز به سرمایه هنگفت و فلان چیزها داشته باشد. خودت می‌توانی بدون هزینه یک رسانه تشکیل بدهی. اگر دارودسته‌ای داری جمع کنی، حالا دیگر بسته به نوع آن آدم و شهرت و تلاشش، می‌بینید به‌اصطلاح فالوورهایش از ده تا بیست تا هست تا چند میلیون. اگر ما مفهوم شهروندخبرنگار را به صورت نظام‌مند دربیاوریم و بتوانیم شمارش کنیم، می‌توانیم از یک رسانه جدید رونمایی بکنیم.

جلسه امشب برای همین بحث است. شما اگر نگاه کنید، رسانه مفهومش عوض شده. شهروندخبرنگار آمده و بعد با لایک و مخاطب آنلاینش که دارد مشارکت می‌کند و نظرش را اعمال می‌کند، این‌ها یعنی مفهوم حکمرانی بعد از فناوری اطلاعات تغییر کرده است. می‌توانم موارد متعددی نام ببرم که نظام‌های مدیریتی با این موبایلی که آمده به‌هم‌ریخته‌اند. مثلاً یکی از چیزهایی که خیلی باب شده و از آن استفاده می‌شود، همین نرم‌افزار اسنپ است. مثلاً اداره یک سازمان تاکسی‌رانی در قدیم چگونه بوده، الان چگونه شده است؟ قیمت‌ها چگونه بوده است، الان چگونه شده است؟ شکایت از یک راننده تاکسی چگونه بوده است، الان چگونه شده است؟ همه این‌ها تغییر کرده، ولی شما این تغییر را در اداره جمهوری اسلامی یا در اداره حکومت ما کمتر می‌بینید. علتش این است که علیرغم ادعاهای فراوانی که از ناحیه مدیران و مسئولان کشور، به‌خصوص رئیس‌جمهور و وزیر مربوطه‌اش یعنی ارتباطات و فناوری اطلاعات، ظاهراً این فناوری از نظر آن‌ها بیشتر قرار است برای یک سری امور دل‌خوش‌کنک و اغفال‌کننده بیشتر استفاده بشود یا دیگر نهایتش تجارت و اقتصاد مثلاً، برای اداره کشور قرار نیست مداخله‌ای داشته باشد یا اوضاع کشور را بهبود ببخشد. شاخص‌هایی که ما برای دولت الکترونیک داریم این را ثابت می‌کند که ما خیلی از بخش‌های دولت الکترونیک، پیشرفت‌های عجیب غریب داشتیم، ازجمله استفاده مردم از وسایل الکترونیک. اما در سازوکارهای حکومت برای اداره کشور، شاخص‌هایمان خیلی پایین است و احکام فراوان قانونی داریم که دولت اجرایش نکرده. مبحث من ناظر به این است که آیا ما می‌توانیم تغییراتی در مقوله امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر از طریق فناوری اطلاعات ایجاد کنیم؟


