گروه بینالملل: محمدرضا عبداله پور - دکتری علوم سیاسی و استاد دانشگاه – در یادداشت پیش رو، شرایط حضور ترکیه در سوریه را بررسی کرده و معتقد است امنیت ملی ترکها در خوانشی اردوغانی میتواند ازنقطهنظر چندین عامل اساسی ارزیابی شود، قلمرو تاریخی، ملیگرائی و ساختارهای دولت؛ بنابراین از آغاز بحران در سوریه و برخلاف ادعای اردوغان مبنی بر عدم طمع بر جغرافیای ملی و سرزمینی سوریه، اندیشه تجزیه سوریه و الحاق مناطق شمال سوریه و قسمتهای از استان حلب و ادلب، ولو بهصورت دو فاکتور در دستور کار دولت اردوغان قرار داشته است.
به گزارش بولتن نیوز، متن این یادداشت که بهصورت اختصاصی در اختیار خبرنگار ما قرارگرفته، به شرح زیر است:
بحران در سوریه و مشخصاً استان ادلب اشغالی توسط تروریستهای تکفیری و حمایت حداکثری ترکیه از آنان و پیشروی ارتش سوریه و تصرف این استان، بحرانی دائم التزاید را جهت کنشگری عوامل منطقهای و فرا منطقهای، به وجود آورده که بهطورقطع بحران مذکور، مولود سیاستهای ارضی، پاکسازی قومی و قلمروخواهانه ترکیه است.
تفکر سیاسی امروز ترکیه در لشکرکشی به مناطقی از خاورمیانه و شمال آفریقا، یک ساختار شبه امپریال منطقهای را به ذهن متبادر میسازد که این ساختار با دستور کار سیاستی ترکیه در سالیان اخیر در راستای تفوق هژمونیک در منطقه بوده، بدون آنکه ابزارهای این تفوق وجود داشته باشد.
اگر بپذیریم که سیاست منطقهای ترکیه، بعدی سرزمینی دارد، کارگزاران منتسب و متصف به ترکیه نیز در این مدار کارگزاری قرار دارند. در این راستا، میتوان، ظهور و بروز داعش و نهادهای پشتیبان از این گروه را یک سناریوی ژئوپلیتیک دانست که درصدد مرگ مرزهای خاورمیانهای و البته واجد متدولوژی قلمرویی بود. نظر به قدرت گروههای سلفی در سوریه و تغییر در بافت جغرافیایی سوریه، یکی از ابزارهای مهم کنشگری ترکیه در سوریه، از همان ابتدای بحران این گروهها و با نگاه تجزیهطلبانه بود.
در نگاه دیگر، میتوان عنوان نمود که گرایش ایدئولوژیکی گروههای سلفی همراستا با بردار فکری ترکیه را در مناطق مرزی عراق و سوریه، مرگ مرزهای کلاسیک سایکس پیکوئی دانست که همیشه مطمع نظر ترکیه بوده است. با این تفاسیر و در چارچوب جغرافیای سیاسی، امنیت ملی ترکها در خوانشی اردوغانی میتواند ازنقطهنظر چندین عامل اساسی ارزیابی شود، قلمرو تاریخی، ملیگرائی و ساختارهای دولت؛ بنابراین از آغاز بحران در سوریه و برخلاف ادعای اردوغان مبنی بر عدم طمع بر جغرافیای ملی و سرزمینی سوریه، اندیشه تجزیه سوریه و الحاق مناطق شمال سوریه و قسمتهای از استان حلب و ادلب، ولو بهصورت دو فاکتور در دستور کار دولت اردوغان قرار داشته است؛ اما در حال حاضر، ترکتازی ترکیه و تجاوز به حریم ارضی سوریه برای ساختار سیاسی اردوغان، دو تهدید مهم را در پی دارد.
در داخل ترکیه و پس از کشته شدن شمار زیادی از سربازان این کشور در ادلب، علاوه بر وحدت مخالفان اردوغان مانند حزب جمهوریخواه خلق، حزب اتحاد دموکراتیک و احزاب چپ، امکان تمرد ارتش این کشور و وقوع کودتایی عظیمتر و چهبسا موفق را سبب و البته تبعات اقتصادی مخربی را برای اقتصاد روبهزوال این کشور دارد، کما اینکه در روزهای اخیر و با موج فعالین مدنی علیه سیاست جنگطلبانه اردوغان، فضای مجازی و اینترنت در ترکیه، قطعشده است؛ اما در بعد برونمرزی، گرچه ترکیه با به شهادت رساندن چریکهای حزب اله درصدد جذب حمایت رژیم اشغالگر قدس برآمده، ولی تضاد عمیق با صهیونیستها، تعارضات ساختاری با ناتو و اختلاف با آمریکا در موضوع کردها و شمال سوریه، از ترکیه بازیگری بیرمق را به تصویر میکشد که به نظر میرسد توان رقابت با محور روسیه / سوریه را در سوریه نداشته باشد. کما اینکه بسیار متصور است بدنهای از ارتش آزاد سوریه با توجه به قلمرو خواهی ترکیه در تجاوز به خاک سوریه از اتحاد با ترکها، سرباز زده و به ارتش ملی سوریه بپیوندند.
انتهای پیام/#
شما می توانید مطالب و تصاویر خود را به آدرس زیر ارسال فرمایید.
bultannews@gmail.com