گروه بینالملل: محمد رستمپور در یادداشت پیش رو به روابط تیره و تار اروپا و ایالات متحده آمریکا پرداخته و معتقد است اروپا در درون خود چندپاره است. در مونیخ، حتی نزدیکترین متحدان، یعنی آلمان و فرانسه تفاوتهای بارزی را در طول کنفرانس به نمایش گذاشتند؛ از بالکان غربی تا لیبی، دو کشور مهم اروپایی با یکدیگر اختلافاتی دارند که این اختلافات به معماری سیاسی اتحادیه اروپا نیز کشیده میشود.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت به شرح زیر است:
یک اصل مهم و رایج در روابط بینالملل میگوید دموکراسیها با یکدیگر جنگ نمیکنند. اما روابط بینالملل از اینکه دموکراسیها در چه شرایطی به رقبایی جدی و سرسخت برای یکدیگر تبدیل میشوند، تقریباً چیزی نمیگوید. تاریخ پر است از نمونههایی که دموکراسیها به ائتلاف استراتژیک دست یافتهاند، اما از دوری آنها از یکدیگر تا سر حد بدل شدن به رقبایی سیاسی، کمتر سراغ دارد. آیا ایالات متحده و متحدین نزدیکش در اروپا صرف نظر از این پیشینه تاریخی، در مسیر یک جدایی تاریخیاند؟
در واقع اگر نظرسنجیهای عمومی را هم در نظر بگیریم، ما به صورت کامل از یکدیگر جدا شدهایم. این گزاره در هیچ کجا جدیتر از آلمان، قویترین کشور اروپا حس نمیشود. ژانویه گذشته، نظرسنجی مرکز تحقیقات پیو نشان داد 57 درصد از آلمانیها دیدگاه کاملاً نامطلوبی نسبت به ایالات متحده دارند. سپتامبر گذشته، شورای روابط بینالملل اروپا در گزارشی اعلام کرد 70 درصد از آلمانیها از مقامات کشورشان میخواهند در اختلاف مسکو و واشنگتن بیطرف باشد.
البته نگرش ضدآمریکایی آلمانیها یک پدیده چندوجهی است که ریشه در مسائل سیاسی و اجتماعی دارد. در نظر برخی آلمانیها، سرمایهداری آنگلوساکسونی یک پدیده بیریشه و بیرحمانه است که نظم اجتماعی را در خدمت نفع فردی قرار میدهد. آنان معتقدند استیلای ایالات متحده بر غرب، تنش و خشم میسازد.
از همه اینها گذشته، آلمان از این میترسد که ایالات متحده و به ویژه کابینه ترامپ، اعتباری برای هدف اصلی کنفرانس امنیتی مونیخ یعنی چندجانبهگرایی دیپلماتیک قائل نباشد. در حقیقت، حتی لیبرالهای آمریکایی هم نسبت به این سبک از چندجانبهگرایی تردید دارند. در این میان و با خنثی شدن تلاشهای آلمان به دست آمریکا و کنار رفتن انگلیس به دلیل مسائل برگزیت، فرانسه فرصتی پیدا کرده دوباره در سر رؤیاهای گالیستی بپروراند.
اما این اصطکاکها عمدتاً در یک سطح فنی باقی میمانند، آن هم به این دلیل که طبقه سیاسی ایالات متحده آمریکا مطمئن است اروپا او را ترک نخواهد کرد. این موضوع به سه دلیل، درست است و در مونیخ هم شواهدی از آن ظاهر شد. اولاً اروپا در درون خود چندپاره است. در مونیخ، حتی نزدیکترین متحدان، یعنی آلمان و فرانسه تفاوتهای بارزی را در طول کنفرانس به نمایش گذاشتند. از بالکان غربی تا لیبی، دو کشور مهم اروپایی با یکدیگر اختلافاتی دارند که این اختلافات به معماری سیاسی اتحادیه اروپا نیز کشیده میشود.
ثانیاً بر اساس تمام شاخصها، قدرت اروپا رو به افول است. اقتصاد متصلب اروپا فاقد آن فرهنگ ریسکپذیری است که نوآوری ایجاد میکند. قابلیتهای نظامی اروپای غربی بیشتر به شوخی شبیه است. جریانهای اصلی سیاسی قابل اتکاء در اروپا دارد متلاشی میشود. در نتیجه، وقتی آمریکاییها به اروپا نگاه میکنند، قارهای در احتیاج میبینند تا اتحادیهای در حال صعود.
ثالثاً آمریکاییها دریافتهاند اروپا فاقد قدرت جذاب است. امروز در دنیا هیچ بلوک قدرتی وجود ندارد که اروپاییتر از آمریکا باشد. به عبارت دیگر، اگر اروپا واقعاً ایالات متحده را ترک کند، در پیدا کردن شرکایی که اروپا را به جای آمریکا انتخاب کنند، به مشکل برمیخورند. از اورشلیم تا توکیو، متحدین کلاسیک اروپا بیش از بروکسل، با واشنگتن ارتباط و اتحاد دارند. هیچ یک از مراکز قدرت جهان، نه به سوپرملّیگرایی پیوسته به اروپا علاقهای دارند و نه مایلند برند چندجانبهگرایی اروپایی را به سینه بچسبانند.
با این حال، جهان پر است از خواستگارهایی که پیشنهادات اغواکنندهای در جیب دارند. به ویژه دو کشور ضدلیبرال چین و روسیه که مدام اروپا را ترغیب میکنند از آمریکا جدا شود. هر دو جایگزینهای ارزان قیمتی برای ارتباطات و انرژی ارائه میکنند. به ویژه وابستگی روزافزون اقتصاد آلمان به چین، او را به جدایی از آمریکا تشویق میکند و بیطرفی او در مسائل کلیدی امنیتی را تشدید میسازد. این روند در سالهای آینده پررنگتر خواهد شد و آلمان به جای حمایت از استراتژی باجخواهانه روسیه در حوزه انرژی یا تسلط چین بر فناوریهای امنیتی، به تدریج به یک سوئیس فوقالعاده تبدیل خواهد شد.
بنابراین اگر چیزی به اسم «غرب زدودگی» واقعیت داشته باشد، به این بازمیگردد که اروپاییها چقدر سریع فراموش کردند جهان پیش از «صلح آمریکایی» (Pax Americana) تا چه اندازه کسالتبار بود. ممکن است آمریکا در رابطه با اروپا، نتواند همچون چین رابطهای کمهزینه برقرار کند، اما رابطهاش واقعیتر و عاطفیتر است.
انتهای پیام/#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com