نود درصد نظارت، ده درصد قانون‌گذاری

حالا ربطش را با موضوع بحث عرض می‌کنم که چرا به انتخابات مربوط است. ببینید نماینده مجلسی که با این همه ضرب و زور و هزینه و تلاشی که ستادها می‌کنند و تائید صلاحیت و بعد هم تبلیغات و صداوسیما وقت می‌گذارد، قرار است چه کار بکند برای شما؟ دو تا وظیفه دارد دیگر، نظارت و تقنین. هم قرار است بر اجرای قوانین نظارت کند، هم قرار است قانون‌گذاری بکند. در شرایط کنونی، نود درصد ماجرا نظارت است. یعنی اگر یک نماینده خوبی می‌خواهد برود مجلس و من مثلاً مدعی بودم من خوب هستم بروم مجلس، می‌گفتم من نود درصد کارم نظارت است، ده درصدش قانون‌گذاری است. خب آیا این نود درصد نظارت را از طریق رأی مستقیم مردم و نظر مستقیم مردم هم می‌شود انجام داد؟ مثلاً یکی از وعده‌های کوچک من این بود که بنده اگر بروم مجلس، ماده ۲۹ قانون برنامه در مورد شفافیت حقوق مدیران را پیگیری می‌کنم که اجرا بشود. قانونی است که دو سال است اجرا نشده. حالا یا باید برویم مثلاً با آقای پژمانفر با این لابی کنیم این‌ها پیگیری کنند، یک راه‌حل دیگرش هم این است که مثلاً صد نفر جمع بشویم در مشهد برویم خیابان و تحت عنوان امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر تجمع کنیم. می‌پرسید آیا می‌توانیم باعث بشویم این قانون اجرا بشود؟ بنده می‌گویم بله می‌توانیم. اگر نشد چه کار کنیم؟ می‌گوییم به جای تجمع، مثلاً بیست شب ما حرم می‌خوابیم تا این رئیس‌جمهور قانون‌شکن مجبور شود این قانون را اجرا کند. امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر هم هست دیگر، ثواب هم می‌بریم. نه‌تنها حق شماست، وظیفه‌تان هم هست. واجب‌تان است که بروید این کار را بکنید. خب حالا کسانی که تجمع برگزار کردند، می‌دانند که این کار سختی دارد. می‌گویند آقا صد نفر را جمع کنی، همان ظهر روز اول بیست سی تا خانواده زنگ می‌زنند که تو غلط کردی رفتی آنجا شب خوابیدی، بلند شو بیا و خب هر روز کمتر می‌شوند. یعنی یک هزینه دارد. این را در اقتصاد می‌گویند هزینه مبادله. یک مبحث مشهور مربوط به نهادگراها در اقتصاد است. اصطلاحاً می‌گویند که هزینه مبادله مثلاً در اقتصاد ایران خیلی بالا است. این هزینه مبادله را کوتاه توضیح می‌دهم و دوباره می‌رویم سر بحث امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر.


بسط مفهوم «هزینه مبادله»

اول ببینیم هزینه مبادله در اقتصاد چیست. می‌گوید از وقتی که شما مثلاً امروز تصمیم می‌گیری یک دانه گوشی موبایل بخری، پولش در جیب‌تان است، شما آماده هستید این پول را پرداخت کنید. الان که تصمیم گرفتید به اصل خرید، تا آن لحظه‌ای که پول از حساب شما جابه‌جا بشود برود به حساب خریدار و این موبایل بیاید به دست شما، مثلاً یک میلیون تومان قیمتش بوده، هر هزینه‌ای غیر از قیمت این می‌کنی، می‌شود هزینه مبادله. آن هزینه یعنی چه چیزهایی؟ یک ماه دو ماه طول می‌کشد که شما بفهمی چه مارکی بخری. بعد می‌گویند مثلاً خب شما بیا حالا جی‌ال‌ایکس بخر، حالا بازمی‌گردی که این جی‌ال‌ایکس را کی ارزان می‌دهد، کی گران می‌دهد، مثلاً به تو نیندازند، یک بحث‌های این مدلی. می‌بینی مثلاً پول در جیبت بوده، تصمیم هم داشتی موبایل بخری، از روزی که تصمیم گرفتی تا روزی که این موبایل آمد دست شما استفاده کنی، یک روز، دو روز، یک ماه، دو ماه، بعضی وقت‌ها می‌بینی شش ماه یک سال مثلاً طول کشیده، به این می‌گویند هزینه مبادله، حالا در کشور ما ذیل موضوعاتی هزینه مبادله خیلی بالا است،‌ یعنی هم در اقتصاد، هم غیر اقتصاد.


