به گزارش بولتن نیوز، امام حسین (ع) شبیهترین فرد به پیامبر (ص) بوده و صاحب کرامات و معجزات بسیاری است. بر اساس روایات امام سوم شیعیان ویژگیهایی متمایز اعجازگونهای همچون نوشیدن شیر از انگشت مبارک رسول خدا (ص) و واسطه شدن نجات فرشتهای شکستهبال به نام فطرس داشت که آن فرشته بعد از این واقعه مامورِ رساندن سلام زائران، به امام حسین (ع) شده است. همچنین خداوند شفا را در تربت حسین (ع) و استجابت دعا را کنار قبر ایشان (زیر قبّه امام حسین (ع)) قرار داده است.
امام حسین (ع) صاحب معجزات و کرامات زیادی است در ادامه گزیده ای از آن را بخوانید.
حکایت میوه های بهشتی و آخرین تحفه بهشتی
امام حسین (ع) و امام حسن (ع) بیشتر اوقات خود را در دوران کودکی در کنار رسول خدا (ص) سپری میکردند بر اساس روایات میان پیامبر مهربانی ها (ص) و نوههای گرامی شان ارتباط عمیق عاطفی وجود داشت حضرت جبرئیل (ع) نیز به صورتهای مختلف،نزد حضرت محمد (ص) می آمد روزی جبرئیل (ع) به صورت دحیه کلبی یکی از یاران زیبا صورت پیامبر (ص) بود نزد رسول خدا (ص) آمد آن دو کودک مثل همیشه در اطراف پیامبر (ص) بازی میکردند.
پیامبر(ص) ناگهان با یک اشاره دست خود یک سیب، یک انار و یک به از هوا گرفت و به حسن و حسین (ع) داد آنان خوشحال از اینکه میوههای زیبا و بهشتی به دستشان رسیده است نزد رسول خدا (ص) دویدند.
رسول خدا (ص) آنها را گرفت و بعد از اینکه بویید، به آنان فرمود: نزد مادرتان ببرید و قبل از آن به پدرتان نیز نشان دهید.
امام حسن و حسین (ع) به دستور رسول خدا (ص) نزد والدین خود رفتند و از آن میوههای بهشتی استفاده نکردند تا اینکه پیامبر (ص)به منزل آنان آمد و همگی از آن میوهها خوردند. هر چه از آنها استفاده میکردند تمام نمیشد تا اینکه پیامبر (ص) از دنیا رفت.
امام حسین (ع) بعد از رحلت رسول خدا (ص) در این باره فرمود: آن میوهها به حال خود بود تا اینکه مادرم فاطمه (س) از دنیا رفت پس از شهادت مادرم انار گم شد و سیب و به همچنان در زمان حیات پدرم نزد ما بود چون ایشان به شهادت رسید گلابی نیز گم شد و سیب نزد برادرم حسن (ع) بود تا بر اثر زهر به شهادت رسید سپس نزد من بود تا زمانی که دشمن مرا در کربلا محاصره و آب را از من دریغ کردند آن روز هر گاه تشنه میشدم آن را میبوییدم و تشنگی ام آرام میگرفت وقتی تشنگی بر من سخت شد آن را دندان زدم و به شهادت خود یقین کردم.
امام سجاد (ع) در این باره فرمود: من این سخن را اندکی پیش از شهادت پدرم از او شنیدم و چون آن حضرت (ع) به شهادت رسید در قتلگاه بوی آن سیب پیچید من هر چه تلاش کردم آن را نیافتم اکنون بوی خوش بهشتی آن سیب از قبر آن حضرت(ع) به مشام میرسد هر کس از پیروان ما که زائر قبر پدر شهیدم باشد و بخواهد آن بوی خوش را استشمام کند باید سپیده دم و با خلوص نیت آن را بجوید.
مناقب آل ابی طالب، ابن شهرآشوب مازندرانی، قم، ۱۳۷۹ ق، ج ۳، ص ۱۶۱ و مدینة المعاجز، سید هاشم بحرانی، مؤسسة المعارف الاسلامیة، قم، ۱۴۱۴ ق، ج ۳، ص ۳۹۳
راز لباس های بهشتی و کودکی امام حسین (ع)
روز عید بود. دو فرزند حضرتفاطمه (س) به خانه رسول خدا (ص) رفتند و فرمودند:ای جد بزرگوار! امرزو روز عید و شادی است فرزندان اعراب همه لباسهای رنگارنگ و تازه و شاد پوشیده اند اما ما لباس نو نداریم تا بپوشیم.
رسول اکرم (ص) ناراحت شد و به فکر پاسخ به نیازهای روحی آن دو کودک افتاد اما لباسی شایسته برای روز عید نداشت از خداوند متعال استمداد طلبید! خدایا! دل این دو کودک و مادرشان را نشکن! سپس جبرئیل نازل شد و دو دست لباس سفید بهشتی آورد.
