تاسیس دانشگاه تهران
توسط رضاخان نقطه آغازی بر پایان حکومت پهلوی به حساب می آمد. کمتر از یکسال از
ورود دانشجویان به دانشگاه نگذشته بود که اولین اعتراض صنفی دانشجویان از حکومت
پهلوی زهرچشم گرفت. هرچند ساختار سخت حکومتی رضاخان امکان فعالیت در بسیاری از
عرصه ها را از دانشجویان ستانده بود ولی این عرصه با عزل رضاخان و جانشینی محمدرضا
توسط انگلستان، بر دانشجویان تا حدودی هموار گردید.
بر همین اساس بود که
دانشگاه و دانشجو در نهضت ملی شدن صنعت نفت با تمام وجود به میدان آمد و از این
نهضت حمایت کرد و آن را به سرانجام رساند. گرچه که نهضت صنعت نفت به علت اقدامات
نابخردانه مصدق به انحراف کشیده شد و اقبال مردمی را از دست داد و با کودتا دوباره
محمدرضا پهلوی بر اریکه قدرت نشست.شاه پس از کودتا درصدد برآمد تا پايههاي حکومت خود را
تثبيت کند، اما غافل از اين که مردم و دانشگاه در اولين فرصت، خشم و انزجار خويش
را نشان خواهند داد.
در تاريخ 24 آبان اعلام شد که نيکسون
معاون رئيس جمهور آمريکا از طرف آيزنهاور به ايران ميآيد. نيکسون به ايران ميآمد
تا نتايج «پيروزي سياسي اميدبخشي را که در ايران نصيب قواي طرفدار تثبيت اوضاع و
قواي آزادي شده است» (نقل از نطق آيزنهاور در کنگره آمريکا بعد از کودتاي 28
مرداد) ببيند. در مقابل دانشجويان مبارز دانشگاه نيز
تصميم گرفتند که در فضاي حکومت نظامي بعد از کودتاي سياه، هنگام ورود نيکسون، نفرت
و انزجار خود را به دستگاه کودتا نشان دهند. دو روز قبل از آن واقعه تلخ (14 آذر)
زاهدي تجديد رابطه با انگلستان را رسما اعلام کرد و قرار شد که «دنيس رايت» ،
کاردار سفارت انگلستان، چند روز بعد به ايران بيايد. از همان روز 14 آذر تظاهراتي
در گوشه و کنار به وقوع پيوست که در نتيجه در بازار و دانشگاه عدهاي دست گير شدند.
اين وضع در روز 15 آذر هم ادامه داشت. و بيشتر اعتراض ها از دانشکده پزشکي و
داروسازي و حقوق و علوم آغاز شد. صبح 16 آذر رژیم لشگر دوم زرهی ارتش را
به دانشگاه تهران گسیل داشت تا بلکه از این طریق اعتراضات آن روز را سرکوب
نماید.این در حالی بود که دانشجویان هنگام ورود به دانشگاه، دانشجويان متوجه
تجهيزات فوق العاده سربازان و اوضاع غير عادي اطراف دانشگاه شده، وقوع حادثهاي را
پيش بيني ميکردند. فضا بشدت آبستن حوادث و درگيري بود. بعد از گذشت مدتي براي جلوگيري
از تنش و درگيري چندين دانشکده تعطيل اعلام شد و در ادامه سراسر دانشگاه به دستور
رييس دانشگاه تعطيل گرديد. نيروهاي نظامي رژيم که بشدت رفت و آمد
دانشجويان را کنترل کرده و در اين بين عده اي را نيز دستگير نموده بودند, با حضور
در کلاس يکي از اساتيد دانشکده فني (مهندس شمس استاد نقشه کشي) زمينه اعتراض را در
کلاس درس ايجاد کردند. آنان قصد داشتند دو دانشجو را که ظاهرا به حضور نظاميان در
دانشگاه اعتراض داشتند را دستگير نمايند.
دستگيري دو دانشجو کلاس را به هم زده، دانشجويي
ديگر بر روي نيمکت کلاس فرياد مي زند: "آقا ما چقدر بي عرضه هستيم.