امکان کاهش هزینه مبادله امربه‌معروف وجود دارد

یک نمونه دیگرش را می‌گویم. کسی که مثلا دو سال پیش به خانواده‌اش گفته من می‌خواهم ازدواج کنم، هنوز که هنوز است خطبه عقدش خوانده نشده و آن موردش را پیدا نکرده، اصطلاحا گفته می‌شود هزینه مبادله ازدواج بالا است. خب حالا به بحث ما چه مربوط می‌شود؟ بحث ما این بود که هزینه مبادله در امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر در ایران بالا است. یک نمونه عرض می‌کنم. امروز بنده رفتم فرمانداری مشهد، گفته‌ام آرائم را به تفکیک صندوق‌هایم می‌خواهم. آن معاون سیاسی گفت ما طبق چنین تکلیفی نداریم، کاری که شما می‌خواهی زحمت زیاد دارد، ما انجام نمی‌دهیم. خب تخلف بود. ما یک قانونی داریم قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات، شما اطلاعاتی را از جایی درخواست می‌کنید، وظیفه دارند به شما بدهند. من خیلی پیگیر هستم، بالاخره روزنامه‌نگارم. بلند شدم رفتم استانداری، یکی دو کیلومتر همان داخل استانداری هی پیاده‌روی کردم از این اتاق به این اتاق. البته آخرش نتیجه نگرفتم، ولی راه‌های دیگری هم دارم. مثلا بروم به آقای نماینده مجلس بگویم به وزیر کشور تذکر بدهید، ‌تخلف کرده، می‌توانم بروم دادگاه شکایت کنم، می‌توانم بروم تخلفات اداری شکایت کنم. قبلاً یک زیرساختی را بنده در ایجادش مشارکت داشتم، اینجا به کمک من آمد. اگر دوستان خاطرات بنده را در مورد مجلس خوانده باشند، آنجا یک خاطره‌ای دارم به عنوان “شهروند مهم‌تر از نماینده مجلس”. موضوعش به ایجاد این سامانه انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات مربوط است. یک سامانه‌ای هست برای همین قانون انتشار آزاد دسترسی اطلاعات، شما می‌روید درخواست‌تان را آنجا ثبت می‌کنید. می‌گویید اداره فلان، من این اطلاعات را می‌خواهم. خیلی هم آسان است، خانه بودید و نصف شب خواب‌تان نبرد، می‌توانید بروید این کار را بکنید. هیچ چیز خاصی نمی‌خواهد. ‌آن دستگاه موظف است ظرف ده روز به شما پاسخ بدهد. حالا من روزی که رفتم همشهری، این قانون تصویب شده بود. ولی مدت‌ها بود اجرا نمی‌شد. ما پیگیری کردیم این اجرا بشود، خیلی فشار آوردیم و اجرا شد و این سامانه راه افتاد. حالا به کار خودم آمده. یعنی بنده از استانداری که نتیجه نگرفتم، آمدم خانه در آن سامانه ثبت‌اش کردم. گفتم این آمار نتایج فلان را به تفکیک صندوق‌ها می‌خواهم، تا ده روز دیگر هم صبر می‌کنم. نکته‌اش این است که اگر جواب ندهد، خودکار محکوم است. در خود سامانه امکان شکایت دوباره داری، دادگاه هم می‌توانید بروید شکایت کنید. این است که شما اگر هزینه مبادله دسترسی به اطلاعات را بیاورید پایین، میلیون‌ها نفر می‌روند یک سری اطلاعاتی را درخواست می‌کنند. درست است؟ خب حالا همین کار را بیایید برای امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر انجام بدهیم. ما می‌خواهیم یک کسی را امربه‌معروف کنیم، فرض کنید الان یک سامانه‌ای می‌بود، من ثبت می‌کردم می‌گفتم علیرضا خدابخشی هستم با کد ملی فلان، تازه سامانه دیجیتال باشد اسم هم نمی‌خواهد، شما یک کد ملی‌ات را می‌زنی همه چیز می‌آید. آنجا می‌نویسی آقای رئیس‌جمهور خلاف نکن، ماده ۲۹ دو سال گذشته، تمام، درست است؟ آقای رئیس‌جمهور مجبور می‌شود برود این را اجرا کند. ممکن است شما بگویید این که تضمین ندارد. می‌گوییم بیایید یک قانونی بریزید که پشتوانه این سامانه بشود و به صورت ماشه خودکار رئیس‌جمهور را موظف کند که ‌قوانینی که به او امر می‌شود، عمل کند. یا تخلفاتی که از آن نهی می‌شود، رسیدگی کند. پس بحث ما به اینجا می‌رسد. نرم‌افزاری ایجاد بشود که هزینه مبادله امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر را کاهش دهد.