پیامبر (ص) خوشحال شد و فرمود: ای سروران جوانان بهشت! این لباسها را خیاط پروردگار به اندازه قد شما دوخته است.
آنان گفتند: ای جد بزرگوار! اینها چیست؟ همه بچههای عرب لباسهای رنگارنگ و با نشاط میپوشند و ما پیراهن سفید به تن کنیم؟!
رسول الله (ص) دوباره به فکر فرو رفت.
جبرئیل (ع) گفت: ای محمد (ص)! نگران نباش! رنگرز خداوند آنها را به هر رنگی بخواهند رنگ میکند و دل این بچهها را شاد خواهد کرد و سپس با اشاره جبرئیل ظرف آب و تشتی آوردند.
جبرئیل گفت: «من آب میریزم و تو آن لباسها را در زیر آب فشار بده هر رنگی بخواهند همان میشود.
پیامبر (ص) به امام حسن (ع) فرمود:نور چشمم! تو چه رنگی دوست داری؟
امام حسن(ع) گفت: بابا جان! من رنگ سبز میخواهم.
پیامبر (ص) آن را در طشت خیس کرد و فشار داد آن لباس سفید به لطف و قدرت خداوندی به رنگ زبرجد سبز در آمد آن را به امام حسن (ع) داد و او نیز پوشید.
آن گاه لباس امام حسین (ع) را در تشت قرار داد و جبرئیل (ع) آب ریخت.
پیامبر (ص) به حسین (ع) گفت: نور چشمم و عزیز دلم! تو چه رنگی دوست دارد؟
حسین (ع) گفت: ای جد گرامی! من رنگ سرخ میخواهم.
حضرت خاتم (ص) لباس را در تشت فشار داد و لباس به رنگ یاقوت سرخ درآمد و حسین (ع) آن را گرفت و پوشید.
پیامبر (ص) از اینکه خواسته آن دو بچه را عملی ساخته بود خوشحال شد و آن دو کودک نیز با شادمانی نزد مادر دویدند بعد از رفتن آنان جبرئیل(ع) گریه کرد.
رسول خدا (ص) علت گریه را سؤال کرد و فرمود: ای جبرئیل! امروز روز شادی است و فرزندانم خوشحال شدند آیا تو گریه میکنی؟
جبرئیل (ع)گفت: ای رسول خدا! گزینش این رنگها انتخابی ساده نبود و آنان براساس تقدیر و سرنوشتی که دارند رنگها را برگزیدند پسرت حسن(ع) که رنگ سبز انتخاب کرد مسموم میشود و از شدت سم رنگ بدنش به سبزی میگراید و فرزندت حسین (ع)بر اثر ضربات شمشیر کشته میشود و بدنش به خون آغشته و سرخ فام خواهد شد.
پیامبر (ص) با شنیدن این سخن، محزون شد و گریست.
بحار الانوار، ج ۴۴، ص ۲۴۵ و العوالم، الامام حسین (علیه السلام)، شیخ عبد الله البحرانی، مدرسة الامام المهدی، ۱۴۰۷ ق، ص ۱۱۹.
روایت نورانیت ملکوتی امام حسین (ع) از زبان حضرت زهرا (س)
حضرت زهرا (س) درباره کرامات و ممعجزات امام حسین (ع) میفرماید: وقتی به چهار ماهگی رسید خداوند او را در وحشت انیس من قرار داد در جایگاه عبادت با من بود وقتی به شش ماه رسید در شب تاریک نیازی به چراغی نداشتم از نور حسین (ع) استفاده میکردم تا این که فرمود: هنگامی که در جایگاه نماز با خودم خلوت میکردم صدا سبحان الله را از رحم خود میشنیدم.
بحار، ج ۴۳، ص ۲۷۳.
معجزات و کرامات امام حسین علیه السلام، ص ۲۳
حضرت فاطمه (س) میفرماید: درخشش نور امام حسین (ع) به گونهای بود که در هنگام حمل او پیامبر (ص) به من میفرمود: دخترم! من در پیشانی تو درخشندگی و نورانیت ویژهای میبینم و این نور نشانگر آن است که به زودی حجت خدا بر این مردم را به دنیا خواهی آورد.
بحار، ج ۴۳، ص ۲۷۲.
پرتو نور امام حسین (ع) به صورتی بود که مادرگرامی شان (ع) میفرمودند: در شبهای تار به چراغ نیاز نداشتم.
بحار، ج ۴۳، ص ۲۷۳، عوالم، ج ۱۷، ص ۱۱.
معجزات و کرامات امام حسین علیه السلام، ص ۲۳.
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com