ارتش امارات به عنوان یک کشور میکروسکوپی عربی در حاشیه خلیج فارس و با ثروتی بادآورده، برای اشغال و سیطره خاک یمن در کنار عربستان، همواره متکی به افسران و مزدوران بیگانه بوده است.
به گزارش
بولتن نیوز، شبکه الجزیره قطر در راستای پرداختن به نقش افسران و نیروهای مزدور خارجی در ارتش یمن و مهمتر از آن گارد ریاستی امارات که به عنوان یکی از پروژههای «
محمد بن زاید آل نهیان» ولیعهد ابوظبی که در سال ۲۰۱۰ تشکیل شد، گزارشی از بارزترین ژنرال خارجی اجارهای امارات که سمت فرماندهی گارد ریاستی این کشور را -که جایگاه بسیار بالایی محسوب میشود- در اختیار دارد، تهیه کرده است.
در دنیای اطلاعات برای کسب یک نتیجه، مجموعهای از اطلاعات پراکنده و شاید بیربط در کنار هم قرار گرفته و سپس تحلیلگر باید بتواند میان این واژهها ارتباط برقرار کرده و سپس بهترین خروجی را ارائه دهد.
در این گزارش٬ زمان٬ سال ٬۲۰۱۶ مکان٬ تقریبا نیمی از دنیا و دادهها به این ترتیب است: صنعا٬ تعز (شهری در یمن) ٬ استرالیا٬ بغداد٬ افغانستان٬ طالبان٬ ابوظبی٬ محمد بن زاید٬ ایالات متحده٬ سازمان عفو بینالملل٬ جنایتهای جنگی٬ نیروهای ویژه «ساس».
ایجاد ارتباط میان این اطلاعات نیازی به جادوگر ندارد؛ «محمد بن زاید» ولیعهد ابوظبی وحاکم کنونی آن و شاید مهم ترین فرد در ارتش امارات را می توان با قرار دادن در کنار یک فرد به نام «مایک هندمارش» به این اطلاعات ربط داد.
نیروهای عملیات ویژه و یا آنچه که از ابتدای دهه هزاره اول در افغانستان موسوم به ائتلاف بینالمللی تحت رهبری آمریکا است، دشواری انجام عملیات در ولایت «اروزگان» افغانستان را به خوبی میشناسند. این منطقه دارای کوههای بزرگ و تپههای متوسط است که بدترین محیط طبیعی برای هرنیروی نظامی به شمار میآید؛ چرا که هیچ سربازی نمیتواند در این منطقه که پتانسیل بالایی برای تیراندازی و انفجار و جنگهای چریکی دارد، احساس امنیت داشته باشد.
اما درمیان همه این اطلاعات، در ۱۹ سپتامبر ۲۰۰۷ یکی از مهمترین ژنرالهای این ائتلاف بینالمللی درافغانستان٬ فردی به نام «مایک هندمارش» فرمانده فرماندهی مشترک عملیات ویژٰه درخاورمیانه بود که این عملیات شامل همه عملیات های نیروهای ویژه استرالیا وبه ویژه نیروهای مشهور «ساس» میشود. جدا از قدرت تسلیحاتی نیروهای «ساس» و نظم جهانی میان گروههای مختلف نیروهای ویژه، نقش ژنرال مایک هندمارش در مهار عناصر طالبان بسیار مهم و حیاتی بود و این مرد از سال ۲۰۰۴ در عراق و سپس در افغانستان بیش از دوسال فرماندهی این عملیاتها را بر عهده داشت. از سال۲۰۰۵ تنها ۱۴ نفر از نیروهای وی در این عملیاتها آسیب دیدند که این میزان تلفات در یک محیط سخت درگیری بسیار شگفت انگیز است.
این ویژگیهای مایک هندمارش با بلندپروازیهای قانونی و غیرقانونی «محمد بن زاید آل نهیان» یک شاهزاده عرب درحال ظهور، سازگاری داشت و تاثیراتی بر آینده ابوظبی نیز گذاشت.
امارات یکی از کشورهای میکروسکوپی عربی حاشیه خلیج فارس با ثروتی باد آورده است. این کشور درست مثل سایر کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس صنایع و تجهیزات مدرن را از کشورهای غربی وارد می کند و تنها به لطف همین دلارهای نفتی توانسته سیاست «توسعه وارداتی» را اجرا کند. این سیاست گویا در مورد ارتش امارات نیز صادق بوده و این کشور به دلیل نداشتن نیروی متخصص به استخدام نظامیان بازنشسته غربی پرداخته است. در واقع عدم حس وطن دوستی و روحیه دفاع از سرزمین در بین کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس بسیار مشهود بوده و به همین دلیل عربستان و امارات در جنگ یمن در سه سال گذشته با وجود در اختیار داشتن مدرن ترین تجهیزات نظامی نتوانستند بر انقلابیون یمنی پیروز شوند.
ما نمیتوانیم زمان دقیق توجه بن زاید به این ژنرال استرالیایی را تعیین کنیم٬ اما آنچه که مشهود است سال ۲۰۰۸ اوج روابط میان این دو بود و بعد از آن ارتباط آنها نتایج خاصی به دنبال داشت.