ماشه خودکار برای نظارت بر عملکرد

مشخصات این نرم‌افزار چیست؟ یک، ماشه خودکار باشد، یعنی شما یک بار با کد ملی‌ات رفتی ثبت کردی، دیگر خودت مجبور به پیگیری نشوی. بلاتشبیه مانند یک مثل معروفی باشد که یک دیوانه یک سنگی می‌اندازد داخل چاه، صد نفر دنبالش بدوند. شما یک امر به معروف کردی، حالا دولتی‌ها بدوند دنبالش، به صورت ماشه خودکار. این ماشه خودکار را هم توضیح بدهم. ماشه خودکار یکی از روش‌های کاهش هزینه مبادله است. الان هم نمونه‌هایی از ماشه خودکار داریم. از این سامانه ۱۳۷ شهرداری دوستان اگر استفاده کرده باشند، به نظرم مفهوم ماشه خودکار را بهتر درک می‌کنند. آن‌هایی که برایم پیش آمده را بگویم. یک بار تاکسی سوار شده بودم، در بزرگ‌راه داشتیم می‌رفتیم، ناگهان راننده فرمانش را وحشتناک چرخاند و یک دو سه تا فحش آب‌دار به شهردار و جمهوری اسلامی و شهرداری و این‌ها همه داد. حالا مسئله چی بود؟ یک مقدار نخاله، کنار بزرگ‌راه ریخته بود. این هم داشت با سرعت می‌رفت، یک‌دفعه‌ای مواجه شد با آن و گردش ناگهانی داشت. تا دیدم فحش داد و اینها، موبایلم را برداشتم زنگ زدم ۱۳۷، گفتم آقا بزرگراه فلان در محدوده فلان، نخاله ریخته، بی‌زحمت بگویید بیایند جمع کنند. همین. راننده تاکسی هم شرمنده شد از کارش. اینجایش مهم است. افتاده بودم در یک مخمصه‌ای، دو سه بار از شهرداری با من تماس گرفتند که آیا اینها جمع شد یا نه؟! گفتم دیگر رد نشدم از آنجا، نمی‌دانم جمع شده یا نه. چندین بار دیگر هم موارد دیگری را امتحان کردم. یک جایی از بزرگ‌راه رد می‌شدم، پله برقی داشت. این پیمانکار را من بیچاره کردم، چند بار رد شدم و می‌دیدم پله برقی خراب است. هر بار زنگ می‌زدم شهرداری که این پله برقی بالابرش خراب است، رسیدگی کنید. بعد می‌دیدم از شهرداری چند بار به من زنگ می‌زنند که آقا این پله برقی درست شد یا نشد. حالا شما فکر کنید چه فشاری می‌آید روی آن پیمانکار. حالا این نظام را اگر در اداره جمهوری اسلامی پیاده بکنیم، و به صورت ماشه خودکار دربیاوریم، چه می‌شود؟ یعنی شما مدام مجبور نشوید بروید پیگیری کنید، آن‌ها مجبور بشوند بیایند دنبال شما.