چقدر بدبخت هستيم. اين کلاس نيست، اين درس نيست. يک عده اي بدون اينکه از استاد و
از کادر دانشگاه اجازه بگيرند وارد کلاس ميشوند و هياهو در ميگيرد. تف به اين
کلاس و تف به اين مملکت!" دانشکده فني به هم ميريزد و
در محاصره کامل نظاميان قرار ميگيرد و به يکباره فرمان آتش صادر شده و دانشجويان
در صحن طبقه اول به خون ميغلطند عدهاي زخمي شده و در اين ميان سه دانشجو به
نامهاي قندچي و بزرگ نيا و شريعت رضوي به شهادت ميرسند. همان روز 16 آذر پليس توسط راديو بدون
اشاره به حضور لشگر زرهی اعلام کرد: "عدهاي از دانشجويان در کلاسهاي درس
نشسته بودند و به پليس چهره خشني نشان ميدادند و پليس را مسخره ميکردند و اين
باعث شده که پليس به واکنش بيفتد. پليس قصد زدن دانشجويان را نداشت ولي دانشجويان
به پليس حمله کردند و ميخواستند اسلحهشان را بگيرند.
پليس در قالب دفاع اين کار
را کرده و قصدش زدن دانشجويان نبوده است." فرداي آن روز شاه تيمسار
مزيني را براي دلجويي به دانشگاه ميفرستد تا خودش را از اين گناه و تقصير تبرئه
کند. وي با خانوادههاي شهدا ملاقات ميکند و در دانشگاه به ظاهر از اساتيد و روسا
عذرخواهي ميکند.
دو روز بعد از واقعه 16 آذر، نيکسون به
ايران آمد و در همان دانشگاه، در همان دانشگاهي که هنوز به خون دانشجويان بيگناه
رنگين بود دکتراي افتخاري حقوق دريافت کرد. صبح ورود نيكسون يكي از روزنامهها در
سرمقاله خود تحت عنوان «سه قطره خون»نامه سرگشادهاي به نيكسون نوشت كه فورا توقيف
شد. در اين نامه سرگشاده ابتدا به سنت قديم ما ايرانيها اشاره شده بود كه «هرگاه
دوستي از سفر ميآيد يا كسي از زيارت باز ميگردد و يا شخصيتي بزرگ وارد ميشود،
ما ايرانيان به فراخور حال در قدم او گاوي يا گوسفندي قرباني ميكنيم.» آنگاه خطاب
به نيكسون گفته شده بود:«آقاي نيكسون وجود شما آنقدر گرامي و عزيز بود كه در قدوم
شما سه نفر از بهترين جوانان اين كشور يعني دانشجويان دانشگاه را قرباني كردند».از آن تاريخ، به ويژه پس از پيروزي
انقلاب اسلامي، اين روز به عنوان روز دانشجو نام گرفته است.
دانشگاه
در تاریخ انقلاب از سالهای پیش از انقلاب تا پس از آن و حضور در جبهه های جنگ و
جهاد سازندگی نقش ارزنده ای را ایفا نمود.در این میان بودند عده ای از سیاسیون غرب
گرا که سعی در انحراف دانشگاه از اصول انقلاب داشتند. این فعالیت ها با روی
کارآمودن دولت اصلاحات به خود شدت گرفت تا جایی که فتنه 18 تیر 78 که با حمایت
اصلاح طلبان آتش آن افروخته تر شد، از دل دانشگاه شکل گرفت و یا در فتنه 88 همین
افراد و عده ای دیگر به همراهی عناصر ضد انقلاب، منافقین، بهایی ها و ... سعی
داشتند با همراهی دانشگاه به اهداف از پیش تعیین شده غرب دست یازند.این تلاشها در
16 آذر که روز مبارزه با استکبار بود،رنگ و لعاب بیشتری به خود گرفت و کسانی
خواستند داعیه دار این روز باشند، که هیچ وجه اشتراکی با دانشجویان 16 آذر 1332
نداشتند. کسانی که پس از فتنه78 و 88 سر از دامان آمریکا و انگلیس درآوردند و "صدای
آمریکا" را پنجره ای برای حنجره ناپاک خود یافتند.اما باز هم حضور دانشجویان
16 آذری، دست فتنه گران را از فضای مقدس دانشگاه دور کرد تا در همیشه تاریخ انقلاب
16 آذر به عنوان ذخیره ای برای انقلاب بدرخشد و نه فتنه گران.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com