اول مارس ۲۰۰۸ مایک هندمارش فرماندهی کامل نیروهایی استرالیایی در خاورمیانه معروف به «نیروهای ماموریت مشترک» را بر عهده گرفت؛ منصبی که هر ژنرالی حداقل دو سال قبل از بازنشستگی میتواند به آن برسد. اما دراینجا گزینه بازنشستگی برای هندمارش مطرح نبود و او برنامه دیگری داشت.
در سال ۲۰۰۹و به ویژه ۱۲ ژانویه این سال٬ ژنرال هندمارش مسئولیت آموزش ارتش استرالیا را بر عهده گرفت ودر زمانی که ماموریت خود را به پایان نرسانده بود از ارتش استرالیا خارج شد و اعلام بازنشستگی کرد.
تا شش ماه تقریبا کسی از تصمیم مایک که یکی از اثر انگشتهای صحنه درگیریهای خاورمیانه بود خبر نداشت؛ اما در دسامبر ۲۰۰۹ او پاسخ همه را داد. ژنرال هندمارش اولین پیشنهاد حرفهای خود را برای مدتی طولانی دریافت کرد و تصمیم گرفت تا آن را بپذیرد. این نخستین پیشنهاد برای یک افسر خارجی دراین سطح منطقهای بود.
طبق اطلاعات روزنامه استرالیایی «هرالد» در آن زمان محمد بن زاید شخصا به مدت ۱۸ ماه با این ژنرال استرالیایی مذاکره کرد.
هیچ چیز به طور واضح مشخص نبود؛ کسی حتی ذرهای اطلاعات از محتوای مذاکرات و دیدارهای محرمانه میان هندمارش و نماینده ولیعهد ابوظبی نداشت. اما با گذشت سالها به علامت سوالها دراین خصوص پاسخ داده شد.
یک منبع نظامی آگاه در اظهارات خود به شبکه «ای بی سی» استرالیا در خصوص نتایج تحقیقاتی که از ژنرال هندمارش به دست آورده بود اظهار داشت که محمد بن زاید یک شاهزاده عربی با سبکی متفاوت از سایر حاکمان حوزه خلیج فارس که بلندپروازیهای آن در سطحی فراتر از مرزهای مادی گسترش یافته، با یک نظامی عالی رتبه و باتجربه که در حد وحشیانه با گروههای مسلح و جهادی میجنگید، برای مشاوره دادن به وی در زمینه امنیت ملی کشورش قرارداد بسته است.
توضیحات دراین خصوص بسیار زیاد است٬ به ویژه اینکه ژنرال هندمارش تنها برای اجرای نقش مشاور امنیت ملی امارات وارد این کشور نشده بود؛ بلکه او برای استفاده از تجربهها و تخصص خود در یکی از مهمترین پرژههای طولانی مدت بن زاید یعنی گارد ریاستی امارات با ولیعهد ابوظبی قرارداد بست.
به طور دقیق مشخص نیست که داستان گارد ریاستی امارات عملا از چه زمانی آغاز شد؛ اما گفته میشود که شکلگیری آن به طور رسمی درسال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۱ بوده؛ اما پروژه تشکیل این گارد در اواخر سال ۲۰۰۷ و اوایل ۲۰۰۸ از جانب بن زاید مطرح شده بود.
دراین زمان ارتش امارات ازهواپیماهای «پوما» ساخت فرانسه که این نوع هواپیما برای حمل و نقل و فرود سریع به کار میرود استفاده میکرد. اما بنزاید نظر دیگری داشت؛ او میخواست به نوع خاصی از هواپیماهای آمریکایی مشهور «بلک هاوک» (شاهین سیاه) ساخت شرکت «سیکورسکی» آمریکا که مورد استفاده نیروهای ویژه امارت در آن زمان بود برای این گارد دسترسی پیدا کند.
در میان گارد ریاستی امارات یک یگان ویژه به نام «یگان ماموریتهای ویژه» تشکیل شد. گارد ریاستی امارات بالاتر از قانون وخارج از چارچوب وزارت دفاع امارات عمل میکند و یگان ماموریتهای ویژه نیز تقریبا بالاتر از این گارد فعالیت دارد. مبارزه با «تروریسم» در داخل امارات و خارج از این کشور به این یگان سپرده شده و بیشتر نیروهای آن مزدور هستند؛ به این معنا که یگان مذکور بدون پوشش سیاسی به هر منطقه درگیری احتمالی فرستاده میشود.
در این قسمت از گزارش زمان آن رسیده که تیکههای این پازل را کامل کنیم: آموزش و فرمانده و اول از همه این که با پول میتوان تقریبا همهچیز را خرید٬ بنابراین محمد بن زاید پس از مذاکرات طولانی با پنتاگون قرارداد بست تا برنامه ویژهای برای آموزش گارد ریاستی خود و به ویژه یگان ماموریتهای ویژه توسط «یگان ویژه نیروی دریایی ایالات متحده» ترتیب دهد.