نظرگیری به جای نظرخواهی

یک صفت دیگر آن سامانه می‌تواند چی باشد؟ این را از اسنپ می‌توانیم الگو بگیریم. ببینید شما از طریق اسنپ سوار تاکسی که شدید، وقتی پیاده می‌شوید از شما نظر می‌خواهد. می‌گوید به آقای راننده چهار امتیاز، پنج امتیاز، هر چند امتیاز که فکر می‌کنی به او بده. این به اختیار شماست. دقت کنید، ممکن است قسمت نظرخواهی داشته باشد، شما خودتان بروید وارد بشوید. این حالت، یک نظام معمولی است دیگر. شما مثلا باید یک آدم خاصی باشید که مسئولیت اجتماعی بشناسید که بروید نظر بدهید. پشت بعضی از این تلفن‌های گویا، این را توصیه می‌کند. می‌گوید بعد از اینکه تماس تمام شد، شما می‌توانید نظر بدهید در مورد نحوه پاسخ‌گویی آن تلفن‌چی. اما یک بار هست، مثل اسنپ. این نرم افزار مثل کنه به شما می‌چسبد. می‌خواهید ماشین بعدی را بگیرید، می‌گوید نظرت راجع به ماشین قبلی را ثبت کن. نظام معکوس شده دیگر، یعنی ولت نمی‌کند تا نظرت راجع به راننده قبلی را بیان کنی. یعنی به جای اینکه شما بروید نظر بدهید و امربه‌معروف کنید، او دائم درخواست امربه‌معروف می‌کند از شما. اگر دقت کنید، نظام معکوس شده. این خیلی چیز مهمی است. فرض کنید، مثلا در جمهوری اسلامی با هفت هشت ده میلیون کارمند دولتی و خصولتی و فلان، با انواع عناوین که وجود دارد، شما هر کجا با هر کس مواجه شدی، سازوکاری وجود داشته باشد که از طریق نرم‌افزار از شما سوال بشود. آقا این مسئولی که به او برای انجام کارت مراجعه کردی، درست رفتار کرد؟ مثلا حق‌وحقوق شما را داد یا نداد؟ یعنی یک حالت نظام امربه‌معروف معکوس ایجاد شود. مثلا امروز بنده با شش نفر در فرمانداری مشهد و استانداری مواجه شدم، یکی هم از ما نپرسیده که آخرش چی شد! بنده سیریش بودم رفتم دنبال مسئول بالاترش، آخرش هم به نتیجه نرسیدم.


نظام معکوس یک مدل مترقی است

ببینید این دو تا فایده هم دارد. خیلی فایده‌اش جدی است. این را توجه بفرمایید. ببینید آخر عاقبت من با معاون سیاسی فرماندار مشهد، از همین الان می‌دانم به کجا می‌رسد. من می‌روم شکایت می‌کنم، باید از استاندار شکایت کنی. آقای استاندار محکوم خواهد شد و معاون سیاسی توبیخ خواهد شد. ممکن است برکنار هم بشود. دو سه بار پیگیری کنی، این اتفاق خواهد افتاد. فایده کاری که اسنپ کرده، این است که کار به اینجا نمی‌رسد. ما برای جامعه به یک مدلی مثل مدل اسنپ نیاز داریم. ما که برای خالی کردن عقده‌هایمان و روکم‌کنی نیامدیم بگوییم که می‌روم فرماندار را می‌زنم برکنارش می‌کنم، از این مدل‌های قدرت‌نمایی‌. مثل آن کارتونی که مامور مخصوص حاکم بزرگ می‌آمد، می‌زد همه را برکنار می‌کرد. مدل اسنپ خیلی مدل مترقی‌تری است. چه کار می‌کند؟ راننده هر قدر قلدر و لات باشد، اولی را می‌بیند یک فحشی می‌دهد. دومی و سومی، دیگر چهارمی آدم می‌شود. تا آخرش نمی‌تواند آن برخوردها را بکند، رفتار خودش را تغییر می‌دهد. دیگر کار به برخورد، حذف، نان بریدن، نمی‌دانم تعابیر این مدلی نمی‌رسد. لذا از این جهت، اگر نرم افزاری داشته باشیم که به تدریج رفتار حاکمان و کارکنان و مدیران این کشور را بتوانیم اصلاح کنیم، در وضعیت بهتری خواهیم بود.


ضرورت الحاق چند تبصره به قانون حمایت از آمران‌به‌معروف و ناهیان‌ازمنکر

راجع به این نرم افزار موبایلی، مبانی‌اش را خدمت شما عرض کردم. حدود دو سال پیش، اصول کلی‌ این نرم افزار را نوشتم. یک گروه همفکری تلگرامی تشکیل دادیم. شاید صد نفری شدیم. دوستان هر کس الان می‌خواهد وارد آن گروه بشود. در همین مطالب آخر، متن قانونی که باید تغییر کند آنجا آمده. از رو می‌خوانم برای شما. ببینید این متن به شکل قانون درآمده، چون بنا بود به مجلس برود. رفتم درباره‌اش با یکی از نماینده‌های مجلس که مشاورش هستم، مذاکره کردم. چون مجلس دهم مشهور به این است که دست اصلاح‌طلب‌هاست، برای اینکه رأی بیاورد، پیشنهاد دادم برویم به علی مطهری بگوییم که او بیاید این را طرح کند. با آقای علی مطهری یک جلسه مفصل گذاشتیم. طرح را بررسی و حاشیه‌نویسی کرد. دادند مرکز پژوهش‌ها، جایی که هنوز بعد از دو سال چیزی اعلام نکرده. قانون الحاق چند تبصره به ماده ۸ قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر.


احیای امربه‌معروف در بستر فضای مجازی

متأسفانه یک قانون مبتذلی داریم به نام قانون حمایت از آمران معروف و ناهیان از منکر. کسانی که این قانون را تنظیم کردند، یک تعریف مزخرف و سطحی از امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر داشتند. فرض‌شان این است امربه‌معروف همین است که یک عده می‌روند در خیابانی جایی، یک چیزی می‌گویند، بعد دعوایشان می‌شود، بعد زخمی می‌شوند یا شهید می‌شوند! خب حالا با این زخمی‌ها و شهدا ما چه‌کار کنیم؟ مبنای این قانونی که از قبل وجود دارد، کلیتش این است. حالا ما آمدیم برای این قانون الحاقیه تنظیم کردیم. گفتیم آقا این‌ها را هم به آن اضافه کنید. ماده‌واحده، تبصره‌های ذیل به ماده ۸ قانون حمایت از آمران به معروف و ناهیان از منکر الحاق می‌گردد.

تبصره ۱ گفته این ماده شامل چه دستگاه‌هایی می‌شود. همه جمهوری اسلامی را در آن متن نوشتیم. آقا مثلا این دستگاه و این دستگاه و عمومی‌ها و خصوصی‌ها و اصناف و این‌ها، همه‌اش هست.

تبصره ۲، برگزاری تجمع به منظور امر به معروف و نهی ازمنکر برای مدت دو ساعت، در مکان‌های ذیل نیاز به مجوز ندارد. تنها کافی است حداکثر بیست و چهار ساعت قبل از برگزاری، در سامانه شبکه اجتماعی امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر ثبت گردد. می‌دانید که بخشی از قانون اساسی ما، آزادی تجمعات و این‌هاست. موقعی که این را تدوین کردیم، شلوغی‌های دی ماه ۹۶ بود. ‌فضای مجلس این بود که به نحوی این تجمع‌ها را آزاد کنیم. این را ما به عنوان بخشی از آن مطرح کردیم. کسی خواست اعتراض کند، اعتراض بالاخره بخشی در فرهنگ دینی ما یعنی‌ همین امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر است. می‌تواند در این محل‌ها، بدون دردسرهای مجوز، برود تجمع کند. البته خود اینکه برود در سامانه شبکه اجتماعی که پیشنهاد شد، یک روز قبلش ثبت کند، یک درخواست صدور مجوز است دیگر. چند محل را هم پیشنهاد دادیم. یکی محل برگزاری نماز جمعه از پانزده دقیقه پس از پایان مراسم نمازجمعه. یکی در محل‌هایی که از سوی شهرداری‌ها معین می‌گردد. یعنی شهرداری‌ها موظفند حداقل یک مکان مناسب را برای برگزاری تجمعات بدون مجوز مربوط به امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر معین کنند و در سامانه شبکه اجتماعی امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر آن را معرفی کنند تا در دسترس باشد. حدود این محل‌ها هم باید با علایم مشخص، معلوم باشد. یک مکان دیگر هم مقابل مجلس شورای اسلامی است که جزئیاتی دارد که حالا داخل فایلی که در گروه گذاشتیم هست، می‌توانید کامل بررسی کنید.