مبلغ این قرارداد ۱۵۰ میلیون دلار تخمین زده میشود که نتیجه آن مشارکت گارد ریاستی امارات در ماموریت جنگ در افغانستان در کنار نیروهای آمریکایی بود.
نقش اصلی ژنرال مایک هندمارش در امارات اینجا مشخص میشود که او دارای شبکهای از روابط گسترده بود که به عنوان فرمانده گارد ریاستی امارات٬ این امکان را به ولیعهد ابوظبی داد تا بتواند روابط نزدیک نظامی در همه سطوح با آمریکای جنوبی برقرار کند. هندمارش دهها تن از افسران و جنگجویان سابق استرالیایی را به منظور آموزش و نظارت بر نیروهای گارد ریاستی امارات جذب کرد؛ تا جایی که این افراد اکثر مناصب بلندپایه و عالی ارتش امارات و به ویژه گارد ریاستی را اشغال کردند.
گارد ریاستی امارات در ظاهر یک ساختار و ماهیت بسیار زیبا و انسانی داشته و شامل نیروهای صلحجو و البته عربی است که ماموریت آنها برقراری یک صلح جامع است؛ اما گزارشهایی که از سازمانهای حقوق بشری مانند سازمان «عفو بینالملل» و «دیده بان حقوق بشر» میرسد٬ چیز دیگری میگوید!
نقش ژنرال استرالیایی در فاجعه یمن
تاثیر حضور و فعالیت ژنرال هندمارش و نیروهای وی در گارد ریاستی امارت به ویژه کلمبیاییها در فاجعه جنگ یمن در نیمه سال ۲۰۱۵ چند هفته پس از آغاز عملیات «عاصفه الحزم» (طوفان قاطعیت) با هدایت عربستان مشخص شد.
بعد از آن اخباری که از جنگ یمن میرسید٬ حاکی از نقش محوری نیروهای گارد ریاستی امارات در اشغال بندر مینای یمن برای نیروهای مزدور یمنی وابسته به «عبد ربه منصور هادی» رئیس جمهور فراری یمن بود. اما نتایج حضور این ژنرال استرالیایی در این پروژه بلندپروازانه محمد بن زاید آل نهیان به هیچ وجه بازخورد خوبی برای جامعه بشری نداشت.
عملیاتهای ائتلاف متجاوز سعودی ضد یمن موجب قتل عام هزاران و آوارگی میلیونها تن از مردم این کشور شد که بر اساس گزارش سازمانهای حقوق بشری ۸۰ درصد ملت یمن دراین جنگ کثیف با رهبری عربستان آواره شدند. سازمان عفو بینالملل در همین راستا طی گزارشی بر جنایتهای ائتلاف متجاوز سعودی در یمن تاکید کرده و خواستار تحریم تسلیحاتی کشورهای شرکتکننده در این فاجعه بشری شد. این سازمان اعلام کردکه مدارک قانعکنندهای مبنی بر ارتکاب جنایتهای وحشتناک از سوی این ائتلاف متجاوز در یمن دارد.
اگر از نظر فنی نگاه کنیم٬ هیچ دلیل قانع کنندهای مبنی بر اینکه گارد ریاستی امارات در جنایتهای جنگ یمن موثر بوده وجود ندارد؛ اما در عمل همه چیز متفاوت است. اصلا منطقی نیست که این گارد و به ویژه نیروهای مزدور ماموریتهای ویژه وارد چنین باتلاقی شده و در گسترش آن نقش داشته باشند؛ بدون اینکه جنایتی مرتکب شوند! در همین راستا ژنرال مایک هندمارش فرمانده گارد ریاستی امارات از پاسخ دادن به سوال شبکه «ای بی سی» استرالیا مبنی بر نقش این ژنرال و نیروهای آن در جنایتهای جنگ یمن طفره رفت.
همچنین وجود چندین نشانه دال بر تاثیر این نیروها در فاجعه یمن را نمیتوان نادیده گرفت: در سال ۲۰۱۱ یک نیروی ویژه از مزدوران کلمبیایی تشکیل شد که روزنامه آمریکایی «نیویورک تایمز» در تحقیقات خود به این نتیجه رسید که این نیروها از امارات حقوق گرفته و تحت فرمان مستقیم شخص محمد بن زاید و در همکاری با ژنرال مایک هندمارش و نیروهای گارد ریاستی امارات که کاملا بالاتر از نظام این کشور هستند عمل میکنند.
نمیتوان سرفصل گارد ریاستی امارات را از پروژه بن زاید و بلندپروازیهای آن جدا کرد؛ نیروهای این گارد از هزاران نیروی پراکنده که صدها تن از آنها مزدور هستند و نیز دهها تن از افسران بلندپایه سابق ارتش استرالیا تشکیل شده که تحت فرماندهی مایک هندمارش عمل کرده و به طور کامل بالاتر از نظام امارات و حتی ارتش آن محسوب میشوند. این نیروها را به هیچ وجه نمیتوان از اهداف و طمعورزیهایی ولیعهد ابوظبی جدا دانست؛ چرا که این گارد٬ قدرت اصلی و بازوی او در منطقه است.
منبع: مشرق