باز دقت کنید، بنده عرض کردم تجمع برگزار کردن سخت است و هزینه مبادله‌اش زیاد است. حتی ممکن است چندان اثرگذار نباشد. می‌توانیم برویم تجمع مجازی برگزار کنیم. آن کار باشد برای همان اصلاح‌طلب‌ها. بروند زحمت بکشند، آدم جمع کنند.

تبصره ۳ گفته ستاد امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر موظف است حداکثر ظرف سه ماه، شبکه اجتماعی امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر را در فضای مجازی راه‌اندازی کند. هر شهروند ایرانی دارای کد ملی می‌تواند با یکی از سیم‌کارت‌هایی که به نام خود اوست، در این شبکه از طریق ایجاد پویش، امربه‌معروف و نهی‌ازمنکر کند.


جزئیات طراحی شبکه اجتماعی امربه‌معروف

انواع پویش را هم تعریف کردیم.

الف) پویش اجرای قانون. فرض کنید نرم‌افزار راه افتاده، کد ملی‌تان را وارد می‌کنید و این پویش را انتخاب می‌کنید. متنش را هم می‌نویسید آقای رئیس جمهور ماده ۲۹ قانون برنامه مهلتش تمام شده، اجرا کن. این می‌شود پویش اجرای قانون.

ب) پویش تصویب، تغییر یا لغو قانون. این همان کاری است که یک نماینده مجلس می‌کند دیگر. ببینید اولی چی بود، پویش اجرای قانون. نماینده‌های مجلس وقتی می‌خواهند نظارت کنند نظارت بر چی می‌کنند؟ نظارت بر اجرای قانون می‌کنند دیگر. دومین کار یک نماینده مجلس تقنین است دیگر. یعنی شما هر دو کار نماینده مجلس را دنبال می‌کنید. یعنی نمایندگی را می‌کشانیم به سطح مردم.

با آی‌تی و فناوری اطلاعات، بخش زیادی از وظایف نمایندگی را مردم خودشان می‌توانند انجام بدهند. با این نرم‌افزار، انتخابات روزانه و لحظه‌ای می‌شود. شما نیاز نیست چهار سال منتظر بمانید، آن هم تازه بشود یا نشود. شما می‌آیید پویش راه می‌اندازید می‌گویید که مثلا من می‌خواهم این قانون تغییر کند. هر گاه تعداد شرکت‌کنندگان در یک پویش، برای تصویب یا تغییر و لغو قانونی به صد هزار نفر برسد، موضوع به‌صورت طرح عادی در دستور مجلس قرار می‌گیرد. یعنی شما کار یک نماینده را کردید. یک قانون مشخصی را می‌گویید، صد هزار نفر این را تیک می‌زنند، لایک می‌دهند به قول حضرات، آن طرف مجبورند این کار را بکنند. چنانچه این تعداد به پانصد هزار نفر برسد، موضوع به صورت یک‌فوریتی و چنانچه به یک‌میلیون نفر برسد موضوع به‌صورت دوفوریتی و چنانچه به ده میلیون نفر برسد، به‌صورت سه‌فوریتی مطرح می‌شود. یک مثال هم بزنیم. مثلا فرض کنید داستان بنزین، اگر یک کسی برایش پویشی راه می‌انداخت، همان نصف شب نماینده‌ها با پیژامه باید می‌رفتند دنبال اینکه آقا مثلاً ده میلیون تیک زدند. بلند شو بیا برو که اوضاع خراب است! حالا همه این‌ها توضیحات دارد که در فایل نوشتیم سازوکار اداری‌اش چه شکلی است.

ج) پویش اقدام مدعی‌العموم. ببینید ما یکی از مشکلاتی که در کشور داریم، پاسخگو نبودن قوه قضاییه است. مثلا یک موضوع عمومی اتفاق می‌افتد. موضوع مبتلابه مثلا ده‌ها نفر و صدها نفر است. بعد می‌رود برای پیگیری، می‌گویند برو شکایت کن. می‌گوییم آقا ببخشید موضوع عمومی است، من تنهایی بلند بشوم بروم چه کاری بکنم؟ اینجا جای مدعی‌العموم است دیگر، باید برود شکایت کند. شما می‌توانید این را درخواست کنید. افرادی می‌آیند لایک می‌دهند و مدعی‌العموم موظف می‌شود برود اقدام کند. می‌گوید هرگاه پویشی با مشارکت حداقل صد نفر برای تقاضا از مدعی‌العموم، به منظور تشکیل پرونده قضایی ایجاد شود، مدعی‌العموم موظف است ظرف ۷۲ ساعت از زمان به حدنصاب رسیدن پویش نسبت به اعلام جرم و ثبت پرونده اقدام کند. می‌گوید هفتادودو ساعته مدعی‌العموم باید پرونده قضایی تشکیل بدهد. حالا ممکن است مدعی‌العموم بگوید نه این اصلاً خلاف نکرده. چنانچه مدعی‌العموم معتقد به عدم وجود عنوان مجرمانه در موضوع پویش باشد، موظف است در اطلاعیه رسمی در مهلت فوق‌الذکر -یعنی ظرف همان ۷۲ ساعت- دلایل خود را اعلام کند. یعنی به مردم بگوید به این دلایل از نظر من جرم نیست، من این کار را نمی‌کنم. که تکلیف آن افراد پیگیر مشخص بشود.

د) پویش سوال. شما یک سوالی از یک جایی می‌پرسید. ظرف ۷۲ ساعت باید بیاید جواب شما را بدهد. مثلا پویش برکناری یک مدیر یا حتی حمایت از باقی ماندنش در مدیریت. شما می‌خواهید مدیر یک جایی را برکنار کنید. دیدید دیگر، تجمع می‌کنند شعار می‌دهند استعفا! استعفا! نمی‌دانم فلان. می‌گوییم این را به فضای مجازی بیاور. مردم لایک بزنند، به یک تعدادی که رسید، دولت موظف بشود مدیر را برکنار کند. آقای دولت نمی‌خواهد برکنار کند، رسماً بیانیه می‌دهد مسئله ما این است و به این دلایل برکنار نمی‌کنیم. ببینید انگلیس این را دارد. می‌گوید مثلا یک‌میلیون نفر نامه می‌نویسند یک سؤالی می‌کنند. دولت موظف است رسماً بیانیه بدهد. باید جواب این‌ها را بدهد. تکلیف مشخص بشود. عرض من را متوجه می‌شوید چیست؟ خروجی‌اش پاسخگو کردن دولت است.


پاسخ به یک ابهام

مثلا فرض کنید شاید یکی آمد یک پویش تعریف کرد گفت قانون حجاب اجباری را برداریم. خیلی واضح و صریح، می‌گوید اصلا ما حجاب نمی‌خواهیم! خب اینکه امربه‌معروف نیست. این خلاف شرع است. حجت این کار، شرع است. تازه اصلا می‌گوییم آزادی بیان است. ذیل طرح پیش‌بینی شده با مصوبه فلان جا نمایش عمومی شمارش این را برداشت. یعنی افرادی می‌آیند تیک می‌زنند می‌گویند قانون حجاب اجباری را بردارید. ولی متولی نشان نمی‌دهد چند نفر تیک زدند. اما این پویش بماند. ممکن است بپرسید فایده‌اش چیست. فایده‌اش امربه‌معروف مسئولان فرهنگی کشور است که آقای مسئول، سرت را زیر برف نکن، دو میلیون نفر آمدند درخواست دادند قانون حجاب اجباری را بردار. یعنی نشان می‌دهد باید برای حجاب یک فکری بکنی از لحاظ فرهنگی. به طور کلی بحث این است که بخشی از پویش‌ها ممکن است اصلا حرام شرعی باشد، ما چون در بستر امربه‌معروف هستیم، سمت آنها نمی‌رویم. بلکه می‌فهمیم که اینجا باید فرهنگی عمل کنیم و فرهنگ‌سازی کنیم.

شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.

bultannews@gmail.com

نظر شما

آخرین اخبار

پربازدید ها

پربحث ترین عناوین